eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
2 حادثه فاجعه آفرین که به خیر گذشت اتفاق تروریستی اول بمب گذاری در دو هواپیمای خطوط هوایی داخلی بود که با هوشیاری نیروهای امنیتی خنثی شد.پیش از آن هم اعلام بمب گذاری در هواپیمای ایران_چین گزارش شده بود اتفاق بعدی قطع ۷ متر از ریل راه آهن قطار تبریز_تهران توسط تروریستها در نزدیکی ایستگاه قزوین بوده است؛ درست جایی که قطار در اوج سرعت خود می‌بایست در آنجا دچار حادثه می شد و احتمالاً تمام مسافرین آن کشته میشدند تا خوراک آشوب در منطقه تبریز و آغاز فتنه پان‌ترک را فراهم می‌کرد. این اتفاق با امداد الهی و توسط یک دامدار منطقه که در ساعت ۳ بامداد متوجه عملیات بظاهر تعمیراتی ولی بی‌سابقه در مسیر ریلی توسط ۷ نفر ناشناس، با اطلاع به موقع به نیروهای امنیتی خنثی می‌گردد.گفتنی است هر هفت نفر عوامل در اختیار نهادهای امنیتی هستند. باید گفت ادامه‌دار شدن آشوب‌ها و مماشات صورت گرفته سبب شده تا اعتراضات کوچک به آشوب‌هایی با فاز امنیتی گسترده تبدیل شود             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
به هرکس دسترسی دارید، از هر طریق ممکن، مجدانه سفارش کنید از صحنه‌های اغتشاش دور بشوند و حتی لحظه‌ای برای تماشا توقف نکنند. آشوب‌طلبان به شدت دنبال کشته‌سازی هستند.             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
🔻‏بیش از 10000 شهروند انگلیسی تبدیل به «انسان سگ‌نما» شده‌اند 🔹انحطاط ارزش‌های انسانی در جوامع مدعی حقوق بشر در قرن 21 !!             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
یه باباش تو نیروانتظامیه یه باباش تو سپاه پ.ن : ان شاءلله که خیره 😐             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
✨خدایا شکرت✨ واسه شبای که فکر نمیکردیم صبح بشه... واسه عزیزانمون که هر روز سلامتیشونو میبینیم... واسه رفیقامون که تو دنیای هزار رنگ اونا یه رنگه نابن... واسه آبی آسمون؛ واسه هوای خوب... واسه دیدن دوباره ی عاشق شدن درختا... واسه فرصتایی که میدی تا اشتباهاتمونو جبران کنیم... سختیایی که میتونست از این سخت تر باشه... زمین خوردنا و واسه دوباره بلند شدنا... واسه بودنت بهترینم... خدایا واسه بودنت کنارم شکر... 🌟شبتون آروووم🌟 @delneveshte_hadis110
یه کانالی کاملا هیچ مطلبی جز مطلب گذاشته نمیشه عاشق عليه السّلام هستی عضو شو اینم 👇👇👇 عاشقانه امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/3378184385Cded59ab28c 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
┄┅─✵💝✵─┅┄ صبح را آغاز میکنیم با نام خدایی که همین نزدیکیهاست خدایی که در تارو پود ماست خدایی که عشق را به ما هديه داد، و عاشقی را درسفره دل ما جای داد الهی به امید تو💚 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @emame_mehraban
هر آینه از غیب ندا می آید از ماذنه ی فَرَج صدا می آید ای منتظران گناه را ترک کنید ارباب خودش پیش شما می آید             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
﷽ خودم را آماده کرده بودم تا از سوالم گفت‌وگوی مفصلی با حسین بسازم اما پاسخ او تمام برنامه‌ریزی‌هایم را به هم زد انتظار چنین جواب کوتاه و سرهم شده ای رانداشتم دیگر دل و دماغ ادامه بحث برایم باقی نمانده بود از طرفی هم اگر ادامه نمی دادم واقعا فضا خیلی سنگین می‌شد اما هر چه سعی کردم حرفی بزنم نتوانستم توی دلم از حسین گلایه داشتم که چرا فکر بچه ها را نمی کند چرا همش توی خودش است توی همین فکرا بودم که سارا با کاسه انار وارد اتاق شد کاسه را جلوی حسین گذاشت و گفت بفرمایید چون خیلی انار دوست دارید چندتایی مخصوص شما از ایران آوردیم بوی مفرحی به مشامم رسید دقیق که شدم بوی گلاب بود گلابی که دخترها روی انار ریخته بودند تا حال پدر را جا بیاورد شکر خدا توی این اوضاع نابسامان و قاراش میش هم حس دخترانه اشان را به خوبی حفظ کرده بودند و یادشان مانده بود که ظاهر کارهایی هم که می کنند باید شیک و دلربا باشد این حرکاتشان که حکایت از ریزه کاری های زنانه بود خیلی برایم مهم و نشاط انگیز بود چون گاهی که آن سر نترسشان را می‌دیدم نگران می‌شدم نکند روحیه پسرانه پیدا کرده باشند حسین با لبخند کاسه انار را جلوی صورتش گرفت و چشمانش را بست بوی گلاب را توی بینی اش کشید و سبکبال گفت *بوی ایران میده، بوی آرامش و امنیت* لحظه‌ای انگار که در افکاری شیرین فرو رفته باشد مکث کرد و با لبخندی پر از آرامش ادامه داد *هیچ نعمتی بالاتر از امنیت نیست* الحمدلله الان مردم ایران با خیال راحت دور هم جمع میشن میگن میخندن خب گاهی هم مشکلاتی دارند اما در امانند دوباره مکث کرد کاسه انار را زمین گذاشت و کمی بهش خیره شد سرش را که بالا گرفت پرده‌ای از اشک روی چشم هایش را گرفته بود و در حالیکه می‌خواست بغض فروخفته را در صدایش بروز ندهد ادامه داد اما مردم مظلوم سوریه آواره بیابونن نه خواب درستی دارند و نه خوراکی چون که امنیت ندارند *هر روز توی کوچه های همین دمشق صدای گریه بچه هایی میاد که تازه یتیم شدن یا مادرشون رو مسلحین به اسارت بردند* به نظرم حالا حالاها حرف برای گفتن داشت اما دیگر توان کنترل احساساتش را نداشت به همین خاطر سکوت کرد و ادامه صحبت هایش را فرو خورد نگاهی به صورت درهم رفته اش کردم نجابت نگاهش لالم کرد احساس کردم هیچ دلگیری ازش ندارم اصلا حق میدادم به او که با آن همه مصیبت و فجایعی که در اطرافش اتفاق می‌افتد و می‌بیند اینقدر توی خودش رفته باشد ساراکه طاقت غم و غصه پدر را نداشت خودش را جلو کشید تا اندک فاصله شان هم از بین برود و بعد کاری کرد که پدرها در مقابل آن نمی‌توانند بی‌تفاوت باشند کاسه انار را برداشت و چند قاشق توی دهان حسین گذاشت گره ابروهای پدر باز شد دستش را روی شانه های سارا و زهرا گذاشت و با لحنی که حکایت از عمیق‌ترین احساسات پدرانه داشت گفت خیلی خوشحالم که شما اومدین دمشق زهرا و سارا که دوست داشتند این لحظات تا ابد ادامه داشته باشد ساکت ماندند تا پدر ادامه دهد دلم می‌خواست بیایید اینجا و همه چیز را از نزدیک ببینید جوانان بسیجی و رزمنده سوریه را ببینید ایثار و فداکاری هاشون رو ببینید ظلم و ستمی را که به نام اسلام به این سرزمین و مردم مظلوم میشه ببینید زینب وار پیام مقاومت رو تا هر جایی که میتونید ببرید و زنده نگهش دارید ناگهان زهرا انگار که کشف تازه ای کرده باشد پرید توی حرفهای حسین و گفت خب پس چرا می خواید ما بریم لبنان؟ بذارید اینجا بمونیم حسین نگاهی به زهرا انداخت و گفت زهرا جان اونجایی که شما میرید از سوریه هم مهمتره اصلا اهمیت سوریه اینه که شاهراه اتصال ما به لبنانه صهیونیست ها میخوان با راه انداختن این جنگ و خدای نکرده تصرف سوریه راه ارتباط ما با خط مقدممون که لبنان و فلسطین است قطع کنند شما برید اونجا و لحظه‌ای رسالت خودتون رو فراموش نکنید و راضی باشید به رضای خدا حرف های حسین کار خودش را کرد دخترها علیرغم میلشان به رفتن راضی شدند سکوت کردند و تسلیم شدند اما مگر می‌شد بدون زیارت خانم زینب دمشق را ترک کرد؟ ملتمسانه پرسیدم میشه الان ما را ببرید حرم؟ با لحنی که بوی مهر و امید داشت گفت به روی چشم‌ حاج خانم اما حالا نه، شما برید بساط استراحتتون رو آماده کنید من میرم و صبح میام تا با هم بریم حرم خانم زیارت کنیم و بعدش آماده رفتن به لبنان بشید 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸