🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 #علمدار 🌸🍃 #قسمت_نهم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#حضور_در_جنوب
#راوی : جمعی از دوستان شهید
اوایل سال 1363 بود. بعد از اتمام حضور در منطقه کردستان به خوزستان آمدیم. از جاده اندیمشک به سمت اهواز رفتیم. در میانه راه به سمت چپ دور
زدیم تا اینکه به اردوگاهی به نام هفت تپه رسیدیم.هفت تپه منطقه بسیار وسیعی که با تپه های کوتاه پوشیده شده، در مقابل ما بود. چادرهای گردانها با فاصله زیادی از هم ایجاد شده بود. ما با تعجب به اطراف نگاه ميکردیم.
آن روز ما به همراه سید پا در سرزمینی نهادیم که تا پایان جنگ خلوتگه "عاشقان خدا" شده بود.
آری، هفت تپه در قیامت شهادت خواهد داد که بسیجیان مظلومش چگونه در "نماز شبها" و خلوت عاشقانه از خوف "خدا" اشک ميریختند و ناله غربت
سر ميدادند. ما وارد زمینی شدیم که برای بسیجیان لشکر "25 کربلا" آماده شده بود. تا دلهای آنها را "کربلایی" کند و بند تعلقات از پای آنان بگشاید.
٭٭٭
"سید مجتبی" پس از مقطع کوتاهی به گردان "امام حسین(علیه السّلام)" وارد شد. در
این گردان به سمت تیربارچی مشغول انجام فعالیت شد. فرمانده این گردان "سردار شجاعی به نام صمد اسودی" از دالوران خطه گلستان بود. "سید مجتبی" در سال 1363 در چندین منطقه پدافندی و عملیاتی به همراه این گردان حضور داشت. در سال 1364 دورة آموزشی غواصی را سپری کرد. گردانهای لشکر همگی خود را برای حضوری مقتدرانه در عملیات آبی خاکی والفجر 8 آماده ميکردند. گردان "امام حسین(علیه السّلام)" طی عملیات و در مراحل پدافندی مدت زیادی را در منطقه فاو مستقر بود. بسیجیان دلاور این گردان رشادتهای فراوانی از خود نشان دادند تا این منطقه تثبیت شود. یکی از بسیجیان این گردان، که "سید" خیلی به او علاقه داشت، "حمیدرضا مردانشاهی" بود. "او" از همسایگان "سید" و از دوستان "هم مسجدی او" به شمار ميرفت. از کودکی با هم بودند. هر بار که عازم جبهه ميشدند در کنار هم بودند و ... او کسی بود که تأثیر به سزایی در اخلاق و رفتار "سید" داشت. از روز اول آموزش و کردستان و ... نیز با هم بودند. سال 1365 "حمیدرضا" در کنکور دانشگاه شرکت کرد. هوش و استعداد او فوق العاده بود. او توانست در رشته مکانیک دانشگاه صنعتی "امیرکبیر" پذیرفته شود اما حضور در جبهه را به دانشگاه ترجیح داد. عملیات "کربلایی" در تابستان سال 1365 آغاز شد. فتح شهر اشغال شده
مهران هدف این عملیات بود.
رزمندگان لشکر "25 کربلا" از اولین نیروهایی بودند که پا بر ارتفاعات
قلاویزان نهادند و شهر مهران را به محاصره کامل درآوردند. "حمیدرضا" در یکی از مراحل این عملیات و در حین پیشروی به عمق مواضع دشمن به "شهادت" رسید.
👈صلوات
🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃
✨ @hekayate_deldadegi ✨
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 #علمدار 🌸🍃 #قسمت_نهم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#حضور_در_جنوب
#راوی : جمعی از دوستان شهید
اوایل سال 1363 بود. بعد از اتمام حضور در منطقه کردستان به خوزستان آمدیم. از جاده اندیمشک به سمت اهواز رفتیم. در میانه راه به سمت چپ دور
زدیم تا اینکه به اردوگاهی به نام هفت تپه رسیدیم.هفت تپه منطقه بسیار وسیعی که با تپه های کوتاه پوشیده شده، در مقابل ما بود. چادرهای گردانها با فاصله زیادی از هم ایجاد شده بود. ما با تعجب به اطراف نگاه ميکردیم.
آن روز ما به همراه سید پا در سرزمینی نهادیم که تا پایان جنگ خلوتگه "عاشقان خدا" شده بود.
آری، هفت تپه در قیامت شهادت خواهد داد که بسیجیان مظلومش چگونه در "نماز شبها" و خلوت عاشقانه از خوف "خدا" اشک ميریختند و ناله غربت
سر ميدادند. ما وارد زمینی شدیم که برای بسیجیان لشکر "25 کربلا" آماده شده بود. تا دلهای آنها را "کربلایی" کند و بند تعلقات از پای آنان بگشاید.
٭٭٭
"سید مجتبی" پس از مقطع کوتاهی به گردان "امام حسین(علیه السّلام)" وارد شد. در
این گردان به سمت تیربارچی مشغول انجام فعالیت شد. فرمانده این گردان "سردار شجاعی به نام صمد اسودی" از دالوران خطه گلستان بود. "سید مجتبی" در سال 1363 در چندین منطقه پدافندی و عملیاتی به همراه این گردان حضور داشت. در سال 1364 دورة آموزشی غواصی را سپری کرد. گردانهای لشکر همگی خود را برای حضوری مقتدرانه در عملیات آبی خاکی والفجر 8 آماده ميکردند. گردان "امام حسین(علیه السّلام)" طی عملیات و در مراحل پدافندی مدت زیادی را در منطقه فاو مستقر بود. بسیجیان دلاور این گردان رشادتهای فراوانی از خود نشان دادند تا این منطقه تثبیت شود. یکی از بسیجیان این گردان، که "سید" خیلی به او علاقه داشت، "حمیدرضا مردانشاهی" بود. "او" از همسایگان "سید" و از دوستان "هم مسجدی او" به شمار ميرفت. از کودکی با هم بودند. هر بار که عازم جبهه ميشدند در کنار هم بودند و ... او کسی بود که تأثیر به سزایی در اخلاق و رفتار "سید" داشت. از روز اول آموزش و کردستان و ... نیز با هم بودند. سال 1365 "حمیدرضا" در کنکور دانشگاه شرکت کرد. هوش و استعداد او فوق العاده بود. او توانست در رشته مکانیک دانشگاه صنعتی "امیرکبیر" پذیرفته شود اما حضور در جبهه را به دانشگاه ترجیح داد. عملیات "کربلایی" در تابستان سال 1365 آغاز شد. فتح شهر اشغال شده
مهران هدف این عملیات بود.
رزمندگان لشکر "25 کربلا" از اولین نیروهایی بودند که پا بر ارتفاعات
قلاویزان نهادند و شهر مهران را به محاصره کامل درآوردند. "حمیدرضا" در یکی از مراحل این عملیات و در حین پیشروی به عمق مواضع دشمن به "شهادت" رسید.
👈صلوات
🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃
✨ @hekayate_deldadegi ✨