eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
20 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎ | 🌱❥ ⟮•اِعطَنی‌الفَضل محتاج‌معجزه‌ی‌توام . .:⟯✨ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈هرگز تسلیم نشوید وقتی مشکلی رخ می دهد وقتی جاده سربالایی است وقتی پول کم و بدهی زیاد است وقتی دلت می خواهد لبخند بزنی اما مجبوری که آه بکشی نفس بکش اما تسلیم نشو! زندگی سرشار از فراز و نشیب است ما می دانیم ولمسش می کنیم بارها شکست می خوریم و وقتی که باید تلاش کنیم دست از کار و تلاش برمی داریم اگر پیشرفت کند است هرگز تسلیم نشوید موفقیت شاید در یک قدمی شما باشد در مقابل شدیدترین ضربات به نبرد ادامه بدهید در بدترین شرایط است که نباید تسلیم شوید😠💪 🦋 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ سـ❤️ـلام دوستان عزیزم ✨ امروزتون پر از شادی و سلامتی و ثروت ✨ 💟 خالق با شکوه من🙏 صبح آمده است و آوازی آشنا در گوشم مینوازد‌، زندگی آغاز شد و برخیز ...! امروز میخواهم، با یک لبخند به کل هستی، سلامی بفرستم، به نشانه عشق و زندگی ...! ‼️من عاشق زندگی ام‼️ 🔰 دستم را در دستان گرمت میگذارم و یقین دارم که سرنوشت را در دست میگیرم و تک تک معجزه های تو از هر طریقی به من میرسد! ای که دست عطایت، از هر دستی گشاده تر است، تو را شکر میکنم و تنها به تو نیازمندم ...! ↩عبارت تاکیدی↪ "هر روز از هر جهت، وضع من بهتر و بهتر میشود" ✨ خداوندا سپاسگزارم🙏 💚 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
در زمان حضرت موسی(ع) دو نفر به زندان افتادند. پس از مدتی آنها را رها ساختند، یکی چاق و سرحال بود و دیگری لاغر و ضعیف گشته بود. 🌷حضرت موسی از آن مرد چاق پرسید: چه سبب شد که تو را فربه ساخت؟ گفت: گمانم به خدا نیک بود و حسن ظن به خدا داشتم. از دیگری پرسید: چه چیز سبب شد که تو را بدحال و لاغر ساخت؟ گفت: ترس از خدا، مرا به این حالت افکنده است. حضرت موسی(ع) دست به سوی خدا برداشت و عرض کرد: بارالها! گفتار این دو نفر شنیدم، مرا آگاه ساز که کدام یک برترند؟ و خداوند فرمود: آن که گمان نیک و حسن ظن به من دارد، برتر ✍ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻خواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد... 🌻خواستند آثارش را از بین ببرند، ارزشش بالاتر رفت... 🌻خواستند او رابفروشند که برده شود،پادشاه شد... 🌻خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد... 🌻از نقشه های بشر نباید دلهره داشت.. 🌻چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است... 🌻یوسف میدانست، تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا ؛حتی به سوی درهای بسته هم دوید... 🌻و تمام درهای بسته برایش باز شد... 🌻اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد، به دنبال درهاي بسته برو .. 🌻چون خدای "تو"و "یوسف" یکی ست! ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨🌸✨ ✅ مرده‌ای که بوی گلاب می‌داد : یکی از کارکنان غسال خانه بهشت زهرای تهران تعریف می کرد: یک بار پیرمردی را آوردند که اصلا به مرده شبیه نبود، چهره روشن و بسیار تمیز و معطری داشت. وقتی پتو را کنار زدم بوی گلاب می داد. آنقدر تمیز و معطر بود که من از مسئول غسالخانه تقاضا کردم خودم شخصا این پیرمرد را بشورم و غسل بدهم، همه بوی گلاب را موقع شستشو و وقتی که آب روی تن این پیرمرد می ریختم حس می کردند. وقتی که کار غسل و کفن تمام شد بی اختیار در نماز و تشییع این پیرمرد شرکت کردم، بیرون برای تشییع و خاکسپاری اش صحرای محشری به پا بود. از بین ناله های فرزندانش شنیدم که گویا این پیرمرد هر روزش را با قرائت زیارت عاشورا شروع می کرد. از بستگانش دقیق تر پرسیدم، گویی این پیرمرد به این موضوع شهره بود، آدمی که هر روزش با زیارت عاشورا شروع می شد🌷... اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
چهل سال گناه در دوران حضرت موسی (ع ) در بنی اسرائیل قحطی شدیدی پیش آمد . مؤمنین هفتاد مرتبه به استسقاء و طلب باران رفتند ، دعایشان مستجاب نشد ، یک شب موسی بن عمران به کوه طور رفت و مناجات و گریه زیادی کرد و بعد عرض کرد : پروردگارا ! اگر مقام و منزلت من در نزد تو بی ارزش شده ، از تو می خواهم به مقام پیامبری که وعده دادی در آخر الزمان مبعوث کنی ، باران رحمتت را بر ما نازل فرما . خطاب آمد : ای موسی ! مقام و منزلت تو در نزد ما بی ارزش نشده ، تو در پیش ما وجیه و آبرومندی ، لیکن در میان شما شخصی است که مدت چهل سال است آشکارا معصیت مرا می کند ، اگر او را از میان خود بیرون کنید من باران رحمتم را بر شما نازل می کنم . موسی (ع ) در میان بنی اسرائیل فریاد بر آورد : ای بنده ای که چهل سال است معصیت پروردگار می کنی ، از میان ما بیرون رو تا خداوند باران رحمتش را بر ما نازل کند که به خاطر تو ما را از رحمتش محروم کرده است . آن مرد عاصی ندای حضرت موسی را که شنید ، فهمید او مانع نزول رحمت الهی است ، با خود گفت : چه کنم اگر بمانم خداوند رحمت نمی فرستد ، و اگر از میان آنها بیرون بروم ، مرا خواهند شناخت و آنگاه رسوا و مفتضح خواهم شد . عرض کرد : الهی می دانم که معصیت تو را کردم ، از روی جهل و نادانی گناه و عصیان کردم ، حال به درگاه با عظمت تو آمده ام در حالی که از کرده ها و اعمال خود نادم و پشیمانم ، توبه کردم ، قبولم نما و به خاطر من رحمتت را از این جماعت منع نکن ! ! هنوز سخنش تمام نشده بود که ابری ظاهر شد و باران زیادی بارید . حضرت موسی (ع ) عرض کرد : خداوندا ! تو باران رحمت بر ما نازل کردی با آن که کسی از میان ما بیرون نرفت ، خطاب رسید : ای موسی ! همان کسی که به خاطر او رحمتم را از شما قطع کردم ، حال به واسطه او برای شما رحمتم را فرو فرستادم . موسی عرض کرد : خدایا آن بنده ات را به من نشان بده ، خطاب آمد : ای موسی ! من او را در حالی که گناه و معصیت می کرد رسوا نکردم ، حال که توبه کرده مفتضح نمایم ؟ ای موسی ! من نمام و سخن چین را دشمن می دارم و می گویی خود نمامی کنم ؟ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
| به‌ بی‌ آبرو‌ اعتنا‌ می‌کنی ... تو‌ با‌ باخته‌ خوب‌ تا‌ می‌کنی...♥️ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در لحظهٔ حال زندگی نمایید تا هستی، هدایای منحصر به فردتان را به شمـا نشـان دهـد. تعهدتان به زیستن در لحظه، شما را به سوی مکان‌هایی که باید بروید،کتاب‌هایی که باید بخوانید و افرادی که به شما یاری و آموزش می‌دهند، و شرایط وموقعیتهای درست هدایت خواهد کرد. احساس خوب داشتن کارِ ساده ایست وقتی: کمی راضی‌تر باشی، کمی سپاس‌گزارتر!!! کافی است با قامتی استوارتر گام برداری ، سرزنده‌تر باشی!! کافی است از همین حالا شکایت کردن از دوست، همسر، همسایه، رئیس و … را متوقف نمایی! کافی است فقط به رویایت، به آنچه که می‌خواهی، وفادارتر باشی. کافی است با آروزیت همراه شوی. حتی کافی است کمی وانمود کنی اکنون همان چیزی هستی که دوست داری باشی!! حس خوب قرین لحظه هاتون🌹 💚 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
امروز را عالے بدانید؛ ♥️وقتے میگویے روزم عالیست،وقتے میگویے امروز چقدر حس و حال فوق العاده اے دارم و زیباے را به کل کیهان منتشر مے کنی 👈دنیا به پاس اینهمه حس خوب،اینهمه عشق،اینهمه دروازه هاے بخشش خود را به رویت مے گشاید و تو را از شادے و عشق مست مے کند. 👈این را کنید که اگر حستان به زندگے ،به خداوند،به نفس هایے که هر دم و بازدم مے کشید خوب باشد و معمولے نگاه نکنید عاشقانه به محیط اطرافتان بنگرید،معمولے لبخند نزنید با عشق و همه وجود لبخند بزنید،معمولے درخواست نکنید با عشق و امید به رسیدن بخواهید 👈آنگاه همه چیز درست میشود،انسانهاے خوب از راه مے رسند، ، و محبت دنیا به شما داده مے شود و این پاداش کسے است که عاشقانه زیستن را هر روز تمرین مے کند. باهمه وجود تکرار کن؛ 🍃🌺من عاشق زندگے ام هستم. 🍃🌺به لطف پروردگارم همه چیز عالے پیش مے رود. 🍃🌺خداوندتنها قدرت زندگے من است و او مرا به همه خواسته هایم مے رساند. خداوندا سپاسگزارم🙏 🦋 روزتون عالی💚 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🎊درودهای خدا بر تو پرستار ❣️که هستی ناجی و دلسوز بیمار 🎊ادامه می دهی راه کسی را ❣️که هست الگوی صبر و عشق و ایثار 💠 سالروز ولادت با سعادت ستاره پرفروغ کوثر، بانوی فصاحت و اعجاز، اسوه‌ی صبر و شکیبایی، حضرت زینب کبری(س) و روز پرستار را تبریک عرض می نمائیم. ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌸🍃🌸🍃 ابوبکر بن نوح می گوید: پدرم نقل کرد: دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که من عادت داشتم هر شب آیة الکرسی را می خواندم و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم و با خیال راحت به منزلم می رفتم. یک شب یادم رفت آیةالکرسی را به مغازه بخوانم، و به خانه رفتم و وقت خواب یادم آمد، از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم. فردا صبح که به مغازه آمدم و درب باز کردم، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده، بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته. گفتم: تو که هستی و در اینجا چه کار داری؟ گفت: داد نزن من چیزی از تو نبرده ام، نگاه کن تمام متاع تو موجود است، من اینها را بستم و همینکه خواستم بردارم وببرم درب مغازه را پیدا نمی کردم، تا اثاثها را زمین می گذاشتم درب را نشان می کردم باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد. خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم تا اینکه تو درب را باز کردی، حالا اگر می توانی مرا عفو کن، زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام. من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم. ٥٠ ‌‎❤️ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi