✍#حکایت_سام_علیک!
سام به معنای مرگ است. یهودی آمد و به جای سلام گفت: سام علیکم. صدا برخاست: مرگ و غضب و لعنت بر شما ای یهودیان! ای برادران میمون ها و خوک ها! این را عایشه گفت. پیامبر فرمود: ای عایشه! فحش اگر مجسم شود، شکل و صورت ناخوشایندی دارد، ولی مدارا و ملایمت به هر چیز ضمیمه شود، آن را زینت می بخشد.
عایشه گفت: آیا نشنیدی؟ فرمود: تو نیز نشنیدی. ناسزاشان را محترمانه به خودشان برگرداندم و گفتم: علیکم؛ یعنی بر شما باد.
📙بحارالانوار، ج 16، صص 258 و 259
✍ @hekayate_qurani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🏼📹 کلیپ کوتاه
🎤 استاد رائفی پور
💽 #اصهب و #ابقع و #سفیانی⁉️
✍ @hekayate_qurani
🌺
شیطان به رسول خدا (ص) گفت :
من طاقت دیدن شش خصلت را در انسانها ندارم ...
1... وقتی به هم میرسند سلام میکنند .
2... با هم مصافحه " رو بوسی " میکنند .
3... برای هر کاری انشاالله می گویند .
4... از گناه استغفار می کنند .
5... ابتدای شروع هر کاری بسم الله می گویند .
6... تا نام حضرت محمد (ص) را میشنوند صلوات میفرستند .
🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺
✍ @hekayate_qurani
هر وقت دلت گرفت
توی خیالت یه
خونه بساز بالای یه درخت
پنجره هاش رو به ماه...
دلتو بسپار به خدا
فقط یاد خداست که
دلتو آروم میکنه
✍ @hekayate_qurani
دختر خردسالی وارد یک مغازه جواهرفروشی شد و به گردن بند یاقوت نشانی که در پشت ویترین بود اشاره کرد و به صاحب مغازه گفت این گردن بند را برای خواهر بزرگم می خواهم، ممکن است آن را به زیباترین شکل ممکن بسته بندی کنید؟
صاحب مغازه با کمی تردید به دخترک نگاهی کرده و پرسید چقدر پول همراه خود داری؟
دخترک از جیب خود دستمال کوچکی را بیرون آورد و گره های آن را به دقت باز کرد.
سپس در حالیکه محتویات آن را روی میز می ریخت، با هیجان از جواهر فروش پرسید این کافی است؟
پولی که او به همراه خود داشت، در واقع چند سکه پول خرد بود.
دخترک ادامه داد امروز روز تولد خواهر بزرگم است.
می خواهم این گردن بند یاقوت را به عنوان هدیه روز تولد به او بدهم.
پس از فوت مادرمان، خواهر بزرگم مثل مادر از ما مراقبت می کند.
فکر می کنم او این گردن بند را دوست داشته باشد چون رنگ آن، درست هم رنگ چشمان او است.
صاحب مغازه، گردن بند یاقوتی که دخترک می خواست را آورد و آن را در یک جعبه کوچک قرار داده و با کاغذ کادوی قرمز رنگی بسته بندی نمود.
سپس بر روی آن یک روبان سبز چسباند و به دخترک داد و گفت وقتی می خواهی از خیابان رد شوی دقت کن.
دخترک شاد و خندان در حالیکه به بالا و پایین می پرید، به سمت خانه روان شد.
شب، هنگامی که جواهرفروش می خواست مغازه اش را تعطیل کند، دختری زیباروی با چشمانی آبی وارد مغازه شد.
او یک جعبه کوچک جواهر که بسته بندی آن باز شده بود را روی میز قرار داده و پرسید این گردن بند از مغازه شما خریداری شده است، قیمت آن چقدر است؟
صاحب مغازه پاسخ داد که قیمت کالاهای این مغازه، رازی است بین من و خریدار.
دختر زیبارو گفت خواهر کوچک من فقط مقداری پول خرد داشت.
این گردن بند اصل است و قیمت آن بالا است.
پول خواهر من به این گردن بند یاقوت کبود نمی رسد.
صاحب مغازه، جعبه جواهر را مجددا دوباره با دقت بسته بندی کرده و روبان آن را بر روی آن چسباند.
سپس آن را به دختر زیبا داده و گفت خواهر کوچک شما در مقایسه با تمامی انسان ها، قیمت بالاتری بابت این گردن بند پرداخته است، چون او همه دار و ندار خود را برای خرید آن داده است.
✍ @hekayate_qurani
حضرت موسی به عروسی دو جوان مومن و نیک سرشت قومش دعوت شده بود، آخر شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را بر بالای خانه بخت و حجله عروس و داماد دید!!!
از او پرسید تو اینجا چه میکنی؟
عزراییل گفت امشب آخرین شب زندگی این عروس داماد است ماری سمی در میان بستر این دو جوان خوابیده و من باید در زمان ورود و همبستر شدن آنها در این حجله جان هر دو را به امر پروردگار در اثر نیش مار بگیرم . موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دو جوان نیکوکار و مومن قومش رفته و صبحگاهان برای برگذاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت اما در کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا در حال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید!!! از خدا دلیل دادن این وقت و عمر اضافه به ایشان را پرسید؟ جبرییل نازل شد و گفت دلیل را خود با سوال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت.
موسی از داماد سوال کرد دیشب قبل ورود بحجله چه کردند؟ جوان گفت وقتی همه رفتند گدایی=(سائلی) در زد و گفت من خبر عروسی شما را در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود و همسر بیمارم در راه بودم لطفا بمن هم از طعام جشنتان بدهید.
بداخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم غذای خود را به آن مرد گرسنه دادم خورد برایم دعای طول عمر کرد و گفت برای همسرم هم غذا بدهید او نیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است. با خجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را بمرد داد و او در هنگام رفتن برای هردوی ما دعای طول عمر ،رفع بلا و شگون مصاحبت با پیامبر خدا در اولین روز زندگی مشترکمان را کرد و رفت.
وقتی قصد ورود بحجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) از دست همسرم برروی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب مابود گشت، پس ما هردو دیشب را تا اکنون بعبادت گذارندیم و العجب شادی ما از اینست که دعای آنمرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید.
جبرییل ع فرمود ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده این بر ایشان بیاموز و داستانشان برهمگان باز گو باشد که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و مصاحبت پیامبرانی چون تو در جنت.
✍ @hekayate_qurani
❤یٰا اِمٰامْ رِضــــٰـا عَلَیْهِ السِّلام❤
#بد_جور_دلم_هوای_مشهد_کرده
#بطلب_دورٺ_بگردم
✍ @hekayate_qurani
👈ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زبالهاش دنبال چیزی میگردد. گفت، خدا رو شکر فقیر نیستم.
مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانهای با رفتار جنونآمیز در خیابان دید و گفت، خدا رو شکر دیوانه نیستم.
آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل میکرد گفت، خدا رو شکر بیمار نیستم.
مریضی در بیمارستان دید که جنازهای را به سرد خانه میبرند. گفت، خدا رو شکر زندهام.
فقط یک مرده نمیتواند از خدا تشکر کند.
❓چرا امروز از خدا تشکر نمیکنیم که یک روز دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟
👌برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم
1⃣ بـیـمـارسـتـان
2⃣ زنـدان
3⃣ قبرستان
🔸در بیمارستان میفهمید که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست.
🔹در زندان میبینید که آزادی گرانبهاترین دارایی شماست.
🔸در قبرستان درمییابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد. زمینی که امروز روی آن قدم میزنیم فردا سقفمان خواهد بود.
✍ @hekayate_qurani
#تلنگر💡
خدای من
تو را سپاس برای #کرونا
که هیچ اعتکاف و هیئت و مفاتیحی اندازه این موجود میکروسکپی👈 نمی توانست توجه ما را به نعمت های تو جلب کند.
🤲استغفار میکنیم برای نعمتهایی که به ما عطا کردی و ما شکری بجا نیاوردیم...
بحق سیدالشهدا علیه السلام
راه نجات از ابتلاء به این بیماری رو به پزشکان و طبیبان و متخصصان ما نشان بده...
👈مخواه اینچنین بی گدار و بی آمادگی ترک دنیا کنیم...
. 👈مخواه که گریه کنان حسین تو جز با شهادت در راهت به دیدار تو برسند...
#تا_فرصت_هست_جبران_کنیم
#راه_همچینم_آسون_نیست
#شروع_دوباره
#توبه_واقعی_از_گناه
#گناه_ممنوع🚫
#خدایا_شهیدم_کن🤲
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج❤
✍ @hekayate_qurani
چهار عامل ما را🔥جهنـمی🔥کرد
✅»در قیامت بارها میان اهل بهشت و جهنم گفت و گو رخ می دهد ٬ که قرآن ترسیمی از آن گفت و گوها را بیان فرموده است٬ یکی از آن صحنه ها که در سوره مدثر آمده این است که: اهل بهشت از مجرمان می پرسند: چه عاملی شما را به دوزخ روانه کرد؟
💠»آنها می گویند : ۴ عامل :
1⃣»« لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلّینَ »
٬پای بند به نماز نبودیم .
2⃣»« لَمْ نَکُ نُطْعِمُ المِسْکینَ »
به گرسنگان اعتنا نمی کردیم.
3⃣»« کُنّا نَخوُضُ مَعَ الْخائِضینَ »
٬ ما در جامعه فاسد هضم شدیم .
4⃣»« کُنّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدّین »
٬قیامت را هم نمی پذیرفتیم.
📚»قصص الصلاة - ص ۱۸۹
✍ @hekayate_qurani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🎗🌸🎗🌸
💡 #کوتاه_و_شنیدنی 139 ☁️✨
📢 فایل تصویری 👆👆
✔ حجت الاسلام #رفیعی
📜 موضوع: عذاب برای مومنین...
✍ @hekayate_qurani
هر چه تو را به "یاد خدا" انداخت
آن را دعوتى از خدا بگیر...
خیرى براى توست...
آن را "دریاب"...
شبتون آروم
✍ @hekayate_qurani