eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
184 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️نبود معضلی که خانواده های آمریکایی رو ناچار کرده به کودکانشان آموزش تیراندازی بدن 🔻بعضی خانواده های آمریکایی فرزندان خودشون رو قبل از رفتن به مدرسه برای آموزش تیراندازی آماده میکنن. مادر یکی از بچه ها معتقده که آموزش تیراندازی باعث تامین امنیت فرزندش میشه و فرزندش در کنار عروسک های مختلفش انواع تفنگ ها رو هم داره! 🔻حقیقت اینه که در آمریکا در هر یک ساعت یک کودک براثر شلیک آسیب میبیند اغلب هم دلیل اون تصادفی شلیک کردن کودکان به یکدیگر است 43% اسلحه های گرم در این کشور به خوبی نگهداری نمیشن و تعداد کودکان قربانی توسط اسلحه در ایالات متحده تقریبا 10 برابر سایر کشور های جهان هست. 🔻طی یک آزمایش، اسلحه های بدون تیر در دسترس کودکان قرار داده شد و نیمی از پسران و حدود یک سوم دختران بازی با تفنگ را به اسباب بازی هایشان ترجیح دادند 💢متاسفانه چیزی که به نام آزادی فردی و مالکیت سلاح گرم شکل گرفته سالهاست که به فاجعه بزرگ برای جامعه آمریکا تبدیل شده 🌐منبع: https://abcnews.go.com/Nightline/video/young-guns-kids-learn-shoot-23923921 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲 قسمت چهل و پنجم وقتی رسیدیم پاسگاه، خانم عظیمی را ول کردم و در طبقه های مختلف
🎭🔪🚬🎲 قسمت چهل و ششم نگاهم با نگاه ابراهیم تلاقی کرد. موبایلش را از روی میز برداشت و همانطور که به طرف در میرفت، گفت: ممنونم که اومدی. دنبالش رفتم. حرصم گرفته بود. با خودم گفتم: همین؟ ممنونم که اومدی؟! قدم هایم را سریعتر کردم و از او جلو زدم پیش از آنکه بگذارم چیزی بگوید دویدم بیرون. خانم عظیمی حالم را که دید چیزی نگفت و ماشین گرفت که  برگردیم پرورشگاه، در راه به بیرون زل زده بودم اما چیزی نمی دیدم فقط مدام زیرلب به خودم میگفتم: احمق! سیل اشکی را که پشت پلکهایم بیقراری میکرد مثل بغضم فروخوردم. که یکدفعه سنگی از شیشه به ماشین خورد و شیشه را در صورت خانم عظیمی خورد کرد. راننده آنقدر از صدای فریادهای سبزپوشان و مشت و لگدهایی که به کاپوت و سپر عقبی ماشینش میزدند، ترسیده بود که زد روی ترمز، داد زدم: هوی برو مگه نمی بینی داره از سرو صورتش خون میاد. صدایم را که شنید در آیینه نگاهی به خانم عظیمی انداخت و انگار تازه صدای ناله هایش را شنید. جرات پیدا کرد. دور زد و از خیابانهای خلوت تر رفتیم طرف درمانگاه. دو هفته گذشت. کار هر روزم شده بود سرزنش کردن خودم و گریه پیش خدا، یک شب قبل از اذان صبح از خواب پریدم. رفتم طرف نمازخانه ولی قفل بود. آهسته رفتم طرف حیاط اما در سالن هم قفل بود. یک گوشه کنار پله ها نشستم و سرم را به نرده ها تکیه دادم و گفتم: خدایا دلم معجزه میخواد. معجزه ای که با وجود بد بودنم حالمو خوب کنه، یه معجزه شبیه عشق!...با اینکه میدونم... ادامه دارد.... " را هر شب در کانال دنبال کنید" به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری @hejabuni 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجاب کودکان.mp3
2.23M
🌸حجاب کودکان💁‍♀ ✅ سه راهکارمناسب👇👇👇 🥇دقت در انتخاب الگو 🥈پاداش کار خوب وبه موقع 🥉استفاده از داستانهای مفید 👤استاد تراشیون 🎵صوتی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
🔰سریالهایی که با نوجوان میبینیم!!! 🔹سریال بچه مهندس، از سرنوشت، پایتخت و ده ها سریال و فیلم سینمایی که از تلویزیون پخش می شود گاه پر است از ضدارزشهایی که تزیین شده به مخاطب تزریق می شود. 🔹قبل ترها جوانهایی که عشق و عاشقی را در فیلم و سریالها می دیدند و برای تجربه اش تشویق می شدند و حالا نوجوان هایی که عشق و عاشقی را در این سریالها با آب و تاب میبیند و هوایی می شود. و حتی به کودکی هم این ماجرا را کشانده اند برای اینکه ذهن کودکان هم درگیر این موضوعات احساسی زودگذر بدون در نظر گرفتن مسائل و موضوعات اساسی برای یک زندگی مشترک شود... 🔹مشکل کار اینجاست که این سریالها ایرانی هستند و بعضاً دخترهای داستان محجبه و پسرهایش با ظاهری مذهبی!!!! و این زنگ خطریست برای نوجوانی که گمان میکند هر چه از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می شود بی اشکال است... 🔹و حال آنکه سر تا سر اشکال است و این وظیفه پدر و مادر را سنگین میکند. راحت از کنارشان رد نشوید و نگویید حالا فرزند ما که دنبال این چیزها نیست. نگویید خواهر زاده و بردارزاده ام فکرشان به این چیزها قد نمی دهد! 🔹نه❗️آنها در همان لحظه خودشان را جای شخصیتهای داستان می گذارند و میخواهند چنین رفتارهای پرخطر را(که در تلویزیون فقط از شیرینی اش میگویند) تجربه کنند. چون شیطان، گناه را زینت بخشیده و جلوه اش داده ... 🔹 نقدی کوتاه بگو در همان لحظه. بگو چرا این روابط نامتعارف و نامشروع را تلویزیون پخش میکند؟! یکی دو جمله نقد کن و از بدیهای این روابط بگو تا نوجوانت هوایی نشود... 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧕 و 🌸حجاب در ایران باستان 🧕دختر یزد گرد سوم رو وقتی بردن به اسارت نقاب بر چهره داشت 👤حجت الاسلام مؤمنی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
سلام رفقا🤚 🌻اول وظیفه‌ م می‌دونم تشکر کنم ازتون که مثل همیشه هوامون رو داشتید ،با کمکتون بعضی از نیروهای مورد نیازمون به لطف خدا جذب و مشغول کار شدند. اما تو موارد زیر هنوز نیاز به کمک و همکاری شما عزیزان داریم: 1⃣ تبادلات کانال 2⃣نیرو برای مصاحبه 3⃣همکاری در کارگروه نرم‌افزار 4⃣ نقاشی ،عکاسی وهنرهای تجسمی 5⃣ طراحی لوگو 🌱بسم‌الله🌱 🔹درصورت تمایل به همکاری به آیدی زیر پیام بدین👇 🆔 @t_haghgoo 🍀مزد قدمهایی که برای ترویج فرهنگ عفاف و حیای فاطمی برمی‌دارید رو‌ ان شاالله از حضرت زهرا سلام الله بگیرید🍀 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخت هست...✅ ولی یادگار حضرت زهراست...♥️ 🎙️ استاد عالی 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔔زنگ تفریح امروز بعد از مدتها دلم هوس کرد خونه رو تمیز کنم . . ولی دیدم هوسه... 😐 منم آدمی نیستم که از هوا و هوس پیروی کنم. به شیطون لعنت فرستادم و دوباره نشستم پای گوشی اعوذ بالله من الشیطان الرجیم 😂 😂😂😂 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
😍بادیدنش ذوق زده شدم خیلی وقت بود بخاطر کرونا ندیده بودمش 🙃رفتم جلو خواستیم دست بدیم ..اما یک دفعه دونفری دستمون رو کشیدیم عقب و باهم خندیدیم 💔-دلم برات تنگ شده بود 😉-منم همین طور ولی هنوز دلم تنگه 😷-خب بیا ماسکامون رو برداریم تا یه لحظه هم رو ببینیم 👀-باشه یه لحظه صبر کن ... ☺️دورو برش رو نگاه کرد و ماسکش رو اورد پایین 👁برعکسش چشمانش قسمتی از صورتش که زیر ماسک بود اصلا ارایش نداشت 😁خندیدم اونم خندید و گفت 😆-تعجب کردی؟ 😅-چی بگم؟.. 😉-با خودم گفتم اون زیر که دیگه معلوم نیست...بیخیال! 🙃لبخندی زدم و گفتم تو که برای دلت میزدی چی شد که؟؟ 😶جوابی نداشت...شاید انتظار نداشت چنین حرفی بزنم. 😁بعد از چند لحظه بحث رو به شوخی و خنده عوض کردم اما خودش هم متوجه توجیهی که این همه وقت برای کاراش میکرد و بهانه هایی که میاورد شده بود.... ✍️نویسنده:رقیه علیزاده 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
♨️تابوشکنی در "امارات" مجاز شدن مصرف مشروب و ازدواج سفید 🔻امارات متحده عربی اعلام کرد که پس از بازنگری اساسی در قوانین اسلامی، برخی ممنوعیت‌ها در حوزه آزادی‌های شخصی از جمله مصرف مشروبات الکلی و زندگی مشترک بدون ازدواج را لغو می‌کند 🔻این اصلاحات در شرایطی انجام می‌پذیرد که اسرائیل و امارات روز ۲۵ شهریور طی مراسمی رسمی در کاخ سفید «معاهده صلح» امضا کردند 📌به باور کارشناسان، این اصلاحات با هدف جذب گردشگران غربی به این کشور حاشیه خلیج فارس انجام گرفته است 🌐منبع: https://www.dailymail.co.uk/news/article-8927849/Drinking-alcohol-living-without-marriage-legal-UAE.html 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲 قسمت چهل و ششم نگاهم با نگاه ابراهیم تلاقی کرد. موبایلش را از روی میز برداشت
🎭🔪🚬🎲 قسمت چهل و هفتم همان موقع صدای اذان از بیرون آمد.  بلند شدم تمام قد ایستادم و آن  آوای دلنشین را از طریق گوشهایم روی  وجودم کشیدم. حسی شبیه بلعیدن هوای تازه و خنک در ریه های پوسیده و خاک گرفته! رفتم وضو گرفتم و جلو در نمازخانه منتظر شدم تا در را باز کردند. نماز که خواندم یک جور اطمینان قلبی در وجودم آرام گرفت. پنج ساعت بعد در حیاط پرورشگاه قدم میزدم که از بلندگو صدایم زدند. رفتم اتاق مدیریت. چیزی شنیدم که باورم نمی شد. ابراهیم آمده بود مرا ببیند! دویدم سمت حیاط اما لحظه ای بعد برگشتم داخل سالن، رفتم از اتاق همان پیرهنی که شب تولدم خانم مدیر به من هدیه داده بود را پوشیدم با  یک روسری آبی همرنگ آسمان آن روز، با شوق رفتم طرف حیاط. در را باز کردم . ابراهیم را دیدم که پشت فرمان با لباس شخصی نشسته و دارد دقیقا به من نگاه میکند. در ماشینش را باز کرد و پیاده شد. یک کت تک اسپرت آبی روشن و بلوز سفید اتو کشیده و شلوار لی راسته پوشیده بود. خنده ام گرفت. به طرفم آمد سلام کرد و پرسید: +تعجب کردی؟ -خب آره...همیشه با لباس فرم میدیدمت. +خب حالا دیدی؟  شاخ ندارم. منم آدمم دیگه، خنده ها مان مثل نگاهمان یکی شد. دست کشید طرف ماشینش و گفت: +میشه حرف بزنیم؟ -درمورد چی؟ +بیا میگم -میشه قدم بزنیم؟ +آخه... -چیه میترسی با من دیده بشی؟ +نه این چه حرفیه...چیزایی که میخوام بگم که... -داری منو میترسونی! این را گفتم و بعد چندلحظه سکوت بین کلاممان فاصله انداخت. سرش را پایین انداخت و گفت: ببخشید. و درمقابل چشمان مبهوتم به طرف ماشینش رفت. مغرورتر از آن بودم که بپرسم پس اصلا چرا اومدی؟! ادامه دارد.... " را هر شب در کانال دنبال کنید" به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری @hejabuni 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
تجربه پس از مرگ 🎵جلسه هفدهم #شرح_و_بررسی_کتاب_سه دقیقه‌_درقیامت #براساس واقعیت 🔺تجربه نزدیک ب
18_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
18.24M
تجربه پس از مرگ 🎵جلسه هجدهم دقیقه‌_درقیامت واقعیت 🔺تجربه نزدیک به مرگ یک جانباز 👤استاد امینی خواه 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
🔰ناگهان چقدر زود دیر می شود .... هرچه می گویم گوشش بدهکار نیست! هزار بار گفته ام: پسر جان نکن ،جوانی ات تلف میشود ،بعد ها حسرتش را میخوری...! اما گوش نمی دهد و باز هم کار های بی خود و بیهوده انجام میدهد... به مادرش گفته ام:خانم جان،آخر این پسر بود تربیت کردی؟؟ لج باز است و عجول....میخواهد همه چیز را خودش تجربه کند،اخر این دگر چه کاریست؟.... خانم میگوید: گوشش را بگیر و بپیچان،شاید حرف گوش دهد! _ آخر خانم جان، مگر الان مثل قدیم است که اینگونه حرفم را گوش دهد؟؟ او نصیحت های مرا می شنود اما پشت گوش می اندازد...تو مادرش هستی سعی کن با او دوست شوی ،رفیق باشی ،پسرها با مادر بیشتر اُخت می‌شوند تا پدر... اما پسر قصه ی ما ، می‌گفت حالا وقت هست برای درست شدن ، تا جوانم جوانی میکنم ،وقت پیری فرصت بسیار است برای توبه و نماز و استغفار و زیارت .... طفلک نمی‌دانست چند هفته بیشتر فرصت ندارد ،کرونا پیر و جوان نمی‌شناسد ،در یکی از دورهمی های دوستانه اش مبتلا شد ، از نوع حاد ، سه روز در کما بود و ................. 🔻نه پسر، مهلتی برای توبه داشت... 🔺نه مادر ،فرصتی برای رفاقت... 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕پسری که تا بیخ گناه رفت 😔به کجا رسیدید دیگه برای خداهم وقار قائل نیستید؟؟😭 👤استاد رائفی پور 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
‏بعضیا مون دلبری کردن برای رو بلد نیستیم ولی تا دلتون بخواد واسه خلق‌ خدا بلدیم! 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
راه های ابراز محبت به دختران👧❤️☝️ 🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔔زنگ تفریح قبلاً خانمها می گفتند دکتر محرم آدمه... بعدش کم کم عکاس و فیلمبردار و عاقد و پسرخاله و برادر شوهر و شوهر خواهر و همکار و رئیس هم محرم شدن.... الان که فقط موقع نماز چادر سر میکنن، ظاهراً فقط خدا نامحرمه! 😐 یه صلوات عنایت بفرمایین😑😂😂 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
♻️قسمت اول ❓دلایل اصلی بی رغبتی برای فرزندآوری چیه؟ 👨‍👩‍👦‍👦یکی از مهم ترین دلایل امتناع از فرزندآوری ترس از ناتوانی تامین مخارج فرزند هست.این تفکر مربوط به امروز و گرانی سرسام آوری که باهاش دست و پنجه نرم می کنیم نیست بلکه سالیانی هست که در کشور ما رخنه کرده ❌این ترس علاوه بر تبلیغات منفی دشمن ناشی از عدم اطمینان به وعده خداوند و گوش سپردن به وعده شیطان است چرا که خداوند در قرآن می فرماید شیطان وعده فقر می دهد(۱) 🔅خداوند در آیه ۱۵۱ سوره انعام می فرماید: ‏ ✨پروردگار تو رزق را برای هر که بخواهد توسعه می‎دهد و برای هر که بخواهد تنگ می‎گیرد. آری، او به [صلاح] بندگان خود آگاه و بیناست، خود را از مکشید؛ ما آنان را و خود شما را روزی می‎دهیم. کشتن آنان خطایی بزرگ است.✨ 📌از نکات بسیار مهم در این آیه مقدم کردن روزی فرزندان بر روزی والدین است. 😒کسانی که به بهانه ترس از مشکلات اقتصادی از ازدواج وفرزندآوری دوری میکنن انگار فکر میکنن اگر من تنها باشم خدا میتونه روزیم بده ولی اگر دوتا یا بیشتر بشیم زورش نمیرسه ‼️ 💠پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خانه ای که کودک در آن نباشد، برکت در آن نیست.(۲) ادامه دارد... 📚(۱)آیه۲۶۸ بقره (۲)کنز العمّال: ج ۱۶ ص ۲۷۴ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲 قسمت چهل و هفتم همان موقع صدای اذان از بیرون آمد.  بلند شدم تمام قد ایستادم و
. 🎭🔪🚬🎲 قسمت چهل و هشتم ابراهیم نیمه راه ایستاد. برگشت و خواست چیزی بگوید اما دستی لای موهای موجدار و سیاهش کشید و دوباره سرش را پایین انداخت. خودش نمی دانست اما با این هرم حیایی که روی پیشانی اش نقش بسته بود، مرا بیشتر درگیر خود میکرد. نگاهم را به طرف زمین کشیدم. و دلم را کشان کشان با قدمهایم به طرف پرورشگاه بردم. که صدا زد: تبسم! ایستادم. برگشتم. آمد طرفم و آهسته گفت: فقط چند دقیقه...خواهش میکنم. سوار ماشینش شدم. از آن پلیس جدی و محکمی که دیده بودم حالا یک مرد سربه زیر و خوش تیپ... افکارم مثل تپش های قلبم  با شنیدن صدایش بهم ریخت. همانطور که سرش پایین بود گفت:بعضی وقتا...یه چیزایی هست که، اگه آدم نگه...همیشه حسرت میخوره که چرا نگفته...تو این شلوغیا شاید وقت مناسبی نباشه که... میخواستم بگویم این شلوغیا به من و تو چه به دلهایمان چه ربطی دارد که یادم آمد، وظیفه اش آرام کردن همین شلوغی هاست! نگاهم خیره ناخن هایم بود که ادامه داد: با اینکه بازشماری رأی ها با نظارت دقیق ناظرایی که خود کاندیداها معرفی کرده بودن، انجام شد و ناظرو رسما تو تلوزیون و سایتهاشون اعلام کردن انتخابات سالم و بی اشکال بوده و نتایج فرقی نکرده، ولی...میبینی که بازم آشوبا ادامه داره و  بهانه تقلب هرچند دیگه دست شون نیست ولی جری تر شدن چون نتانیاهو وزیر رژیم صهیونیستی و اوباما رییس جمهور آمریکا اعلام حمایت از اغتشاشگرا کردن و آقای میرحسین موسوی و کروبی و حتی رییس جمهور قبلی آقای خاتمی هم، رسما تو جمع آشوبگرا حاضر شدن و تشویق به ادامه اغتشاش کردن! حالا همه چی فرق کرده! با ترسی که از تغییر لحنش در وجودم اضطراب انداخته بود، پرسیدم: یعنی چی؟ اخمی کرد و  ازشیشه مقابل، به خیابان خیره شد و گفت: هرجا آشوبای خیابونی طولانی بشه و اعتراضات از بیرون کشورها حمایت بشه و جنگ داخلی پیش بیاد... ممکنه.... به افغانستان و پاکستان نگاه کن! آشوب و تروریست  از داخل مردمشونو بدبخت کرده یهو سروکله نظامیای آمریکا هم از بیرون پیدا شد و کشورشونو اشغال کردن...این یه پروژه فراتر از براندازی یه  نظامه ... حالا بحث اشغال خاک و کشتار دسته جمعی مردم ایران وسطه که به خیالشون بعد از تغییر نظام میتونن اینکارو بکنن... سردرگم سری تکان دادم و گفتم: من اصلا نمی فهمم... آهش را با پوسخند بیرون داد و سرش را به طرفم چرخاند و گفت: باید برم یه ماموریت مهم که نمیتونم بگم چیه، فقط...میخواستم قبلش بهت گفته باشم چقدر...چقدر ...دوستت دارم....میخوام ازت خواستگاری کنم. این را که گفت قلبم از ابتدای وجودم فروریخت. پیش از آنکه چیزی بگویم باز نگاهش را از نگاهم قایم کرد و گفت: ولی الان بهم جواب نده! بذار وقتی از مأموریت برگشتم. اگه برگشتم! دیگر نتوانستم جلو اشکهایم را بگیرم. حتی خداحافظی نکردم. پیاده شدم و به طرف پرورشگاه برگشتم. بی توجه به فکرو خیالات بقیه دویدم سمت اتاق اشتراکی که با سه دختر هفده و هجده و آخریش هم سن خودم پانزده ساله، بود و بلند بلند گریه کردم. ادامه دارد.... " را هر شب در کانال دنبال کنید" به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری @hejabuni