eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 ✨﷽✨ و بردمان یک مدرسه چند کلاسه به هر کسی سه تا پتو رسید دراز کشیدیم چندتا موش روی پتوها دویدند و صدای جیغ و داد بلند شد چراغ ها که خاموش شدند مانور پشه کوره ها شروع شد پتو را رویمان می‌کشیدیم گرما کلافه امان می‌کرد پتو را کنار می زدیم پشه‌ها وِز وز کنان حتی از روی لباس می گزیدند تا صبح خواب به چشم بچه ها نیامد صبح شد بیشتر دختر و پسر بچه‌ها با دست و صورت ورم کرده به حسین شکایت کردند که اینجا کجاست که ما را آوردی؟ حسین خندید و گفت منطقه جنگی آبادان بعد از صبحانه گفت کسانی که مایلند بریم پارک احمدآباد بسم الله همه به قصد تفرج و رفع خستگی شب گذشته اعلام آمادگی کردند البته من و بزرگترهای گروه می‌دانستیم که حسین به قصد رفتن به سر مزار پدرش ما را به احمدآباد می‌برد به احمد آباد رفتیم حسین قبلا گفته بود قبرستان قدیمی شهر بعد از سی و چند سال تبدیل به پارک شده است حسین یک راست به طرف جوی آب روانی رفت که یک درخت کنارش بود همانجا نشست و گفت اینجا قبر پدرم بود پدری که از ۳ سالگی از دست دادمش سالهای جنگ گاهی می اومدم سر قبرش قبرها از ترکش خمپاره و توپ در امان نبودند حالا هم که اصلاً اثری از قبر ها نیست ساعتی پای تک درخت نشستیم و برای آمرزش همه گذشتگان فاتحه خواندیم و به کنار رودخانه خروشان اروند رفتیم حسین تمام ماجرای یک شبانه روز عملیات کربلای ۴ را مثل قصه تعریف کرد از لو رفتن عملیات تا مظلومیت صدها غواص در شب عملیات که پایشان به آن سوی آب نرسید از غواصانی که علی رغم آگاهی دشمن از ساعت عملیات خط را شکستند و مظلومانه در جزیره ام الرصاص جنگیدند و اسیر شدند و بعثی‌ها ۱۷۲ نفر از آنان را دسته جمعی اعدام و زنده به گور کردند دیدن منطقه کربلای ۴ و بیان مظلومیت شهدای غواص دوباره اشک را به چشمان همه نشاند حسین به اروند اشاره کرد و گفت می‌دونید این آب چند کیلومتر بالاتر از پیوند دجله و فرات درست میشه فرات همون آبیه که قمربنی‌هاشم دستش به اون رسید ولی نخورد همون جایی که سپاه عمر سعد بین دو نهر آب فرزند رسول خدا را تشنه سر بریدند اروند ادامه فراته آب همون آبه و بعثیا که غواصارو زنده به گور کردن ادامه سپاه عمر سعدن بعد از صحبت های حسین در کنار اروند رود زیارت عاشورا خواندیم یک زیارت عاشورای آکنده از معرفت حسین مثل سالهای جنگ کمتر به خانه می‌آمد تا اینکه بچه‌ها توی تلویزیون دیده بودند که به عنوان جانشین فرمانده بسیج کل کشور مصاحبه می‌کند این دومین بار بود که این مسئولیت را به عهده گرفته بود دامادم امین بیشتر از دخترها و پسرهام شوق و ذوق از خودش نشان می‌داد و می‌گفت آقا عزیز فرمانده کل سپاه شده و چه کسی را پخته‌تر از حاج آقا داره که این اندازه با اقشار مختلف مردم ارتباط صمیمی داشته باشه حاج آقا استاد به‌کارگیری بدنه عمومی جامعه با یگان های رزم سپاهه و کاری رو که توی لشکر ۲۷ کرده و مناطق شهری تهران بزرگ را از سه چهار منطقه به ٢٢منطقه گسترش داده در سایر استان‌ها اجرایی می کنه من خیلی با این موضوعات کاری نداشتم و فقط دوست داشتم حسین مثل گذشته منشاء خدمت باشد و البته نسبت به کار وهب توی بانک کمی نگران بودم وهب چند سال بود که در شعبه‌ای در شهرستان ورامین کار می‌کرد ساعت ۵ صبح می‌رفت و هفت شب می‌آمد می‌ترسیدم توی این رفت و آمد مدتی طولانی مبادا اتفاقی توی جاده برایش بیفتد اتّفاقا وهب تا چند سال سرش را پایین انداخت رفت و آمد و هیچ درخواستی نکرد اما من مادر بودم و نگران فکر می‌کردم که پدرش عقبه‌ای ندارد و کسی را در بانک نمی شناسد که سفارشش را نمی کند تا این که خبردار شدم معاون وزیر رفیق اوست سرانجام با کلی احتیاط پیش وهب حرف جابجایی را پیش کشیدم و گفتم هفت سالیه که وهب این راه رو میره و میاد نمیخوام پارتی بازی‌ کنی حق قانونی بچه است که بعد از این مدت بیاد تهران اگه ممکنه به معاون وزیر... حسین نگذاشت ادامه بدهم برافروخته شد و صدایش را بالا برد دفعه آخرت باشه که چنین درخواستی را از من داری هدیه به روح بلند شهدا صلوات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸