eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
219 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀 گاهی وقت ها با خودم می گویم : چه میشود که شهیدی مانند "ابراهیم" اینقدر محبوب شود که کتابش بیش از یک میلیون و دویست هزار نسخه چاپ شود ؟ خدای خوب "ابراهیم" جوابم را می دهد که اگر بنده خوبی باشی محبتت را در دل مردم می اندازم . همان طور که محبت "موسی(علیه‌السلام)" را در دل فرعون انداختم . محبت دست "خداست" . من و تو کاره ای نیستیم . ما فقط برای "او" بنده باشیم ، آن موقع "خدا" جبران میکند . »»﷽«« " إِنَّالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا " " به یقین کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند ، به زودی "خداوند رحمان" محبتی برای آنان در دلها قرار می دهد . ( مریم / ۹۶ ) " 🌺🍃 🌺🍃
‌🤍🌱﷽ ✨ دیگه دنبال فوتبال نرو ✨ توی زمین چمن بودم. مشغول فوتبال. یکدفعه دیدم در کنار سکو سریع رفتم به سراغش. سلام کردم و با خوشحالی گفتم: چه عجب، این‌طرفا اومدی؟!مجله‌ای دستش بود. آورد بالا و گفت: عکست رو چاپ کردن! از خوشحالی داشتم بال درمی‌آوردم، جلوتر رفتم و خواستم مجله را از دستش بگیرم. دستش را کشید عقب و گفت: یه شرط داره! گفتم: هر چی باشه قبول.گفت: هر چی بگم قبول می‌کنی؟گفتم: آره بابا قبول. مجله را به من داد. داخل صفحه وسط، عکس قدی بزرگی از من چاپ شده بود. در کنار آن نوشته بود: «پدیده جدید فوتبال جوانان» و کلی از من تعریف کرده بود. کنار سکو نشستم. دوباره متن صفحه را خوندم. حسابی مجله را ورق زدم. بعد سرم را بلند کردم و گفتم: دمت گرم جون، خیلی خوشحالم کردی، راستی شرطت چی بود؟آهسته گفت: هر چی باشه قبول دیگه؟گفتم: آره بابا بگو، کمی مکث کرد و گفت: دیگه دنبال فوتبال نرو!!خشکم زد. با چشمانی گرد شده و با تعجب گفتم: دیگه فوتبال بازی نکنم؟! یعنی چی، من تازه دارم مطرح می‌شم!! گفت: نه این‌که بازی نکنی، اما این‌طوری دنبال فوتبال حرفه‌ای نرو. گفتم: چرا؟! جلو آمد و مجله را از دستم گرفت. عکسم را به خودم نشان داد و گفت: این عکس رنگی رو ببین، این‌جا عکس تو با لباس و شورت ورزشیه. این مجله فقط دست من و تو نیست. دست همه مردم هست. خیلی از دخترها ممکنه این رو دیده باشن یا ببینن.بعد ادامه داد: چون بچه مسجدی هستی دارم این حرف‌ها رو می‌زنم؛ و گرنه کاری باهات نداشتم. تو برو اعتقادات رو قوی کن، بعد دنبال ورزش حرفه‌ای برو، تا برات مشکلی پیش نیاد. 🌺🍃 @hekayate_deldadegi
~🕊 🌴✨ هیچ وقت ندیدم که ، به دنبال لذت شخصی خودش باشد. لذت برای "او" تعریف دیگری داشت. اگر دل کسی را شاد می‌کرد، خودش بیشتر لذت می‌برد. اگر پولی دستش می‌رسید سعی می‌کرد به دیگران کمک کند. خودش به کمترین‌ها قانع بود، اما تا می‌توانست به دیگران کمک می‌کرد. ♥️ 📗سلام بر ابراهیم ؛ جلد دوم ، ص ۳۲
‌🤍🌱﷽ ‌🍀 روحیات جالب و عجیبی داشت. بارها دیده بودم که در مسابقات، اجازه می داد که حریف او را خاک کند! 🌸به او اعتراض می کردم که چرا فلان فن را نزدی؟ می گفت: "خب این بنده "خدا" هم تمرین کرده و سختی کشیده. او هم آرزو داره که حریفش را خاک کند." 🌺من واقعا نمی فهمیدم که چی میگه؟! مگه میشه آدم این همه تمرین کنه و توی مسابقه برای حریفش دلسوزی کنه؟! 📚سلام بر ابراهیم جلد۲ 🌺🍃
•°• از وقتی فهمیدم "حضرت زهرا(سلام الله علیها)" به خواب اومده بودن و به فرموده بودن: " ما تو رو دوست داریم " . با خودم میگم ای کاش همه ما یک بودیم.. تا می‌رفتیم تو لیستِ مورد علاقه های "حضرت زهرا(سلام الله علیها)" •°•
❤️ می گفت: اگه جایی بمانی که دست احدی بهت نرسه، کسی تو رو نشناسه، خودت باشی و "آقا"، "مولا(علیه‌السلام)" هم بیاد سرتو روی دامن بگیره، این خوشگلترین شهادته... بیاد 🌺🍃 شادی روحش صلوات 🌺
«✨💛» روح‌هایی‌که‌گسترده‌شده‌اند، دنیابرایشان‌تنگ‌می‌شود، و‌شوق‌پرواز‌پیدامی‌کنند💔:))! 🌺🍃
"شهیدابراهیم هادی" اینجوری امربه‌ معروف میکرد🌱 🔻حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» 🔻گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رئیس یکی از فدراسیون ها با قیافه زننده سر کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش بی حجابه! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتشو رد میکنم شورای انقلاب.» 🔻با اصرار رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارش ها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم.» 🔻رفتیم در خانه و شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانم ها گفت و از حجاب همسرش، از خون شهدا گفت و از اهداف انقلاب. آن قدر زیبا حرف میزد که من هم متاثر شدم. 🔻 همان جا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با امر به معروف و نهی از منکر میشه افراد رو اصلاح کرد. 🔻یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رئیس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه می کنه.» 《 🌺🍃
عهد شفاعت.mp3
3.13M
🍂امشب، شب شانزدهم بهمن ماه ۱۳۶۱، شب عهد بستن "شهید ابراهیم هادی" و رزمندگان گردان کمیل برای شفاعت یکدیگر در روز قیامت.. یک شب قبل از عملیات و ۶ روز قبل از شهادت پهلوان "ابراهیم هادی" 🛑صدایی که میشنوید، صدای زیبای "شهید ابراهیم هادی" است. 🌺🍃
💌می‌گفت: درزندگی‌آدمی‌موفق‌تر‌است‌که‌دربرابر‌ عصبانیت‌دیگران‌.🌿✨ وکاربی‌منطق‌انجام‌ندهد‌و‌این‌ او‌در‌برخوردهایش‌‌بود. 🌺🍃
امروز دور میدان‌ آزادی پر بود از عکس شهدا همه شهدا عزیزند ولی چشم من باز می‌گشت دنبال عکس ... امکان نداشت نباشد 😢😢 مسیر برگشت را کمی اشتباه رفتیم و رسیدیم نزدیک دو بنر بزرگ از عکس دوشهید عزیز دیگر خودشان بودند و که دقیقا کنار هم نصب شده بودند😍😍 ... بعد از آن متوجه اشتباه بودن مسیر شدیم و راه را برگشتیم 😊😊 انگار برده بودنمان تا عکسها رو ببینیم ☺️☺️ پی نوشت : ببخشید از دور عکس گرفته شد و کمی تاره 😁 @hekayate_deldadegi
مگر چیزی جز شهادت لایق همچو شمایی بود 😢😭 ولی درد و دلانه بگویم داداش دنیا خیلی شما را کم دارد حضورتان بسیار محسوس است اما ... عطر نفس هایتان را ... چه بگویم که دلتنگی راه نفس هایم را سد نشود و و بغض امان بی امان دلم را نَرُباید و اشک راه چشم هایم را گم نکند پیش "مادرتان خانم زهرا(سلام‌الله‌علیها)" مارا دعا بفرمایید مهربان برادر 🌹😭 شهادتت مبارک قهرمانِ دلسوز 🌺🍃 @hekayate_deldadegi
‌●•||🕊✨||•● 💌خواهر : ارادت خاصی به "حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)" داشت همیشه برای "حضرت(س)" روضه میخواندو در مجالس "حضور حضرت مادر(سلام‌الله‌علیها)" را احســـاس میکرد و همیشه ایشان را ♡مــــــــــادر♡ خطاب میکرد .💚 🌺🍃 / 😊
🌿' انسان باید هرطور که شدھ به قول و قرار خودش عمل کنہ... . - بہ قولی که به برادر شھیدت دادی عمل کردے ؟! ♥️(: 🌺🍃
❤️ "خـداوندمتعال" برترین‌بندگـٰانش راازمیـٰانِ عاشقان‌برمیگزیند ..🌸🔗 🌹🍃 @hekayate_deldadegi
❇️ شبهاي جمعه برنامه ابراهيم زيارت حضرت عبدالعظيم بود. مي‌گفت: "شب جمعه شب رحمت خداست شب زيارتي آقا اباعبدالله است كه همه اولياء و ملائك مي‌روند كربلا، ما هم جايي مي‌ريم كه‌ اهل بيت گفته‌اند ثواب زيارت كربلا رو داره". ❇️ بعد هم دعاي كميل رو در اونجا مي‌خواند و حدود ساعت يك نيمه شب برمي‌گشت.‌ زماني هم كه برنامه بسيج راه‌اندازي شده بود از زيارت مستقيماً مي‌آمد مسجد پيش بچه‌هاي بسيج. ❇️ يك شب با هم از حرم بيرون آمديم و من چون عجله داشتم با موتور يكي از بچه‌ها سریع رفتم مسجد اما دو سه ساعت بعد به مسجد رسيد. پرسيدم: "ابرام جون دير كردي؟" گفت: "از حرم پياده راه‌افتادم تا بين راه شيخ صدوق رو زيارت كنم. آخه قديمیاي تهرون مي‌گن "امام زمان (عج)" شبهاي جمعه به زيارت مزار شيخ صدوق مي‌آيند" گفتم: "خب چرا پياده اومدي" جواب درستي نداد، گفتم: "تو عجله داشتي كه زود بياي مسجد، اما پياده اومدي حتماً يه دليلي داره" بعد از كلي سئوال كردن جواب داد : "از حرم كه اومدم بيرون يه آدم خيلي محتاج پيش من اومد ،من هم  هر چي اسكناس توي جيبم بود به اون آقا دادم. موقع سوار شدن به تاكسي ديدم پولي ندارم. براي همين پياده اومدم" ❇️ اين اواخر يعني سال شصت و يك هر هفته با هم مي‌رفتيم زيارت و نيمه‌هاي شب هم مي‌رفتيم "بهشت زهرا(سلام‌الله‌علیها)" ، سر قبر شهدا بعد هم براي ما روضه مي‌خواند. بعضي شبها مي‌رفت داخل قبر مي‌خوابيد و گريه مي‌كرد و دعاي كميل رو با سوز و حال عجيبي مي‌خواند 🌺🍃
🌺 میگفت: "حریم زن با چادر حفظ میشه. همچنین اگر خانم ها حریم رابطه نامحرم رو حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامش خانواده ها بیشتر میشود." شادی روحش صلوات🌹 🌺🍃
🌾 نه طبقِ مُد دوستت دارم نه به حکم سنت ! همه چیز بنا بر فطرت است ” خوب ها ” دوست‌ داشتنی‌ اند "مثل تـــــو"♥️:) 🌺🍃
-دلـبستہ‌ۍعـشق،دلـبستہ‌ۍدنیانیست-زندگےختم‌به‌شہادت‌نشود،زیبانیست ... 🌺🍃
‏عاشق اگر باشی شهید می‌شوی عاشق‌تر اگر؛ شاید گمنام♥️ 🌺🍃
🕊 بالی دهید به وسعت هفت آسمان مارا ما هرچه میدویم به شھیدان نمیرسیم...🌸🌱
ـــــ ـ زندگی دقیقا از جایـے شروع می‌شود ڪھ یک نفر می‌خندد و خنده‌ی او با دیگران فرق دارد🤍°. 🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه کرده ای؟ که "خداوندمتعال"، همه ات را برای خودش خواست و نصیب ما چیزی نگذاشت! حتی نـامی... نِشـانی ...🌷 🌺🍃
چشمان شهدا به راهی است که از خود به یادگار گذاشته اند... اما چشم ما به روزی است که با 🌷آنان رو برو خواهیم شد... ..رفیق؟! یه جوری زندگی کن که پیش امام حسین، و بقیه شهدا سَرت پایین نباشه..🌷 🌺🍃