eitaa logo
🌹چادری بانو 🌹
1.2هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
647 ویدیو
7 فایل
🍃اللهم عجل لولیک فرج🍃 طراحی و دوخت انواع چادرهای مجلسی ،اداری بابهترین کیفیت دوخت فروش عمده و تک https://eitaa.com/joinchat/3276210324Cdb3c2f4063 سفارشات👇 @vaziry123
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام صبحتون بخیر ❤️❤️❤️ تو هر وضعیتی که هستی و با هر مشکلی مواجهی ، لبخند بزنو روی دنیا رو کم کن 😄😄😄😄 @hejab_baanoo
AUD-20220329-WA0042.
2.07M
من دعای عهد میخوانم بیا بر سر این وعده میمانم بیا با تجلی های پر هیبت بیا از میان پرده غیبت بیا 💔 ⚘ ‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِج
🍃حجاب بانو @hejab_baanoo
💢ویژگی های پارچه ها: مهمترین ویژگی پارچه های کرپ درجه یک: فوق العاده سبک و کاملا مشکی است براق و سر نیست (بر خلاف ندا کن کن) قیمت اقتصادی و خوبی داره مناسب برای سر کار و محیط دانشگاه و ... به دلیل سبکی بودن اون کرپ درجه یک رضایت 100 درصدی مشتری رو داره اما اگه کیفیت بالاتری از کرپ درجه یک خواسته باشید، پارچه لاکچری رو داریم که از کرپ درجه یک هم قویتره . کاملا مشکی و سبک است منتهی بافت پارچه نرم تر و لطیف تره . در عین حال در همین رنج قیمتی هست و خرید اقتصادی محسوب میشه. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ مهمترین ویژگی پارچه های لاکچری: همه ویژگی های کرپ درجه یک رو داره منتهی با مرغوبیتی بیشتر و بافت پارچه نرم تر ولطیف تر فوق العاده سبک و کاملا مشکی است براق و سر نیست (بر خلاف ندا کن کن) قیمت اقتصادی و خوبی داره مناسب برای سر کار و محیط دانشگاه و ... به دلیل سبکی بودن اون ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ مهمترین ویژگی پارچه های ندا یا همون کن کن: کمی براق هستند و کاملا مشکی بین همه پارچه های چادری، زیباترین ریزش رو روی سر دارن (خیلی لخت هستن) کمی سر محسوب میشن میزان نخ بکار رفته در بافت پارچه از لاکچری و کرپ درجه یک بیشتر است لذا هم از نظر وزنی و هم از نظر قیمتی از کرپ سنگین تر محسوب میشه مثل بقیه پارچه های چادریمون پرز نمیگیره مقاومت خیلی بالایی در برابر چروک شدگی داره انتخاب عالی برای استفاده در میهمانی ها و مجالس است نسبت به سایر پارچه های چادری، برای نخ کش نشدن نیازمند مراقبت بیشتری است ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ مهمترین ویژگی پارچه های ژورژت: مثل لاکچری و کرپ، مات هستند (براق نیست بر خلاف ندا کن کن) و کاملا مشکی ریزش خیلی خوبی روی سر داره (مثل ندا کن کن). منتهی سر نیست (برخلاف ندا) وزن اون از بقیه پارچه های چادری بیشتر است چون نخ بیشتری در بافت اون بکار رفته و قیمت اون هم به همین دلیل از کرپ و ... بالاتر است ضد چروک مثل کن کن بهترین گزینه برای استفاده در مجالس و میهمانی ها ➖➖➖➖➖ چادر مجلسی: اگه دنبال چادر مجلسی هستید، ندا(همون کن کن) بالاترین ریزش رو روی سر داره منتهی کمی از کرپ و لاکچری سنگین تره ، کمی براق است و باید مراقب باشید که نخ کش نشه. گزینه دیگه ای که برای چادر مجلسی پیشنهاد میشه، ژورژت است. بر خلاف ندا که براق است این پارچه مات است و کاملا مشکی. ریزش عالی روی سر داره و از همه نظر فوق العاده است منتهی وزنش از بقیه چادرها بیشتر (چون نخ بیشتری در بافت پارچه به کار رفته و به همین علت گرون تر هم هست طبیعتا) . اگه سبکی اولویت اولتون نیست و از چادر براق هم خوشتون نمیاد، این پارچه همه چی تمومه و لنگه نداره واقعاً ➖➖➖ پارچه های ژرژت و ندا (کن کن) بالاترین مقاومت رو مقابل چروک شدن دارن. پارچه های کرپ و لاکچری هم مقاومت خوبی دارند و به راحتی چروک نمیشن منتهی بهتره که موقع شستشو، چادر رو با آب سرد و شامپو شستشو بدید و آویزان کنید تا خشک بشه. اینجوری از اتو کشی بی نیاز میشید.
😍 مدل 😍 😌این همون مدل همه پسندمونه😌 ✅قیمت و جنس👇 ✅کرپ لاکچری ۱,۲۵۰,۰۰۰ 🥰با تخفیف عیدانه:۱,۱۲۵,۰۰۰🥰 ✅ندا: ۱,۲۵۰,۰۰۰ 🥰با تخفیف عیدانه:۱,۱۲۵,۰۰۰🥰 ✅ژرژت : ۱,۳۲۰,۰۰ 🥰با تخفیف عیدانه:۱,۱۸۸,۰۰۰🥰 ✅ارسال رایگان سفارش👇👇👇 @vaziry123 ✅آیدی کانال: @hejab_baanoo 🍃🌸JOiN👇🏼 •••❥ @hejab_baanoo •┈┈••••✾•🦋🌹🦋•✾•••┈┈•
😍 مــــــــدل لــــبنانی 🎉 که هر چی از زیبایی و متفاوت بودنش بگم کم لطفی کردم 😎 فقط باید محو جذابیت و وقار این طـــــرح بینظیـــرش شد 🤤 بایـــــــد بگم که قــــــواره این چادر نه به جمع وجوریه مدل دانشـــجویی هست 🌸👌 ونه به آزادی مدل عبایی👌 سفارش👇👇👇 @vaziry123 ✅آیدی کانال: @hejab_baanoo 🍃🌸JOiN👇🏼 •••❥ @hejab_baanoo •┈┈••••✾•🦋🌹🦋•✾•••┈┈•
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان جالب حاجی الماسی 🔺 این قدر باید این فیلم دست به دست بشه که انشالله امسال همه برای عید اقاجانمون امیرالمومنین سنگ تموم بزارن‌ 🌷 هرکس را گرامی بدارد، شهید از دنیا می‌رود ! جهت اطعام و جشن غدیر 👈کلیک کنی کپی میشه👇
6277601264402858
🌺بنام گروه جهادی ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐ @hejab_baanoo
🌸 طرح 🌸 😍از این عبا شیکترین داریم؟؟؟😍 🥰چه آستین دلبری هم داره 🥰 سفارش👇👇👇 @vaziry123 ✅آیدی کانال: @hejab_baanoo 🍃🌸JOiN👇🏼 •••❥ @hejab_baanoo •┈┈••••✾•🦋🌹🦋•✾•••┈┈•
ادامه پارت های جدید رمان عاشقانه داستان زندگی متاهلی 😍👇
🌹چادری بانو 🌹
#رمان_یادت_باشد #پارت_دویست_و_شش اگر روی لباس دست کشید، متوجه دوخت اتیکت ها میشود یا نه؟ لباس را بو
پرسیدم: چرا این همه دیر کردی؟ اینها چیه با خودت آوردی؟ چه کاریه؟ میری برمی‌گردی دیگه چه نیازیه که همه چی رو از محل کار جمع کردی؟ وسایل را روی اُپن، کنار اتیکت ها گذاشت و گفت: خانوم! مطمئن باش دیگه به پادگان بر نمی‌کردم. من زیاد خواب نمیبینم، ولی یه خواب تکراری رو چندین و چند باره که می‌بینم. دیدم که دارم از یه جایی دفاع میکنم. تمساح ها منو دوره کردن و تکه تکه میکنن. ولی من تا آخر همون جا می ایستم. حس میکنم تعبیر این خواب همون دفاع از حرم حضرت زینب(س) باشه. این را قبلاً هم برایم تعریف کرده بود. چهرهٔ خسته و چشمان پر از شوقش تماشایی بود. هر چه می گذشت این چشم ها دست نیافتنی‌تر میشد. گفتم: خبری شده؟ چشم هات داد میزنه خیلی زود رفتنی هستی. از اعزامتون چه خبر؟ نگاهش را از من دزدید و داخل اتاق رفت که لباس هایش را عوض کند. گفت: باید لباس هامو بشورم. احتمال زیاد پنجشنبه اعزام می شیم. تا این را گفت، دلم هری ریخت. بعد از لغو شدن پروازشان یکی دو روز راحت نفس می کشیدم، ولی باز خبر رفتنش بی تابم کرد. سیب زمینی هایی که پوست کرده بودم را داخل ظرف شویی ریختم و به اتاق رفتم. لحظات سختی بود، از طرفی دوست داشتم حمید باشد تا به اندازهٔ تمام نبودن هایش نگاهش کنم و از طرفی دوست داشتم حمید نباشد تا در خلوت و تنهایی به اندازهٔ همهٔ بودن هایش گریه کنم! به زور راضی اش کردم تا لباس ها را خودم بشویم. با هر چنگی که به لباس ها می‌زدم، دلم بیشتر آشوب میشد. دورتر از چشم حمید کلی گریه کردم. شستن لباس ها که تمام شد، را جلوی بخاری پهنشان ....
کردم تا زود تر خشک بشود. بعد رفت سراغ درست کردن غذا. سیب زمینی ها را داخل تابه ریختم. گویی با هر هم زدنی، تمام روح و روانم هم می خورد. حمید هم مثل من وضعیت روحی مناسبی نداشت. چیزی نمیگفت، ولی همین سکوت دنیایی از حرف داشت. راهش را انتخاب کرده بود، ولی مگر می شد این دل عاشق را آرام کرد. از هم دوری می کردیم، در حالی که هر دو میدانستیم چقدر این جدایی سخت و طاقت فرساست. به چند نفری زنگ زد و حلالیت طلبید. این حلالیت گرفتن ها و عجله برای به سرانجام رساندن کارهای نیمه تمام خبرازسفری بی بازگشت میداد. هیچ مرهمی برای دل عاشقم پیدا نمی کردم. چند دقیقه که گذشت به آشپزخانه آمد و روی چهارپایه نشست. با اینکه مشغول آشپزی بودم، سنگینی نگاهش را حس می کردم. بغض کرده بودم. سعی میکردم گریه نکنم و خودم را عادی جلوه بدهم. تا کنارم ایستاد و نگاهش به نگاهم گره خورد، دیگر نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. باگریه من، اشک حمید هم جاری شد. دستم را گرفت و با صدای لرزان پر از حزن و دلتنگی در حالی که اشکهایم را پاک می کرد، گفت: «فرزانه! دلم رو لرزوندی، ولی ایمانم رو نمی تونی بلرزونی!» تا این جمله را گفت، تکانی خوردم. با خودم گفتم: «چه کار داری میکنی فرزانه؟ تو که نمی خواستی از زنهای نفرین شده روزگار باشی. پس چرا حالا داری دل همسرت رو می لرزونی؟» نگاهم را به نگاهش دوختم. به آرامی دستم را از دستش کشیدم و گفتم حمید! خیلی سخته. من بدون تو روزم شب نمیشه، ولی نمی خوام یاری گر شیطان باشم. تو رو به امام زمان می سپارم. دعا....
میکنم همه عاقبت بخیر بشیم. لبخند روی لبهایش نشست. لبخندی که مرهم دل زخمی ام بود. کاش می توانستم این لبخند را قاب کنم و به دیوار بزنم و تا همیشه نگاهش کنم تا ایمانم از سختی روزگار متزلزل نشود. این حرف ها حمید را آرام کرد و هم وجود متلاطم مرا به ساحل آرامش رساند. گفت: «یادت رفته تو بهترین روز زندگیمون برای شهادتم دعا کردیی پرسیدم: «روزهایی که پیش تو بودم همه قشنگ بوده. کدوم منظورته؟» گفت: «یادته سر سفره عقد بهت گفتم دعا کن آرزوی من برآورده بشه. من همون جا از خدا خواستم زودتر شهید بشم. تو هم ار خدا خواستی دعای من هرچی که هست مستجاب بشه. شبیه کسی که سوار ماشین زمان شده باشد ذهنم به لحظات عقدمان پر کشید. روزی که حمید شناسنامه اش را جا گذاشته بود. خیلی دیر رسید، ولی حالا خیلی زود میخواست برود! باید خوشحال می بودم یا ناراحت؟ برای نبودنش پیش خودم دعا کرده بودم یا برای جدایی و آسمانی شدنش؟ شام را که خوردیم، گفتم: «عزیزم! خسته ای. برو دوش بگیر.» در تمام دقایقی که حمید مشغول حمام کردن بود، به جمله اش فکر می کردم. جمله ای که من را زیر و رو کرده بود. با خدا معامله کردم. دیگر نمی خواستم دل کسی که قرار است برای دفاع از حرم برود را بلرزانم. اراده کردم محکم تر باشم. حمید با حوله آبی رنگ که کلاهش را هم گذاشته بود زیر اُپن نشست طبق قراری که با خودم گذاشته بودم برایش برگه آ. چهار آوردم. گفتم «آقا! شما که معلوم نیست کی اعزام بشی. شاید همین فردا رفتی. الان سر حوصله چندخطی به عنوان وصیت نامه بنویس»....
قرار شد در دو برگه جدا از هم دو وصیت نامه بنویسد، یکی عمومی برای دوستان، همکاران و مردمی که بعدا میخوانند، یکی هم خصوصی برای پدر و مادرهایمان، برادرها، خواهرها و اقوام نزدیک. شروع کرد به نوشتن. دست به قلم خوبی داشت. چون تازه دوش گفته بود، آب از سر و صورتش روی برگه ها می چکید. گفتم حمید! تو رو خدا روان بنویس. زیاد پیچیده اش نکن. خودمونی بنویس تا همه بتونن راحت بخونن. سرش را از روی برگه ها بلند کرد و خندید. بعد هم به شوخی گفت اتفاقا می خوام آن قدر سخت بنویسم که روی تو کم بشه! چون خیلی ادعای سواد میکنی. وصیت نامه را بدون پاکنویس کردن خیلی روان و بدون غلط نوشت. یک صفحه کامل شد. دست نوشته اش را به من داد و گفت: بخون ببین چه جوریه؟شروع کردم زیر لب خواندن با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد(ص). این جانب حمید سیاهکالی مرادی فرزند حشمت الله، لازم دیدم تا چند جمله ای را از باب درد دل در چند سطر مکتوب نمایم. ابتدا لازم است بگویم دفاع از حرم حضرت زینب را بر خود واجب میدانم وسعادت خود را خط مشی این خانواده دانسته و از خداوند می خواهم تا مرا در این راه ثابت قدم بدارد... اشکم جاری شد. هرچه جلوتر می رفتم گریه ام بیشتر می شد. اما من می نویسم تا هر آن کس که می خواند یا میشنود بداند شرمنده ام از ین که یک جان بیشتر ندارم تا در راه ولی عصر(عج) و نایب برحقش امام خامنه ای (مدظله العالی) فدا کنم... اشک هایم را که دید گفت: نشد خانوم! گریه نکن. باید محکم و با اقتدار وصیت نامه رو بخونی. حالا بلند شو بایست. می خوام با صدای......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220329-WA0042.
2.07M
من دعای عهد میخوانم بیا بر سر این وعده میمانم بیا با تجلی های پر هیبت بیا از میان پرده غیبت بیا 💔 ⚘ ‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🌱 "بعد از شهنشه نجف و شاه کربلا...😍 (ع) ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🍃حجاب بانو @hejab_baanoo
😍مدل یا یا 😍 قابل اجرا بصورت نگین کاری و ساده توجه :این مدل همون جدست با آستین کیمینو🌹 ☺️از زیبایی هیچی کم نداره☺️ 👇جنس و قیمت👇 ✅لاکچری :۸۰۰,۰۰۰ 😍با تخفیف عیدانه :۷۲۰,۰۰۰😍 ✅ندا:۷۹۰,۰۰۰ 😍با تخفیف عیدانه:۷۱۱,۰۰۰😍 ✅ژرژت:۹۰۰,۰۰۰ 😍با تخفیف عیدانه:۸۱۰,۰۰۰😍 ✅کره :۱,۱۰۰,۰۰ 😍با تخفیف عیدانه:۹۹۰,۰۰۰😍 سفارش👇👇👇 @vaziry123 🍃🌸JOiN👇🏼 •••❥ @hejab_baanoo •┈┈••••✾•🦋🌹🦋•✾•••┈┈•
27.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خـاطـره ای از آیـت الـلّـه صـافـی: قـداسـت چــادرهای شما خـیلی بـیـشـتـر از عـبـای مـن اسـت...✨♥️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @hejab_baanoo
چادر خدمتی حرم مطهر با تخفیف ویژه 👌 پارچه ایرانی ۶۵۰ پارچه کره ۸۵۰ در خدمت همکاران محترم هستیم 🌹 @hejab_baanoo