eitaa logo
هجرت | مامان دکتر 🇮🇷
32.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
448 ویدیو
23 فایل
مادرانگی هایم… (پزشکی، تربیتی) 🖊️هـجرتــــــــ / مادر-پزشک / مامانِ۵فرشته @movahed_8 تصرف درمتن‌ها و نشربدون منبع(لینک) فاقدرضایت شرعی و اخلاقی(درراستای رعایت سنت اسلامی امانت داری+حفظ حق‌الناس💕) محصولات مامان دکتر https://eitaa.com/mamandoctor_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ -------- کلاس نرفتم. توفیق نشستن منظم و درست حسابی پای و گوش دادن صوت هم نداشتم. پای منبر نشستن خوبه ها. اما خب هی دنبال "چیز جدید" یادگرفتن بودن خوب نیست! همونایی که بلدیم رو عمل کنیم، خدا چیزایی که نمیدونیم رو بهمون می‌فهممونه (اتفاقا علما و اساتید بزرگ اخلاق هم همین چیزای معمولی رو میگن. یادآوری همین اصولی که همه بلدیم؛ اما عمل یُخ!) بگذریم میخوام بگم الان یه چیز کارشناسی خفن نمیخوام بگم اما تو این زندگی، یه چیزو تو رفتار با دریافتم: . اینکه *بفهمم و یادم باشه* که موضوع زندگی "من"، "همسر من و رفتارهاش" نیست! زندگی من "درباره خود من"ه! این منم که دارم در "زمین ویژه خودم" زندگی میکنم حالا تو این بازی افراد دیگه ای هم حضور دارن، اما مسئله منم! ! تا کی میخوام اسیر واکنش های طرف مقابل باشم؟ اسیر مقابله؟ اون اینو گفت منم اینو جوابش دادم😒 اون این کاری کرد منم اینطوری کردم😤 بسه! زندگی من راجع به من ه! نه دیگران! زندگی هرکس درباره خودشه! خودش! تنها! هرکسی هم خودش خوب میدونه چکاره ست! إنّ الانسان علی نَفسه بصیرة هرچقدرم بخواد توجیه بیاره و ببافه! و لو القي معاذیره! . مسئله اینه که من در روزمره م، یادم میره که مهم ترین ، است (و خدای من!) بالاخره ما اعتقاد داریم که این زندگیِ چندده ساله دنیا، تمام زندگی ما نیست دیگه؟ یه چیزی پشت این زندگی هست؟ از تمام اتفاق های زندگی من، قراره یه چیزی برای من دربیاد؟ منم که باید به یه جایی برسم؟ به یه رشدی کمالی چیزی؟ منم که باید یه روزی پاسخ بدم؟ تنها؟ در برابر معبود یکتا؟ . خدا اگر ه، من هم میشم ** پس جز اینه که در هر رفتار و گفتار و پندارم باید * و بهترین* رو انتخاب کنم؟ جز اینه که موضوع، *"منم و انتخاب های من"* ؟؟ نه شوهر و بچه و همکار و همسایه و انتخاب هاشون؟! اونا موضوع زندگی خودشونن! رفتار اونها مال خودشونه! مال بازی خودشون. من آیا در مواجهه با اونها، *بهترینِ خودم* هستم یا نه؟؟ 😌 پی‌نوشت ۱- برای تلنگر خودم نوشتم.ضعف دارم توش ۲- قطعاً منظور مورد ظلم واقع شدن نیست! اما آیا با مقابله به مثل و رفتارهای نسنجیده و کریه (در عالم معنا) درست میشه؟؟ هرگز!ضمن اینکه اون ظالم، همسر اوست. آیا وظیفه ای در قبالش نداره جز شاخ زدن و "نشونش میدم"؟ و آیا اصلاح حقیقی افراد جز با صبر و و انجام میشه؟ ۳- همسرداری مرد و زن نداره. اخلاق و کمال و رشد زن و مرد نداره. زندگی راجع به من ه و من، زن و مرد نداره! و اصلاً مگر کم عارف و عالم برزرگ داشتیم که به سبب صبری که بر بداخلاقی زنشون کردن به کرامات رسیدن؟ از عرفا داشتیم که به خاطر صبر و عطوفتی که دربرابر کتک خوردن از همسرشون (😰) داشتن، بهشون چشم برزخی عطا شده. يعنی فک کن تا دم در خونه با چه عزت و جلالی میومدن با احترام از طرف کلی از شاگردان، تو خونه که پا میذاشتن از زنشون کتک میخوردن! 😢اما انقققدر که اسلام بر رعایت حقوق زن در خانه و بالاتر از گل به او نگفتن تاکید داره، بزرگان دین بسیار اهل رعایت همسر در خانه بودن و بسیاری از کرامات شون رو از همینجا گرفتن! حالا البته باز نگم خب پس مرد موظفه رعایت کنه، اخلاق اسلامی اینو میگه! قرارشد من *به خودم فکر کنم* ؛ فارغ از دیگران. چه زن خانه ام چه مرد خانه چه دختر/پسر خانه. این بستر، بستر تربیت منه، بستر رشد من. ۴- بحث ارتباطی با امر به معروف و نهی از منکر نداره. یا مثلا آیه مبارکه «قوا انفسکم و اهلیکم». منظور مشخصه. رهاشدن از اسارت واکنش! ۵- همسر من هرکی هست و هرجور هست، *من کی هستم و چه جورم؟ موضوع اینه!* 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ----- نوشتن آرامم نمیکند، تسلایم نمی‌دهد. . این روزها فکر میکنم. فکر میکنم متروپلی که با بی‌وجدانی و بی‌تعهدی ساخته‌ام (یا دارم می‌سازم) کجاست؟ چیست؟ کی فرو میریزد؟ کم‌کاری من، کجای زندگی‌ام است؟ کار سست بی‌علم و بی‌تعهد من کجا قرار است آوار شود روی سر بشر؟ آن بناهایی که داده‌اند دست من تا به بهترین شکل و محکم‌ترین حالت تحویلش بدهم چیست؟ و من برایش چه میکنم؟ اضطراب دارم. متروپل نامرئی من چطور دارد ساخته میشود؟ ناظرش کیست؟ بیدار و متعهد است؟ اگر فریب بخورد چه؟ اگر غفلت کند، اگر من را بفروشد؟ اگر فروبریزد... نگرانم. نگران همه ام؛ همه، با هر لباسی با هر جایگاهی با هر شغلی با هر گستره خدمت و مسئولیتی. فکر می‌کنم؛ به مادرها! آن‌ها که شگرف‌ترین و سخت‌ترین سازه دنیا را پی میریزند و ستون می‌زنند و میسازند و نما میکنند؛ آن‌ها که می‌سازند و تحویل می‌دهند. به خانه‌دارها! آن‌ها که استحکام و قوت مهم‌ترین بنای دنیا به دستشان معماری می‌شود؛ آن‌ها که را مهندسی می‌کنند و سعادت را کلید می‌زنند. . . نوشتن آرامم نمیکند. تکرار تسلیت زبانی و نمایشی چه سود، وقتی همه ما هایی داریم که اگر اخلاق و تعهد و وجدان و آگاهی در شروع و ادامه و انتهایش نباشد، یا یک روز آوار می‌شود روی سر ملت و دیگران را بیچاره میکند، یا یک روز، یک روز نزدیک موعود، آوار می‌شود روی سر خودمان و ما را برای یک ابد به قعر نگون‌بختی میکشاند. تکرار تسلیت چه سود وقتی یادمان می‌رود همه ما هر لحظه، هرجا که هستیم، سر یک پروژه ایم، مسئول یک اثر، به بزرگی . . ؟ 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
دختر بزرگم: مامان میدونی من دوست دارم در آینده چه کاره بشم؟ میدونستم چیا تو ذهنشه ولی چون احتمال میدادم تغییر نظر داده باشه ترجیح دادم بگم: «نه، چی؟» -: اصلا شما بگو، دوست داری من چه کاره بشم؟ + : من؟! -: آره دیگه تو ذهنتونه من چه کاره بشم؟ +: آخه چرا باید تو ذهن من یه همچین چیزی باشه -: يعنی تا حالا بهش فکر نکردی؟ +: نه! من چرا باید به این فکر کنم که تو در آینده چه شغلی داشته باشی؟ آدم ها شغلشونو بر اساس علاقه، استعداد، شرایط محیطی، نیاز جامعه، مسائل روز و…انتخاب میکنن. من که تو نیستم، در آینده تو هم نیستم. خودت باید با جمع اینها تصميم بگیری -: يعنی هیچ فکری درباره آینده من نکردی؟ هیچ آرزویی برام نداری؟ هیچی برا آینده م نمیخوای؟ +: چراااا مگه میشه نکرده باشم. ولی شغل خیلی جزئیه. واقعا حتی یک بار هم به این فکر نکردم که (!) دلم میخواد در آینده چه کاره بشی! من چه کاره ام آخه؟! تصمیمیه که مال خودته. والدین شرایط رو فراهم میکنن. من حتی تو ذهنمم به جای تو که بالغ و عاقل خواهی شد تصمیمی نگرفتم. میخوای خیاط شو میخوای معلم شو، نویسنده شو، مهندس هوافضا، دکتر؛ چه فرقی داره واقعا؟ شغل ابزارِ معاش هست؛ خیلی فراتره. من برا بچه‌هام چیزای مهم تر و بزرگتری میخوام. درباره آینده شون به چیزای مهم تری فکرمیکنم. -: چی مثلاً؟ +: این که بهترین جایی باشن که میتونن و اونجا شونو انجام بدن، باشن، از استفاده درست بکنن. و مهم تر از این… -: چی؟ +: عبد باشن؛ هرلحظه بدونن بنده خدا هستن. و دعای من برای شما اینه «و اجعلنا للمتقین اماماً» @hejrat_kon