eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.6هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
24 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 فضیل عیاض که از عرفای معروف زمان خویش بود حکایت می کند که روزی درویشی به حقیقت توانگر و به ظاهر تنگ دست ، ریسمانی از کار عیال خویش برداشته و آن را به یک درهم بفروخت و خواست که با آن خوراکی تهیه کند ناگاه دو نفر را دید که به سختی با هم نزاع می کنند پس منازعه آنها را پرسید ، گفتند: به جهت یک درهم این شورش را بر پا کرده اند . با خود گفت : که این یک درهم را به ایشان بدهم تا این شورش و دشمنی برطرف گرددو همین کار را کرد .پس با دستی تهی به خانه بازگشت و صورت حال را با همسرش در میان گذاشت .زنش نه تنها بر وی اعتراض نکرد بلکه از اینکه نزاع و جدال را پایان داده است شادمان شد .آنگاه زن برای یافتن چیزی به جست و جو پرداخت و پارچه مستعملی را پیدا کرد و آن را به شوهرش داد که بفروشد که با آن برای رفع گرسنگی ، خوراکی تهیه کندـ هر قدر در بازار به گردش پرداخت ، خریداری نیافت . سرانجام مردی را یافت که یک ماهی به دست گرفته ، و خریداری می جوید .او گفت :متاع من و تو خریداری ندارد . اگر موافقت کنی آن را مبادله کنیم .آن مرد راضی شد پس مرد ماهی را به منزل آورد و به همسرش داد تا طبخ کند .زن چون شکم ماهی را شکافت مروارید درشتی را در آن یافت هر دو شادمان شدند آن شخص مروارید را نزد یکی از دوستان گوهر فروش برد و آن را با قیمت گزافی فروخت و خدای متعال در مقابل آن یک درهم که به خاطر او از دست داده بود وی را ثروتمند و توانگر ساخت . هر عمل از خیر و شر کز آدمی سرزند آن عمل مزدش به زودی پشت در می زند این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
نماز دستگاه ايمني را تقويت مي كند. 🔎يك تحقيق جديد نشان داده است كه ميانگين بهبودي بيماري،برايبيماراني كه بر نماز مداومت دارند سريع تراست؛ زيرا نماز قلب هايشان را پر از ايمان، خوش بيني، آرامش روحي و رواني و آسودگي خاطرمي نمايد كه اينها منجر به تقويت دستگاه ايمني شده و مقاومت بدن را زياد مي كند. دانشمندان معتقدند كه نماز  و حركات آن، يك درمان طبيعي براي حالات پيري است كه برخي به آن دچار مي شوند. يعني كساني كه با ساييدگي غضروفها و خشك شدن مفاصل درگيرند و درمان اصلي شان، متكي بر ورزش است. 🌿خداوند متعالمي فرمايد: (وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ) [المعارج: 34]. (و آنان كه همواره بر نمازشان پايدارند.) ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
📚 حکم دزدی دزدي را آوردند پيش خليفه تا حكمش را صادر كند.معتصم،دانشمندان را جمع كرد. قاضي القضات گفت:"چون آيه تيمم حد دست را از مچ تعين كرده ،پس بايد دستش را از مچ قطع كرد." ديگري گفت :"خداوند براي وضو دست را از آرنج مي داند پس بايد از آرنج قطع شود." معتصم هم گفت چون بعضي دست را از انگشتان تا شانه ميدانند، بهتر است دست را تا شانه قطع كنيم.نظر تو چيست ابو جعفر؟ديگران حكم صادر كردند و تو هم شنيدي." همه اشتباه كردند . بايد فقط انگشتانش قطع شود.چون كف دست از هفت جا ، جايگاه سجده است و جايگاه هاي سجده مال خداست. ما نمي توانيم به جايگاه هاي سجده آسيبي برسانيم. همه شان ساكت شدند. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
📚 یکی از بزرگان می گوید: بر مریضی که در حالت مرگ بود وارد شدم ، شهادتین را به او تلقین کردم ولی زبانش بدان نطق نمی کرد. وقتی به هوش آمد از او پرسیدم چرا شهادتین را نمی گفتی؟ گفت: ترازویی را بر دهانم گذاشته بودند، مرا از نطق به شهادتین منع می کرد. به او گفتم آیا کم فروشی می کردی؟ جواب داد: به خدا قسم نه، ولی وقتی چیزی را وزن می کردم عجله داشتم و نمی گذاشتم دو کفه ترازو با هم جفت شوند. این حال کسی است که ترازویش دقیق نیست ، پس حال آن کس که کم فروشی می کند چه گونه خواهد بود؟ حال آنکه در ترازو دزدی می کند چگونه می باشد ؟! به راستی این کار دزدی و خیانت و حرام خواری است، خداوند کسی را که چنین کند به آتش جهنم وعده داده است، جهنمی که کوه های سخت و محکم دنیا را به راحتی ذوب می کند. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃هیچ چیز نمی تواند انسان را از پیشرفت باز دارد، 👈کافیست اراده کنید، می‌بینید که می‌توانید ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
. 🚩⭕️ آهوی بیابان روزی علیه السلام در میان اصحابش نشسته بود که ماده‌ای از صحرا به سوی او آمد و در برابر او ایستاد ، دُمش را به زمین زد و از دهان خود صداهایی خارج کرد.  بعضی از افراد پرسیدند : یاابن رسول الله ! این آهو چه می گوید؟ فرمودند : می گوید دیروز یکی از افراد قریش بچه‌ ام را صید کرده و از دیروز تا به حال به او شیر نداده ام . یکی از اصحاب نسبت به کلام حضرت شک کرد .  حضرت کسی را نزد آن مرد قریشی فرستاد تا او را بیاورد . فرمود : چرا این آهو از تو می کند ؟ گفت : چه می گوید ؟ فرمودند : اظهار می کند که تو دیروز در فلان زمان بچه اش را گرفته ای و از آن وقت تا به حال شیرش نداده و از من خواهش کرده تا از تو بخواهم بچه اش را بیاوری تا شیرش دهد و دوباره او را با خود ببری . مرد قریشی گفت : به آن کسی که - حضرت - محمد صلی‌الله علیه و آله را مبعوث کرد ، راست گفته است . حضرت فرمود : پس بچه اش را بیاور . بچه را آورد و نزد مادرش فرستاد . وقتی چشمش به او افتاد صدایی کرد ، دمش را حرکت داد و او را شیر داد . امام به مرد فرمود : به حق من بر تو ! او را به من ببخش . مرد قبول کرد و حضرت نیز او را به مادرش برگرداند و به زبان او با او سخن گفت . آهو صدایی کرد و با بچه اش رفت . اطرافیان گفتند : این آهو چه گفت ؟ امام فرمود : در حق شما کرد و از خدا برای شما طلب خیر کرد . « ... فقالوا : يا ابن رسول الله ما قالت؟ قال : دعت الله و جزتكم خيرا . » 📕مدینة المعاجز ، ج ۴ ، ص ۲۶۱ 📕اثبات الهداة ، ج ۵ ، ص ۲۴۴ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
❌لطفا یک دقیقه وقت بگذارید و با دقت بخوانید . . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
✨هیچ دعائی بالاتراز این نیست 🌸که خدا ما را از خودش دور نکند. ✨ خداوندا ... 🌸دریاب بنده ای را که ✨در میان شادی و خنده اش 🌸 گفت خدایا شکرت .. ✨و در اوج غم ها گفت 🌸خدا بزرگ است. ✨خدایا... 🌸 آرامش بده ✨به دلهایی که چشم امیدشون 🌸فقط خودتی و بس...آمین شبتون سرشار از آرامش الهی🌙✨ 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
☘میزنم سبزہ گرہ تاگرہ اے واگردد ☘سالمان سال ظهور گل زهراگردد ☘میزنم سبزہ گرہ نیتم اینست خدا ☘یوسف گمشدہ ے ارض وسما برگردد ☘میزنم سبزہ گرہ سبز شود دست دعا ☘وانڪہ رفتست زدستم بہ دعا برگردد ☘غیبت یارسفرڪردہ بلایے ست عظیم ☘عاشقان سبزہ ببندید بلابرگردد سیزده بدر در خانه مبارک🍀 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
✨﷽✨ 💠 نصيحت امام سجاد (عليه السلام) به دلقكى بيكار 📝 امام صادق (عليه السلام) روايت مى كند: دلقكى بيكار در مدينه بود كه اهل مدينه از دلقك بازى و سخنانش به خنده مى آمدند. روزى به مردم گفت: اين مرد مرا خسته و درمانده كرد ( منظورش حضرت على بن الحسين (عليه السلام) بود ). آن گاه به مردم خطاب كرد كه هيچ كارى از كارهاى من او را به خنده نياورده و به ناچار بايد ترفندى به كار گيرم تا او را بخندانم ! 📝 امام ششم (عليه السلام) مى فرمايد: روزى على بن الحسين (عليهما السلام) در حالى كه دو نفر از غلامانش او را همراهى مى كردند از منطقه اى عبور مى كردند، آن دلقك به سوى حضرت آمد و رداى مباركش را از پشت سرش ربود، دو خدمتكار حضرت او را دنبال كردند و ردا را از دستش گرفته به جانب حضرت آوردند و به دوش مباركش انداختند. 📝 حضرت در حالى كه خود را از چشم انداز آن دلقك پنهان مى داشتند و ديده از زمين برنمى گرفتند به دو خدمتكارش فرمودند: اين چه اتفاقى بود كه رخ داد ؟ گفتند: مردى دلقك است كه مردم مدينه را مى خنداند و از اين راه نان مى خورد ! امام فرمود: به او بگوييد واى بر تو ! براى خدا روزى است كه در آن روز ، بيكاران و بيعاران زيان مى كنند. 📚برگرفته از کتاب داستان های عبرت آموز اثر استاد حسین انصاریان ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
✅این هم بگذرد... ✍ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎی ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ می گریست. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ : ﺍﯾﻦ ﻫﻢ می گذرد ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺪﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ می فروختم، ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ. ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ : ﺍﯾﻦ ﻫﻢ می گذرد. گر به دولت برسی، مست نگردی مردی، گر به ذلت برسی، پست نگردی مردی، اهل عالم همه بازیچه دست هوسند، گر تو بازیچه این دست نگردی مردی. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran
. 📚زن بدکاره و عنایت رسول خدا صلی الله علیه و آله! مولای من ! چگونه در آتش آرام گیرم در حالی که همه امید من عفو و گذشت توست ، عفو و گذشتی که به طور مکرّر در قرآن مجید به گناهکاران پشیمان وعده داده ای ؟ پروردگارا ! چه بسیار تهی دستان و بیچارگانی که به مردمان دل بستند و به عطا و عفو و گذشت آنان امیدوار شدند و دست خالی و محروم نماندند ، چه رسد به کسی که دل به تو بندد و به گذشت و عفو و عطای تو امیدوار شود. عطار در کتاب « الهی نامه » روایت می کند : زنی آوازه خوان و اهل فسق و فجور در مکه اقامت داشت که در مجالس لهو و لعب شرکت می کرد و با آواز و رقص و پایکوبی مجالس لهو و لعب را گرم نگاه می داشت . پس از سالیانی از هجرت پیامبر ، بازارش به خاطر این که از جمال افتاده بود و از آوازه خوانی و مطربی وامانده بود کساد شد و به فقر و فاقه و تهی دستی افتاد ، از شدت پریشانی و اضطرار به مدینه آمد و به محضر پیامبر رحمت مشرف شد . حضرت فرمود : برای چه هدفی به مدینه آمده ای ، به هدف تجارت آخرتی یا تجارت دنیایی ؟ عرضه داشت : نه برای آن آمده ام نه برای این ، بلکه چون وصف جود و سخاوت و عطا و کرمت را شنیده بودم با امید به تو به این شهر آمدم ؟ پیامبر از بیان او شاد شد و ردای مبارکش را به او بخشید و به اصحاب فرمود : هر یک به اندازه تمکن و توانایی چیزی به او ببخشند . آری ، زنی بدکار به امید عطا و کرم و جود بنده ات پیامبر ، که مظهری از مظاهر کرم بی پایان توست ، به مدینه می آید و با عطایی سرشار و فراوان برمی گردد ، مگر ممکن است من امید به عفو و گذشت و لطف و احسان تو داشته باشم و از درگاهت مأیوس و دست خالی برگردم ؟! 📔کتاب عبرت آموز: مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_quran ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لطفا از کانال دوم ما حمایت کنید🙏💚👇 💚 @Mojezeh_Elaahi