📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! اگه دل به درددلم بدین قضیه دستگیرتون میشه ...
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم ! به زمینو زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و... خلاصه فریاد میزدم که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید... منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی نمیگفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقد بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت ! من گـــل نمیخـــرم ! چرا اینقد پر رویی! شماها کی میخواین یاد بگیرین مزاحم دیگران نشین و ... دخترک ترسید و کمی عقب رفت! رنگش پریده بود ! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سوالو چند ثانیه بعد فهمیدم!
ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم، اومد جلو و با ترس گفت: آقا! من گل نمیفروشم! آدامس میفروشم! دوستم که اونورخیابونه گل میفروشه! این گل رو برای شما ازش گرفتم که اینقد ناراحت نباشین! اگه عصبانی بشین قلبتون درد میگیره و مثل بابای من میبرنتون بیمارستان، دخترتون گناه داره ... دیگه نمیشنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته ی کوچولو چی میگه؟! حالا علت سکوت ناگهانیمو فهمیده بودم! کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود، توان بیان رو ازم گرفته بود! و حالا با حرفاش داشت خورده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له میکرد!
یه صدایی در درونم ملتمسانه میگفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمیکنه! ... اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!
تا اومدم چیزی بگم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد! اون حتی بهم آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پر قدرتی که بهم زد روی قلبمه! چه قدرتمند بود!
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جلوههای_اسم_عظیم_خدا
√ زیر آسمان شب، دنیا به آرامی در گردش است؛ اما
آیا میدانید با چه سرعتی ؟
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌿 گناهی که شیطان هم از آن بیزار است
امام جعفر صادق (علیه السلام) :
🌷 اگر کسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ ولى شیطان هم او را نمى پذیرد!
📚 الکافی ج2 ص 358
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
یه فرمول جالب براتون آوردم که میدونم بدردتون میخوره...
تاحالا شده لازم بشه بدونین هر جزء قرآن تو صفحه چنده؟؟؟!
خب حالا من بهتون میگم😊
فرض کنیم میخوایم جزء ۸ رو ببینیم از کدوم صفحه شروع میکنه
از ۸ یه عدد کم میکنیم
میشه ۷ حالا ۷ رو ضرب در ۲ میکنیم میشه ۱۴
اون ۲ رو میزاریم بغل ۱۴
میشه :
۱۴۲
پس جزء ۸ از صفحه ۱۴۲ شروع میشه
به همین راحتی😊
حالا یکی دیگه رو امتحان کنیم
جزء ۲۱
۲۱-۱=۲۰
۲۰×۲=۴۰
۴۰۲
پس جزء ۲۱ از صفحه ۴۰۲ شروع میشه...
جالب اینه که آخرین عدد2 میشه...
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان کوتاه
مشهدی رحیم باغ زردآلویی کنار جاده ترانزیت دارد. روزی به پسرش جعفر که قصد رفتن به سربازی دارد پندی میدهد.
میگوید: پسرم، هر ساله در بهار وقتی درختان شکوفه میدهند و در تابستان میوهشان زرد شده و میرسد، رهگذران زیادی خودروی خود را متوقف کرده و با درختان من عکس یادگاری میگیرند ولی دریغ از مسافری که در پاییز و زمستان بخواهد این درختان را یاد کند، جز پدرت که باغبان آنهاست.
در زندگی دنیا هم دوستان آدمی چنیناند، اکثر آنها رهگذران جاده زندگی هستند و هرگاه پولی یا جمالی بر تو بود که با آن بر آنان زینتی نقش بندد و یا سودی رسد، به تو نزدیک میشوند و تبسم مینمایند و در آغوشات میکشند، آنگاه هرگز از آغوش آنها حس حرارت بر وجود خود مکن که لحظهای بیش کنار تو نخواهند ماند، اما والدین تو بسان باغبان عمر تو هستند که تو ثمره تلاش وجود آنان هستی.
آنان هرگز در روزهای سرد و گرم زندگی از کنار تو دور نخواهند شد و بالاترین باغبان خالق توست که بعد از مرگ آنان نیز همیشه تو خواهد بود. دوستان عکس یادگاریات را بشناس و بر آنان هرگز تکیه نکن..
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضرت عشق♥️
خـــوب من ...
از کدام کوتاهے پیش تو بگویم...؟
از حضور قلبے که در نمازم نیست ؟!
از نماز صبحے که در خواب خوانده میشود انگار.. ؟!
از عمری که تلف میکنم ...!
از زبانے که کنترلش یادم میرود هنگام خشم
از اشتباهی که میدانستم اشتباه است ولی ولی.. ولی....!😔😔
امشب آمده ام بگویم...
گنهکارم ولی.......
امیدم را قطع نکن...
من که جز تو کسی را ندارم !
🌙شبتون زیبا
وسرشار از عشق به خدا🌟
التماس دعااااا
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موفقیت از آن کسانـی است که
✅یک ثانیه دیرتر ناامید مـی شوند
✅ یک لحظه دیرتر دست
از تلاش برمی دارند
مواظب همین "یک"های ساده
باشید.
تو خدا رو داری رفیق
از هیچی نترس آره با خودتو هستم
خدا برات خواسته و ساخته
و فقط میگه بدستش بیار ،،،همین مال توئه👉
سلام صبح بخیر 🔥
🍁یه دنیا سلامتی و آرامش
🕊همراه لحظه هاتون باشه
#انگیزشی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او با سوءاستفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار دلاکی مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرارمعاش می کرد و برایش لذت بخش نیز بود.
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.
روزی دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد.از قضا گوهر گرانبهاىش همانجا مفقود شد ، دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند. وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایی خود را در خزینه حمام پنهان کرد.
وقتی دید مأمورین براى گرفتن اوبه خزینه آمدند به خداى تعالی رو آورد و از روى اخلاص و بصورت قلبی همانجا توبه کرد. ناگهان از بیرون حمام آوازى بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد. پس از او دست برداشتند و نصوح خسته و نالان٬ شکر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد وبه خانه خود رفت.او عنایت پرودگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت.
چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم نرفت. هر مقدار مالى که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهى که در چندفرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.
در یکى از روزها همانطورکه مشغول کار بود، چشمش به میشى افتاد که در آن کوه چرا می کرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از کیست؟ عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعاً از شبانى فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستى من از آن نگهدارى کنم تا صاحبش پیدا شود . لذا آن میش را گرفت و نگهدارى نمود خلاصه میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آن بهره مند مى شد.
روزی کاروانى راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگى مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جاى آب به آنها شیر داد به طورى که همگى سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند.وى راهى نزدیک را به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانى کردند و او در آنجا قلعه اى بنا کرده و چاه آبى حفر نمود و کم کم در آنجا منازلى ساخته و شهرکى بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگى به چشم بزرگى به او مى نگریستند.رفته رفته، آوازه خوبى و حسن تدبیر او به گوش پادشاه آن عصر رسید که پدر آن دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وى را از طرف او به دربار دعوت کنند. همین که دعوت شاه به نصوح رسید،نپذیرفت و گفت: من کارى و نیازى به دربار شاه ندارم و از رفتن نزد سلطان عذر خواست.مامورین چون این سخن را به شاه رساندند شاه بسیار تعجب کرد و اظهار داشت حال که او نزد ما نمی آید ما مى رویم او را ببینیم.پس با درباریانش به سوى نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد.
بنا به رسم آن روزگار و بخاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را به تخت سلطنت بنشانند.
نصوح چون به پادشاهى رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و بعد با همان دختر پادشاه، ازدواج کرد.
روزی دربارگاهش نشسته بود٬شخصى بر او وارد شد و گفت چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم.
نصوح گفت میش تو پیش من است و هرچه دارم از آن میش توست وی دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.
آن شخص به دستور خدا گفت: بدان اى نصوح، نه من شبانم و نه آن یک میش بوده است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت٬ اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد، و از نظر غایب شدند.
به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، "توبه نصوح" گویند.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱- از کاسبی پرسیدند : چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟! گفت : آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند، چگونه فرشته روزی اش مرا گم میکند !
۲-پسری با اخلاق اما فقیر به خواستگاری دختری میرود ، پدر دختر گفت : تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد ، به تو دختر نمیدهم !
پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود ، پدر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید : ان شاءالله خدا او را هدایت میکند ! دخترگفت : پدرجان مگر خدایی که هدایت میکند با خدایی که روزی میدهد فرق دارد !؟
۳- از حاتم طایی پرسیدند : بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت : آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود ، یکی را شب برایم ذبح کرد ! از طعم جگرش تعریف کردم ، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...
گفتند : تو چه کردی؟ گفت : پانصد گوسفند به او هدیه دادم ! گفتند : پس تو بخشنده تری؟ گفت: نه ! چون او هرچه داشت به من داد اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...
۴-عارفی را گفتند : خداوند را چگونه میبینی؟ گفت : آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد اما دستم را میگیرد
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 #ماه_رمضان
♨️ ۹ توصیه کلیدی از آیت الله کشمیری برای ماه مبارک رمضان
🎙 #آیت الله_کشمیری
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
پرسیدند:
ماه قشنگتر است یا مادرت؟
گفتم: ماه را که میبینم
یاد مادرم میافتم
اما
مادرم را که میبینم
ماه را کُلّا فراموش میکنم ...!
همه
گمانمیکنندکه
عکس پدر عزیزم را ؛
به ديوارخانهام نصبکردهام
اما نميدانند که
ديوار خانه ام را به
عکسپدرم تکيهدادهام
برای سلامتی همه پدرومادرهای عزیز
و شادی روحِپدرومادرهای عزیزازدنیارفته
اللهم صل علی محمد و آل محمد
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 📽
#استاد_شجاعی 🎤
✘ تفاوت روزهی محترمانه با روزهی عاشقانه !
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 چرا میگن آب گرم در وضو کراهت داره و وضو با آب سرد بهتر از آب گرم است
زیرا میکروب هایی که بر اعضاء وضو قرار دارند و ممکن است نفوذ جلدی پیدا کرده و وارد بدن شوند، فرمانهای آب سرد آنها را نابود میسازد و هر چه آب سردتر باشد اکسیژن آن بیشتر و فعالیت میکروب کشی آن زیادتر است.
وقتی مقداری آب سرد بر اعضای وضو میریزیم، آن عضو سرد شده و جریان خون برای گرم کردن آن قسمت با سرعت و شدت بیشتری به سوی آن قسمت حرکت میکند و باعث طراوت و شادابی پوست و بدن میشود
همانطوری که امروز با ماساژ قلب احیاء انجام میشود و بیمار به زندگی برمیگردد
شستن و دست کشیدن روی اعضای وضو هم باعث تسریع جریان خون در بدن میشود.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
کسى که وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک کند، یک حسنه براى او نوشته میشود،
اما کسى که وضو بگیرد و صبر کند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته میشود
زیرا اگر وضو با آب سرد صورت پذیرد و پس از آن از خشک کردن آن اجتناب شود، بدن در برابر سرمائی که در اثر خشک نکردن آب وضو حس میکند، خود به خود درجه حرارتش بالا میرود تا آب وضو را خشک کند، که همین تحریکات حرارتی باعث باز شدن منافذ زیر پوست میشود و اکسیژن بیشتری به بافتهای پوست و مقداری هم عضلات زیر پوست میرسد و باعث نیرو و نشاط میگردد.
📚بحارالأنوار، جلد۸۰، صفحه۳۱۴، روایت۲، باب۵
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
دعای افطار که بنده را تا عرش بالا میبرد
🌷امام صادق (ع) فرمودند:
رسول خدا (ص) به امیر مؤمنان(ع) فرمودند: ای اباالحسن! این، ماه رمضان است که فرا رسیده؛ پس دعایت را پیش از افطارت قرار ده. همانا جبرائیل (ع) نزد من آمد و گفت:
«ای محمد! هر کس در ماه رمضان قبل از افطار، این گونه دعا کند، خدای متعال دعای او را مستجاب و روزه و نمازش را قبول می کند، و برای او ده دعای دیگر نیز مستجاب می کند، و گناه او را می آمرزد، و نگرانی هایش را بر طرف می کند، و غمش را می زداید، و نیازهایش را برآورده می سازد، و او را به خواسته هایش می رساند، و عملش را با اعمال پیامبران و صدّیقان، بالا می برد.و روز قیامت در حالی می آید که رویش از ماه شب چهارده، نورانی تر است». گفتم: «ای جبرائیل! آن دعا کدام است؟» گفت: بگو: 👇
اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ [الْفُرْقَانِ ] الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْأَنْبِیَاءِ [وَ] الْمُرْسَلِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ [بِاسْمِکَ ] الْکَرِیمِ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَ مُلْکِکَ الْقَدِیمِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّا بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّاً حِینَ لا حَیَّ یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَى وَ مُمِیتَ الْأَحْیَاءِ یَا حَیُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ.
اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ [کِتَابُهُ ] وَ أَحَاطَ بِهِ کِتَابُهُ [عِلْمُهُ ] اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ ] وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِیَّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِکَ،
حَتَّى لا یَظْفَرَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَیْرَکَ وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ وَ مُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ .
📙ابن مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۶۶۶-۶۶۳
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✳️ نکات مهم و کلیدی زندگی موفق در #جزء_اول قرآن کریم (1)
1_ایمان بیاورید و عمل صالح انجام دهید که پاداشش بهشت است. (بقره: 25)
2_نیکی کنید که خداوند همه چیز را می بیند. (بقره: 25)
3_نعمت هایی که به شما داده ام به یاد بیاورید. شت است. (بقره: 40)
4_نماز را بر پا کنید و زکات دهید. (بقره: 43)
5_آنچه به مردم می گویید خود نیز عمل کنید. (بقره: 44)
6_در مشکلات از دو اهرم نماز و شکیبایی یاری بگیرید.(بقره: 45)
7_آگاه باشید که خداوند از همه امور پنهان و آشکار شما باخبر است. (بقره: 77)
8_در احکام دین سلیقه ای و انتخابی عمل نکنید. (بقره: 85)
9_آخرت جاودان را به دنیا نفروشید. (بقره: 86)
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 کدامیک عابدترند؟
یکی از اصحاب امام صادق (عليه السلام) که طبق معمول همیشه در محضر درس آن حضرت شرکت می کرد و در مجالس رفقا حاضر می شد و با آنها رفت و آمد می کرد مدتی بود که دیده نمی شد یک روز امام صادق (عليه السلام) از اصحاب و دوستانش پرسید: راستی فلانی کجاست که مدتی است دیده نمی شود؟
یا ابن رسول الله اخیرا خیلی تنگدست و فقیر شده. پس چه می کند؟ هیچ در خانه نشسته و یکسره به عبادت پرداخته است و همیشه نماز می خواند.
پس زندگیش از کجا اداره می شود؟ یکی از دوستانش عهده دار مخارج زندگی او شده.
به خدا قسم این دوستش به درجاتی از او عابدتر است.
یعنی اینکه نماز پایه و اساس زندگی تلاش و کار است و با تنبلی و خانه نشینی سازگار نیست و از طرفی کار هم نباید طوری شود که انسان به نماز اهمیت کمی بدهد یا آن را فدای شکم و کار نماید
منبع: داستان ها وحکایت های نماز
گردآورنده: رحیم کارگر محمدیاری
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 درسی از مکتب امام صادق (ع)
مردی در مسجد خوابیده بود و خود همیانی داشت. از خواب بیدار شد و همیان خود را ندید و جز امام صادق (ع) کسی در مسجد نبود.
به ناچار نزد وی آمد و عرض کرد: همیان من دزدیده شده و من غیر از تو را نمی بینم. امام صادق (ع) فرمود: در همیان تو چقدر پول بود؟ گفت: هزار دینار. حضرت به خانه خود رفت و هزار دینار آورد و به وی داد.
هنگامی که آن مرد به رفقای خود ملحق شد به او گفتند: همیان تو نزد ماست و ما با تو شوخی کردیم. صاحب همیان با شتاب به مسجد برگشت تا آن پول را به صاحبش برگرداند.
وقت برگشتن پرسید: آن شخص چه کسی بود؟ گفتند: او فرزند رسول خدا (ص) است. بالاخره جویا شد و حضرت را پیدا کرد و هزار دینار را برگرداند. امام قبول نکرد و فرمود: هنگامی که ما از مُلک خود چیزی را رد کردیم دیگر بر نمی گردانیم.
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فرجهم
به نقل از: الدین فی قصص، ج 1، ص 16
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸آرامشِ آسمانِ شب
✨سهم قلبتان
🌸و یادِ خدا روشنىِ بى خاموشِ
✨تمامِ لحظه هايتان باشد.
🌸خدایا به حق این شبها
✨تمام مریضها را شفا
🌸تمـام قلب ها را جلا
✨تمام مشکلات را حل
🌸تمام دعاها را مستجاب بفرما
شبتون سرشار از آرامش 🌸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔰حالِ خوب می خواهی یاد بگیر
رویِ پایِ خودت بایستی ،به خودت
تکیه کنی وهمه کاره ی دنیای خودت
باشی🌟
🔰دلت که گرفت ، دنبالِ گوشی برایِ
شنیدن ودستی برایِ نوازش نگردی و
خودت درمان دردها وبی کسیِ خودت
باشی🌟
🔰از هیچ کس توقعی نداشته باش👌🏻
توقع داشتن از آدم ها ، جز اینکه باعث
رنجش ، و مانعِ ابتکار و خودباوری ات
باشد نتیجه ی دیگری ندارد❌
🔰سعی کن فقط روی خودت ، و
توانمندی های خودت حساب کنی...🌟
#انگیزشی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
هدایت شده از گسترده تبلیغاتی سبحان📢
💯سه ختم معجزه گر از آیت الکرسی 👌
با ختم این سه آیه معجزه گر میتونی در عرض سه روز به خواسته هات برسی 😍
رسیدن به حاجات بزرگ مشکلات سنگین
رسیدن به روزی فراوان و برکت وارد زندگی شدن
گشایش محبت عمق در زندگی
معجزات آیت الکرسی این سوره چه کارهایی که نمیکند 😳👇🏻
😍http://eitaa.com/joinchat/1867382803C75dfd5079d
هدایت شده از تبلیغات | ازصبوری شمامتشکریم🙏🌹
#توسل_به_حضرت_ام_البنین
برای حاجات صعب العلاجی که امیدی به براورده شدن ان نیست به طریق زیربه حضرت ام البنین توسل کنید .
http://eitaa.com/joinchat/1867382803C75dfd5079d
🌺دریافت انواع دعا 👆👆
#ویژه_امشب
⚜ نکته آموزنده.....
🍃شیخ رجبعلی خیاط می فرمود:
در بازار بودم...
اندیشه مكروهی در ذهنم گذشت.
بلافاصله استغفار كردم و به راهم ادامه دادم.
قدری جلوتر شترهایی قطار وار از كنارم میگذشتند.
ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمیكشیدم، خطرناك بود.
به مسجد رفتم و فكر میكردم همه چیز حساب دارد.
این لگد شتر چه بود...!؟
در عالم معنا گفتند:
شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فكری بود كه كردی!
گفتم: اما من كه خطایی انجام ندادم...
گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد...!
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
💫مأمون رقی می گوید: خدمت حضرت صادق علیه السّلام بودم که سهل بن حسن خراسانی وارد شده سلام کرد و نشست. عرض کرد یا ابن رسول الله شما رؤف و مهربان و امام هستید چرا از حق خود دفاع نمی کنید با اینکه بیش از صد هزار شیعه شمشیر زن دارید.
فرمود: بنشین خراسانی خدا حق تو را رعایت کند. سپس بکنیزی بنام حنیفه فرمود: تنور را بیفروزد. تنور افروخته شد چنانکه یک پارچه آتش گردید و قسمت بالای آن سفید شد. بعد رو بمرد خراسانی نموده فرمود برو داخل تنور بنشین. خراسانی شروع بالتماس نموده گفت: یا ابن رسول الله مرا بآتش عذاب مکن، از جرم من درگذر خدا از تو بگذرد، فرمود تو را بخشیدم.
در همین موقع هارون مکی وارد شد یک کفش خود را به انگشت گرفته بود عرض کرد: السلام علیک یا ابن رسول الله.
امام فرمود: نعلین را از دستت بیانداز و برو داخل تنور بنشین. نعلین را انداخت و داخل تنور نشست. امام شروع کرد با خراسانی از جریانهای خراسان صحبت کردن مثل اینکه در خراسان بوده بعد فرمود: خراسانی برو ببین در تنور چه خبر است به جانب تنور رفتم دیدم چهار زانو در تنور نشسته از تنور خارج شد و به ما سلام کرد،
امام علیه السّلام فرمود: از اینها در خراسان چند نفر پیدا میشود؟
عرض کرد: به خدا قسم یک نفر هم نیست نه بخدا یک نفر پیدا نمی شود.
امام علیه السلام فرمود: ما در زمانی که پنج نفر یاور نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد ما زمان مناسب را بهتر می دانیم.
📚مناقب،ج ۳،ص۳۶۲
📚بحارالانوار،ج۴۷،ص۱۳۱،ح۱۷۲
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂 بزرگترین کانال جوک و خنده 😂
♥️ ترفند#معما و مسابقه#جایزه ♥️
💙کلیپ خندهدار /سکانس# دوبله💙
بکوب روی لینک تا منفجرشی 💥💥👇🏿
┏━😎━━••━━━━━━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/1082589824Cb62fd92185
┗━━━••━━😎━━━━━━┛
🔥کلیپ#مسابقه_سرگرمی+جایزه🔥
🔥کلیپهای ویژه ماه مبارک رمضان چهارشنبه_سوری #عید_نوروز 🔥
┏━😎━━••━━━━━━━━┓ https://eitaa.com/joinchat/1082589824Cb62fd92185
┗━━━••━━😎━━━━━━┛