#کتابدا🪴
#قسمتدویستهفتاددوم🪴
🌿﷽🌿
از پله های کنار ساحل پایین رفتم. این قسمت نی و درختچه نداشت
و راحت تر می توانستم آب بردارم. به خاطر انفجارهای توی آب،
کلی جسد ماهی و کوسه های پرچربی بین نیزار کار شط جمع
شده، آب بوی تعفن می داد. پسرها میگفتند در آن قسمها جنازة
عراقی هم دیده اند. سطح آبه آن روز پایین بود و آب تمیزتر و
زلال تر به نظر می رسید. با این حال باز طعم خوبی نداشت، غیر
از بوی ماهی که در اصطلاح محلی به آن زفر میگفتیم، انگار
توی آب، خاک ریخته و کمی هم نفت اضافه کرده بودند. آت و
آشغال هم قاتیش زیاد بود، روزهای قبلی که آب بالا آمده و گل آلود
شده بود، طعم نفت و گازوئیل و روغن سیاه را به خوبی از آن
حس می کردیم، روی همین حساب برای خوردن و غذا پختن قابل
استفاده شود. به همین خاطر، دیگ ها را کنار می گذاشتند تا گل
هایش ته نشین شود. بعد برگها و شاخه های شکستن درخت از
کنار شط را از رویش می گرفتند تا برای شستشو از این آب
استفاده کنند
همان طور که در خیالات گذشته و رغبت فعلی مان غرق بودم،
هواپیماها آمدند و حاشیه شمال را گلوله باران کردند. چند تا بمب هم توی شهد افتاد و آب را متلاطم کرد. امواج مرا به قسمت عمیق
شط می کشاند. مجبور شدم توی حاشیه كیف شط شیرجه بروم.
هواپیماها که رفتید به زحمت خودم را از گل و لای و روغن های
سیاه بیرون کشیدم. سر تا پایم کثیف و روغنی شده بود.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef