002.سهم روز دوم.mp3
2.94M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌷تقدیم به روح پاک و مطهر شهیدان حاج قاسم سلیمانی و شهید ابو مهدی المهندس
🔷سهم روز دوم : از حکمت ۱۳تا حکمت۲۵
http://eitaa.com/joinchat/4186308623C524dd26156
☕یک فنجان کتاب
"شهدا" رفتنمان شروع شد.پیشانی بند «یازهرا»گره زدیم به کیلومتر موتورمان من رنگ زرد و #محسن سبز.
اعتقاداتمان را راحت جلو یکدیگر بروز میدادیم و در این مسئله راحت بودیم.
میرفت درباره "شهدا" اطلاعات جمع میکرد.خوانده بود "شهدا" پنجشنبه ها میروند«وادی السلام»پیش "آقا اباعبدالله الحسین(علیه السّلام)" .
شب های جمعه که میرفتیم میگفت:(فاتحه نخون چون،شهید مجبور میشه بیاد اینجا).شب میرفتیم تو قبرها میخوابیدیم و میگفتیم:(آخر و عاقبت ما اینجاست)
در آن تاریکی با هم بحث میکردیم.سخنرانی های رائفی پور در باره«مهدویت»،«فراماسونری»و...
خوراکش کتاب بود.یکی از کارهایمان این بود که غیر مذهبی ها را به تور می انداختیم. کار نداشتیم،طرف ۱۰سال دارد یا۵۰سال. وعده گاهمان هم قبرستان بود من افراد را شناسایی میکردم و با هزار ترفند آنهارا با #محسن در می انداختم.
🍃به نقل از دوست شهید بزرگوار🍃
#کتاب_سربلند
#شهید_محسن حججی
🌺
🌺🌺
🌺🌺🌺🌺 🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@hekayate_deldadegi
هدایت شده از 🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸🍃
دمی با " آقا ابراهیم هادی "
#مجلس_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
يك شب به اصرار من به جلسه "عيدالزهراء(سلام الله علیها)" رفتیم ، فكر ميكردم "ابراهيم" كه عاشق "حضرت صديقه(سلام الله علیها)" است خيلي خوشحال ميشه. مداح جلسه ، مثلاً براي شادي "حضرت زهراء(سلام الله علیها)" حرفاي زشت و نامربوطي رو به زبان ميآورد، اواسط جلسه "ابراهيم" به من اشاره كرد و با هم از جلسه بيرون رفتيم. در راه گفتم:" فكر ميكنم ناراحت شدين درسته؟" "ابراهيم" در حالي كه آرامش هميشگي رو نداشت رو به من كرد و در حاليكه دستش رو تكان ميدادگفت: "توي اين جور مجالس "خدا" پيدا نميشه، هميشه جايي برو كه حرف از "خدا(متعال) و اهل بيت(علیهم السّلام)" باشه" و چند بار اين جمله رو تكرار كرد. بعدها وقتي نظر علماء رو در مورد اين مجالس و ضرورت حفظ وحدت مسلمين مشاهده كردم به دقت نظر "ابراهيم" بيشتر پي بردم.
📚منبع:نرم افزار برای دوست شهیدم
@hekayate_deldadegi