#قصه_سوم
💎#حارث
✍پس از واقعه ی عالم ذر خداوند آسمان ها و زمین مادی را خلق کرد و آن را برای سکونت زمینیان آماده ساخت.
🔸اولین ساکنان زمین جنیان بودند. آنان توانایی پرواز کردن داشتند و در آسمان ها رفت و آمد میکردند و به تسبیح حضرت حق مشغول بودند.
🔸دومین گروه نسناسها نام داشتند، آنها مانند ما جسم و روح داشتند، دارای قدرت تفکر و اختیار بودند و زندگی اجتماعی داشتند. همچنین برعکس جنیان فاقد قدرت پرواز بودند.
🔸پس از مدتی گروهی از جنیان و نسناس ها بر خداوند شوریدند و یک جنگ جهانی تمام عیار در گرفت و رودخانه های خون بر زمین جاری شد.
🔸نسناسها منقرض شدند و خداوند اجنه ی مومن را که یکی از آنها #حارث نام داشت به آسمان برد.
🔸زمانی که اجنه کافر جنایت را به نهایت خود رساندند، خداوند #حارث را به همراه لشگری از ملائکه به زمین فرستاد.
🔸آنها اجنه کافر را از زمین راندند و پشت حجابی قرار دادند تا دیگر دیده نشوند.
🔸دوره سکونت جنیان و نسناسها بر زمین 70هزارسال بوده است.
📚(تفسیرقمی، ج1، ص36؛ تفسیر عیاشی، ج1، ص27؛ مجلسی، بحار الأنوار،ج11، ص121؛حیات القلوب، 67؛ مروج الذهب، ج1، ص21)
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#قصه_چهارم
💎#آدم
✍همانطور که گفتیم اولین مخلوقات، ارواح مطهر حضرت رسول و ائمه ی اطهار بودند.(1)
🎯خلقت حضرت آدم(ع) از آن جهت بود که آن بزرگواران در عالم به ظهور کامل برسند و به واسطه ی آنان تمام مخلوقات و عالم هستی به کمال دست یابند. پس دلیل اصلی سجده ملائک بر حضرت آدم نیز وجود انوار مطهر ائمه در صلب او بود.(2)
🔸القصه، خداوند جبرائیل، میکائیل و اسرافیل را به نوبت به زمین فرستاد که مشتی خاک به عرش بیاورند، تا از آن خاک کالبد آدم خلق شود. اما خاک هر بار به آنها التماس کرد و راضی نشد که به عرش برود. آن سه بزرگوار نیز بر او ترحم کرده و دست خالی بازگشتند.
🔸پس خداوند عزرائیل را فرستاد. زمین التماس کرد و گفت: پناه میبرم به خدا که قطعه ای از مرا به عرش ببری. عزرائیل فرمود: من نیز به خداوند پناه میبرم که دست خالی برگردم، و مشتی خاک از زمین برگرفت و به عرش برد.(3)
🔸خداوند کالبد خاکی حضرت آدم را آفرید و آن را در بهشت قرار داد، چهل سال این کالبد بدون آنکه دارای روح باشد در بهشت بود.
⁉️ملائک با شگفتی به آن مینگریستند و از خود می پرسیدند: یعنی خداوند برای چه کاری این موجود را آفریده است؟! این سوالی بود که پاسخش بیش از هر فرد دیگری #حارث را می ترساند. هر لحظه از خود می پرسید: اگر خداوند این مخلوق خاکی را بر من برتری دهد، چه کنم؟!(4)
🔹تمام ساکنان عرش الهی می دانستند که باید منتظر واقعه ای عظیم باشند.
📚1.کلینی، الكافي، ج1، ص444؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 54، ص 43؛ ج15، ص28
2.مجلسی، بحار الأنوار، ج11، ص 138؛ مجلسی، حیات القلوب، ص 82 به بعد
3.صدوق، علل الشرایع، ص 14؛ راوندی، قصص الانبیاء، ج 1، ص 187؛مجلسی، بحار الأنوار، ج 11، ص 103؛ مسعودی، مروج الذهب، ج1، ص 21
4مجلسی، بحار الأنوار، ج 11، ص106
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#قصه_ششم
💎 #ابلیس
3⃣ #قسمت_سوم
🔸 #حارث که در آتش کینه میسوخت اینچنین ادامه داد:میخواهم بر آدميان مسلط گردم، میخواهم که مانند خون در رگهايشان جاری شوم و وسوسه کنم، دارای فرزند شوم،در ازای ھر انسان دو فرزند میخواهم،میخواهم که از چشم آدميان پنهان باشم،میخواهم بتوانم بر بنی آدم در صورتهای مختلف ظهور یابم.
🔹خداوند فرمود علاوه بر آن سينه آنان را نيز جايگاه تو قرار میدھم.۱
🔸اینگونه بود که حارث راضی شد و گفت:خواهی دید که همه را گمراه میکنم ﻣﮕﺮ آنان ﻛﻪ ﺧﺎﻟﺺ ﺷﺪﮔﺎﻥِ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻮﻉ ﺁﻟﻮﺩﮔﻲ ﻇﺎﻫﺮﻱ ﻭ ﺑﺎﻃﻨﻲ ﺍﻧﺪ.
🔹خداوند پاسخ داد:ﻗﻄﻌﺎً ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﻢ ﺗﺴﻠّﻄﻲ ﻧﻴﺴﺖ،ﻣﮕﺮ ﺑﺮ ﮔﻤﺮﺍﻫﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺩﻭﺯﺥ ، ﻭﻋﺪﻩ گاﻩ ﻫﻤﮕﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ.۲
🔹سپس خداوند به او فرمود:از این جایگاه بیرون شو، چراکه اینجا منزل فروتنان و بندگان است.۳
🖋آری، اینگونه بود که حارث، #ابلیس نامیده شد و رانده شد از بارگاه رحمت الهی. او عرش خدا را ترک کرد در حالی که میدانست آدم(ع)، مقدمه ی خلافت خلفای حقیقی خدا در عالم است.اینک باید هرچه در چنته دارد رو کند، تا زمین به وارثان حقیقی خود نرسد.
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#قصه_ششم
💎 #ابلیس
1⃣ #قسمت_اول
✍پس از دستور خدا همه ی عرشیان در برابر آدم به خاک افتادند الا یک نفر.1
🔸#حارث، سردار فاتح جنگ با جنیان کافر، امام و مقتدای جنیان مومن، مرد نمازهای چهار هزار ساله، عالم و عابد و زاهد ترین فرد در میان عرشیان. هم او که هیچ کس را جز خود لایق ولایت و جانشینی خدا بر زمین نمیدانست. کسی که خود را یگانه وارث زمین میپنداشت. حالا با دلی مالامال از نفرت و حسد، با حیرت به صحنه ی سجده ی عرشیان بر آدم(ع) خیره شده بود و همه ی آرزوهای خود را بر باد میدید.
🔹خداوند او را مخاطب قرار داد و فرمود: چرا سجده ننمودی پس از آنکه به تو دستور سجده دادم؟!
🔸حارث گفت: الهی! مرا از آتش خلق نمودی و او را از خاک و ﻣﻦ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺸﺮﻱ ﻛﻪ اﺯ ﮔﻠﻲ ﺧﺸﻚ ﻭ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﻟﺠﻨﻲ ﻣﺘﻌﻔّﻦ ﻭ ﺗﻴﺮﻩ ﺭﻧﮓ ﺁﻓﺮﻳﺪﻱ ، ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻢ!2
اما اگر مرا از سجده بر اين موجود خاکی معاف کنی، تو را چنان عبادتی کنم که تا به حال ھيچ کس آنگونه تو را عبادت نکرده باشد.
🖋این آخرین تلاش مذبوحانه حارث بود تا شاید بتواند جایگاه برترین مخلوق را بدست آورد.
ادامه دارد...
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi