👂درگوشی با #بـــرادرا⁉️⁉️
☝️ببین آقای محترم ...
تا الان هرچی #شکایت کردی و گفتی خانوما بی حجاب میان تو خيابون ما قبول کردیم
ولی حالا خوب خوب دقت کن چی 🗣ميگم❓❔❓
بهتره شما هم #نگاهتو کنترل کنی❗️👀
بهتره شما هم یکم حواست به خودت باشه❕
بهتره شما هم بدونی #شیطان در کمینته❗️👹
بهتره شما هم #مواظب باشی اون دختری که تو خیابون داره راه میره خواهرته ❕😞
بهتره شما هم مراقب تیر زهر آلود شیطان باشی ❗️😱
✍من نمیگم که شما مقصری ...
فقط خواستم خیلی آروم در👂🗣 گوشتون بگم طوری که کسی نشنوه و فقط بین خودمون❣جوونای انقلابی❣ باشه‼️⁉️
قبول کن که شما هم داری کوتاهی میکنی...
درسته خانومی #بی_حجاب و با آرایش 💅💄میاد بیرون ...
ولی درست نیست شما هم به این بهونه نگاه👀 کنی...
درستی خانومی با لباس👗👠 نامناسب میاد بیرون...
ولی درست نیست شما #ایمانت😓 متزلزل بشه...
درسته شیطان👹 دست گذاشته رو #جهاد_اکبر اون خانوم...
ولی درست نیست شما از❣ #جهاد با #نفس❣ غافل بشی...
📢یه کلام...
📢ختم کلام...
⚜همیشه گفتیم خواهرم حجابت
الان میگیم برادرم نگاهت⚜
#واقعـا_دمٺـــــــ_گـــرم 👌❤️
#بـــــرادرم...
💼🎓 دانشگاه حجاب 🎓💼
🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
🌸 Sapp.ir/hejabuni 🌸
🔻پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم
می فرماید:
"چه خوب فرزندانی هستند #دختران😍
هر کس یکی از آنها را داشته باشد، خداوند آن را برای وی #پوششی از #آتش دوزخ قرار می دهد و هر کس دو دختر داشته باشد، خداوند به خاطر آنان، او را وارد #بهشت می سازد؛ و هرکس سه دختر یا مانند آن (خواهر) داشته باشد، #جهاد و صدقه ای #استحبابی از او بر می دارد." *
▪️ارزش يک دختر را خدایی ميداند که او را در سنين کودکی برای #عبادت برمیگزيند👌
▪️ارزش دختر را خدایی میداند که هرکسی را #لايق دیدنش نکرد☝️😌
▪️ارزش دختر را خدایی میداند که به بهترين مخلوقش حضرت محمد (ص) دختری عطا کرد که #هدايت يک جهان به عهدهی فرزندان اوست✨
"انا اعطيناک الکوثر"
و اين هديه ی الهی، يک #دختر بود.🌹☺️
📎*مستدرکالوسایل: ج۱۵، ص۱۱۶
🎓 دانشگاه حجاب 🎓
🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
دانشگاه حجاب
🌸نظر #مریم_فاضلے بانوے رهیافته ے آلمانے کہ در گذشته کمونیست و بعد مسیحی بود، در رابطه با حجاب :👇 🔶
#غرب_نو
#تولد_دوباره🌱
📚 ایمان باید همراه با دانش و #علم نسبت به دین باشد:
🔶 دایانا بیتی درباره مشکلات یک #مسلمان در جامعه آمریکا میگوید: «وقتی با پوشش اسلامی به مدرسه میرفتم با برخورد نامناسب همشاگردیها و دیگر بچههای مدرسه مواجه میشدم و حتی گاهی اوقات در مسیر مدرسه، آب دهان بر روی من میانداختند و میگفتند اگر میخواهی اذیت نشوی باید حجابت را برداری و بدون #پوشش وارد مدرسه شوی که البته پذیرش این موضوع برای من بسیار سخت بود؛ اعتقاد من بر این است که ایمان داشتن کافی نیست بلکه این ایمان باید همراه با دانش و علم نسبت به دین باشد تا بعدا حجابمان را برنداریم و دچار سردرگمی نشویم»❗️
🔶 مریم فاضلی (ورونیکا) بانوی شیعه آلمانی هم در مورد حجابش میگوید: «زیر این چادر مشکی هم ارزش پیدا کردم و هم #کرامت؛ کرامتی که جز زیر این سیاهی جای دیگری پیدا نمیشود❗️
🔶 من اوایل که مسلمان شده بودم نماز میخواندم و روزه میگرفتم ولی حجاب نداشتم به همین دلیل به آرامش هم نرسیده بودم؛ حجاب برای زن #جهاد است و این یک مسئولیت است و فقط یک تکه پارچه به عنوان روسری نیست، این به دنیا نشان میدهد که ما مسلمان هستیم، حجاب برای من یک تولد دوباره بود از این رو دوباره شهادتین را گفتم و اشک ریختم؛ در قم و در کنار سفره اهل بیت(علیهم السلام) بود که مذهب تشیع را درک کردم و زیباترین لحظه زندگی ام هم این است که چادر #نماز برسر میگذارم و در مقابل درگاه خداوند دست نیاز دراز میکنم»❗️
🎓 دانشگاه حجاب 🎓
📚✨ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 ✨📚
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇
💠زنـــــ🌹ـــــان
#شهید ساز هستند که این ده برابر شهادت ارزش دارد❕...
⚜خانمــــــها نه نیاز به #جهاد دارند و نه به #شهادت که به مقامات عالیه برسند؛ بلکه با همان نقش پنهان در دین به همه ی مقامات می رسند.
✅در قیامت معلوم میشود که یک خانم #خانه_دار که به ظاهر هیچ کاری نکرده است؛ چه مقامی دارد و خیـــلی ها به مقامش غبطه میخورند.
💯در قیامت معلوم می شود که
👈عالم راخانمهای خانه دار میچرخانند👉
🎓 دانشگاه حجاب 🎓
🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
🎇🌹
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹🌹
🎇🎇🎇🎇
#پرسش_پاسخ
#شبهه
#جهاد
🌹میگن مومن همیشه در حال جهاد در راه خداست.
پس چرا میگن امام علی علیه السلام ۲۵ سال خونه نشین بودن⁉️
این یک فریب بزرگه🚫
🔸اولا امام خودشون خونه ننشستن و بلکه ایشون رو خونه نشین کردن و نذاشتن حکومت دست ایشون باشه
🔹دوما مجاهده در راه خدا فقط به معنای حاکم بودن نیست
🔸سوما امام در این مدت با اینکه در راس امور سیاسی نبودن اما در امور اقتصادی اجتماعی علمی عبادی و سایر فعالیتهای زندگی در اوج فعالیت و مجاهده و تلاش بودن .
❌پس هر سخنی که شنیدین رو زود باور نکنین. دشمن در کمینه ....😨
#تولیدی_کامل
🎓 دانشگاه حجاب 🎓
🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
دانشگاه حجاب
📛 #استحاله_فرهنگی 👇🍃👇
🔺از روزی که چادرای آستیندار اومد تو بازار تا الان که دارید این پست رو میخونید، چادرای #ساده روز به روز بیمشتریتر شدن😔
🍃همون چادرهای بیشیلهپیلهای که برخلاف چادرای به اصطلاح #ملی😏 صددرصد بومی و ایرانی هستن و تو کل دنیا فقط زنهای ایرانی بودن که از اینا میپوشیدن👌 درحالی که چادرای جدید، همگی نسخههای کپی از چادر #عربی هستن... 😒
❗️ولی ماها معمولا بیخبریم و آخرشم همین بیخبری کار دستمون میده⚡️
خیال میکنیم تولید چادرای آستیندار و طرحدار و... یه خدمت بزرگ به #حجاب بوده ... 😏
💯در حالی که برای اهل دقت به خوبی روشنه که دشمن نقشه ریخته و میخواد ما مذهبیا رو با #راحتطلبی یا #زیباییطلبی از چادر #اصیلمون دور کنه و چادر دیگران رو به ما بپوشونه!!
این همون چیزیه که بهش میگن #استحاله_فرهنگی. چه با فرهنگ غرب، چه با فرهنگ همسایهها ...
(ناگفته پیداست که اونایی که به اسم #جذابیت_حجاب و #تبلیغ_حجاب چادرهای جدید و طرحدار میپوشن تا چشم بدحجابا رو دربیارن نیتهای بدی دارن)
حجاب دوتا دشمن اساسی داره:
راحتطلبی
زیباییطلبی
مجموعا وقتی #راحتطلبی یا #زیباییطلبی تو وجود آدم پررنگ بشه قدم به قدم به فکر کنار گذاشتن حجاب میفته💥😱
حالا واقعا ماها هم دچار این مشکل شدیم؟
🔻الان امتحان میکنیم:
چادر مادرامون رو ببینید؛
با چادر خودمون مقایسه کنید!
حالا همین پوشش امروز خودمون رو با پوشش ده سال پیش خودمون مقایسه کنید ... !!!
👈قشنگ واضحه که گرایشمون به #زیبایی و #جذابیت نسبت به نسل بیریای اول انقلاب و حتی خودِ سابق ما زیادتر شده ...
حالا برای بعضی کمتر
برای بعضی بیشتر
• از لحاظ روانشناسی میدونید عامل افزایش این دوتا گرایش در وجود ماها چی بوده⁉️
- آگاهی (از طریق دوستان و رسانهها)
- عمل (پوشیدن لباسها و حجابهایی که به نیت ارضای این دوتا گرایش ساخته شدن)
و قبلا گفتیم که هر گرایشی که ارضا بشه فورا تقویت میشه... 💪
💢تازه ماها که ناخواسته دچار این مشکل بزرگ شدیم مادرهایی داشتیم که اغلب سختگیر و غیرمنعطف بودن !!
حالا وای به حال بچههای ما که مادرای بیخیال و سهلگیر و "ولکنبابا" گویی مثل ما دارن ...😕
📌خبر بدتر این که ما مادر نسلی هستیم که قهرماناش کارتونین و به شدت اهل جلوهگری و جذابیت و خوانندگی و رقص و... هستن،
نه واقعی و اهل لذت بردن از زندگی برای #خدا و #جهاد و #جون دادن برای حفظ عزت و شرف و ناموس... مثل قهرمانای بچگیای ما ...
👈 این خط... این نشون!! اگه همینطور با بیخیالی طی کنیم توی نسلهای بعدی دیگه اثری از #حجاب نمیمونه😥
💓 باید برگردیم به #چادر_اصیل خودمون یعنی همون چادر ساده تا باحجاب باقی بمونیم و با قدرت و لبخند پا روی #راحتطلبی و #زیباییطلبی نفسمون بذاریم تا نسلمون هم باحجاب و مؤمن بمونن✅
#خودسازی_آسان
#تولیدی
🎓 دانشگاه حجاب 🎓
🌸 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌸
4_6012334201511085777.m4a
4.39M
#هشدار ⚠️
پدر ها و مادرها هوشیار باشید⛔️••
.
ڪلیپطنز یا خطردرڪمینفرزندان شما؟
🚫•°
#اینستاگرام و شادےهاےخطرناڪ !!!
.
خنده به چه قیمت؟ به قیمت خراب شدن چیدمان تربیت فرزندتون؟👨👦
.
💭انقلابـے ها
#جهاد شروع شد جانمونی
همہ ے ما مسئولیم
رسیدگے ڪنیم✌️
#استاد_عزیزی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
هدایت شده از دانشگاه حجاب
هدایت شده از دانشگاه حجاب
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم ▫️ نفر بعدی فرید مدرسی برای جسارت به علما و بزرگان دینی چه کسی خواهد بود؟ افراد زیاد
🔴به روز باشیم
﷽؛
🌐مبارزهی بیامان؛ از تو به یک اشاره‼️
امام خامنهای(روحی فداه) :
"جهاد علمی"
🔹من عقیدهام این است كه كار علمی در دانشگاه و در كشور باید #جهادی باشد؛ كار علمیِ جهادی انجام بگیرد.
۹۲/۵/۶
🔹یکی از انواع #جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژهی تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید.
۸۹/۴/۲
"جهاد اقتصادی"
🔹امروز هر کسی بتواند به اقتصاد کشور کمک بکند، یک حرکت #جهادی انجام داده است.
۹۴/۱/۱
🔹تعصب در مصرف کالای داخلی؛
محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانهها. حالا مُد شده است بگویند «بِرَند» است، بِرَند فلان؛ بِرَند چیست! بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصّبانه و با تعصّبِ تمام، ملّت ایران، خارجیِ آن را مصرف نکنند.
۹۳/۱۱/۲۹
"جهاد فرهنگی"
🔹واقع قضیّه این است كه كارزار فرهنگی از كارزار نظامی اگر مهمتر نباشد و اگر خطرناكتر نباشد، كمتر نیست؛ این را بدانید؛ واقعا یك میدان #كارزار است اینجا.
۹۲/۹/۱۹
"جهاد سیاسی"
🔹یک #جهاد بزرگ در مقابل ملت مسلمان است. این جهاد لزوما #جهاد نظامی نیست؛ #جهاد سیاسی است.
87/7/10
🔹باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم؛ #مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد در صحنههای مختلف، وظیفهی ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنهی سیاسی هم #جهاد هست.
86/5/28
#ولایتمداری
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#تکمیل_کادر
#جذب_نیرو
#فراخوان
#جهاد
☆اگه دغدغهی ترویج سبڪ زندگے عفیفانہ داࢪے🙃
☆و قلبت بࢪاے سعادت جوونها و ڪمڪ بہ بہبود اوضا؏ فࢪهنگے جامعہ میتپہ💓
★بسم الله✌️
🆔 @t_haghgoo
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_دهم 💠 عباس و عمو با هم از پلههای ایوان پایین دویدند و زنعمو روی ایوان خ
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_یازدهم
💠 و صدای عباس بهقدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس میکردم فکرش بههم ریخته و دیگر نمیداند چه کند که برای چند لحظه فقط صدای نفسهایش را میشنیدم.
انگار سقوط یک روزه #موصل و #تکریت و جادههایی که یکی پس از دیگری بسته میشد، حساب کار را دستش داده بود که بهجای پاسخ به هشدار عباس، قلب کلماتش برای من تپید :«نرجس! یادت نره بهم چه قولی دادی!»
💠 و من از همین جمله، فهمیدم فاتحه رسیدن به #آمرلی را خوانده که نفسم گرفت، ولی نیت کرده بودم دیگر بیتابی نکنم که با همه احساسم خیالش را راحت کردم :«منتظرت میمونم تا بیای!» و هیچکس نفهمید چطور قلبم از هم پاشید!
این انتظار به حرف راحت بود اما وقتی غروب #نیمه_شعبان رسید و در حیاط خانه به جای جشن عروسی بساط تقسیم آرد و روغن بین مردم محله برپا بود تازه فهمیدم درد جدایی چطور تا مغز استخوانم را میسوزانَد.
💠 لباس عروسم در کمد مانده و حیدر دهها کیلومتر آن طرفتر که آخرین راه دسترسی از #کرکوک هم بسته شد و حیدر نتوانست به آمرلی برگردد.
آخرین راننده کامیونی که توانسته بود از جاده کرکوک برای عمو آرد بیاورد، از چنگ #داعش گریخته و به چشم خود دیده بود داعشیها چند کامیون را متوقف کرده و سر رانندگان را کنار جاده بریدهاند.
💠 همین کیسههای آرد و جعبههای روغن هم دوراندیشی عمو و چند نفر دیگر از اهالی شهر بود تا با بستهشدن جادهها آذوقه مردم تمام نشود.
از لحظهای که داعش به آمرلی رسیده بود، جوانان برای #دفاع در اطراف شهر مستقر شده و مُسنترها وضعیت مردم را سر و سامان میدادند.
💠 حالا چشم من به لباس عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش میگرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب میفهمیدم چه احساس تلخی دارد که حتی نمیتواند با من صحبت کند.
احتمالاً او هم رؤیای #وصالمان را لحظه لحظه تصور میکرد و ذره ذره میسوخت، درست مثل من! شاید هم حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در سلامت است و عشق او در #محاصره داعش بود و شاید همین احساس آتشش زده بود که بلاخره تماس گرفت.
💠 به گمانم حنجرهاش را با تیغ #غیرت بریده بودند که نفسش هم بریده بالا میآمد و صدایش خش داشت :«کجایی نرجس؟» با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم :«خونه.» و طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت میکرد تا نفسهای خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد :«عباس میگه مردم میخوان #مقاومت کنن.»
به لباس عروسم نگاه کردم، ولی این لباس مقاومت نبود که با لبهایی که از شدت گریه میلرزید، ساکت شدم و اینبار نغمه گریههایم آتشش زد که صدای پای اشکش را شنیدم.
💠 شاید اولین بار بود گریه حیدر را میشنیدم و شنیدن همین گریه غریبانه قلبم را در هم فشار داد و او با صدایی که بهسختی شنیده میشد، پرسید :«نمیترسی که؟»
مگر میشد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم باز کرد :«داعش باید از روی جنازه من رد شه تا به تو برسه!» و حیدر دیگر چطور میتوانست از من حمایت کند وقتی بین من و او، لشگر داعش صف کشیده و برای کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَهلَه میزد.
💠 فهمید از حمایتش ناامید شدهام که گریهاش را فروخورد و دوباره مثل گذشته مردانه به میدان آمد :«نرجس! بهخدا قسم میخورم تا لحظهای که من زنده هستم، نمیذارم دست داعش به تو برسه! با دست #قمر_بنی_هاشم (علیهالسلام) داعش رو نابود میکنیم!»
احساس کردم از چیزی خبر دارد و پیش از آنکه بپرسم، خبر داد :«آیتالله سیستانی حکم #جهاد داده؛ امروز امام جمعه #کربلا اعلام کرد! مردم همه دارن میان سمت مراکز نظامی برای ثبت نام. منم فاطمه و بچههاشو رسوندم #بغداد و خودم اومدم ثبت نام کنم. بهخدا زودتر از اونی که فکر کنی، محاصره شهر رو میشکنیم!»
💠 نمیتوانستم وعدههایش را باور کنم که سقوط شهرهای بزرگ عراق، سخت ناامیدم کرده بود و او پی در پی رجز میخواند :«فقط باید چند روز مقاومت کنید، به مدد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کمر داعش رو از پشت میشکنیم!» کلام آخرش حقیقتاً #حیدری بود که در آسمان صورت غرق اشکم هلال لبخند درخشید.
نبض نفسهایم زیر انگشت احساسش بود و فهمید آرامم کرده است که لحنش گرمتر شد و هوای #عاشقی به سرش زد :«فکر میکنی وقتی یه مرد میبینه دور ناموسش رو یه مشت گرگ گرفتن، چه حالی داره؟ من دیگه شب و روز ندارم نرجس!» و من قسم خورده بودم نگذارم از تهدید عدنان باخبر شود تا بیش از این عذاب نکشد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_سیزدهم 💠 شاید اگر این پیام را جایی غیر از مقام #امام_حسن (علیهالسلام) خو
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_چهاردهم
💠 بدن بیسر مردان در هر گوشه رها شده و دختران و زنان جوان را کنار دیوار جمع کرده بودند. اما عدنان مرا برای خودش میخواست که جسم تقریباً بیجانم را تا کنار اتومبیلش کشید و همین که یقهام را رها کرد، روی زمین افتادم.
گونهام به خاک گرم کوچه بود و از همان روی زمین به پیکرهای بیسر #مدافعان شهر ناامیدانه نگاه میکردم که دوباره سرم آتش گرفت.
💠 دوباره به موهایم چنگ انداخت و از روی زمین بلندم کرد و دیگر نفسی برای ناله نداشتم که از شدت درد، چشمانم در هم کشیده شد و او بر سرم فریاد زد :«چشماتو وا کن! ببین! بهت قول داده بودم سر پسرعموت رو برات بیارم!»
پلکهایم را به سختی از هم گشودم و صورت حیدر را مقابل صورتم دیدم در حالی که رگهای گردنش بریده و چشمانش برای همیشه بسته بود که تمام تنم رعشه گرفت.
💠 عدنان با یک دست موهای مرا میکشید تا سرم را بالا نگه دارد و پنجههای دست دیگرش به موهای حیدر بود تا سر بریدهاش را مقابل نگاهم نگه دارد و زجرم دهد و من همه بدنم میلرزید.
در لحظاتی که روح از بدنم رفته بود، فقط #عشق حیدر میتوانست قفل قلعه قلبم را باز کند که بلاخره از چشمه خشک چشمم قطره اشکی چکید و با آخرین نفسم با صورت زیبایش نجوا کردم :«گفتی مگه مرده باشی که دست #داعش به من برسه! تو سر حرفت بودی، تا زنده بودی نذاشتی دست داعش به من برسه!» و هنوز نفسم به آخر نرسیده، آوای #اذان صبح در گوش جانم نشست.
💠 عدنان وحشتزده دنبال صدا میگشت و با اینکه خانه ما از مقام #امام_حسن (علیهالسلام) فاصله زیادی داشت، میشنیدم بانگ اذان از مأذنههای آنجا پخش میشود.
هیچگاه صدای اذان مقام تا خانه ما نمیرسید و حالا حس میکردم همه شهر #مقام حضرت شده و بهخدا صدای اذان را نه تنها از آنجا که از در و دیوار شهر میشنیدم.
💠 در تاریکی هنگام #سحر، گنبد سفید مقام مثل ماه میدرخشید که چلچراغ اشکم در هم شکست و همین که موهایم در چنگ عدنان بود، رو به گنبد ضجه زدم و به حضرت التماس میکردم تا نجاتم دهد که صدای مردانهای در گوشم شکست.
با دستهایش بازوهایم را گرفته و با تمام قدرت تکانم میداد تا مرا از کابوس وحشتناکم بیرون بکشد و من همچنان میان هق هق گریه نفس نفس میزدم.
💠 چشمانم نیمه باز بود و همین که فضا روشن شد، نور زرد لامپ اتاق چشمم را زد. هنوز فشار انگشتان قدرتمندی را روی بازویم حس میکردم که چشمانم را با ترس و تردید باز کردم.
عباس بود که بیدارم کرده و حلیه کنار اتاق مضطرّ ایستاده بود و من همین که دیدم سر عباس سالم است، جانم به تنم بازگشت.
💠 حلیه و عباس شاهد دست و پا زدنم در عالم خواب بودند که هر دو با غصه نگاهم میکردند و عباس رو به حلیه خواهش کرد :«یه لیوان آب براش میاری؟» و چه آبی میتوانست حرارت اینهمه #وحشت را خنک کند که دوباره در بستر افتادم و به خنکای بالشت خیس از اشکم پناه بردم.
صدای اذان همچنان از بیرون اتاق به گوشم میرسید، دل من برای حیدرم در قفس سینه بال بال میزد و مثل همیشه حرف دلم را حتی از راه دور شنید که تماس گرفت.
💠 حلیه آب آورده بود و عباس فهمید میخواهم با حیدر خلوت کنم که از کنارم بلند شد و او را هم با خودش برد.
صدایم هنوز از ترس میتپید و با همین تپش پاسخ دادم :«سلام!» جای پای گریه در صدایم مانده بود که #آرامشش از هم پاشید، برای چند لحظه ساکت شد، سپس نفس بلندی کشید و زمزمه کرد :«پس درست حس کردم!»
💠 منظورش را نفهمیدم و خودش با لحنی لبریز غم ادامه داد :«از صدای اذان که بیدار شدم حس کردم حالت خوب نیس، برای همین زنگ زدم.»
دل حیدر در سینه من میتپید و به روشنی احساسم را میفهمید و من هم میخواستم با همین دست لرزانم باری از دلش بردارم که همه غمهایم را پشت یک #عاشقانه پنهان کردم :«حالم خوبه، فقط دلم برای تو تنگ شده!»
💠 به گمانم دردهای مانده بر دلش با گریه سبک نمیشد که به تلخی خندید و پاسخ داد :«دل من که دیگه سر به کوه و بیابون گذاشته!»
اشکی که تا زیر چانهام رسیده بود پاک کردم و با همین چانهای که هنوز از ترس میلرزید، پرسیدم :«حیدر کِی میای؟»
💠 آهی کشید که از حرارتش سوختم و کلماتی که آتشم زد :«اگه به من باشه، همین الان! از دیروز که حکم #جهاد اومده مردم دارن ثبت نام میکنن، نمیدونم عملیات کِی شروع میشه.»
و من میترسیدم تا آغاز عملیات #کابوسم تعبیر شود که صحنه سر بریده حیدر از مقابل چشمانم کنار نمیرفت...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#تلنگرانه
⁉️ هست یا نیست
🔺دشمن هست یا نیست❓ هست.
🔺منتظر فرصت هست یا نیست❓هست.
🔺جمعیت، یکی از مؤلفههای قدرت هست یا نیست❓هست.
🔺در جمعیت سالمند، قدرت دفاع هست یا نیست❓نیست.
🔺جمعیت سالمند برای دشمن، فرصت مناسبی هست یا نیست❓هست.
🔺سالمند شدن ایران نزدیک هست یا نیست❓ هست.
🔺وقتی کشور سالمند شد، فرصت جبران هست یا نیست❓ نیست!😢
پس 🇮🇷 ایرانم جوان بمان🇮🇷
#فرزندآوری #جهاد
#فرزندان_نشاط_حال_و_آینده
#فرزندان_امید_حال_و_آینده
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓