eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
پيامبر هنوز در خانه فاطمه (س) است. اين خانه، بهشت پيامبر است. ساعتى مى گذرد، اكنون پيامبر به خانه خود مى رود. ما هم كه خيلى خسته ايم. بيا به خانه دوستم كه در اين شهر است برويم. درِ خانه دوستم را مى زنم. او از ديدن ما خوشحال مى شود و ما را به داخل خانه دعوت مى كند. از شدت خستگى خوابمان مى برد. بعد از چند ساعت او ما را صدا مى زند. مثل اين كه خيلى خوابيده ايم، صداى اذان مى آيد. سريع براى نماز آماده مى شويم، وضو مى گيريم و به مسجد مى رويم. من با خود فكر مى كنم كاش مى شد هميشه در اين شهر مى مانديم و از حضور پيامبر استفاده مى كرديم. انسان هر چه در اين شهر بماند سير نمى شود. بعد از نماز قدرى در مسجد مى نشينيم و بعد به سوى خانه دوستمان مى رويم. مى بينم كه در فكر هستى. مى فهمم كه دلت براى خانواده ات تنگ شده است. راستش را کمالی: بخواهى من هم دلم هواى وطن كرده است. رو به تو مى كنم و مى گويم: ــ همسفر! آيا نمى خواهى براى خانواده خود سوغاتى بخرى؟ ــ مگر تصميم گرفته اى كه برگرديم؟ ــ به هر حال، ما بايد سوغاتى ها را بخريم و كم كم براى رفتن آماده بشويم. ــ حالا نمى شود بدون سوغاتى به شهر خود برگرديم. ــ نه، پيامبر دستور داده وقتى از سفر بر مى گرديد حتماً براى خانواده خود، هديه اى ببريد اگر چه آن هديه، قطعه سنگى باشد. با هم قرار مى گذاريم تا فردا براى خريد سوغات به بازار مدينه برويم. ــ نگاه كن، همسفر! اينجا بازار مدينه است، چه چيزى مى خواهى بخرى؟ ــ خوب است در خريد، عجله نكنيم. بيا اوّل در بازار چرخى بزنيم، جنس هاى مختلف را ببينيم بعداً تصميم مى گيريم. آنجا را نگاه كن! گروه زيادى از مردم وارد بازار مى شوند. سر و صدايى بلند است. چه خبر شده است؟ آنها فقيران مدينه هستند، اينجا چه مى خواهند؟ آيا براى خريد آمده اند؟ نه، آنها در گوشه اى جمع شده و روى زمين مى نشينند. گويا منتظر كسى هستند. جلو مى روى و به يكى از آنها مى گويى: ــ چه خبر شده است كه همگى به اين جا آمده ايد؟ ــ مگر تو خبر ندارى كه على (ع) امروز به بازار مى آيد؟ ــ خوب، على (ع) مثل همه مردم براى خريد به بازار مى آيد. ــ امّا بازار آمدنِ امروز او با روزهاى ديگر فرق مى كند. او مى خواهد پارچه زرباف خود را بفروشد. ــ مگر على (ع) پارچه زرباف دارد؟ ــ مى گويند پارچه را پيامبر در روز خيبر به على (ع) هديه داده است. ــ همان پارچه گران قيمت كه پادشاه حبشه براى پيامبر فرستاده بود. ــ آرى. امروز على (ع) مى خواهد آن را بفروشد و پول آن را ميان ما تقسيم كند. 🌻🌻🌻🌻💖🌻🌻🌻🌻 https://eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef