4_5938198405942608122.mp3
18.65M
حاج محمود کریمی
#زمینه میروی قدری آرام تر
🔘نشر پیام صدقه جاریه است🔘
@HajMahmoudKarimi
@hekayate_deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_سیاسی
مولاوردی مشاور جناب روحانی از زبان استاد رائفی پور
#متحدین_داخلی_ترامپ
@hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#پست_سیاسی مولاوردی مشاور جناب روحانی از زبان استاد رائفی پور #متحدین_داخلی_ترامپ @hekayate_de
خانم مولاوردی دستیار روحانی پست مسیحعلینژاد رو لایک کرده
یعنی با دولتی روبرو هستیم که بیشتر از نکات مثبتش یه مشت مشکل دار گذاشته روی کار و...
اینها متولیان فرهنگی کشوری هستند که قراره پرچم "ظهور امام زمان(عج)" رو حمل کنه؟!
@hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_ششم #دومین_اعزام_به_سوریه @hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃 شهید محسن حججی 🍃
✅دومين اعزام به سوريه
🔸پس از بازگشت و با به #دنیا_آمدن علی، لذت زندگی برای او چندین برابر شد. محسن اما راه #شهادت و "فناء فی الله" را انتخاب کرده بود. از این بابت نگران دلبستگی شدید خود به همسر و فرزند و پدر و مادرش بود.
🔸او قرار خود را از دست داده بود و دائم سودای رفتن در سرداشت و برای این کار نیز از "خداوند متعال" و "اهل بیت (علیهم السّلام)" مدد جست. او با نذر و تقویت ارتباط معنوی خود با "اهل بیت(علیهم السّلام)" و تشدید #خودسازی و احترام به والدین و خانواده اش، روز به روز به #هدفش نزدیکتر شد.
🔸علیرغم قاعده اعزام هرنفر فقط یک بار، فرماندهان و همرزمانش در سپاه شاهد #اصرار و پیگیری های شدید وی جهت #اعزام_مجددش بودند، تا سرانجام موفق به دریافت مجوز اعزام مجدد شد و در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۲۷ برای مبارزه با #تکفیری ها و داعشیان #خون_آشام عازم سوریه شد تا در قطع دست امریکا و دشمنان از "حرم آل الله (علیه السّلام)" و حریم جمهوری اسلامی نقش داشته باشد.
🔸در سحرگاه دوشنبه 16 مرداد 1396 در منطقه #التنف_سوریه به همراه چند ایرانی دیگر در بین نیروهای گردان "سیدالشهدای(علیه السّلام)" حشدالشّعبی عراق مشغول مأموریت مستشاری بودند که با حمله سنگین و #غافلگیرانه داعش
روبرو شدند.
@modafe_haram_shahid_hojaji
@hekayate_deldadegi
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خبر📢
مهمان برنامه بدون تعارف بشهادت رسید.حاج قدسی جانباز اعصاب وروان که اظهاراتش دربرنامه تلویزیونی وفضای مجازی بازتاب وسیعی داشت،روزگذشته شهدشیرین شهادت رانوشید.
@Agamahmoodreza
@hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: کشتی 🍃•| @hekayate_deldadegi
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
# برشی از کتاب سلام بر ابراهیم
#راوی: محمدحسام، رضا هادي،ناصر "كدخدا"
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
کشتی
هنوز مدتی از حضور در ورزش باستانی نگذشته بود که ابراهیم به توصیه دوستان و شخص حاج حسن، به سراغ کشتی رفت. در باشگاه ابومسلم در اطراف میدان خراسان ثبت نام کرد. و کار خود را با وزن 53 کیلو آغاز کرد.
آقای گودرزی و محمدی مربیان خوب ابراهیم درآن دوران بودند. آقای محمدی، ابراهیم را به خاطر اخلاق و رفتارش خیلی دوست داشت و آقای گودرزی هم خیلی خوب به ابراهیم فنون کشتی رو یاد میداد و میگفت:
"این پسر خیلی آرومه اما تو کشتی وقتی زیر میگیره، چون قد بلند و دستای کشیده و قوی داره مثل پلنگ حمله میکنه و تا امتیاز نگیره ول کن نیست. برای همین اسم ابراهيم رو گذاشته بود پلنگ خفته "
خیلی مواقع میگفت:"یه روز، این پسر رو تو مسابقات جهانی می بینید، مطمئن باشید".
سالهای اول دهه 50 در مسابقات قهرمانی نوجوانان تهران شرکت کرد. ابراهیم همه حریفها را با اقتدار شکست داد و در حالی که 15 سال بیشتر نداشت برای مسابقات کشوری انتخاب شد، مسابقات در روزهای اول آبان برگزار میشد ولی ابراهیم در این مسابقات شرکت نکرد.
مربیها خیلی از دست ابراهیم ناراحت شدند. بعدها فهمیدیم مسابقات در حضور ولیعهد برگزار میشد و جوایز هم توسط او اهداء شده است. برای همین ابراهیم در مسابقات شرکت نکرده بود.
سال بعد ابراهیم در مسابقات قهرمانی آموزشگاهها شرکت کرد و قهرمان شد. همان سال هم در وزن 62 کیلو در قهرمانی باشگاههای تهران شرکت کرد.
در سال بعد از آن در مسابقات قهرمانی آموزشگاهها وقتی دید دوست صمیمی خودش در وزن او، یعنی 68 کیلو شرکت کرده، ابراهیم یک وزن بالاتر رفت و در 74 کیلو شرکت کرد. در آن سال درخشش ابراهیم خیره کننده بود و جوان 18 ساله قهرمان 74 کیلو آموزشگاهها شد.
تبحر خاص ابراهیم در فن لنگ و استفاده به موقع و صحیح از دستان قوی و بلند خود باعث شده بود که به یک کشتی گیر تمام عیار تبدیل شود.
***
در همان سال در مسابقات باشگاهها که در سالن صدری برگزار میشد "ابراهیم" داخل تماشاگرها کنار من نشسته بود.
گوینده سالن اعلام کرد:
کشتی بعدی "ابراهیم هادی" و مرتضی. ق حریف "ابراهیم" که دو ردیف جلوتراز ما توی تماشاگرها نشسته بود، بلند گفت: "این ابراهیم کیه؟" رفقایش همدیگر را نگاه کردند و گفتند: نمیدونیم.
"ابراهیم" هم که داشت صحبتهای اونها رو گوش میکرد بلند گفت:"ابرام رو من میشناسم هیچ عددی نیست".
مرتضی هم به رختکن رفت، بعد هم خوشحال به سمت تشک آمد و رفقایش تشویقش میکردند. بدن خیلی قوی و توپری داشت. با غرور خاصی وارد تشک شد.گوینده سالن دوباره مسابقه را اعلام کرد.
"ابراهیم" که دو بنده کشتی رو زیر لباسش پوشیده بود سریع لباسهایش رو در آورد و اومد پائین و رفت روی تشک.
خیلی از تماشاگرها از بچه محلهای مرتضی بودند و تشویقش میکردند . من هم تک و تنها داشتم ابراهیم رو نگاه میکردم. مربي هم از گوشه تشک ابراهیم رو راهنمائی میکرد.
مرتضی با تعجب داشت ابراهیم رو نگاه میکرد. بعد گفت:"تو که الان پشت سر من نشسته... "هنوز حرفش تمام نشده بود که داور سوت شروع مسابقه رو زد.
به محض شنیدن صدای سوت ، ابراهیم سریع به سمت پاهای حریف رفت و جفت پاهاش رو تو بغل گرفت و بعد هم از جا بلندش کرد و با کمر کوبیدش به تشک.
مرتضی چندین بار تقلا کرد که از حالت پل خارج بشه ولی ابراهیم کمتر از 30 ثانیه، با ضربه فنی پیروز مسابقه شد. اما از آنجائی که خیلی خوش برخورد بود اونقدر با حریفش صحبت کرد و خندید که دل اون رو هم به دست آورد. این دو نفر بعدها رفقای بسیار صمیمی برای هم شدند.
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
@Ebrahimhadibot
@hekayate_deldadegi
"یا علی اکبرِ حسین (علیه السّلام)"
امان از لحظه ای که شهیدت
صورتی نداشته باشد که صورتت را به صورتش بگذاری...😭
#شهید_نوید_صفری
@SHAHIDNAVID_safari
@hekayate_deldadegi
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
"یاعلی اکبر(ع)"
این صحنہ دلت را بہ ڪجا مے برد..؟
سرعلی به دامن گرفت آرام نشد
سر علی به سینه چسباند آرام نشد
صورت به صورت علی گذاشت...
آخ که بمیرم برای دل اربابم
#شهید_بیضایی
@hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
"یاعلی اکبر(ع)" این صحنہ دلت را بہ ڪجا مے برد..؟ سرعلی به دامن گرفت آرام نشد سر علی به سینه چسباند
آخ که "بمیرم الهی" امشب تو روضه این دوتا عکس جلوی چشمام میچرخیدن .
حتی تصورش برای خودمم نه برای این پدرای بزرگوار شهدا ، راه نفسم را می بست ... فقط میتونم بگم شرمندتونم یه شرمندگی که اندازه نداره ...
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
"یا علی اکبرِ حسین (علیه السّلام)" کاش صورتی بود تا میبوسید و صورت بر صورتش میگذاشت تا کمی آرام میگ
"لحظه وداع پدر شهید محسن حججی" با تن ارباً اربای پسرش ...
کجا را ببوسم بابا جان ...
نه صورتی هست و نه سری هست و نه حتی دستی ....
#پیرم_کردی
#زمین_گیرم_کردی
#اقتدا_به_ارباب_و_شَهزاده_شان
#پست_سیاسی
#شایعه
چندروزیست که فضای مجازی پرشده ازلجن پراکنی های دشمنان داخلی وخارجی
تک بُعدی نباشین لطفا،نکند وقتی تمام حواست به عزاداریست ،باطن دینمان را بیصدا آتش زده باشن.
#شمرِ_زمانت_را_بشناس
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#پست_سیاسی #شایعه چندروزیست که فضای مجازی پرشده ازلجن پراکنی های دشمنان داخلی وخارجی تک بُعدی نباش
توجه 📣 توجه 📣 توجه 📣 توجه 📣
❌سند شایعه بودن پست قبلی 📝
#پاسخ_شبهه_و_شایعه
https://www.yjc.ir/fa/news/5352439/واقعیت-حدیث-امام-حسین-ع-در-رابطه-با-ایرانیان-سند
ببخشید هرچی تلاش کردم فیلم این پاسخ به شبهه را براتون نذاشت تو کانال ایتا و سروشمون. پس لطف کنین به آدرسی که براتون گذاشتم مراجعه کنید تا نیرنگ دشمنان و شبهه افکنی شون رو ببینین.
👇👇👇👇👇
پاسخ استاد رائفی پور به شبهه نظر امام حسین درباره ایران
http://www.aparat.com/v/bSLGk
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_هفتم #اسارت_و_شهادت @hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃 شهید محسن حججی 🍃
✅اسارت و شهادت
🔸حاصل این درگیری #چند_ساعته شهادت چندین #رزمنده ایرانی و عراقی مستقر در مقر بود. سرنوشت محسن نیز در این صحنه #اسارت در عین #مجروحیت رقم خورد. اما محسن مجروح در آن شرایط سخت تصمیم گرفت، تا نتایج تربیت خانوادگی، #اندیشه ها، مطالعات، #خودسازی ها و تلاشهای قبلی در جبهه حق علیه باطل و خداپرستی و عشق بی پایان به "اهل بیت(علیهم السّلام)" را به بوته #آزمایش عملی بسپارد.
🔸داعشی ها.از حمله به مقر #حشد_الشّعبى و صحنه دستگیری وشکنجه و شهادت و پیکر بی سر محسن #فیلم_مستند حرفه ای ساختند و خواستند با خیال خود سربازان جبهه حق را تحقیر و مردم و مسئولان ایران را دچار رعب، #وحشت و اختلاف در مبارزه با شیاطین کنند؛ اما غافل از آن بودند که اراده خدای متعال چیز دیگری است و همانطور که در #قرآن فرموده است : «تعزّ مَن تَشاء و تذلّ مَن تَشاء» ، انتشار این تصاویر موجب #عزت محسن حججی و عظمت مجاهدت او در برابر دشمنان و وحدت و یکپارچگی بی سابقه بین همه اقشار و گروههای اجتماعی در مبارزه با کفار و منافقین شد. همه جا حرف از #شجاعت و پایداری و استحکام او بود.
🔸همه می گفتند انگار آن #داعشی در دستان محسن #اسیر شده است که این همه ترس و واهمه در چهره اش موج میزند. حقا که محسن شیربچه حیدر کرار بود و با شجاعتش درس مردانگی به همگان داد. #محسن_حججی با صبر الهی و چهره مقاوم و معصومش باعث موج بی نظیری از وحدت و یکپارچگی فکری و عاطفی در ایران منطقه و حتی در سایر ملل #دنیا شد.
@modafe_haram_shahid_hojaji
@hekayate_deldadegi
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: در محضر بزرگان 🍃•| @hekayate_deldadegi
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
# برشی از کتاب سلام بر ابراهیم
#راوی: امیر منجر
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
در محضر بزرگان
سال اول جنگ بود . به مرخصی آمده بودیم . با موتور از سمت ميدان سرآسیاب به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم . ابراهیم هم عقب موتور نشسته بود . از یکی از خیابانها که رد شدم ابراهیم یکدفعه گفت: "امیر وایسا!" من هم سریع اومدم کنار خیابان و با تعجب گفتم: "چی شده؟! "
گفت: "هیچی ، اگه وقت داری بریم ديدن یه بنده خدا "، من هم گفتم:
"باشه ،کار خاصی ندارم".
بعد با ابراهیم داخل یه خونه رفتیم، چند بار "یا الله" گفت و وارد اتاق شدیم. چند نفری نشسته بودند .پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سر بالاي مجلس بود.
من هم به همراه ابراهیم سلام كردم و در یک گوشه اتاق نشستم. صحبت حاج آقا با یکی از جوانها که تمام شد رو کرد به ما و با چهرهاي خندان گفت:
"آقا ابراهیم راه گم کردی، آقا چه عجب اینطرف ها!"
ابراهیم كه سر به زیر نشسته بود، گفت: "شرمنده حاج آقا، وقت نمیکنیم خدمت برسیم".
همینطور که صحبت میکردن فهمیدم این حاجی، ابراهیم رو خیلی خوب میشناسه، حاج آقا کمی با دیگران صحبت کرد و وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: "آقا ابراهیم ما رو يه كم نصیحت کن"
ابراهیم که از خجالت سرخ شده بود گفت: "حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنین، خواهش میکنم اینطوری حرف نزنین" و بعد از چند لحظه سکوت گفت: "ما اومده بودیم که شما رو زیارت کنیم و "ان شاءالله" تو جلسه هفتگی خدمت میرسیم" و بعد بلند شدیم، خداحافظی کردیم و بیرون رفتیم.
بین راه گفتم: "ابرام جون ،تو هم به این بابا یه كم نصحیت میکردی . دیگه سرخ و زرد شدن نداره که" باعصبانیت پريد تو حرفم و گفت: "چی میگی امیر جون، تو اصلاً این آقا رو شناختی ؟" گفتم: "نه !راستي کی بود !؟"
جواب داد: "این آقا یکی از اولیای خداست که خیلیها نمیشناسنش، ایشون حاج ميرزا اسماعیل دولابی بودن".
سالها گذشت تا مردم حاج آقاي دولابي را شناختند و تازه با خواندن كتاب طوبيمحبت فهمیدم که جمله ایشان به "ابراهیم" چه حرف بزرگی بوده.
***
البته "ابراهیم" از همان جوانی با بیشتر روحانیان محل در ارتباط بود . زمانی که علامه جعفری در محله ما زندگی میکردند. از وجود ایشان بهرههای فراوانی برد. "شهيدان بهشتي(ره)" و"مطهري(ره)" را الگوي كامل ميدانست.
:ابراهیم" در مورد "امامخمینی(ره)" هم خیلی حساس بود . نظرات عجیبی هم در مورد امام داشت و میگفت: "در بین بزرگان و علمای قدیم و جدید هیچ کس دل و جرأت امام رو نداشته". هر وقت پیامی از "امام راحل (ره)"
پخش می شد، خیلی با دقت گوش میکرد و میگفت: "اگر دنیا و آخرت میخواهیم باید حرفای "امام(ره)" رو گوش کنیم".
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
@Ebrahimhadibot
@hekayate_deldadegi
امشب صدقه فراموش نشه برای سلامتی "مولاجانمون آقا امام زمان(عج)" ... قلب بزرگوارشون خیلی تو فشار هستش این روزا بخاطر "جدِّ غریبشون (علیه السّلام)".
#صدقه_تاسوعا_عاشورا