#کتابدا🪴
#قسمتسیصدچهاردهم🪴
🌿﷽🌿
عربی به آنها می گفتیم؛ ما هم مثل خود شما عرب هستیم. ماندن
شما در جا جز اینکه تلفات را زیاد کند یا اسیر بشوید، هیچ نتیجه
ایی ندارد. اینجا مانده اید چرا؟ اگر دشمن به شما حمله کند،
هیچی ندارید از خودتان دفاع کنید.
چند تا کوچه را که گذراندیم، به این نتیجه رسیدیم که یکی از دلایل
ماندن مردم در اینجا أحشام شان است. این ها تمام سرمایه زندگی
شان گاو، گاومیش و گوسفندانشان بود. سوار ماشین که می شدند،
با التماس می گفتند: بگذارید احشام مان را هم بیاوریم.
میگفتیم: آخه ماشین برای بردن خودتون هم جا نداره. پل هم تیر
آتیشه شما رو هم از سمت پل نمی برند. با قایق از آب رد می
شوید. این ها هم که توی قایق جا نمی شوند. خیلی جا می خوان.
تازه حیوان آب رو ببینه وحشت زده می شه، رم میکنه و قایق رو
چپ می کنه ، مردم تلف می شن
بعضی ها می گفتند: این احشام رو ببرید مسجد ذبح کنید و برای
نیروها غذا آماده کنید اینجا بمونند یا با خمسه خمسه تلف می شوند
یا دست بعثی ها می افتد. ما نمی خواهیم این طور بشن،
توی یکی از کوچه ها در خانه ایی کمی باز بود. در زدم و یا لله
گفتم. چند بار به عربی و فارسی گفتم: موجودین راعي البیت؟
صاحبخانه، هستید؟
هیچ جوابی نیامد. سرک کشیدم. زن جوانی سر حوض در حال
شستن ظرف بود و زن میانسالی سر قلوب، انگار داشت تازه
تنور را روشن می کرد که نان بپزد. هر دوتایشان به محض
دیدن ما با اکراه کارشان را رها کردند و به طرف اتاق های ته
حیاط دویدند
توی حیاط پا گذاشتم و دوباره گفتم: صاحبخانه، صاحبخانه صدایی
گفت: چه می خواهید از جانمان؟ ما بیرون نمی آییم به طرف اتاق
ها رفتم و باز گفتم: اجازه هست؟ من میتونم بیام تو؟ دیگر پشت در
اتاق رسیده بودم که دوباره همان صدا گفت: بفرما، بفرما.
تنهایی به در زدم و آن را باز کردم. اتاق تاریک تاریک بود و با
باز شدن دره نور به داخل آن پاشیده شد خیلی خوب نمی توانم
داخل اتاق را بیم و تشخیص بدهم. اتاق کاهگلی بوی نم می داد.
گلیم رنگ و رو رفته ایی وسط آن پهن و یک مشت رختخواب و
خرت و پرت گوشه اتاق ریخته بود. به سقفش هم نایلون چسبانده
بودند تا موقع بارندگی آب چکه نکند وقتی چشمم به تاریکی عادت
کرد، گفتم: می دونید اینجا موندتان چه خطراتی براتون داره؟ نمی
بینید از زمین و هوا آئیش رو سرمون می ریزن؟ چرا اینجوری
می کنید؟ چرا از ما فرار کردید؟ ما که نیومدیم اینجا رو به زور
ازتون بگیریم. ما ازتون میخوایم از اینجا بیرون بیایید. اینجاها
امنیت نداره. صدام عرب و عجم حالیش نیست. این دروغه که با
عربها کاری ندارند....
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef