📌چرایی جعل حدیث در صدر اسلام در بیان آیت اللّه بروجردی
و
📌شباهت پس از انقلاب اسلامی با صدر اسلام در خاطره سازی ها، جعل تاریخ، حدیث سازی، متفکر سازی و ...
🖌فیلسوف انقلاب، استاد #شهید_مطهری:
🔹شباهت ابتدای انقلاب با صدر اسلام
ابتدای انقلاب، وضع مردم ما نظیر صدر اسلام است.
باید قدرتهای حاكم موجود را در هم كوبید. دوره دوره ی جهاد و مبارزه است. در صدر اسلام این وضع تا زمان امیرالمؤمنین ادامه داشت بلكه به واسطه پیدا شدن امثال معاویه و انحراف خلافت از مسیر اصلی خود شدت یافت. زمان امام حسین وقتی كه كسی مانند یزید زعامت را به عهده می گیرد امام حسین قیام و انقلاب می كند.
ولی از اواخر قرن اول و بالخصوص در قرن دوم و قرن سوم كه دوره سایر ائمه است، و بالاخص قرن دوم، دنیای اسلام یك دگرگونی خاص پیدا می كند، #جبهه های_جدیدی علیه اسلام باز می شود و این طبیعی است.
بعد از آن كه قدرتهای حاكم دنیا در هم كوبیده شدند و ملل مختلف به اسلام گراییدند به معنی این كه جزو قلمرو سیاسی اسلام واقع شدند و طبعا همه، شمشیرها را كنار گذاشتند و كتابها را در دست گرفتند، مردم شروع كردند به این كه این كتاب آسمانی را كه آمد و نظام دنیا را به هم ریخت و نظام جدیدی به وجود آورد بشناسند، آن را بخوانند و بفهمند. تازه مسلمان ها عشقشان برای فهم و درك قرآن چند برابر مسلمانهای دیگر بود. اگر انسان تاریخ آن دوره را بخواند می بیند كه چه شور علمی و چه عشقی سراسر كشورهای اسلامی را فرا گرفته بود! می گشتند دنبال كسی كه قرائت قرآن را بلد باشد. فارسی زبان یا تركی زبان یا هندی زبان بودند و با زبان قرآن آشنا نبودند. در درجه اول می خواستند قرآن را بخوانند و تلاوتش را یاد بگیرند. ما می بینیم در همان اواخر قرن دوم مسئله قرائت چقدر رواج یافته و قرّاء، كسانی كه خواندن قرآن را تعلیم بدهند، چقدر زیاد شده اند! بعد فهمیدن قرآن و تفسیر قرآن مورد توجه واقع شده است. می بینیم مفسرها از همان قرن پا به میدان گذاشته اند. چرا وضع و #جعل_حدیث در همان قرن اول شروع شد؟
چون وقتی كه تقاضای یك كالا خیلی زیاد و بیش از حد شد و عرضه به قدر كافی نبود و كالای صحیح و درست به قدری كه همه را اشباع كند نبود میدان برای #كالاهای_تقلبی باز می شود.
🔸بیان آیت اللّه بروجردی
خدا مرحوم آیت اللّه بروجردی را رحمت كند، این بیان از ایشان است؛ می فرمودند:
در آن دوره این طور بود كه مردی از مدینه بلند می شد و مثلا به اقصی بلاد خراسان می رفت. حال این كیست؟ كسی است كه می گویند از صحابه پیغمبر است و پیغمبر را ملاقات كرده. دهها هزار نفر دورش را می گرفتند: تو را به خدا آیا تو پیغمبر را ملاقات كردی، تو خدمت پیغمبر رسیدی؟ بله. یك حدیث از پیغمبر بگو كه خودت از لبهای پیغمبر شنیدی؛ بگو تا ما بنویسیم و یادداشت كنیم. این برایشان یك بركت بزرگ بود.
البته افراد متدین حاضر نبودند حرف خلافی بگویند. اگر چیزی از پیغمبر می دانستند برای مردم می گفتند و اگر نمی دانستند نمی گفتند. حال، همه این صحابه هم كه هفت سال، هشت سال، ده سال با پیغمبر نبودند، خیلی از اینها در سال آخر یا دو سال آخر عمر پیغمبر مسلمان شده بودند و از پیغمبر پنج یا ده حدیث حفظ بودند، چند تا قصه از پیغمبر می دانستند ولی اینقدر مردم هجوم می آوردند كه آنهایی كه اندكی ضعیف الایمان بودند یك چیزهایی هم لا به لای آن از خودشان می گذاشتند.
📎مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 267
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌رفاقت و نه ارادت 🔸چند وقتی است که فرزندان و مریدان جناب آیت الله سید محمد حسین تهرانی (نویسنده روح
📌ابعاد عرفانی #علامه_طباطبایی و شاگرد بزرگ ایشان، حکیم متأله علامه #شهید_مطهری
بیان سلسله عرفای شيعه از آخوند ملاحسینقلی همدانی تا شهید مطهری
در بیان شاگرد علامه و هم درس و دوست شهید مطهری
✔️ آیت الله سید محمد حسین تهرانی:
🔸بهترين و عالىترين فقيه صمدانى و حكيم الهى و عارف ربّانى در رأس قرن گذشته مرحوم آية الحقّ آخوند مولى حسين قلى #همدانى را بايد نام برد....
شاگردانى تربيت و به مكتب عرفان تسليم كرد كه هر يك ستاره درخشانى در آسمان فضيلت و توحيد بودند و تا مدّ شعاع بصر و بصيرت خويش عالمى را روشن و تابناك نمودند، از جمله عارف ربّانى آقا سيّد احمد طهرانى #كربلائى و شاگرد ايشان فخر الفقهاء و جمال العرفاء حاج ميرزا على آقا #قاضى- اعلى اللّه مقامهما الشريف- هستند.
🔹فخرالمفسرين و سَنَدالمحققين، استاد گرامى ما حضرت علامه سيد محمد حسين طباطبائى با آنكه از اول عمر با دو بال علم و عمل حركت داشت و هم در مكتب فلسفه و هم در مكتب عرفان نزد مرحوم قاضى طى طريق مىنمود و با سپرىنمودن عمرى در قياس و برهان و خطابه و تقويت علوم فكريه از{اشارات} و{اسفار} و{شفا} و تحشيه آنها، در عين اشتغال كامل به خلوتهاى باطنى و اسرار الهى و مراقبه عرفانى، بالأخره راحله خود را يكسره در آستان مقدس قرآن فرود آورد، چنان متوغّل در آيات سبحانيه مىگردد كه بحث و تفكر و قرائت و تلاوت و تفسير و تحليل و تأويل آيات قرآن براى ايشان از هر ذكرى و فكرى عالىتر و تدبر در آنها از هر قياس و برهانى دلپذيرتر و مسرتبخشتر مىگردد و كأنَّه غير از تعبد محضْ مقابل صاحب شريعت غرا و اوصياى گرامش هيچ ندارد.
🔹#دوست مكرم و #سرور ارجمندِ مهربانتر از #برادر ما، مرحوم آيةاللَّه شيخ مرتضى مطهرى- رضوان اللَّه عليه- كه #سابقه آشنايى ما با ايشان متجاوز از سى و پنج سال است، پس از يك عمر درس و بحث و تدريس و خطابه و كتابت و موعظه و تحقيق و تدقيق در امور فلسفيه، با ذهن رشيق و نفس نقاد خود بالأخره در اين چند ساله آخرِ عمر، بالعيان دريافت كه بدون اتصال به باطن و ربط با خداى منان و اشراب دل از سرچشمه فيوضات ربانيه، اطمينان خاطر و آرامش سِرّ، نصيب انسان نمىگردد و هيچ گاه نمىتواند در حرم مطهر خدا وارد شود يا گرداگرد آن طواف كند و به كعبه مقصود برسد. و چون شمعى كه دائماً بسوزد و آب شود، يا پروانهاى كه خود را به آتش زند و همانند مؤمن متعهدى كه شوريدهوار، دلباخته گردد و در درياى بىكرانه ذات و صفات و اسماىِ حضرت معبود فانى گردد و وجودش به سِعه وجود خدا متسع شود، #قدم_راستين در مضمار اين ميدان نهاد.
🔸بيدارى شبهاى تار و گريه و مناجات در خلوت سحرگاه و توغل در ذكر و فكر و ممارست در قرآن و دورى گزيدن از اهل دنيا و هواپرستان و پيوستن به اهلاللَّه و اولياى خدا، مشهود #سير_و_سلوك او بود. رحمةاللَّه عليه رحمةً واسعةً.
«لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ»
«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ»
🔹چندى قبل، از اين حقير خواستند تا براى سالگرد شهادت ايشان چيزى بنويسم.
اين فقير كه حقاً #خود_را_نالايق مىديدم، با وجود تراكم مشاغل و شواغل از قبول اين عهده پوزش طلبيدم.
🔸اخيراً كه مراجعه مكرر شد، روح آن #صديق گرامى مَدَد نمود كه اين مختصر را تحرير نموده و به عنوان مقدمه به رسالهاى كه در سير و سلوك است ملحق نموده و براى شادى روح آن مرحوم در دسترسِ طالبان حق و پويندگان سُبُلِ سَلام و راه حقيقت قرار دهم.
🔹اصلِ اين رساله، اسّ و چكيده نخستين دوره از درسهاى اخلاقى و عرفانى است كه حضرت استاد گرامى ما علامه طباطبائى- روحى فداه- در سالهاى يك هزار و و شصت و نه هجريه قمريه، در حوزه مقدسه علميه قم براى بعضى از طلاب بيان فرمودند و اين حقير به عنوان تقريرات درس به رشته تحرير درآورده بودم و قرائت و مرور آن را در اوقات قبض و كدورت و خستگى، موجب تنوير روح و تلطيف جان خود مىدانستم.
🔸اينك پس از مرور مجدد و تنقيح و تكميل آن را آماده نمودم و پاداش و ثواب آن را به روح فقيد سعيد مطهرى اهدا مىكنم.
{اللَّهُمَّ احْشُرْهُ مَعَ أوْلِيائِكَ الْمُقَرَّبينَ وَاخْلُفْ عَلى عَقِبِهِ فِى الْغابِرِينَ وَاجْعَلْهُ مِنْ رُفَقاءِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ وَارْحَمْهُ وَ ايَّانَا بِرَحْمَتِكَ يا ارْحَمَ الرَّاحِمينَ.}
سيد محمدحسين حسينى طهرانى
✔️ منبع: رساله لب اللباب، ص: ۳۷.
🔷 تذکر:
این متن به خوبی نشان دهنده رفعت حکمی و عرفانی علامه مطهری و رفاقت و دوستی صمیمی و صادقانه میان این دو شاگرد علامه طباطبائی و دو حکیم و عارف سالک، یعنی علامه مطهری و علامه تهرانی را ثابت می کند.
شادی روح علامه طباطبایی و شاگردان ایشان بخصوص این دو استوانه حکمت و عرفان صلوات.
🌸اللهم صل علی محمد و آل محمّد 🌸
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌فطرت بنیان معرفت شناسی
استاد #شهید_مطهری :
🔹تنها با قول به #فطرت است که انسان، هم از جهت ادراک و تفکر و هم از جهت گرايش و احساسات عالي انساني «جهتدار» ميشود، آنهم جهت ضروري. از نظر ما هرچند ذهن در ابتدا فاقد هر نوع ادراک بالفعل است (اللَّه الذي اخرجکم من بطون امّهاتکم لاتعلمون شيئاً ...)و هرچند ذهن از نظر پذيرش معقولات اوليه (ماهيات) ماده خام محض و بلااقتضاء است (برخلاف نظريه افلاطون و حتي دکارت در تصور ماهيت جسم) و پذيرنده محض است، اما انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و معقولات ثانيه منطقي به حکم استعداد فطري و بعد الهي خاص است، همچنان که استعداد تعميم معاني و معقولات اوليه يعني تجريد آنها و تعميم آنها نيز معلول استعداد خاص است که حکما از آنها به عقل بالقوه تعبير ميکنند.
🔸تعميم و تجريد و همچنين انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و انتزاع معقولات ثانيه منطقي مولود استعداد فطري ذهن انساني است و اينهاست که به انسان امکان تفکر و استدلال و استنباط و استخراج احکام و قوانين کلي ميدهد. علاوه بر همه اينها يک سلسله تصديقات اوّلي فطري براي انسان هست که جهت تفکر را روشن ميکند.
🔹تجريد و تعميم و انتزاع، مايههاي ثانوي تفکر را (مايههاي اوليه که ماده خام تفکر است وسيله حواس به دست ميآيد) به دست ميدهد و يا به تعبير دکارت صورت تفکر را به دست ميدهد و تصديقات فطري کادر و جهت تفکر را؛ يعني جهت تفکر را ضرورت و لايتخلف ميکند و از اراده انسان خارج ميکند همچنان که جهان خارج هم از اين جهت نقشي ندارد. جهان بيرون دو نقش دارد: يکي اينکه مواد اوليه تصوريه را ميدهد از راه احساس و ديگر اينکه پارهاي تصديقات ثانويه را ميدهد از راه تجربه که البته به کمک قياس و تصديقات فطري است.
🔸 مثلًا امتناع جمع ميان نقيضين، امتناع جمع ضدين، امتناع دور، امتناع تقدم شيء بر نفس، ضرورت صدق نتيجه با صدق مقدمتين، ضرورت صدق عکس مستوي و عکس نقيض با صدق اصل، ضرورت ثبوت قضيه از راه خلف يعني از راه ابطال نقيضش و امثال اينها جبراً مسير تفکر و کادر تفکر را و جهت تفکر را در همه يکنواخت تعيين ميکند واين است #فطرت_ادراکي.
🔹و اگر انسان آنچنان بود که ماده خام محض بود و تحت تأثير مطلق عالم بيرون و مقياسي براي اطمينان به اينکه بيرون هم برخلاف اين مقياسها نخواهد شد نداشت، مثلًا در آينده جمع نقيضين، تقدم شيء بر نفس، صدق اصل و عدم صدق عکس تحقق نخواهد يافت، به هيچ علم و ادراکي نميشد اعتماد و اطمينان کرد.
🔹و اما از جنبه گرايشها. باز هم فطرت است که به انسان نوعي جهت داده و ميدهد.
یاداشت ها ج۱۱ ص۵۷
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌نقش #زبان در انتقال معاني فلسفی
#علامهی_طباطبایی:
🔹يك قاضى علمى كه در يك مسئله علمى و خصوصاً يك مسئله #فلسفى قضاوت مىكند كارش بسيار دشوار و مصيبتش بسيار گران است، زيرا از يك طرف #حواس، او را به سوى امور جزيى مىكشاند و نمىگذارد متوجه #كليات، مجردات و مسائل ماوراى طبيعت بشود كه ديگر معيارهاى مادى در آنها به كار نمىآيد.
🔸و حتى تعبيرها و #واژههايى كه بيانگر مطلب و مقصود است در آن جا به كار نمىرود،
🔹زيرا اين واژهها #زاييده نيازهاى مادى و بيانگر خواستهاى مادى است.
🔸 و تنها در صورتى مىتوانيم آنها را در فلسفه به كار ببريم كه آنها را از حجابهاى مادى #تجريد كنيم و تعينات و تشخصات را كه ملازم با جزئيت است از آنها سلب كنيم.
🔸روى اين بيان، اين واژهها در هر مسئله فلسفى به كار رود انسان را در #سراشيبى سقوط و گمراهى قرار مىدهد و تمام نتايج و معارفى كه بر اين الفاظ بار مىشود احتمال اشتباه و لغزش را به همراه دارد.
✔️منبع: علی (عليه السّلام ) و فلسفه الهی
مجموعه رسائل علامه طباطبائى، ج1، ص: 195
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
#حدیث روز
امام علی (عليه السّلام):
🔹لَيسَ العاقِلُ مَن يَعرِفُ الخَيرَ مِنَ الشَّرِّ وَلكِنَّ العاقِلُ مَن يَعرِفُ خَيرَ الشَّرَّينِ؛
🔸 عاقل آن نيست كه خير را از شر تشخيص دهد، بلكه عاقل كسى است كه ميان دو شر، آن را كه ضررش كمتر است بشناسد.
بحارالانوار، ط-بیروت، ج75،ص6.
🌸🌸🌸🌸
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌 خلاصه حکمت و فلسفه الهی
🔸سرآغاز حکمت و فلسفه را در اسلام، می باست نزول وحی و دعوت حضرت ختمی مرتبت (صل الله عليه وآله) دانست چرا که جوامع الحکم را در اختیار انسان قرار دادند و عقل را به سوی کشف حقايق رهنمون ساختند و طریق معرفت به حقیقت را آشکار کردند و بر همین اساس جامعه جاهلی را به مدینه فاضله نبوی تعالی و ارتقا وجودی دادند.
🔸در یکی از جوامع الحکم در کلمات نورانی ایشان، می توان خلاصه حکمت و فلسفه الهی و طریق کشف حقیقت را دریافت کرد.
حضرت رسول اکرم (صل الله عليه وآله ) فرمودند:
🔹أعلَمُکُم بنَفسِه, أعلَمُکُم برَبه
آگاه ترین شما نسبت به خدا کسی است که به نفس خود آگاه تر باشد.
امالی سید مرتضی ج2 ص329)
🔸 در نقل دیگری با این عبارت آمده است:
🔹أَعْرَفُکُمْ بِنَفْسِه، أَعْرَفُکُمْ بِرَبِّه
داناترین شما در خودشناسی، خداشناسترین شما است
جامع الأخبار : ص 35 ح 12 ، روضه الواعظین : ص 25 ، الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة ،ج1،ص:75»
🔸به اذعان حکیمان و فلاسفه اسلام، همه مسائل اصيل فلسفى و مطالب قويم حكمت متعالى و حقايق متين عرفانى را از این دست روایات مى توان استنباط كرد.
🔸 بر اساس این روایت اساس، عصاره معرفت و حکمت دو محور مهم #توحید و #معرفت_نفس است و تمام مسائل فلسفي بر گرد این دو قطب می چرخند و دور می زنند. مطالعه کتاب وجودی خود یعنی معرفت و علم به نفس انساني(خودشناسی) کوتاهترین و مطمئن ترین طریق و راه ورود به وادی توحید است.
🔸معرفت نفس و خودشناسی نه فقط یک طریق انفسی برای سیر معنوی فردی است بلکه بنیان و اساس حرکت جمعی و زیربنای تحول و تکامل اجتماعي و صیرورت وجودی جامعه و نهادهای اجتماعی نیز هست. حکیم الهی و مفسر قرآنی علامه طباطبایی اقدامات پیامبر اسلام در تحول و تکامل اجتماعي را بر همین اساس تبیین فرموده اند. (در مطلبی بعدی مطالعه بفرمایید.)
🔸برخی از مخالفان حکمت و فلسفه الهی، بر این عقیده اند که معرفت النفس و سلوک معنوی و حکیمانه انسان (اخلاق و عرفان) که نتیجه طبیعی حکمت و فلسفه الهی است نمی تواند به امتداد حکمت و فلسفه بیانجامد و در خیال و تمنای #فلسفه_تکنیکال برای تولید #تکنولوژی_اسلامی و تبیین تضاد اجتماعی هستند که در واقع ریشه در غفلت از حکمت الهی و نبوی دارد.
🔸در حکمت و فلسفه الهی بنیان و اساس تغییر و تکامل اجتماعي همان توحید و معرفت نفس است و ریشه همه انحرافات در زندگی بشر و مدرنیته، غفلت از این دو اصل اساسی است. (ر.ک: پیام امام خمینی به گورباچف).
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌نقش اخلاق و فلسفه الهی در تحول اجتماعی
با الگو گیری از فرایند تکاملی نهضت پیامبر اسلام در تبدیل جامعه جاهلی به مدينه فاضله نبوی
🔺متفکر قرآنی #علامه_طباطبائی:
🔸پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) در عصرى برانگيخته شد كه قرآن كريم آن را به حق « #عصر_جاهليت» نام نهاد كه توده عرب «امى» بودند و از نعمت خواندن و نوشتن محروم بودند.
🔹هرگز نشانى از دانش و فرهنگ در ميان آنها نبود و اثرى از تمدن و شهر نشينى در ميان آنها ديده نمىشد. #قانون_جنگل بر آنها حكومت مىكرد و از راه چپاولگرى و راهزنى، ارتزاق، به خون ريزى و پيمان شكنى مباهات مىكردند و در اين زمينه شعرها مىسرودند و به نياكان خود تفاخر مىكردند.
🔸بررسىهاى «جامعهشناسى و روانكاوى» اثبات مىكند كه در ميان هر ملتى اين حالت حكم فرما باشد زمينه رشد و گسترش عوامل تعصب جاهلى فراهم خواهد شد و پرواضح است كه هيچ چيز بيش از تعصبات جاهلانه ريشههاى درخت پر بار #فلسفه_الهى را خشك و تباه نمىكند و استعدادهاى پذيرش حق را نابود نمىسازد.
🔸بسيار دشوار است كه براى چنين ملتى زمينهاى فراهم شود كه بتواند اين سدها را بشكند و اين گردنهها را از سر راه خود بردارد و بتواند از تاريكىهاى جاهليت رهایی يافته، ريشههاى رذايل اخلاقى را از بن بركند، سپس در:
🔸مرحله اول #صفات_برجسته_انسانى را جايگزين صفات نكوهيده ساخته در گسترش اعمال شايسته بكوشد،
🔹 و در مرحله دوم #حكمت و #موعظه_حسنه را پيشه خود ساخته در رواج دادن دانش و فرهنگ از هيچ تلاشى فروگذار نكند،
🔸و در مرحله سوم به #فلسفه_الهى روى آورد و در پرتو آن به اوج كمال انسانى برسد و به سعادت دنيا و آخرت نايل آيد، كه نهايت اوج هر كمالى به سوى خداست.
علی (عليه السّلام) و فلسفه الهی
مجموعه رسائل علامه طباطبائى، ج1، ص: 202
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
#حدیث
رسول خدا (صلیالله علیه و آله):
🔹 لا فقرَ اَشدُّ مِنَ الجَهلِ ، لا مالَ اَعودُ مِن العَقلِ؛
🔸هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست.
(تحف العقول، ص۶)
🌹🌹🌹🌹🌸🌹
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌#عرفان_نظری باید به سلوک بینجامد.
🔸عرفان نظري بدون سلوک و تهدیب فایده ای ندارد. عرفان واقعی حرف و اصطلاحات نیست هر چند امر مهمی است، اما سخن نهایی عرفان همین دستور ساده به سلوک معنوی و تهذیب نفس است.
🔹آثار تربیتی عارف بزرگ آیت الله #ميرزا_جوادآقا_ملکی تبریزی شاگرد برجسته مکتب تربیتی #آخوند_ملاحسینقلی_همدانی، نمونه ممتاز عرفان و تربيت معنوی است.
🔸آثار ارزشمند:
رساله لقاء الله
آداب الصلاة
المراقبات
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌#عرفان_نظری باید به سلوک بینجامد. 🔸عرفان نظري بدون سلوک و تهدیب فایده ای ندارد. عرفان واقعی حرف و
📌 عرفان نظری برتر از همهی علوم، اما مقدمه عرفان عملی است.
"عرفان نظری باید به سلوک بینجامد"
حکیم انقلاب، آیت الله خامنه ای:
🔸 بنده هیچ دشمنی و مخالفتی با عرفان نظری ندارم. گفته میشود: «الانسان عدوّ لما جهله». بنده هیچ ورودی در عرفان نظری ندارم، اما هیچ عداوتی هم ندارم؛
🔹منتها اعتقادم این است که ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمولهای ذهنی مثل بقیهی علوم ببینیم.
🔸عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست.
🔹مرحوم آقای طباطبائی خودش فیلسوف بود، اهل فلسفه بود، بلاشک در عرفان هم وارد بود؛ منتها آنچه که در عرفان از ایشان معهود است، #عرفان_عملی است؛ یعنی سلوک، دستور، تربیت شاگرد؛ شاگرد به معنای سالک.
🔸#عرفان_نظری باید به سلوک بینجامد. خب، موضوع عرفان، ذات مقدس پروردگار است. موضوع عرفان، خداست. از این جهت، #برتر_از_همهی_علوم است. خب، این خدا باید در زندگی کسی که اهل عرفان است، تجلی پیدا کند.
🔹 ما کسانی را دیدیم که گفته میشد در عرفان نظری از همه بهترند، اما در عرفان عملی یک قدم برنداشته بودند. ما افراد اینجوری را دیدیم و درک کردیم که اصلاً مسائل سلوکی و اینها را مس نکرده بودند. آنچه که من به آن تکیه دارم، این است که واقعاً یک حرکت عملی دیده شود؛ که این در مورد اهل معقول، به طور عام مطلوب است.
🔸آن کسانی هم که به عنوان اهل حکمت و اهل معقول شناخته شدند، غالباً کسانیاند که این جنبهی معنوی در آنها وجود داشته.
بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی ۱۳۹۱/۱۱/۲۳
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
استاد حسینی آملی سومین پیش همایش.mp3
زمان:
حجم:
45.7M
📌 پیش همایش عرفان اهل بیتی علیهم السلام
🎤با سخنرانی اساتید معظم حسینی آملی و امینی نژاد
📆چهارشنبه ۲۸مهرماه ۱۴۰۰
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌روش شناسی بحث از امتداد حکمت
✔بخش اول:
تذکر:
در پاسخ به شبهات برخی از امتناعیون امتدادحکمت مطالبی در سه بخش ارائه می شود:
۱. فهم همدلانه، عمیق و اجتهادی پیش شرط ورود به بحث از امکان یا امتناع امتداد؛
۲. چیستی حکمت متعالیه و ظرفیت های آن برای امتداد علمی و عملی، اجتماعی و سیاسی؛
۳. گونه شناسی امتداد و الگوهای ممکن از امتداد.
ان شاءالله و به توفیق الهی در چند یاداشت این مطالب خدمت عزیزان تقدیم می شود:
🛑 مطلب اول: فهم همدلانه، عمیق و اجتهادی
🔹اگر کسی بنیانهای منطقی و معرفت شناسی فلسفه و حکمت و کاشفیت علم را نفی کرد و بر حاکمیت اراده، تعلقات نفسانی و تقویمات اجتماعی بر معرفت اصرار ورزید و تقابل گرایانه به ضدیت قلبی با حکمت و فلسفه روی آورد و میراث علمی و عقلي تمدن اسلامی را به بهانه های مختلف نفی کرد و #غیر_صادقانه نام درگاه ارتباطی خود را به امتداد #تغیير دهد لاجرم به #تحریف هم روی می آورد و سخن فیلسوف مدعي سیاست_متعالیه را به امتناع تفسیر می کند و برداشت ناصواب خود از امتداد را تنها تفسیر ممکن از امتداد می انگارد و بر اساس همین تلقی انحصارگرایانه و البته غیر عقلایی و ضد عرفی و عقلی از #امتناع امتداد حکمت و فلسفه دم می زند.
🔸امتناعیون گاه در قالب سیاست سخن می گویند و از امتناع سیاست در امتداد حکمت و عرفان اسلامی سخن می گویند شبیه آنچه #آرامش_دوستدار و دکتر #سید_جواد_طباطبایی سالیان سال است در لباس روشنفکری بيان مي کنند و گاه صورت فلسفي به خود می گیرند و در لباس حوزوی و با همان بنیان فکری، همان سخنان را به زبان می رانند. هر چند در روبناها با یکدیگر تفاوت داشته باشند ولی زیربنای فلسفي و دغدغه اجتماعی مشترک دارند؛ یکی دغدغه مدرن کردن جامعه و وارد کردن محصولات علمی و تکنولوژیک غربی را برای کنترل عینیت و سرپرستی جامعه دارد و دیگری نیز همین دغدغه را از بعد الهیاتی در سر می پروراند اما در تمنای تکنولوژی اسلامی، ریاضی اسلامی، فیزیک اسلامی و هرچیز اسلامی دیگر است.
🔹اشکال این افراد در فهم ناصواب از حکمت و فلسفه است. اينان با خلط میان فلسفه و علم، خلط میان علم و فناوری و خلط میان حکمت نظری و حکمت عملی در بی راهه ای سير می کنند که سلف آنها در تمدن غرب نیز طی کردند و نهایتا سر از ايده آلیسم و نسبيت گرایی در آورد.
🔸اگر کسي می خواهد از امکان و یا امتداد حکمت و فلسفه سخن بگوید ابتدا باید از تعریف و چیستی حکمت و فلسفه سخن بگوید تا محل بحث روشن شود. با سخنان سست و غیر کارشناسی و خلط میان فلسفه و علم و فناوری و سیاست نمی توان کاری از پیش برد بلکه بی تردید بر ابهام در مسئله خواهد افزود.
🔹حکیمان و فیلسوفان طرفدار امکان و وقوع امتداد حکمت و فلسفه همچون امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله خامنه ای، آیت الله جوادی آملی، آیت الله مصباح یزدی، علامه جعفری، حتي دکتر مهدی حائري و ... علی رغم تفاوت در برخی آراء و اندیشه ها، تلقی واحد و روشنی از حکمت و فلسفه دارند که به تصریح ایشان، ریشه در سنت اسلامی و میراث ۱۴۰۰ ساله علوم و معارف عقلي دارد. از این رو همگان به صراحت از #امکان و #وقوع امتداد حکمت و فلسفه سخن گفته اند و بر تکامل این مسیر عقلانی و عقلایی تاکید داشته اند. این بزرگان اندیشه و حکمت، از راه ها و روش ها و الگوهای متنوع امتداد سخن گفته اند و خود در آن مسیرها طی طریق کردند که برخی مشترک میان همگان است و برخی اختصاص به یک حکیم و فیلسوف دارد. به تعبیر دیگر، امتداد یک تفسیر انحصارگرایانه و مسیر واحد ندارد.
🔸کسی می تواند از امکان و یا امتناع حکمت و فلسفه سخن بگوید که ابتدا فهم و درک خود را از حکمت و فلسفه بيان کند و در صورت اشتراک با حکیمان و فیلسوفان در تعریف و فهم صحیح، روشها و الگوی متنوع و متکثر امتداد را #همدلانه، #عمیق و #اجتهادی از #منابع_اصلی و همه أثار بشناسد و پس از آن یک جمع بندی عالمانه از همه اراء و اندیشه های یک حکیم داشته باشد تا بتواند به الگوی و یا الگوهای موجود در آثار حکیمان دست پیدا کند و سپس به ارزیابی و داوری منطقی و برهانی بنشیند آنگاه از #امکان امتداد و یا #امتناع سخن بگوید.
🔹نه آنکه با #تحویلی_نگری، جریان جاری و ساری حکمت و فلسفه را به یک فیلسوف خاص تقلیل دهد و سپس با رویکرد #گزینشی فقط بخشی از جملات را از کل دستگاه فکري وي جدا کند و پس از آن با #جزئی_نگری، تفسیری را به متن گزینشی تحمیل کند که از پیش پذیرفته است که در حقیقت این همان #تحریف اندیشه و فکر است که همواره جامعه دینی از آن رنج برده است و موجب #امتناع_عقلانیت و سلب تفاهم منطقی و #گسست از جریان اصیل حکمت و فلسفه شده است. در گسست از جریان اصیل حکمت و با بدبینی به تاریخ فلسفه و فلاسفه، جز سوء فهم و سوء تفاهم، چیزی عاید نویسنده و متفکر و نهایتا اتهام زنی نمی شود.
ادامه دارد
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121