eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
218 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ همون‌جا‌ڪه‌نشد... همون‌جا‌ڪه،سخت‌شد... همون‌جا‌ڪه‌کم‌آوردے... یادت‌بیوفته‌"خُــدای‌ما‌رحیمه‌و‌مہربون" 🌺🍃
بادرخشش‌طارمی‌توبازی‌امشب‌و زدن‌۲گل‌ثابت‌شدکه‌؛ ‏اگه‌همه‌ی‌دنیاهم‌مخالفت‌باشن! ‏اما"دعای‌خیرمادرت‌"پشتت‌باشه همچی‌حل‌میشه‌همچی..":))💚🇮🇷
‌🤍🌱﷽ 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی "آقای بهجت(قدس‌سره)" : ▫️رسیده بودم سر دو راهی انتخاب؛ یک طرف پیشنهاد رفتن به آذربایجان و تدریس در مدرسۀ دینی باکو بود؛ و طرف دیگر مسئولیتی سنگین و رنگین در همین قم خودمان. ▫️اینکه از فضای معنوی قم دور شوم و در باکو که فضایش با قم زمین تا آسمان فرق داشت زندگی کنم، نگرانم می‌کرد. ▫️برای مشورت پیش آقای بهجت رفتم. توی دلم گفتم: «خُب معلوم است که می‌گوید بمان قم!» ▫️حرف‌هایم را که شنید، گفت: «طبیب باید آنجا برود که مریض زیاد است؛ بروید باکو!» ▫️دوباره تاکید کردم و گفتم: «اگر از امور معنوی دور شوم چه؟» ▫️محکم گفت: «نخیر آقا! ویرانی‌های آنجا را در نظر بگیرید. خیال می‌کنید سیر و سلوک به این است که تسبیحِ هزاردانه دست بگیرید و ذکر بگویید؟! این نیست آقا، بروید...» 📚 به شیوه باران، ص١٨ 🌺🍃 @bahjat_ir @hekayate_deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖇. همچی از دستش برمیاد رفیق 👈. همچی ... 😊💪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌🤍🌱﷽ "پیامبر اکرم (ص)" : از بزرگ‌ ترین گناهان زبان است. (بحارالانوار:ج۲۱،ص۲۱۱) 🌺🍃
🌹. شهید ابراهیم هادی 🌺🍃
‌🤍🌱﷽ ✨ دیگه دنبال فوتبال نرو ✨ توی زمین چمن بودم. مشغول فوتبال. یکدفعه دیدم در کنار سکو سریع رفتم به سراغش. سلام کردم و با خوشحالی گفتم: چه عجب، این‌طرفا اومدی؟!مجله‌ای دستش بود. آورد بالا و گفت: عکست رو چاپ کردن! از خوشحالی داشتم بال درمی‌آوردم، جلوتر رفتم و خواستم مجله را از دستش بگیرم. دستش را کشید عقب و گفت: یه شرط داره! گفتم: هر چی باشه قبول.گفت: هر چی بگم قبول می‌کنی؟گفتم: آره بابا قبول. مجله را به من داد. داخل صفحه وسط، عکس قدی بزرگی از من چاپ شده بود. در کنار آن نوشته بود: «پدیده جدید فوتبال جوانان» و کلی از من تعریف کرده بود. کنار سکو نشستم. دوباره متن صفحه را خوندم. حسابی مجله را ورق زدم. بعد سرم را بلند کردم و گفتم: دمت گرم جون، خیلی خوشحالم کردی، راستی شرطت چی بود؟آهسته گفت: هر چی باشه قبول دیگه؟گفتم: آره بابا بگو، کمی مکث کرد و گفت: دیگه دنبال فوتبال نرو!!خشکم زد. با چشمانی گرد شده و با تعجب گفتم: دیگه فوتبال بازی نکنم؟! یعنی چی، من تازه دارم مطرح می‌شم!! گفت: نه این‌که بازی نکنی، اما این‌طوری دنبال فوتبال حرفه‌ای نرو. گفتم: چرا؟! جلو آمد و مجله را از دستم گرفت. عکسم را به خودم نشان داد و گفت: این عکس رنگی رو ببین، این‌جا عکس تو با لباس و شورت ورزشیه. این مجله فقط دست من و تو نیست. دست همه مردم هست. خیلی از دخترها ممکنه این رو دیده باشن یا ببینن.بعد ادامه داد: چون بچه مسجدی هستی دارم این حرف‌ها رو می‌زنم؛ و گرنه کاری باهات نداشتم. تو برو اعتقادات رو قوی کن، بعد دنبال ورزش حرفه‌ای برو، تا برات مشکلی پیش نیاد. 🌺🍃 @hekayate_deldadegi