eitaa logo
حجاب و عفاف
42.5هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
5.8هزار ویدیو
24 فایل
ادمین های کانال خواهران @sadate_emam_hasaniam @yazahra_67 @shahid_40 و همچنین تبادل وتبلیغ👇 @yazahra_67 وتبادل حمایتی نداریم 💐حجاب بوته ی خوشبوی گل عفاف است🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 پارت ششم یه ساعت بعد نگار وارد کافه شد صداش زدم ،اومد سمتم نگار: کی اومدی... یه ساعتی میشه نگار: دختره دیونه چرا نیومدی کلاس استاد صادقی حذفت کرده... - مهم نیست نگار : چی شده رها،قیافه ات داغونه ،باز نوید کاری کرده؟ - نگار من دارم دیونه میشم چیکار کنم که از دستش خلاص شم نگار:نمیدونم چی بگم ،وقتی پدر و مادرت پشتت نیستن،باز چه کاری میخوای انجام بدی - نمیدونم ،ولی من سر سفره عقد کنارش نمیشینم نگار:دیونه شدی ،تو نمیدونی نوید چه دیونه ایه؟ندیدی اون روز با اقای یوسفی فقط به این خاطراینکه از تو جزوه گرفته ،چه بلایی سرش آورده... - تو بگو چیکار کنم،به همین راحتی باهاش ازدواج کنم ،ازدواجی که روزی صد بار باید آرزوی مرگ کنم... نگار: غصه نخور عزیزم ،خدا بزرگه ،خودش کمکت میکنه - خدا کجاست این خدای شما ،چرا این خداا منو نمیبینه چرا چشماشو بسته وبدبختی هامو نمیبینه نگار؟؟؟ ( نگار اومد نزدیکمو بغلم کرد ،منم شروع کردم به گریه کردن ،هر کسی که وارد کافه میشد به ما نگاه میکردن ) بعد از کلاس به همراه نگار رفتیم یه کم دور زدیم که شاید حالم کمی عوض بشه ،ولی هیچ تأثیری نداشت نگار: رها،چند وقت مونده تا عروسی - کمتر از یک ماه نگار:میخوای بریم بکشیمش؟ -اره حتمن اونم منتظره تا بریم دخلشو بیاریم نگار: تازه اگه جون سالم به در ببره که هیچی،دخل منو تو رو میاره... -اتفاقن من حاضرم منو بکشه ،ولی میدونم شیوه ای که استفاده میکنه از صد بار مردنم بدتره ... نگار: رها من از نوید خیلی میترسم، مواظب خودت خیلی باش - باید فرار کنم نگار: دیونه شدی، هر جا بری پیدات میکنه تازه اون بدبختی هم که تو رو نجات داده هم بیچاره میکنه... - دیگه راهی به ذهنم نمیرسه نزدیکای غروب بود که نگار منو رسوند خونه خداحافظی کردم و رفتم خونه از اون شب کارم شده بود کلنجار رفتن با پدرو مادرم هر دفعه هم مأیوس تر از روز قبل میشدم ۵ روز مونده بود به عروسی ،بابا حتی بیرون رفتن از خونه رو هم ممنوع کرده بود فقط اجازه میداد همراه نوید جایی برم منم که اصلا حاضر به دیدنش نبودم تصمیم گرفتم همون تو خونه بمونم یه روز زن عمو زنگ زده بود که شام میان خونمون منم کل روز و تو اتاقم بودم حتی وقتی هم که اومده بودن خونمون هم از اتاقم بیرون نرفتم ... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای 💗 پارت هفتم در اتاق باز شد ،زیبا وارد اتاق شد و درو بست زیبا: هنوز آماده نشدی؟ رها بابات الان صد باره داره اشاره میکنه که رها کجاست؟! - مامان جون حالم اصلا خوب نیست... زیبا: لااقل یه لحظه بیا پایین ببیننت بعد بیا تو اتاقت... - باشه زیبا: دیر نیایاااا، بابات دیگه داره کم کم عصبانی میشه (یه شومیز بنفش پوشیدم با یه شال مشکی گذاشتم رفتم پایین رفتم سمت زن عمو و عمو احوالپرسی کردم رفتم یه گوشه نشستم ) به نوید هم اصلا نگاهی نکردم زن عمو: عروس قشنگم چه طوره ،خوبی رها جان؟ -خیلی ممنون زن عمو: زیبا جان چند روز دیگه عروسیه بچه هاست ،هنوز واسه لباس بچه ها کاری نکردیم زیبا: دیگه اینو میسپاریم دست خودشون برن بازار بخرن ... زن عمو:نوید پسرم کی وقتت آزاده با رها برین واسه خرید لباس عروس و لباس خودت نوید : من همیشه وقتم واسه رها جان آزاده هر موقع امر کنن میبرمشون بازار(با گفتن حرفاش حرصم می گرفت ،از جام بلند شدم) - ببخشید من حالم زیاد خوب نیست با اجازه تون میرم تو اتاقم نوید :میخوای ببرمت دکتر( همون که ریختتو نبینم خودش یه دواست چقدر تو ...) زن عمو: رها جان نوید راست میگه ،بیا ببریمت دکتر زیبا: نمیخواد ،نزدیک عروسیه حتمن استرس گرفته... زن عمو: الهی عزیزززم،استرس چرا ،به هیچی فکر نکن عزیزم - با اجازه از پله ها رفتم بالا و رفتم تو اتاق هانا درو باز کردم هانا داشت درس میخوند هانا: کاری داشتی خواهر جون - نه عزیزم درست و بخون در اتاق و بستم و رفتم تو اتاق خودم رو تختم دراز کشیدمو با گوشیم ور میرفتم و به فرار فکر میکردم ... خوب فرار کردم،کجا برم ،خونه فامیل برم که دست و پا بسته باز تحویل بابام میدن داشتم دیونه میشدم در اتاق باز شد ،نوید وارد اتاق شد یه هو از جا بلند شدمو نشستم... - تو اینجا چه غلطی میکنی... نوید: خوب اینجا اتاق زن آینده مه... -خودت میگی آینده،هر موقع زنت شدم اون موقع بیا ،الان گم شو بیرون... اومد نزدیک تر کنار تخت نشست نوید : ععع از دختره خانمی مثل تو بعیده همچین حرفایی رو به شوهر آینده اش بزنه - پاشو برو بیرو تا جیغ نزدم همه رو باخبر نکردم نوید: ( صدای خنده اش بالا گرفت):اول اینکه ،جیغ زدنات و بزار واسه شب عروسیمون... دوم اینکه ،کسی داخل خونه نیست همه رفتن سمت آلاچیق دارن کباب میزنن خواستم جیغ بزنم ،که دستشو گذاشت روی دهنم.. نوید: ببین دختره زرنگ ،اگه بخوام همین الان کاری باهات میکنم که هیچ کسی نمیفهمه ،کاری میکنم باهات تا آخر
پایان پارت گذاری ......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرزمان (عج) رازمزمه‌کند همزمان‌ (عج)‌ دست‌های‌‌‌‌‌مبارکشان‌‌‌‌‌رابه سوی‌آسمان‌بلندمیکنندو‌برای‌آن‌جوان‌ میفرمایند؛ چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌حداقل‌روزی یک‌بار را زمزمه می‌کنند؛)♥️🌱! "بخونیم‌‌‌‌‌باهم " https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📲⃟🌼 ♥ 💚 💚 💝 💝 یوسفـ❤️ـ ترین نشانه یعقوبِ اهل بیت شــد پاره پاره قَلب زلیخا ظهور کن با پرچَمی که نامِ حسیـ❤️ـن است نقشِ آن با مَشک ساقـ❤️ـی از دلِ دریا ظهور کن سلام یوسف زهرا .. 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
📲⃟🌼 ♥ دست برسینه ادب حکم کند وقت قیام رو به ارباب دوعالم دهی هرصبح سلام ❣یادم نمی‌رود که همه عزّتم تویی... السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
📲⃟🌼 اَلسَـلامُ‌عَلیکِ‌یـٰانازدانہ‌ٔاربـٰاب🖤 اصلـارقیہ‌نہ‌مثلـادخٺرِخودٺ.. یڪ‌شب‌میـانِ‌ڪوچہ‌بمـاندچـه‌میشود 🪴 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
aramesh-ghalbam.mp3
8.46M
📲⃟🌼 آرامش قلبم و دنیای من اومده عالم رو خبر کنید بابای من اومده سر بریده اتو به روی دامن میذارم من غیر تو کسی رو توی دنیا ندارم هنوز مثه قدیم دوستم داری دوست دارم میدونستی بابا جون بی تو رقیه ات میمیره😭😭😭💔💔💔 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📲⃟🌼 ﴿ مےگفت↶ الان شرایط طورۍ شده ڪہ اگہ پسر پیغمبر هم باشے🧔🏻 نمےتونے دینت راهم حفظ ڪنے😏 اینا همش بہانہ اس بانو😌 همسر فرعون هم ڪہ باشے🧕 باز مےتونے بہترین باشے♥️﴾ 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
📲⃟🌼 خواهرمن! اگر چادر سرت کردی و پایین چادرت پر از خاک و کثیفی بود گفتی چون اگر فک کردی که چادر واسه پوشوندن عیوبه و مهم نیست زیر چادرت چی تنت باشه و چقدر اشفته باشی گفتی چون اگر اراسته نیستی گفتی چون اگر اخلاقت خوب نبود گفتی چون اگر فک کردی مذهبی بودن ینی فقط سرتا پا مشکی پوشیدن تو ۳۶۵ روز سال و گفتی چون باید بگم شما هم زدی جاده خاکی! 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
📲⃟🌼 📩 خوابش را دیدم، گفتم: چگونه توفیق پیدا کردی؟! گفت: از آنچه می‌خواست، ! 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
📲⃟🌼 حفظ حجابــــ‼️ پیام حضرتــ رقیه (س) در عاشورا استــ. عصر عاشورا بود🌅 حجابــ از سر زنان و دختران حسینے ربوده شد(وای بر من)😔 هنگامے كه حضرتــ رقیه(س) ※بعد از شهادت پدر ※ و سیلے خوردن از دست شمر ※و اصابت كعب نی به بازو ※ و پاره شدن گوش(یاالله😭) عمه اش زینبــ را مےبیند از هیچڪدام از این مصیبتــ ها شكایتــ نمی كند.😭 بلڪه شكایتــ حضرتــ رقیه(س) به عمہ اش این استــ كه می گوید:👇 ◥یا عمتاه هل من خرقة أستر بها رأسی عن أعین النظار◣ . ◥ای عمه جان آیا پارچه ای هست كه سر خود را از نامحرمان بپوشانم؟◣😭 ┘◄ منبع :بحارالانوارجلد 45صفحه 61📚 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
202030_612581322.mp3
11.53M
🕯🕯🕯🕯🕯 🕯🕯🕯🕯 🕯🕯🕯 🕯🕯 🕯 زمینه شهادت حضرت رقیه س بعد یه ماهی راحت حالا خوابیده دیگه حاج_محمدرضا_طاهری 🕯 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 🕯 🕯🕯 🕯🕯🕯 🕯🕯🕯🕯 🕯🕯🕯🕯🕯
📲⃟🌼 روضھ‌ی امروز همین کھ دخترا بابایۍ‌اند ...💔 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
‹🌸✨› •°[لطافت دخترانه‌ام را زیر چادر مشڪے پنهان می‌ڪنم تا مبدا به آن خدشه‌اے وارد شود]°• 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
﴿۞ زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ *اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، 🌹هدیه به حضرت رقیه(سلام‌الله علیه) پنج صلوات 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
📲⃟🌼 🕊 👩🏻‍🎓دختردانشجو‌از‌استادش[شهیددیالمه] سوالے‌مےپرسد؛شهید‌دیالمه‌سرش‌را‌پایین‌ مےاندازد‌و‌جواب‌مےدهد... 😠دختر‌دانشجو‌عصبانے‌مےشود‌ومےگوید: مگر‌تو‌استاد‌ما‌نیستے؟!چرا‌نگاهم‌نمےکنے؟! شهید‌دیالمه‌گفت: اگر‌به‌تو‌نگاه‌کنم،‌اونےکه‌باید‌نگاهم‌کنه دیگه‌نگاهم‌نمےکنه...!(: 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
📲⃟🌼 |👑| در‌این‌فکربودم‌که‌حضرت‌موسےٰ(ع) ازآن‌دخترچه‌دیدکه‌حاضر‌شد براۍمهریه‌ۍاوده‌سال‌ازعمرش‌ راچوپانـےکند! جواب‌را‌خداوند‌در‌قرآن‌ذکر‌کرده: تَمْشِےعَلَےاسْتِحْيَاء«قصص,25» 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
عمرت حرف از دهنت بیرون نیاد... داشتم سکته میکردم ،قلبم تند تند میزد دستشو از دهنم برداشت و بلند شد رفت سمت در... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 پارت هشتم شروع کردم به گریه کردن... - چرا با من این کارا رو میکنی ،تو که دورو برت پره دختر ریخته ... زن میخوای چیکار عوضی... نوید: اینش به خودم مربوطه ،فردا صبحم میام دنبالت بریم واسه لباس عروس... بعد رفتن نوید شروع کردم به گریه کردن در اتاق باز شد هانا اومد داخل ... هانا: چی شده رها ؟ اتفاقی افتاده؟ - نه ،برو بیرون تنهام بزار هانا... هانا رفت و من گریه ام شدت گرفت بعد مدتی آروم شدم از گوشه پنجره چشمم به آسمون افتاد... -تو فقط خدای کسایی هستی که نماز میخونن؟ من اینقدر دختر بدی هستم که اینجور باید تاوان بدم؟ من که تنها عیبم ،نماز نمیخونمو حجابم کامل نیست به اون حرومزاده نگاه نمیکنی؟ داره تو کثافت ،خوش میگذرونه! نگار گفت به تو توکل کنم خدایا به تو توکل میکنم،کمکم کن ،تو تنها امیدم هستی... بعد مدتی خوابم برد صبح زود از خواب بیدار شدم و خوابم نمیبرد،رفتم تو گالری گوشیم ،به عکسا نگاه میکردم،همینجور که به عکسا نگاه میکردم چشمم افتاد به عکس ملیحه ،ملیحه یه سال از من بزرگتر بود و درسش تمام شده بود ملیحه دختر خیلی آرومی بود ،جنوب زندگی میکرد رابطه خیلی خوبی با هم داشتیم یاد نقشه ام افتادم بی توجه به اینکه ساعت چنده شمارشو گرفتم بعد از چند تا بوق برداشت - سلام ملیحه: به رها خانم خوبی؟ -مرسی ،تو خوبی ملیحه جان؟ ملیحه: شکر ،تو چه خبر ،چه کارا میکنی؟ چه عجب یاد ما افتادی! - هیچی،ما هم یه نفسی میکشیم ملیحه: خوب همینم جای شکر داره عزیزم - ملیحه جان ،مهمان نمیخوای؟ ملیحه: داری شوخی میکنی؟ تو که همیشه میگفتی از جنوب خوشم نمیاد که -مزاح کردم بابا،الان دلم میخواد بیام یه دوری بزنم... ملیحه: خیلی خوشحالم میشم گلم ،قدمت رو تخم چشام... - فدات بشم ،فقط آدرس دقیقت و میفرستی؟ ملیحه: چشم حتمن، حالا کی میای؟ - نمیدونم ،احتمالن چند روز دیگه ،باز بهت خبر میدم ملیحه: باشه ,با خانواده میای دیگه؟ - نه عزیز خودم میام ملیحه: باشه ،پس منتظرت هستم... -فدات شم ،میبوسمت ،به خانواده سلام برسون ملیحه: همچنین تو گلم اینم از این،حالا باید چه جوری فرار کنم.. صدای پیامک اومد ،نگاه کردم ،ملیحه آدرسو فرستاده بود.... بلند شدم برم دست و صورتمو بشورم گوشیم زنگ خورد نوید بود ،جوابشو ندادم رفتم بیرون دست و صورتمو شستم رفتم تو اشپز خونه ،یه چیزی خوردم زیبا: سلام عزیزم ،سحر خیز شدی... - سلام صدای زنگ آیفون اومد ،مامان رفت درو باز کرد - زیبا جون کی بود؟ زیبا: نویده ،اومده دنبالت برین بازار... لباس مناسب نداشتم ،سریع از پله ها رفتم بالا ،رفتم تو اتاقم... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ٺڨכێݦ نڱٵہ ڨݜنڱٺۅن👀🌿🌸
چه درخشان میشوے بانو✨ وقتے چادر بهـ سر میڪنے...😍 تو همان ستاره اے هستے ڪـہ قانونـِ جاذبۂ چادر تورا از آسمان روے زمین قرار دادہـ♥ ◍ 📲⃟🌼 |👑 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
•••🌻'' . • هـیچ‌حـٰالی‌خـوش‌تر‌ا‌زآن‌نیـست‌ ڪھ‌بـندگـے‌خـدـا‌را‌بکـنـے‌シ! . • 🌱❤️🌱❤️🌱❤️🌱❤️🌱❤️🌱❤️🌱❤️🌱❤️🌱❤️🌱❤️🌱❤️🌱 کانال حجاب و عفاف 💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞🌸💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چادر میـپوشم چون ترجیح میدهم..☝️اســـیرِ خـــــدا باشـم❤️وچہ لذتـــ دارد اینڪہ خاص او باشم😍 نہ اینڪہ..!مطیع دستـــ شیطان 🌱 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313
📲⃟🌼 دلانہ✨ نازدونه‌ی‌ارباب! خانوم؟!فداتون بشم به خدا دلمون برا باباتون تنگ شده،هجر عموعباستون می‌کشه مارو... شما که دلتنگی برا این دو نفرو تجربه کردین سخت بود،نه؟ برا ماهم خیلی سخته دلمون خوش بود به اربعین و حالا...💔😭 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313