eitaa logo
حکایت‌‌کده
180 دنبال‌کننده
839 عکس
613 ویدیو
39 فایل
🔸️ حکایت‌کده بستری مناسب برای گردآوری حکایات تبیینی و سودمند در امر تبلیغ است. ▫️انواع حکایات تعلیمی، اخلاقی، اعجاب آور و.. را از اینجا بخوانید: جهت ثبت پیشنهادات و ارتباط با ادمین: @Hekayatkade_ad آدرس سایت: https://wikihekayat.ir/ انجمن ویکی حکایت📜
مشاهده در ایتا
دانلود
شب چهارم .mp3
35.62M
▪️ بحث شب چهارم محرم: آسیب شناسی جبهه انقلاب اسلامی 🔺سنت الهی تدریج /انقلاب اسلامی: بین الطلوعین ظهور/ آسیبهای جبهه انقلاب 🔸آسیب اول : نوع نگاه به مسئله زن 🔹سه الگوی ارائه شده از زن در جهان 🔸زن تراز اسلام ناب 🔻حجاب اجباری نداریم😳 🔻بی حجابی اجباری قبل انقلاب 🔻بی حجابی اجباری بعد انقلاب 💯 فلسفه گشت ارشاد 🆔️ @hekayat_kade
شب پنجم .mp3
37.15M
▪️ شب پنجم محرم : آسیب شناسی جبهه انقلاب اسلامی ادامه مبحث شب چهارم مسئله زن 🔹روایت ظلم تاریخی به زن 🔸معرفی کتاب ناگفته های صورتی 🔹نمونه هایی از ظلم به زن در غرب 🔸زنان (پیشران جامعه) 🔹معرفی زنان نخبه محجبه ایرانی 🆔️ @hekayat_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢جای من کجاست⁉️ ⚠️ ما در این مجالس صرفاً برای عزاداری نیامده ایم، ما برای... 🆔️ @hekayat_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃| به میدان رفتن قاسم بن الحسن‏ قاسم به میدان می‌رود. چون کوچک است، اسلحه‌‏ای که با تن او مناسب باشد، نیست. ولی در عین حال شیربچه است، شجاعت به خرج می‌دهد، تا اینکه با یک ضربت که به فرقش وارد می‌آید از روی اسب به روی زمین می‌‏افتد. حسین با نگرانی بر در خیمه ایستاده، اسبش آماده است، لجام اسب را در دست دارد، مثل اینکه انتظار می‌کشد. ناگهان فریاد «یا عَمّاهْ» در فضا پیچید، عموجان من هم رفتم، مرا دریاب! مورخین نوشته‌اند حسین مثل باز شکاری به سوی قاسم حرکت کرد. کسی نفهمید با چه سرعتی بر روی اسب پرید و با چه سرعتی به سوی قاسم حرکت کرد. عده زیادی از لشکریان دشمن (حدود دویست نفر) بعد از اینکه جناب قاسم روی زمین افتاد، دور بدن این طفل را گرفتند برای اینکه یکی از آنها سرش را از بدن جدا کند. یک‌مرتبه متوجه شدند که حسین به سرعت می‌آید. مثل گله روباهی که شیر را می‌بیند فرار کردند و همان فردی که برای بریدن سر قاسم پایین آمده بود، در زیر دست و پای اسبهای خودشان لگدمال و به درک واصل شد. آنقدر گرد و غبار بلند شده بود که کسی نفهمید قضیه از چه قرار شد. دوست و دشمن از اطراف نگران هستند. «فَاذَنْ جَلَسَ الْغُبْرَةُ» تا غبارها نشست، دیدند حسین بر بالین قاسم نشسته و سر او را به دامنّ گرفته است. فریاد مردانه حسین را شنیدند که گفت: «عَزیزٌ عَلی‏ عَمِّک انْ تَدْعُوَهُ فَلایجیبُک اوْ یجیبُک فَلاینْفَعُک» فرزند برادر! چقدر بر عموی تو ناگوار است که فریاد کنی و عموجان بگویی و نتوانم به حال تو فایده‌ای برسانم، نتوانم به بالین تو بیایم و یا وقتی که به بالین تو می‌آیم کاری از دستم برنیاید. 📕حماسه حسینی، ج ۱، ص۲۶۳ 🆔️ @hekayat_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
recording-20240707-202247.mp3
7.67M
اهمیت عبادات اجتماعی و سیاسی در اسلام 🆔️ @hekayat_kade
4_5893221547073605919.mp3
4.94M
او قرن‌هاست که می‌بیند روضه‌هایی را که ما فقط شنیده‌ایم. حکایت عجیبی از زندگی مرحوم آقا نجفی قوچانی 📒سیاحت شرق، ص۲۴۶. 🆔️ @hekayat_kade
recording-20240708-213526.mp3
11.14M
یکی از دلایل مهم شهادت امام حسین علیه السلام این بود که مردم اسیر فتنه ترس شدند.. 🆔️ @hekayat_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا