eitaa logo
حکمت
160 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
3هزار ویدیو
12 فایل
حکمت های قرآنی و حکایات و احادیث حکمت آمیز ائمه اطهار (علیهم السلام) و اطلاعات مفید روز
مشاهده در ایتا
دانلود
گرفتاری حق الناس 🔥♨️🔥♨️🔥 🔰مرحوم آيت الله العظمي مرعشي فرمودند: چهارده سال پدرم فوت کرده بود، ايشان را خواب نمي‌ديدم. خيلي دلم مي‌خواست پدرم را خواب ببينم. آ سيد محمود، پدر ايشان، آ سيد محمود مرعشي معروف به سيد محمود حکيم فرمودند: بعد از چهارده سال من متوسل به سيد الشهداء، أباعبدالله(ع) شدم که داستانش معروف است کربلا ايشان رفتند و پايين پاي امام حسين، توسل به علي اکبر، بالاخره پدر را خواب ديدم. گفتم: بابا چهارده سال است من دلم تنگ شده، يکي از علما از دنيا رفت، همان شب اول بستگانش او را خواب ديدند و پرسيدند: بابا به اين زودي، هنوز خودت گرفتار هستي. گفت: کسي حق الناس به گردنش نباشد، آزاد است و مي‌تواند راحت در دنيا بيايد. من حق الناس بر گردنم نبود. بالاخره گفتم: بابا چهارده سال است که من انتظار مي‌کشم. گفت: بابا گرفتار هستم. گفتم: گرفتار چه هستي؟ فرمودند: مبلغي به مشهدي محمد يزدي در نجف که نزديک حرم حضرت امير مغازه دارد و نخود و لوبيا مي‌فروشد، من يک مبلغي به ايشان بدهکار هستم. ظاهراً هفتصد دينار بوده است. آقاي مرعشي مي‌فرمايند: به نجف آمدم و سؤال کردم: مشهدي محمد يزدي؟ گفتند: چند تا داريم. گفتم: کنار حرم يک دکان يا مغازه به من نشان دادند و مي‌گويد: رفتم ديدم يک پيرمرد بداخلاقي نشسته، جنس‌هايش هم همه جنس‌هاي خاک خورده است. سلام کردم و گفتم: مشهدي محمد يزدي شما هستي؟ گفت: چه کار داري؟ گفتم: از او چيزي نمي‌خواهم، پدرم سيد محمود مرعشي به من گفته که به شما بدهکار هستم. گفت: يادم نمي‌آيد! گفتم: دفتري نداري؟ گفت: اين مغازه چقدر فروش دارد که دفتر داشته باشم؟ تمام کاغذها را نگاه کردم و يک به يک بررسي کردم، دو سه ساعت طول کشيد. يک مرتبه ديدم نوشته: سيد محمود مرعشي هفتصد دينار، ايشان فرمودند: يک مقداري هم بيشتر به او دادم و از او طلب رضايت کردم، بعد خودم يا ديگري در خواب ديديم که پدر راحت شدند. ⚘⚘⚘ حالا من نمي‌دانم اين بحث‌هاي اختلاس و بردن‌ها که ميلياردي هم هست، واقعاً کساني که اين کارها را مي‌کنند، البته آدم خوب و ملاحظه‌کار خيلي داريم. ولي واقعاً اينها يک خرده به معاد معتقد نيستند.  ♨️🔥♨️🔥♨️ @ostadrafiei. 🌸🌿🌸🌿🌸
🍀🍀🍀🍀🍀 بلایی که لقمه حرام بر سر انسان می آورد 💠 متاسفانه در ما لقمه های حرام، لقمه های شبهه ناک و و کارهایی که چهار ستون بدن می لرزد وجود دارد، نزول و وجود دارد. 💠 برای مثال فردی 10 میلیون به دیگری می دهد به که چهارده میلیون برگرداند. لقمه های انسان را می کند، رشوه دادن، پول ظلم، گران فروشی، کم فروشی دیده می شود. 💠 حضرت امیر(ع) وقتی جامعه اسلامی بود در بازار فریاد می زد که احکام فقه را یاد بگیرید و بعد کنید. 💠 به می آورم آن اوایل که بودم، در حرم حضرت معصومه(ع) یک مقدار بعد از نماز صبح که می گذشت کسبه بازار قم با هم می نشستند و مثل در مورد کتاب های فقهی در مورد تجارت درس می گرفتند و بحث می کردند و بعد کرکره مغازه را بالا می کشیدند، یعنی هم کار می کردند و هم به مسایل مقید بودند. 💠بازاری های هم بسیار معتقد بودند و حواسشان بود که چه لقمه ای را می برند.  💠 گاهی می ترسد که با خدا کند، خدا وعده داده که از لقمه حرام دست بردار من رزق تو را همان طور که رزق گرگ و پلنگ بیابان را دادم، می دهم. 💠 روایت زیبایی وجود دارد که روزی کِرمی که داخل یک سنگ زندگی می کرد به موسی(ع) نشان داد و ذکر او را نیز به موسی(ع) فهماند که می گفت: خدایا که مرا نکردی و در دل این سنگ، روزی مرا دادی. خدا روزی کرم را می دهد بعد آیا تو که خدایی را فراموش می کند؟   💠 روزی آمد و گفت: در یک بوتیک کار می کنم و دائما در هستم چه کار کنم؟ به او پاسخ دادم که اگر در مغازه تان بخش دیگری هست جایت را کن، که جواب داد: نیست، به او گفتم پس را تغییر بده که او پاسخ داد: اگر شغلم را عوض کنم کجا بروم؟ گفتم: پس همین جا باش. تو که می ترسی با خدا کنی همانجا باش منتهی جواب ات را هم آماده کن. 💠پیامبر(ص) فرمود: «اگر کسی به خدا، دست از لقمه های بردارد، علاوه بر آخرت خداوند در همین پاداش کاری که انجام داده را به او نشان می دهد». 💠 بنابراین کردن در سختی ها می خواهد، هنر معامله با که اهمیت دارد. 💠حضرت امیر(ع) وارد شد و به کارگرش گفت: چیزی برای خوردن داری؟ آن مرد پاسخ داد: چیزی که در شأن شما باشد، ندارم، اما هست که می توانم با روغن شتر سرخ کنم، حضرت فرمود: همان را بیاور و حضرت(ع) کردند و بعد از آن دست مبارک را روی خود قرار داده و فرمودند: حیف است انسان به خاطر که با چند لقمه سیر می شود خود را کند. ┄از استاد عالے💜🌸💜🌸💜
🍀🍀🍀🍀🍀 بلایی که لقمه حرام بر سر انسان می آورد 💠 متاسفانه در ما لقمه های حرام، لقمه های شبهه ناک و و کارهایی که چهار ستون بدن می لرزد وجود دارد، نزول و وجود دارد. 💠 برای مثال فردی 10 میلیون به دیگری می دهد به که چهارده میلیون برگرداند. لقمه های انسان را می کند، رشوه دادن، پول ظلم، گران فروشی، کم فروشی دیده می شود. 💠 حضرت امیر(ع) وقتی جامعه اسلامی بود در بازار فریاد می زد که احکام فقه را یاد بگیرید و بعد کنید. 💠 به می آورم آن اوایل که بودم، در حرم حضرت معصومه(ع) یک مقدار بعد از نماز صبح که می گذشت کسبه بازار قم با هم می نشستند و مثل در مورد کتاب های فقهی در مورد تجارت درس می گرفتند و بحث می کردند و بعد کرکره مغازه را بالا می کشیدند، یعنی هم کار می کردند و هم به مسایل مقید بودند. 💠بازاری های هم بسیار معتقد بودند و حواسشان بود که چه لقمه ای را می برند.  💠 گاهی می ترسد که با خدا کند، خدا وعده داده که از لقمه حرام دست بردار من رزق تو را همان طور که رزق گرگ و پلنگ بیابان را دادم، می دهم. 💠 روایت زیبایی وجود دارد که روزی کِرمی که داخل یک سنگ زندگی می کرد به موسی(ع) نشان داد و ذکر او را نیز به موسی(ع) فهماند که می گفت: خدایا که مرا نکردی و در دل این سنگ، روزی مرا دادی. خدا روزی کرم را می دهد بعد آیا تو که خدایی را فراموش می کند؟   💠 روزی آمد و گفت: در یک بوتیک کار می کنم و دائما در هستم چه کار کنم؟ به او پاسخ دادم که اگر در مغازه تان بخش دیگری هست جایت را کن، که جواب داد: نیست، به او گفتم پس را تغییر بده که او پاسخ داد: اگر شغلم را عوض کنم کجا بروم؟ گفتم: پس همین جا باش. تو که می ترسی با خدا کنی همانجا باش منتهی جواب ات را هم آماده کن. 💠پیامبر(ص) فرمود: «اگر کسی به خدا، دست از لقمه های بردارد، علاوه بر آخرت خداوند در همین پاداش کاری که انجام داده را به او نشان می دهد». 💠 بنابراین کردن در سختی ها می خواهد، هنر معامله با که اهمیت دارد. 💠حضرت امیر(ع) وارد شد و به کارگرش گفت: چیزی برای خوردن داری؟ آن مرد پاسخ داد: چیزی که در شأن شما باشد، ندارم، اما هست که می توانم با روغن شتر سرخ کنم، حضرت فرمود: همان را بیاور و حضرت(ع) کردند و بعد از آن دست مبارک را روی خود قرار داده و فرمودند: حیف است انسان به خاطر که با چند لقمه سیر می شود خود را کند. ┄از استاد عالے💜🌸💜🌸💜
🍀🍀🍀🍀🍀 بلایی که لقمه حرام بر سر انسان می آورد 💠 متاسفانه در ما لقمه های حرام، لقمه های شبهه ناک و و کارهایی که چهار ستون بدن می لرزد وجود دارد، نزول و وجود دارد. 💠 برای مثال فردی 10 میلیون به دیگری می دهد به که چهارده میلیون برگرداند. لقمه های انسان را می کند، رشوه دادن، پول ظلم، گران فروشی، کم فروشی دیده می شود. 💠 حضرت امیر(ع) وقتی جامعه اسلامی بود در بازار فریاد می زد که احکام فقه را یاد بگیرید و بعد کنید. 💠 به می آورم آن اوایل که بودم، در حرم حضرت معصومه(ع) یک مقدار بعد از نماز صبح که می گذشت کسبه بازار قم با هم می نشستند و مثل در مورد کتاب های فقهی در مورد تجارت درس می گرفتند و بحث می کردند و بعد کرکره مغازه را بالا می کشیدند، یعنی هم کار می کردند و هم به مسایل مقید بودند. 💠بازاری های هم بسیار معتقد بودند و حواسشان بود که چه لقمه ای را می برند.  💠 گاهی می ترسد که با خدا کند، خدا وعده داده که از لقمه حرام دست بردار من رزق تو را همان طور که رزق گرگ و پلنگ بیابان را دادم، می دهم. 💠 روایت زیبایی وجود دارد که روزی کِرمی که داخل یک سنگ زندگی می کرد به موسی(ع) نشان داد و ذکر او را نیز به موسی(ع) فهماند که می گفت: خدایا که مرا نکردی و در دل این سنگ، روزی مرا دادی. خدا روزی کرم را می دهد بعد آیا تو که خدایی را فراموش می کند؟   💠 روزی آمد و گفت: در یک بوتیک کار می کنم و دائما در هستم چه کار کنم؟ به او پاسخ دادم که اگر در مغازه تان بخش دیگری هست جایت را کن، که جواب داد: نیست، به او گفتم پس را تغییر بده که او پاسخ داد: اگر شغلم را عوض کنم کجا بروم؟ گفتم: پس همین جا باش. تو که می ترسی با خدا کنی همانجا باش منتهی جواب ات را هم آماده کن. 💠پیامبر(ص) فرمود: «اگر کسی به خدا، دست از لقمه های بردارد، علاوه بر آخرت خداوند در همین پاداش کاری که انجام داده را به او نشان می دهد». 💠 بنابراین کردن در سختی ها می خواهد، هنر معامله با که اهمیت دارد. 💠حضرت امیر(ع) وارد شد و به کارگرش گفت: چیزی برای خوردن داری؟ آن مرد پاسخ داد: چیزی که در شأن شما باشد، ندارم، اما هست که می توانم با روغن شتر سرخ کنم، حضرت فرمود: همان را بیاور و حضرت(ع) کردند و بعد از آن دست مبارک را روی خود قرار داده و فرمودند: حیف است انسان به خاطر که با چند لقمه سیر می شود خود را کند. ┄از استاد عالے💜🌸💜🌸💜
🍃گرفتاری حق الناس🍃 🔸🔸🔸 🔰مرحوم آيت الله العظمي مرعشي فرمودند: چهارده سال پدرم فوت کرده بود، ايشان را خواب نمي‌ديدم. خيلي دلم مي‌خواست پدرم را خواب ببينم. آ سيد محمود، پدر ايشان، آ سيد محمود مرعشي معروف به سيد محمود حکيم فرمودند: بعد از چهارده سال من متوسل به سيد الشهداء، أباعبدالله(ع) شدم که داستانش معروف است کربلا ايشان رفتند و پايين پاي امام حسين، توسل به علي اکبر، بالاخره پدر را خواب ديدم. گفتم: بابا چهارده سال است من دلم تنگ شده، يکي از علما از دنيا رفت، همان شب اول بستگانش او را خواب ديدند و پرسيدند: بابا به اين زودي، هنوز خودت گرفتار هستي. گفت: کسي حق الناس به گردنش نباشد، آزاد است و مي‌تواند راحت در دنيا بيايد. من حق الناس بر گردنم نبود. بالاخره گفتم: بابا چهارده سال است که من انتظار مي‌کشم. گفت: بابا گرفتار هستم. گفتم: گرفتار چه هستي؟ فرمودند: مبلغي به مشهدي محمد يزدي در نجف که نزديک حرم حضرت امير مغازه دارد و نخود و لوبيا مي‌فروشد، من يک مبلغي به ايشان بدهکار هستم. ظاهراً هفتصد دينار بوده است. آقاي مرعشي مي‌فرمايند: گذرنامه سخت مي‌شد براي عراق گرفت. با يک سختي زيادي براي عتبات گذرنامه گرفتم و به نجف آمدم و سؤال کردم: مشهدي محمد يزدي؟ گفتند: چند تا داريم. گفتم: کنار حرم يک دکان يا مغازه به من نشان دادند و مي‌گويد: رفتم ديدم يک پيرمرد بداخلاقي نشسته، جنس‌هايش هم همه جنس‌هاي خاک خورده است. سلام کردم و گفتم: مشهدي محمد يزدي شما هستي؟ گفت: چه کار داري؟ گفتم: از او چيزي نمي‌خواهم، پدرم سيد محمود مرعشي به من گفته که به شما بدهکار هستم. گفت: يادم نمي‌آيد! گفتم: دفتري نداري؟ گفت: اين مغازه چقدر فروش دارد که دفتر داشته باشم؟ تمام کاغذها را نگاه کردم و يک به يک بررسي کردم، دو سه ساعت طول کشيد. يک مرتبه ديدم نوشته: سيد محمود مرعشي هفتصد دينار، ايشان فرمودند: يک مقداري هم بيشتر به او دادم و از او طلب رضايت کردم، بعد خودم يا ديگري در خواب ديديم که پدر راحت شدند. حالا من نمي‌دانم اين بحث‌هاي اختلاس و بردن‌ها که ميلياردي هم هست، واقعاً کساني که اين کارها را مي‌کنند، البته آدم خوب و ملاحظه‌کار خيلي داريم. ولي واقعاً اينها يک خرده به معاد معتقد نيستند.  استاد رفیعی 🌲🍀🌲🍀🌲