#خداحافظ_سالار☘
#پارتپنجاهیکم🌿
✨﷽✨
عمه گرما را به خانهام آورد ولی از پیش ما رفت
او مجبور شد به خاطر پسر دومش اصغر آقا به تهران برگردد و من دوباره تنها شدم
روزهای پایانی سال حسین که مسئول تدارکات سپاه همدان بود از جبهه برگشت و خبر داد یک جوان اصفهانی به همدان آمده و به عنوان فرمانده سپاه استان معرفی شده است و گفت
همان دانشجویی است که هنگام ورود امام به بهشت زهرا با او آشنا شده اسمش محمود شهبازی است و گوشه ای از سوابقش را اینگونه برشمرد
عضو شورای فرماندهی ستاد مرکزی سپاهه و از دانشجویان فاتح لانه جاسوسی آمریکاست سال گذشته تعدادی از جاسوسان آمریکایی را برای پنهان کردن به همدان آورد
یه پا مُلّاس ولی بدون عبا و عمامه معلم قرآنه و استاد نهج البلاغه است
به شوخی گفتم
پس با این سطح علمی چرا نرفته حوزه علمیه؟
با جدیت پاسخ داد
شک ندارم که سپاه را مثل حوزه علمیه میکنه
چند روز بعد همین فرمانده جوان را به خانه آورد با وجود فاصله سنی ۹ ساله با او به قدری در این چند روزه با هم خودمانی و رفیق شده بودند گویی که سالهاست با هم بودهاند
محمود با لهجه شیرین اصفهانی با حسین شوخی میکرد و حسین با لهجه غلیظ همدانی سر به سر او میگذاشت و من چه میدانستم که این دو در آینده پاره تن هم خواهند شد
اگر یک روز او را نمیدید دلتنگش میشد
میپرسیدم مگه این جوان با بقیه چه فرقی داره که تو رو مجذوب خودش کرده؟
می گفت
همه چیز در او جمع شده از حسن رفتار و هوش سرشار تا قدرت نفوذ در دلها و تدبیر و تسلط بر کار تا خلاقیت و ابتکار با یک سیمای نورانی و شب زنده دار که مغناطیسش هر کسی را به سمت خود جذب می کنه
خندیدم
حالا این آقا مجرده یا مثل تو زن و بچه داره؟
مجرده اما تمام بچههای سپاه اهل بیت اون شدن و دعوا دارن که اونو ببرن خونه هاشون
حسین راست میگفت این شیفتگی نسبت به فرمانده جوان نه فقط در او بلکه در همه بچههای سپاه بود و من هم این تعریف و تمجیدها را از زبان خانم حاج محمد سماوات هم شنیدم
حاج محمد سماوات یک بازاری متمول پیش از انقلاب بود که برخلاف بیشتر بچههای سپاه دستش به دهانش می رسید اما همه زندگی و داشته خود را پای انقلاب و سپاه آورده بود
حقوق بچههای سپاه را او می داد برای متاهل ها دو هزار و دویست تومان در هر ماه که همین را هم بچههای سپاه برای خود زیاد می دانستند
حسین میگفت که
عدهای از متاهلها حقوق نمیگیرند و بیشتر مجردها نه تنها حقوق نمیگیرند بلکه به صندوق مالی حاج آقاسماوات کمک ماهیانه هم میکنند و هر روز صبح همه پشت سر فرمانده جوان سرتاسر سپاه را جارو می زنند و تمیز می کنند
این فرمانده جوان خانه دل همه را آباد کرده
فرمانده جوان به حسین دوتا هدیه داده بود یکی کتاب پرواز در ملکوت با یک یادداشت صمیمانه که برای او نوشته بود و یک انگشتری با یک نگین سرخ که حسین همیشه به یاد او باشد
اوضاع داخلی کشور نابسامان و مسئولین ناهماهنگ بودند
دشمن خارجی از مرزها میآمد و شهرها را یکی پس از دیگری می گرفت و رئیس جمهور به جای هماهنگ کردن ارتش و سپاه برای مقابله با دشمن خارجی ساز مخالف می زد و بر طبل اختلاف میکوبید
حسین از این آقای رئیس جمهور بیزار بود وقت عصبانیت نرمی گوشش سرخ میشد و میگفت
قراره که رئیسجمهور برای دومین بار به همدان و سپاه بیاد
بار اول که برخوردش با بچههای سپاه همدان خیلی تحقیر آمیز بود اما بعید می دونم که محمود شهبازی بذاره بنیصدر بیاد داخل سپاه
این مردک مایه ننگ ما همدانی هاست
آن روز مردم شهر چند پشته توی خیابانها برای دیدن بنیصدر صف کشیده بودند و چون قرار بود اول در محل منزل پدریاش برای مردم صحبت کنند ما به آنجا رفتیم
هدیه به روح بلند شهدا صلوات
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸