لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
عنوان : ماجرای دو برادر
معرفی:
گدایی آمد در خانه امامحسين
+آقا به من لطف کن
امام فرمود...
🔺ادامه این داستانک رو در صوت بشنوید.....
#حکایت
#ویکی_حکایت
#شهادت_امام_حسن
🆔️ @hekayat_kade
حکایتکده
خانه مادری برگزار میکند: 🏴وبینار تخصصی روضه خانگی 🏴 💠موضوع: ولایت اجتماعی زن در الگوی متعالی حض
🔻توجه توجه🔺
دوستان با مراجعه به کانال خانه مادری، میتوانند از صوت این وبینار استفاده نمایند.
خانه مادری:👇👇
https://eitaa.com/khanehmadari
/...💔😢.../
تصور كن ببينى رفت و آمد نيست
حرم لبريز زائر نيست
مسافر يا مجاور نيست
دگر سينه زن و مداح و شاعر نيست
علم ممنوع!
ورود دسته هم ممنوع!
صداى نوحه و سينه زنى و ذكر و دم ممنوع!
محرم پرچم مشكى زدن دورحرم ممنوع!
تصور كن...
مدينه در تمام سال اين طوريست
به روى قبرهايش سايبان هم نيست
فقط يك گريه كن دارد كه آن مهديست!
#شهادت_امام_حسن
#رحلت_پیامبر_اکرم
#حکایت
🆔️ @hekayat_kade
هدایت شده از خانهٔ مادری
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اخلاق و مظلومیت امام حسن مجتبی(ع)
حضرت زهرا اطهر صدا زد:
بابا یا رسول الله، صفات خودت رو برای بچه های من به ارث بگذار، برای حسنم، برای حسینم...
😭😭
«مدیون لطف مادر این خانوادهایم»
#روضه_خانگی
#خانه_مادری
🏴این خانه عزادار حسیــن است
https://eitaa.com/khanehmadari
عنوان: چشم فرزندم شفا یافت!
معرفی:
در تابستان سال ۱۳۶۷ هجري شمسی به اتفاق خانواده به منظور زیارت حضـرت امام رضا (علیه السلام) به مشهد مقدس مشرف شدم، مدتی بود که فرزندم محمد به ضعف چشم مبتلا بود تا آنجا که مکرر اظهـار می داشت که در چشـمم پر میبینم و همه جـا به چشـمم تـار است! ...
مابقی حکایت را از 👈 اینجا بخوانید
#حکایت
#ویکی_حکایت
#شهادت_امام_رضا
🆔️ @hekayat_kade
حکایتکده
عنوان: چشم فرزندم شفا یافت! معرفی: در تابستان سال ۱۳۶۷ هجري شمسی به اتفاق خانواده به منظور زیارت حض
💥از حکایت خوشتون اومد؟!
ازحکایت های خوب حمایت میکنین؟!😉
اینجوری👇
🔝با قلب گذاشت برای هر حکایت (❤️)
🔝 با یادداشت نویسی در کادر ارسال نظرات (📁)
🔝و امتیاز دادن به حکایات (⚡️)
آدرس سایتمون:
🌐www.Wikihekayat.ir
__
#ویکی_حکایت
#حکایت
🆔️ @hekayat_kade
عنوان: کرامات امام رضا علیه السلام
معرفی:
يكی از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام گفت : در شبی كه نوبت خدمت من بود، در رواقی كه به دارالحفاظ معروف است، خوابيده بودم .ناگاه در خواب ديدم كه در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا عليه السلام از حرم بيرون آمدند و به من فرمودند :« برخيز و...
مابقی حکایت را از 👈 اینجا بخوانید
#حکایت
#ویکی_حکایت
#شهادت_امام_رضا
🆔️ @hekayat_kade
اهالی هنری و ادب سلام
با یه داستانک معتبر و زیبا چه طورین؟
| 🌸 داستانك ...
پيرزنى در قم با نخريسى خود، خمس وسهم امامش را نزد آيتاللَّه حجّت میاورد وقتى مىخواست از اتاق بيرون رود عقب عقب مىرفت و خيره خيره به آقا نگاه مىكرد، آقا دليلش را پرسيد؟ پيرزن گفت: مىخواهم خوب قيافه شما را در خاطرم نگهدارم و روز قيامت شما را تحويل خدا بدهم و بگويم: خدايا من جان كندم و خمس و سهم امامم را به اين آقا دادم تا از دينم حفاظت كند، حال اگر او در اين راه كم گذاشته او را مؤاخذه كن مرحوم آيتاللَّه حجّت خمس را زمين گذاشت و زار زار گريه كرد
📚 منبع
خاطرات حجت الاسلام قرائتى جلد ۲ صفحه ۱۰۱
شماهم داستانک های معتبره خودتون را اینجا ثبت کنید
آدرس سایتمون:
🌐www.Wikihekayat.ir
__
#ویکی_حکایت
#حکایت
#شهادت_امام_رضا
🆔️ @hekayat_kade