eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
217 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: محبت پدر 🍃•| @hekayate_deldadegi
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 # برشی از کتاب سلام بر ابراهیم : رضا هادی 📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 محبت پدر درخانهاي کوچک و مســتاجري درحوالي "ميدان خراسان تهران" زندگي ميكرديم. اولين روزهاي ارديبهشت سال1336 بود. "پدر" چند روزي است كه خيلي خوشحال است. "خدا" در اولين روز اين ماه، پســري به او عطا کرد. او دائمًا از "خدا" تشــكر ميكرد. هر چند حاال در خانه سه پسر و يك دختر هستيم، ولي "پدر" براي اين پسر تازه متولد شده خيلي ذوق ميكند. البته حق هم دارد. پسر خيلي با نمكي است. اسم بچه را هم انتخاب كرد: »ابراهيم« "پدرمان نام پيامبــري" را بر او نهاد كه مظهر صبر و قهرمان توكل و توحيد بود. و اين اسم واقعًا برازنده او بود. بســتگان و دوســتان هر وقت او را ميديدند با تعجب ميگفتند: حســين آقا، تو ســه تا فرزند ديگه هم داري، چرا براي اين "پســر" اينقدر خوشحالي ميكني؟! "پــدر" با آرامش خاصي جواب ميداد: اين پســر حالــت عجيبي دارد! من مطمئن هســتم كه "ابراهيم من"، "بنده خوب خدا" ميشــود، "اين پسر نام من را هم زنده ميكند"! راست ميگفت. محبت "پدرمان" به "ابراهيم"، محبت عجيبي بود. هر چند بعد از او، "خدا" يك پسر و يك دختر ديگر به خانواده ما عطا كرد، اما از محبت "پدرم" به "ابراهيم" چيزي كم نشد. ٭٭٭ "ابراهيم" دوران دبســتان را به "مدرســه طالقاني" در خيابان زيبا رفت. اخالق خاصي داشت. توي همان دوران دبستان "نمازش" ترك نميشد. يكبار هم در همان ســالهاي دبســتان به دوستش گفته بود: "باباي من" آدم خيلي خوبيه. تا حاال چند بار امام زمان )عج( را توي خواب ديده. وقتي هم كه خيلي آرزوي "زيارت كربلا" داشــته، "حضرت عباس" را در خواب ديده كه به ديدنش آمده و با او حرف زده. زماني هم كه سال آخر دبســتان بود به دوستانش گفته بود: پدرم ميگه، "آقاي خميني(ره)" كه شاه، چند ساله تبعيدش كرده آدم خيلي خوبيه. حتــي "بابام" ميگه: همه بايد به دســتورات اون "آقا" عمــل كنند. چون مثل دستورات "امام زمانِ(عج)" می مونه. دوســتانش هم گفته بودند: "ابراهيم" ديگه اين حرفها رو نزن. آقاي ناظم بفهمه اخراجت ميكنه. شــايد براي دوســتان "ابراهيم" شــنيدن اين حرفها عجيب بود. ولي او به حرفهاي "پدر" خيلي اعتقاد داشت. 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃 @Ebrahimhadibot @hekayate_deldadegi
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_سی وپنجم
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_سی وپنجم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 :همسر شهید آن زمان در مقطع دبيرستان تدريس داشتم. يك روز يكي از شاگردانم آمد و گفت: »برادر من دوستي داردكه سيد و جانباز است، ولي از لحاظ مالي صفر است. اجازه ميخواهند به خواستگاري شما بيايند.« بعد آنها با مادرم اين مطلب را در میان گذاشتند. خيلي خوشحال شد و اجازه داد كه به خواستگاري بيايند. در همان ابتدا سيد گفت: »من از جبهه آمده‌ام و دستم خالی است و ...« شاید خيليها مقام داشتند. پول داشتند. اما سيد هيچ كدام را نداشت. اما در كلامش، رفتارش و حرف زدنش اخلاص موج ميزد. آدم ناخودآگاه جذب او ميشد. در دوران نامزدي بيشتر از شهدا برايم ميگفت؛ از لحظه هاي شهيد شدن يارانش. هميشه ميگفت: »من جا مانده‌ام. از خدا ميخواست شهادت را نصيبش كند.« سيد هيچ چيز را براي خودش نميخواست. به کم قانع بود. هميشه از خودش ميپرسيد: »آيا ديگران هم دارند؟« وقتي از وسايل زندگی چيزي اضافه به نظرش ميرسيد، با مشورت هم به كساني كه احتياج داشتند ميداد. درباره عقد و عروسي، چون تازه از جبهه آمده بود و حال و هوای شهدا در سرش بود به من گفت: »بهتر است رسم حزباللّه ايها را اجرا كنيم. مراسم عقد ساده اي را برگزار كنیم.« من هم قبول كردم. بسيار ساده و بي آلایش ولي خالصانه زندگي را شروع كرديم. قسمت اين شد. ما شش سال با هم زندگي كرديم؛ از ديماه 1369 تا ديماه 1375 . ٭٭٭ شخصیت عجیبی داشت. رفتار و اعمالش بی حساب وكتاب نبود. سيد غير از مراقبه، محاسبه هم داشت. از همان دوران عقد ايشان جلو مي ايستادند و من هم پشت سر ايشان به جماعت نماز ميخوانديم. سيد بيشتر نمازهايش را به جماعت ميخواند؛ مگر زماني كه مريض ميشد. بيشتر اوقات هم روزه‌دار بود. بيشتر دعاها را حفظ بود. از او پرسيدم شما كي اين همه دعا را حفظ كرديد؟ ميگفت: »جبهه بهترين محل براي خودسازي بود. در جبهه وقتي در سنگر بوديم بهترين كار ما اين بود كه دعاها را حفظ كنيم.« ميگفت: »كتاب دعا يا مفاتيح الجنان شايد هميشه در دسترس نباشد پس بهترين راه حفظ كردن آن است.« او ميخواند و من هم با او زمزمه ميكردم. هميشه به من سفارش ميكرد كه حتمًا دعاها را بخوانم و قرآن را فراموش نكنم 👈صلوات 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨@hekayate_deldadegi
🍃🌹🍃 شب هر چہ در خویش عمیق تر مے شود، اختران را نیز جلوه اے بیشتر می بخشد و این ، سرالاســرار شب زنده داران است 📎شبتون شھدایـے🌷 @hekayate_deldadegi
شهدا معبرهای ما فرق میکند با معبرهای شما نوع سیم خاردارش مین هایش تخریبچی هایتان را بفرستید اینجا گرفتار معبر نفسیم معبر گناه همان که شما در جهاد اکبرتان از آن گذشتید @hekayate_deldadegi 🍃کانال شهیدهادی و شهیدحججی🍃
🔻"رهبرانقلاب(مدظله العالی)"، امروز: حادثه تلخ اهواز، کار بزدلانه‌ای بود 👈 تروریست‌ها دستشان در جیب سعودی و امارات است. @Khamenei_ir @hekayate_deldadegi
😍 📷 تصویری از دیدار مدال‌آوران بازیهای آسیایی جاکارتا با "رهبرانقلاب(مدظله العالی)". ۹۷/۷/۲ @Khamenei_ir @hekayate_deldadegi
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_یازدهم #وصیت_نامه_قسمت_دوم @hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶وصيت نامه شهيد محسن حججى🔶 💢قسمت دوم وصیت نامه محسن حججی 🔸عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم... خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم... چشم امیدم فقط به #"کرم_خدا" و #"اهل_بیت(علیهم السّلام)" است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند... که اگر این چنین شد؛"الحمدالله رب العالمین" ... 🔻اگر روزی خبر این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز "کریمی و رحیمی خدا" ندانید... "اوست" که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند... 💢همسر عزیزم زهرا جانم اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی بدان به آرزویم که هدف اصلی ام از ازدواج با شما بود رسیدم و به خود افتخار کن که شوهرت "حضرت_زینب(سلام الله علیها)" شد... 🔺مبادا بی تابی کنی، مبادا شیون کنی، صبور باش و هر آن خودت را در محضر "حضرت زینب(سلام الله علیها)" بدان... "حضرت زینب(سلام الله علیها)" بیش از تو مصیبت دید. 💢پدر عزیزم همیشه و در همه حال الگوى زندگی و مردانگی ام تو بوده و هستی، اگر روزی خبر شهادتم را دیدی، زمانی را در مقابل خود فرض کن که "حسین بن علی(علیه السّلام)" در کنار "جگر گوشه اش علی اکبر(علیه السّلام)" حاضر شد... داغ تو بیشتر از داغ "اباعبدالله(علیه السّلام)" نیست... پس باش پدرم، می دانم سخت است اما می شود... 💢مادر عزیزم "ام البنین (علیهاالسلام)" 4جوان خود را فدای "حسین(علیه السلام) و زینب(سلام الله علیها)" کرد و خم به ابرو نیاورد. حتی زمانی که خبر شهادت پسرانش را به آن دادند باز از "حسین(علیه السّلام)" سراغ گرفت؛ پس اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی، همچون "ام البنین(سلام الله علیها)" صبورانه و با افتخار فریاد بزن که مرا فدای "حسین(علیه السّلام)" و "حضرت زینب(سلام الله علیها)" کرده ای و مبادا با بی تابی خود دل دشمن را شاد کنید... @modafe_haram_shahid_hojaji @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
4_5861550771765511519.mp3
5.94M
شور | من اون چشمی که تو روضه نمیباره نمیخوامش @montazeran313_com @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهیدان هادی و حججی 🍃
1_27740178.mp3
8.76M
مـن عوض شدم ولی تو حـسینِ بچگیمی♥️ بخـرم ببرم به حـرمــ داره دیرمیشه @deltangekarbalaa @hekayate_deldadegi