eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
219 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5938198405942608122.mp3
18.65M
حاج محمود کریمی میروی قدری آرام تر 🔘نشر پیام صدقه جاریه است🔘 @HajMahmoudKarimi @hekayate_deldadegi
🍁برخیز و برفروز چراغِ #سپیده را ! تا بنگرم به روی تو #صبح ندیده را ... #صبحتون_شهدایی @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#پست_سیاسی مولاوردی مشاور جناب روحانی از زبان استاد رائفی پور #متحدین_داخلی_ترامپ @hekayate_de
خانم مولاوردی دستیار روحانی پست مسیح‌علینژاد رو لایک کرده یعنی با دولتی روبرو هستیم که بیشتر از نکات مثبتش یه مشت مشکل دار گذاشته روی کار و... اینها متولیان فرهنگی کشوری هستند که قراره پرچم "ظهور امام زمان(عج)" رو حمل کنه؟! @hekayate_deldadegi
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_ششم #دومین_اعزام_به_سوریه @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_ششم #دومین_اعزام_به_سوریه @hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃 شهید محسن حججی 🍃 ✅دومين اعزام به سوريه 🔸پس از بازگشت و با به علی، لذت زندگی برای او چندین برابر شد. محسن اما راه و "فناء فی الله" را انتخاب کرده بود. از این بابت نگران دلبستگی شدید خود به همسر و فرزند و پدر و مادرش بود. 🔸او قرار خود را از دست داده بود و دائم سودای رفتن در سرداشت و برای این کار نیز از "خداوند متعال" و "اهل بیت (علیهم السّلام)" مدد جست. او با نذر و تقویت ارتباط معنوی خود با "اهل بیت(علیهم السّلام)" و تشدید و احترام به والدین و خانواده اش، روز به روز به نزدیکتر شد. 🔸علیرغم قاعده اعزام هرنفر فقط یک بار، فرماندهان و همرزمانش در سپاه شاهد و پیگیری های شدید وی جهت بودند، تا سرانجام موفق به دریافت مجوز اعزام مجدد شد و در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۲۷ برای مبارزه با ها و داعشیان عازم سوریه شد تا در قطع دست امریکا و دشمنان از "حرم آل الله (علیه السّلام)" و حریم جمهوری اسلامی نقش داشته باشد. 🔸در سحرگاه دوشنبه 16 مرداد 1396 در منطقه به همراه چند ایرانی دیگر در بین نیروهای گردان "سیدالشهدای(علیه السّلام)" حشدالشّعبی عراق مشغول مأموریت مستشاری بودند که با حمله سنگین و داعش روبرو شدند. @modafe_haram_shahid_hojaji @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 مهمان برنامه بدون تعارف بشهادت رسید.حاج قدسی جانباز اعصاب وروان که اظهاراتش دربرنامه تلویزیونی وفضای مجازی بازتاب وسیعی داشت،روزگذشته شهدشیرین شهادت رانوشید. @Agamahmoodreza @hekayate_deldadegi
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: کشتی 🍃•| @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: کشتی 🍃•| @hekayate_deldadegi
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 # برشی از کتاب سلام بر ابراهیم : محمدحسام، رضا هادي،ناصر "كدخدا" 📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 کشتی هنوز مدتی از حضور در ورزش باستانی نگذشته بود که ابراهیم به توصیه دوستان و شخص حاج حسن، به سراغ کشتی رفت. در باشگاه ابومسلم در اطراف میدان خراسان ثبت نام کرد. و کار خود را با وزن 53 کیلو آغاز کرد. آقای گودرزی و محمدی مربیان خوب ابراهیم درآن دوران بودند. آقای محمدی، ابراهیم را به خاطر اخلاق و رفتارش خیلی دوست داشت و آقای گودرزی هم خیلی خوب به ابراهیم فنون کشتی رو یاد می‌داد و می‌گفت: "این پسر خیلی آرومه اما تو کشتی وقتی زیر می‌گیره، چون قد بلند و دستای کشیده و قوی داره مثل پلنگ حمله می‌کنه و تا امتیاز نگیره ول کن نیست. برای همین اسم ابراهيم رو گذاشته بود پلنگ خفته " خیلی مواقع می‌گفت:"یه روز، این پسر رو تو مسابقات جهانی می بینید، مطمئن باشید". سالهای اول دهه 50 در مسابقات قهرمانی نوجوانان تهران شرکت کرد. ابراهیم همه حریف‌ها را با اقتدار شکست داد و در حالی که 15 سال بیشتر نداشت برای مسابقات کشوری انتخاب شد، مسابقات در روزهای اول آبان برگزار می‌شد ولی ابراهیم در این مسابقات شرکت نکرد. مربی‌ها خیلی از دست ابراهیم ناراحت شدند. بعدها فهمیدیم مسابقات در حضور ولیعهد برگزار می‌شد و جوایز هم توسط او اهداء شده است. برای همین ابراهیم در مسابقات شرکت نکرده بود. سال بعد ابراهیم در مسابقات قهرمانی آموزشگاه‌ها شرکت کرد و قهرمان شد. همان سال هم در وزن 62 کیلو در قهرمانی باشگاه‌های تهران شرکت کرد. در سال بعد از آن در مسابقات قهرمانی آموزشگاه‌ها وقتی دید دوست صمیمی‌ خودش در وزن او، یعنی 68 کیلو شرکت کرده، ابراهیم یک وزن بالاتر رفت و در 74 کیلو شرکت کرد. در آن سال درخشش ابراهیم خیره کننده بود و جوان 18 ساله قهرمان 74 کیلو آموزشگاه‌ها شد. تبحر خاص ابراهیم در فن لنگ و استفاده به موقع و صحیح از دستان قوی و بلند خود باعث شده بود که به یک کشتی گیر تمام عیار تبدیل شود. *** در همان سال در مسابقات باشگاه‌ها که در سالن صدری برگزار می‌شد "ابراهیم" داخل تماشاگرها کنار من نشسته بود. گوینده سالن اعلام کرد: کشتی بعدی "ابراهیم هادی" و مرتضی. ق حریف "ابراهیم" که دو ردیف جلوتراز ما توی تماشاگرها نشسته بود، بلند گفت: "این ابراهیم کیه؟" رفقایش همدیگر را نگاه کردند و گفتند: نمی‌دونیم. "ابراهیم" هم که داشت صحبتهای اونها رو گوش می‌کرد بلند گفت:"ابرام رو من می‌شناسم هیچ عددی نیست". مرتضی هم به رختکن رفت، بعد هم خوشحال به سمت تشک آمد و رفقایش تشویقش می‌کردند. بدن خیلی قوی و توپری داشت. با غرور خاصی وارد تشک شد.گوینده سالن دوباره مسابقه را اعلام کرد. "ابراهیم" که دو بنده کشتی رو زیر لباسش پوشیده بود سریع لباسهایش رو در آورد و اومد پائین و رفت روی تشک. خیلی از تماشاگرها از بچه محل‌های مرتضی بودند و تشویقش می‌کردند . من هم تک و تنها داشتم ابراهیم رو نگاه می‌کردم. مربي هم از گوشه تشک ابراهیم رو راهنمائی می‌کرد. مرتضی با تعجب داشت ابراهیم رو نگاه می‌کرد. بعد گفت:"تو که الان پشت سر من نشسته... "هنوز حرفش تمام نشده بود که داور سوت شروع مسابقه رو زد. به محض شنیدن صدای سوت ، ابراهیم سریع به سمت پاهای حریف رفت و جفت پاهاش رو تو بغل گرفت و بعد هم از جا بلندش کرد و با کمر کوبیدش به تشک. مرتضی چندین بار تقلا کرد که از حالت پل خارج بشه ولی ابراهیم کمتر از 30 ثانیه، با ضربه فنی پیروز مسابقه شد. اما از آنجائی که خیلی خوش برخورد بود اونقدر با حریفش صحبت کرد و خندید که دل اون رو هم به دست آورد. این دو نفر بعدها رفقای بسیار صمیمی برای هم شدند. 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃 @Ebrahimhadibot @hekayate_deldadegi
"یا علی اکبرِ حسین (علیه السّلام)" امان از لحظه ای که شهیدت صورتی نداشته باشد که صورتت را به صورتش بگذاری...😭 @SHAHIDNAVID_safari @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
"یاعلی اکبر(ع)" این صحنہ دلت را بہ ڪجا مے برد..؟ سرعلی به دامن گرفت آرام نشد سر علی به سینه چسباند آرام نشد صورت به صورت علی گذاشت... آخ که بمیرم برای دل اربابم @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
"یاعلی اکبر(ع)" این صحنہ دلت را بہ ڪجا مے برد..؟ سرعلی به دامن گرفت آرام نشد سر علی به سینه چسباند
آخ که "بمیرم الهی" امشب تو روضه این دوتا عکس جلوی چشمام میچرخیدن . حتی تصورش برای خودمم نه برای این پدرای بزرگوار شهدا ، راه نفسم را می بست ... فقط میتونم بگم شرمندتونم یه شرمندگی که اندازه نداره ...
"یا علی اکبرِ حسین (علیه السّلام)" کاش صورتی بود تا میبوسید و صورت بر صورتش میگذاشت تا کمی آرام میگرفت این دریای طوفانیِ دلش. "لحظه وداع پدر شهید محسن حججی" @hekayate_deldadegi
🍃🌸🍃 نسیم، عطر شما را صبـح با خودش آورد و گفت: روزی "عشّاق" با "خداونـــد" است ... #صبحتون_شهدایی🌷 @hekayate_deldadegi
چندروزیست که فضای مجازی پرشده ازلجن پراکنی های دشمنان داخلی وخارجی تک بُعدی نباشین لطفا،نکند وقتی تمام حواست به عزاداریست ،باطن دینمان را بیصدا آتش زده باشن.
ببخشید هرچی تلاش کردم فیلم این پاسخ به شبهه را براتون نذاشت تو کانال ایتا و سروشمون. پس لطف کنین به آدرسی که براتون گذاشتم مراجعه کنید تا نیرنگ دشمنان و شبهه افکنی شون رو ببینین. 👇👇👇👇👇 پاسخ استاد رائفی پور به شبهه نظر امام حسین درباره ایران http://www.aparat.com/v/bSLGk
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_هفتم #اسارت_و_شهادت @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_هفتم #اسارت_و_شهادت @hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃 شهید محسن حججی 🍃 ✅اسارت و شهادت 🔸حاصل این درگیری شهادت چندین ایرانی و عراقی مستقر در مقر بود. سرنوشت محسن نیز در این صحنه در عین رقم خورد. اما محسن مجروح در آن شرایط سخت تصمیم گرفت، تا نتایج تربیت خانوادگی، ها، مطالعات، ها و تلاشهای قبلی در جبهه حق علیه باطل و خداپرستی و عشق بی پایان به "اهل بیت(علیهم السّلام)" را به بوته عملی بسپارد. 🔸داعشی ها.از حمله به مقر و صحنه دستگیری وشکنجه و شهادت و پیکر بی سر محسن حرفه ای ساختند و خواستند با خیال خود سربازان جبهه حق را تحقیر و مردم و مسئولان ایران را دچار رعب، و اختلاف در مبارزه با شیاطین کنند؛ اما غافل از آن بودند که اراده خدای متعال چیز دیگری است و همانطور که در فرموده است : «تعزّ مَن تَشاء و تذلّ مَن تَشاء» ، انتشار این تصاویر موجب محسن حججی و عظمت مجاهدت او در برابر دشمنان و وحدت و یکپارچگی بی سابقه بین همه اقشار و گروههای اجتماعی در مبارزه با کفار و منافقین شد. همه جا حرف از و پایداری و استحکام او بود. 🔸همه می گفتند انگار آن در دستان محسن شده است که این همه ترس و واهمه در چهره اش موج میزند. حقا که محسن شیربچه حیدر کرار بود و با شجاعتش درس مردانگی به همگان داد. با صبر الهی و چهره مقاوم و معصومش باعث موج بی نظیری از وحدت و یکپارچگی فکری و عاطفی در ایران منطقه و حتی در سایر ملل شد. @modafe_haram_shahid_hojaji @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: در محضر بزرگان 🍃•| @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: در محضر بزرگان 🍃•| @hekayate_deldadegi
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 # برشی از کتاب سلام بر ابراهیم : امیر منجر 📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 در محضر بزرگان سال اول جنگ بود . به مرخصی آمده بودیم . با موتور از سمت ميدان سرآسیاب به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم . ابراهیم هم عقب موتور نشسته بود . از یکی از خیابانها که رد شدم ابراهیم یکدفعه گفت: "امیر وایسا!" من هم سریع اومدم کنار خیابان و با تعجب گفتم: "چی شده؟! " گفت: "هیچی ، اگه وقت داری بریم ديدن یه بنده خدا "، من هم گفتم: "باشه ،کار خاصی ندارم". بعد با ابراهیم داخل یه خونه رفتیم، چند بار "یا الله" گفت و وارد اتاق شدیم. چند نفری نشسته بودند .پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سر بالاي مجلس بود. من هم به همراه ابراهیم سلام كردم و در یک گوشه اتاق نشستم. صحبت حاج آقا با یکی از جوان‌ها که تمام شد رو کرد به ما و با چهره‌اي خندان گفت: "آقا ابراهیم راه گم کردی، آقا چه عجب اینطرف ها!" ابراهیم كه سر به زیر نشسته بود، گفت: "شرمنده حاج آقا، وقت نمی‌کنیم خدمت برسیم". همینطور که صحبت می‌کردن فهمیدم این حاجی، ابراهیم رو خیلی خوب می‌شناسه، حاج آقا کمی با دیگران صحبت کرد و وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: "آقا ابراهیم ما رو يه كم نصیحت کن" ابراهیم که از خجالت سرخ شده بود گفت: "حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنین، خواهش می‌کنم اینطوری حرف نزنین" و بعد از چند لحظه سکوت گفت: "ما اومده بودیم که شما رو زیارت کنیم و "ان شاءالله" تو جلسه هفتگی خدمت می‌رسیم" و بعد بلند شدیم، خداحافظی کردیم و بیرون رفتیم. بین راه گفتم: "ابرام جون ،تو هم به این بابا یه كم نصحیت می‌کردی . دیگه سرخ و زرد شدن نداره که" باعصبانیت پريد تو حرفم و گفت: "چی میگی امیر جون، تو اصلاً این آقا رو شناختی ؟" گفتم: "نه !راستي کی بود !؟" جواب داد: "این آقا یکی از اولیای خداست که خیلی‌ها نمی‌شناسنش، ایشون حاج ميرزا اسماعیل دولابی بودن". سالها گذشت تا مردم حاج آقاي دولابي را شناختند و تازه با خواندن كتاب طوبي‌محبت فهمیدم که جمله ایشان به "ابراهیم" چه حرف بزرگی بوده. *** البته "ابراهیم" از همان جوانی با بیشتر روحانیان محل در ارتباط بود . زمانی که علامه جعفری در محله ما زندگی می‌کردند. از وجود ایشان بهره‌های فراوانی برد. "شهيدان بهشتي(ره)" و"مطهري(ره)" را الگوي كامل مي‌دانست. :ابراهیم" در مورد "امام‌خمینی(ره)" هم خیلی حساس بود . نظرات عجیبی هم در مورد امام داشت و می‌گفت: "در بین بزرگان و علمای قدیم و جدید هیچ کس دل و جرأت امام رو نداشته". هر وقت پیامی از "امام راحل (ره)" پخش می شد، خیلی با دقت گوش می‌کرد و می‌گفت: "اگر دنیا و آخرت می‌خواهیم باید حرفای "امام(ره)" رو گوش کنیم". 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃 @Ebrahimhadibot @hekayate_deldadegi
علقمه موج شد، عكسِ قمرش ریخت به هم دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم كِتف ها را كه تكان داد، حسین افتاد و دست بگذاشت به رویِ كمرش، ریخت به هم @hekayate_deldadegi
امشب صدقه فراموش نشه برای سلامتی "مولاجانمون آقا امام زمان(عج)" ... قلب بزرگوارشون خیلی تو فشار هستش این روزا بخاطر "جدِّ غریبشون (علیه السّلام)".