31.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید | خاطره مرحوم آیت الله مصباح یزدی از رابطه مرحوم آیت الله بهجت (ره) با امام خمینی (ره)
🔹 بنده شهادت میدهم عاملی که باعث شد بنده توجه به این مسائل [سیاسی] پیدا کنم و به عنوان یک وظیفه دنبال این مسائل بروم، سفارش آقای بهجت (ره) بود.
۱۳۹۸/۱۱/۱۹
🔰 باتوجه به نقل برخی خاطرات نادرست از قول مرحوم آیت الله مصباح یزدی در یکی از برنامه های رسانه ملی و انتشار آن در فضای مجازی در مورد تفاوت دیدگاه مرحوم آیت الله بهجت (ره) با حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) درباره نحوه اداره کشور که مبنای برخی تحلیل ها قرار گرفته است، پایگاه اطلاع رسانی MESBAHYAZDI.IR اصل این خاطره را از بیانات معظم له منتشر میکند.
📥 جهت دریافت فایل باکیفیت از آپارات:
https://aparat.com/v/XQK8W
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
نهضت متعالیه.pdf
2.6M
📌پرونده نهضت متعالیه (مناسبات حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی) در نشریه معارف اسلامی
خرداد و تیر 1401، شماره 117
#نهضت_متعالیه
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 تفسیر دیالکتیکی و اراده گرایانه از فقه امام خمینی
🔹 در همایش فقه نظام ساز که از سوی موسسه امام رضا در قم برگزار شد یکی از منبری های معروف و مدرسین قم، با نسبت دادن دیدگاه های خود به امام خمینی (ره) تلاش کرد تا تفسیری بر پایه منطق #دیالکتیک و قاعده #اراده_معطوف_به_قدرت از آرا و اندیشه های امام خمینی ارائه دهد.
🔸 در نگاه این سخنران، در فقه امام، به هیچ وجه بنائات عقلا، عرف مردم و کارشناسی عالمان علوم انسانی و طبیعی اعتبار ندارد بلکه در برابر آنها قرار دارد. این فقه، نه فقه موضوعات بلکه فقه ارادهها برای تقابل با تمدن غرب و دستگاه حاکمیتی آن است. لذا فقه حادثه ساز و تقابل گرا است.
🔹 در این نگاه، فقه متکفل مدیریت همه اراده ها تحت یک اراده واحد و در یک جهت واحد است.
📌تامل:
🔸این اظهارات اگرچه در مقام روبنا في الجمله قابل توجه است لکن از حیث زیربناهای فکری و نظری کاملا در تعارض با حکمت و کلام امام خمینی و معارض با دستگاه انسان شناسی فطرت محور و سیره بین المللی هدایت محور ایشان است.(ر.ک: نامه امام خمینی به گورباچف)
🔹 این تفسیر عرف ستیزانه، اقتدارگرایانه و اراده گرایانه ی معطوف به قدرت قطعا با روح نظام فکری و فقه حکومتی امام خمینی در تقابل است و سرانجام به دلسرد کردن مردم، انحراف جامعه اسلامی و تضعیف نظام سیاسی و اجتماعی خواهد انجامید.
#تحریف_امام
#دیالکتیک
#فلسفه_شدن
#اراده_معطوف_به_قدرت
#دفتر_فرهنگستان
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/789
📌 انقلاب، حکمت، امام خمینی
۱.انقلاب محصول #تحول_باطنی مردم است که نوع نگاه و اراده انسان را به هستی، انسان، جامعه و آینده تعین میبخشد.
۲. تحول باطنی یک مقوله چند ضلعی و چند وجهی است هم عنصر معرفتی در آن دخیل است و هم عنصر گرایشی. از حیث معرفتی هم مبانی و لایه های بنیادین (فلسفه، کلام و عرفان) در آن دخالت دارد هم لایههای هنجاری و دستوری (اخلاق و فقه) و هم سطوح فرهنگی و اجتماعی(مناسک دینی و آداب و رسوم ملی).
۳. تاثیر دانشها در کنش انقلابی جامعه، تأثیر مستقل و جزیرهای نیست، بلکه به صورت شبکه ای و مجموعی است که برآیند بحث و گفتگو، رفت و آمد علمی و عملی عالمان و کنشگران "خلق جهان معنایی" متمایز است که نتایج اجتماعی متناسبی را برای ساخت آن جهان معنایی و آینده مطلوب به همراه دارد. یکی از آن نتایج چگونگی حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب است(انقلاب یا اصلاح)
۴. انقلاب اسلامی ایران محصول بیش از هزار سال فکر و اندیشه اسلامی در حوزه های مختلف معرفتی و کنش اجتماعی ملت ایران است که از مشروطه به بعد سرعت بیشتری گرفته است. حکیمان و متکلمان، عارفان و فقیهان، روشنفکران و مصلحان اجتماعی هر کدام به نوعی در این بستر سازی و خلق جهان معنایی نقش آفرین بودند.
۵. امام خمینی(ره) محصول این تاریخ علمی و عملی است که توانست این سرمایه عظیم را به #جمع_سالم در خود نهادینه کند و براساس این جامعیت علمی و عملی ، همه سرمایه ها و نیروهای انسانی را در جهت تحول اجتماعی هدایت و بسیج کند.
۶. بدون تردید مبانی حکمی و معرفتی امام خمینی(ره) و برخی از شاگردان ایشان در ساخت این نگرش جمعی و تکاملی به نیروها و سرمایه ها مؤثر بوده است و همین بنیان های معرفتی و نظری عمیق موجب اقبال نخبگان فکری و مصلحان اجتماعی شد و سایر مکاتب فکری رقیب همچون لیبرال سرمایه داری و سوسیالیسم و کمونیسم را در راهبری فکری و عملی کنشگران انقلابی به عقب راند. به همین جهت امام خمینی در نامه به گورباچف (رئیس شوروی) آنها راه خروج از فروبست های تمدن غرب را بازگشت به بنیانهای معرفتی شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی حکیمان و عارفان مسلمان معرفی می کند.
۷. حکمت، عرفان، کلام، اخلاق و فقه به عنوان پنج دانش محوری در تمدن اسلامی هر کدام نقش بی بدیلی را ساخت واقعیت اجتماعی اسلامی داشته اند، این دانش ها علی رغم برخی از اختلافات و انتقادهای درون پارادایمی، از یک روح واحد توحیدی برخوردارند و پس از سیر چند مرحله ای به یکدیگر نزدیکتر شده اند. اوج این هم آوایی، هماهنگی و هم افزایی در طرح مکتب حکمت متعالیه قابل مشاهده است و هیچ طرح دیگری تاکنون نتوانسته است چنین هماهنگی و هم افزایی علم و عمل را صورتبندی فلسفی و اجتهادی کند. در واقع ویژگی مهم حکمت متعالیه و تأثیرگذاری آن بر انقلاب اسلامی را باید در همین خصیصه حکمت متعالیه می بایست جستجو کرد که توانست طرحی نو از هم آوایی، هماهنگی و هم افزایی علوم ارائه دهد که لاجرم به همنوایی، هم راهی و همگامی کنشگران اجتماعی انجامید.
#تحول_باطنی
#عقلانیت
#حکمت_متعالیه
#امام_خمینی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌در روش شناسی نسبت حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی
🔹 هرگاه از نسبت میان یک دانش با پدیده اجتماعی سخن به میان می آید لازم است که توجه شود که این نسبت می تواند وجوه و صور مختلفی داشته باشد. از این رو توجه به همه این وجوه و صور در اثبات یا نفی نسبت و رابطه مؤثر است.
🔸نسبت حکمت متعالیه با انقلاب اسلامی نیز از این قاعده عام مستثنی نیست. لذا از جهات و صور مختلف باید به بررسی و تحلیل این نسبت پرداخت.
🔴 مطلب اول:
🔹 برای فهم این نسبت ابتدا باید مقصود از حکمت متعالیه، مؤلفهها و ویژگی هاي آن، قلمرو معرفتی آن، زین رقابتی آن با سایر مکاتب مدعی، و نمایندگان آن در عصر وقوع پدیده اجتماعي انقلاب اسلامی به طور دقیق مشخص شود.
🔸 سپس لازم است ماهیت انقلاب و اجزای درونی وبیرونی مشخص شود. تا تأثیر حکمت در اجزا و ابعاد مختلف انقلاب روشن شود.
🔹 هر انقلابی از چند جزء اصلي و فرعی برخوردار است که برخی از آنها عبارتند از:
۱. مبانی فکری و عقبه تئوریک در حوزه های هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، معادشناسی.
۲. اهداف و آرمانهای تعین بخش به آینده و انگیزه بخش برای حرکت و قیام؛
۳. نظریه ها و آثار فکری و علمی افق گشا، جهت دهنده، هدایت کننده و تبیین کننده وقایع و حوادث؛ بخصوص نظریه ها و آثاری که تمایز دهنده هستند و مرزهای مکتبی و زیربنایی با سایر مکاتب فکری و رقبای عملی را مشخص میکند.
۴. متفکران و نظریه پردازان افق گشا و مسیرنما، وحدت ساز (میان نیروها و سرمایهها) و تمایز بخش (با سایر مکاتب فکری و رقبای کنشکر)؛
۵. رهبران گفتمان ساز و راهبران خط مشئ گذار؛
۶. مبارزان و مجاهدان وسط میدان مبارزه و جهاد؛
۷. مردم هماهنگ با اهداف انقلابی و همراه با مجاهدان؛
۸. شعارها،نماد و نشانهها، اسطورهها و الگوهای انگیزه بخش و تسهیلگر کنش های انقلابی در شرایط سخت و ناامیدی؛
۹. مکان های امن اتصال، تجمع و سازماندهی نیروها و کنشگران انقلابی؛
۱۰. آسیبها، بحرانها و نواقص وضع موجود و ناتوانی ساختارهای حاکمیت در اقناع عمومی و رفع بحرانها.
🔸 حال می بایست از ميزان نسبت و تأثیر حکمت متعالیه در هر یک از موارد بالا گفتگو کرد.
۱. نقش حکمت متعالیه در تولید و یا تعمیق و گسترش هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی انقلاب اسلامی؛
۲. نقش حکمت متعالیه در تعمیق و تدقیق اهداف و آرمانهای انسان انقلابی؛
۳. نقش حکمت متعالیه در تولید نظریه ها و آثار علمی افق گشا و پاسخ دهنده به شبهات سایر مکاتب و تمایز گذاری فکری و علمی با سایر مکاتب (لیبرالیسم، سوسیالیسم، اگزیستانسیالیسم، ناسیونالیسم)
۴. نقش حکمت متعالیه در تربیت علمی و معنوی متفکران و نظریه پردازان انقلاب همچون امام خمینی، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، آیت الله خامنه ای، آیت الله مصباح یزدی و امثالهم.
۵ نقش حکمت متعالیه در تربیت و رشد رهبران و راهبران انقلاب اسلامی؛
۶. نقش حکمت متعالیه در تربیت مبارزان و مجاهدان و یا در شبهه زدایی از ذهن آنها؛
۷. تأثیر حکمت متعالیه در فرهنگ عمومی و همراه سازی مردم با انقلاب اسلامی؛
و امثال این پرسشها.
🔸 البته ممکناست در تحلیل و بررسی ها برخی از محورها ، پاسخ مثبت باشد و ممکن است منفی باشد. همچنین امکان دارد میزان نسبت و تأثیرگذاری در برخی محورها بیشتر و برخی کمتر باشد که در نهایت نیازمند معدل گیری و جمع بندی است.
🔴 مطلب دوم:
🔹 برای تحلیل و بررسی هریک از محورهای فوق الذکر چند روش علمی و معتبر وجود دارد که هر کدام به تنهایی می تواند اثبات گر مدعا باشد. هر چند بهره گیری ترکیبی از روشها و شیوه های ممکن به مراتب اطمینان بخش تر و اقناع کننده تر است.
🔸 برخی از روشها و شیوهها:
۱. استناد ضابطهمند اجتهادی به نصوص واظهارات محکم متفکران و رهبران انقلابی در اثبات وتعیین میزان نسبت و تأثیر پذیری از حکمت متعالیه و میزان تأثیرگذاری حکمت متعالیه ومتفکران آن درانقلاب؛
۲. شناسایی متون فکری و فرهنگی موثر در انقلاب اسلامی و تحلیل مضامین آن متون جهت رد یابی تاثیرات مستقیم و یا غیر مستقیم حکمت متعالیه در ساخت معرفتی انقلاب اسلامی؛
۳. تحلیل آماری از نسبت کنشگران انقلابی با حکمت متعالیه؛
۴. بررسی نقش حکمت متعالیه در شبهه زدایی از مبانی، اهداف و مسیر انقلاب اسلامی و تعمیق باورهای دینی و انقلابی کنشگران انقلابی و فرهیختگان جامعه؛
۵. بررسی مقایسهای میان نقش وتأثیر حکمت متعالیه درانقلاب اسلامی بانقش وتأثیر سایر مکاتب فکری همچون: اخباریگری، اشعریگری، صوفي گرایی، ملیگرایی، لیبرالیسم، سوسیالیسم، اگزیستانسیالیسم و ... .
۶. بررسی دلالتهای عملی وسیاسی اصول وقوانین حکمت متعالیه ونقش آنها درصورتبندی حکمت عملی ونظریه اجتماعی انقلاب و نظریه سیاسی مردم سالاری دینی وولایت فقیه.
۷. بررسی نقش حکمت متعالیه درتعمیق بنیانهای نظری، مبانی تصدیقی وروشنشناسی علوم عملی وهنجاری مثل فقه واخلاق
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 #سخن_نگاشت | فارابی، فصل مشترک همکاری علمی و فرهنگی ایران و قزاقستان
🔻 رهبر انقلاب، امروز در دیدار رئیس جمهور #قزاقستان: #فارابی بهعنوان یک فیلسوف و دانشمند اسلامی که اصالت قزاقستانی دارد و در ایران هزار سال درباره آثار او تحقیق و مطالعه شده است، میتواند مبنای همکاریهای فرهنگی و تشکیل یک کمیته مشترک علمی میان دو کشور شود. ۱۴۰۱/۳/۲۹
💻 @Khamenei_ir
📖 تبیین شهید بهشتی از نظریه حدوث جسمانی نفس
☘ شهید آیتالله دکتر بهشتی نظریه «النفس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» ملاصدرا را، با استمداد از قرائنی قرآنی چنین تبیین میکند:
🍀 «لازمه حرکت جوهری همین «جسمانیة الحدوث» بودن و «روحانیة البقاء» بودن است و آن این است که جوانه روح از بطن جسم سر میزند؛ همین اندازه نه بیشتر. این نظر در مقابل عقیده آنهایی است که فکر میکنند روح از عالم دیگر به بدن متصل میشود.
جوشیدن روح از بطن ماده یک مسأله است، متصل شدن روح به ماده، مسأله دیگر است.
🌱 خوب دقت کنید که حرف آخر ملاصدرا... این است که جوانه زدن و متصل شدن از عالم دیگر هم یک معنی میدهد و دو معنی نیست.
🌿 حرف نهایی ملاصدرا این نیست که وقتی میگوید روح «جسمانیة الحدوث» است یعنی از ماده سر میزند، این با آن حرفی که میگوید روح از ملاء اعلی به انسان میپیوندد متناقض است.
🌴... انسان در مرحله نطفه به انسان در مرحله علقه تغییر پیدا میکند، اینجا چه کاری صورت گرفته؟ خلق تازه است، اما تغییرات چنان نیست که بیاید یک چیز تازه را در کار بیاورد.
🌳نطفه به علقه، خلق است؛ علقه به مضغه، خلق است؛ مضغه به استخوانبندی و گوشت، خلق است.
🌲تا اینجا خلق است اما وقتی نفخه الهی و روح الهی میآید، این جا هم انسان تغییر کرده، پس از نظر انسان که یک تغییر هست؛ چون موضوع [تغییر]، انسان است ولی این تغییر به این است که؛
🥇 یا جوانه روح الهی در او سرزده است [برداشت مشهور از نظر صدرا]
🥈 یا روح الهی به او پیوسته است [نظر شیخ الرئیس]
🥉 یا روح الهی در او دمیده است، که در دمیدن هم سر زدن است و هم پیوستن [برداشت شهید بهشتی از نظر صدرا].
🏅اینکه گفتم حرف ملاصدرا، باید عالی اش فهمیده شود این است که وقتی دمیده میشود، هم از شکم یک چیزی بیرون میآید و هم از یک جایی آمده و به او متصل شده. هم پیوستن و هم سر زدن است.» (بهشتی، ۱۳۸۸: صص ۱۸۱ـ ۱۸۴)
🏵[تبیین دیدگاه شهید بهشتی:
برای مثال بادکنکی خالی از باد را در نظر بگیرید. هنگامی که در این بادکنک هوایی دمیده میشود، اگرچه هوا از دل بادکنک سر برآورده، اما این هوا خاصیت خود بادکنک نبوده که آن را حاصل تکامل بادکنک بدون در نظر گرفتن عامل خارجی بدانیم، بلکه نیرویی از بیرون هوایی را در آن دمیده.
در مورد نفس نیز همینگونه است. یعنی چون ماده توان ایجاد سطحی فرا مادی را ندارد، پس از عوالم دیگر سطحی از جنس همان عوالم در دل ماده دمیده و ایجاد میشود.]
📚 بهشتی، ۱۳۸۸، حزب جمهوری اسلامی، مواضع تفصیلی، بقعه.
#حدوث_جسمانی_نفس #شهید_بهشتی
https://eitaa.com/hekmat121/794
📌آقا سيد ابوالحسن رفيعي قزويني.
🔸از مشاهير و معاريف اساتيد درنيم قرن اخير بود. جامع المعقول والمنقول بود. فلسفه را نزد حکيم کرمانشاهي و حکيم اشکوري آموخته بود.
🔹پس از تأسيس حوزه علميه قم در سال 1340 وسيله مرحوم حاج شيخ عبد الکريم #حائري_يزدي، معظم له به قم مهاجرت کرد و ضمن استفاده از محضر آقاي حائري، خود به تدريس شرح منظومه سبزواري و اسفار ملا صدرا پرداخت. فضلا از درسش استفاده ميکردند.
🔸استاد بزرگ ما آيت اللَّه #خميني (مدظله) شرح منظومه و قسمتي از اسفار را نزد او خواندهاند. او را بالخصوص از نظر حسن تقرير و بيان ميستودند. مرحوم رفيعي در زمان حيات مرحوم آقاي حائري به قزوين مراجعت کرد. طالبان حکمت احياناً براي استفاده از محضرش به قزوين ميرفتند. سالهاي آخر، تهران را محل اقامت قرار داد و از مراجع تقليد به شمار ميرفت. در سال 1394 جهان را وداع گفت.
استاد مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران.
#فلسفه_قم
شيخ عبدالکریم #حائری_یزدی
#امام_خمینی
#شهید_مطهری
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دختران انقلاب موکب حجاب راه انداختند
کار زیبای فرهنگی
📌 نومارکسیسم و سوپر انقلابی
🔸 انقلابها پس از پیروزی با رواج و رشد قارچ گونهی تفسیرها و تحلیلها روبرو می شوند. به این معنا که هر گروه و طیف فکری و سیاسی تلاش میکنند به گونهای فلسفه ی انقلاب را تحلیل و وقایع انقلاب را روایت کنند که با مبانی فکری آنها هماهنگ باشد و سهمي ویژه از کنشگری انقلابی را برای خود، سند بزنند.
🔹در این میان ، بسیاری از گروهها و طیفها که نوعا پس از انقلاب در حاشیه قرار گرفته اند از هیچ کوششی برای تفسیر و تحریف اندیشه ها و بیانات رهبران و متفکران اصیل انقلاب دريغ نمی کنند. حتی با قدرت تبلیغاتی، مفسران راستین را به حاشیه می رانند تا بتوانند تفسیر خود را به کرسی بنشانند.
🔸 از میان همه طیف ها و گروه ها، جریان های چپ گرا و #نومارکسیسم در مصادره انقلابها ید طولایی دارند. چرا که یکی از اهداف اصلی نوع انقلابها مخالفت با وضع موجودی است که اشراف و طبقات اقتصادی برتر بر جامعه تحمیل کرده اند. همین نامتوازنی اقتصادی و روابط ظالمانه برآمده از آن، مستمسکی می شود برای تحلیلهای نومارکسیستی از انقلابها.
🔹 انقلاب اسلامی ملت ایران نیز از روزهای پس از پیروزی، همواره در معرض تفسیرهای نومارکسیستی و #چپ_اسلامی بوده است، هرچند در سالهای ابتدایی انقلاب با تلاش متفکران و حکیمان انقلاب اسلامی همچون امام خمینی، آیت الله خامنه ای، استاد شهید مطهری، استاد شهید بهشتی و جمع دیگری، این خطر تئوریک برطرف شد و جریانهای چپ گرا به حاشیه رانده شدند و تفسیر اصیل انقلاب اسلامی بر پایه حکمت و فقاهت تبیین شد، اما در سالهای اخیر، خیزش جدیدی از سوی برخی از کنشگران فعال اجتماعی شکل گرفته است و درصدد تفسیر نومارکسیستی از انقلاب و اندیشه انقلاب اسلامی هستند.
🔸 تفسیر نومارکسیستی و #چپ_اسلامی فقط در سطح دانشگاه امتداد نیافته بلکه در جریانهای حوزوی هم رسوخ یافته است و بنیادهای معرفتی دینی هم برای آن دست و پا شده است به گونه ای که غیر خود را غیر اسلامی می دانند. لذا خود را بیش از دیگران انقلابی و اهلبیتی و عدالت خواه معرفی میکنند(سوپر انقلابی)
🔹 تلفیق اندیشه نومارکسیستی با نگرشهای اخباریگری و عقل و عرف ستیزی و القا آن به عنوان اندیشه ناب انقلابی و ترویج گسترده آن از طریق منبرهای مذهبی و تریبونهای سیاسی و شبکه های رسانه ملی و غیر ملی، خطری بزرگ پیشا روی انقلاب اسلامی است که اگر به درستی شناخته، مدیریت و هدایت نشود به نزاع های فکری و اختلافات اجتماعی می انجامد.
🔸امروز برخی از مجامع منتسب به طیف انقلابی و برخی گروه ها و مراکز فعال در حوزه علمیه قم و تهران و اصفهان به طور فعال و با گرایشهای مختلف مشغول فعالیت هستند و با عناوین مختلفی درصدد تفسیر نومارکسیستی از انقلاب اسلامی هستند. البته بیشترین بهره از این جریانها و تفسیرها را طیف لیبرال مسلک و غرب گرا خواهند برد چرا که با معرفی کردن آنها به عنوان قرائت رسمی از انقلابی گری، مستمسکی برای تخریب و تحریف انقلاب اسلامی و انقلابی گری پیدا میکنند.
🔹در مطلبی دیگر، بهره های جریان لیبرالیستی از پدیدهی #سوپر_انقلابی تحلیل خواهد شد.
#سوپرانقلابی
#نومارکسیسم
#نواخباری
#اخباری_گری
#چپ_اسلامی
#انقلاب
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 انسان محوري در مدينهي فاضله
آیت الله جوادی آملی:
🔹تبيين خلافت انسان و تشخيص هويّت اصيل وي كه خليفه خداي سبحان است براي جمع بندي برخي از آراي متضارب در نظام سياسي مدينه فاضله و ساختار انساني حكومت متمدّنانه سهم بسزايي دارد؛ زيرا گروهي اساس سياست سالم را «خدا محوري» مي دانند و عده اي پايهي آن را «انسان مداري». گرچه ممكن است صاحبان نظريه انسان محوري به عمق گفتار خود واقف نباشند و فاجعه انسان مداري غير موحّدانه را ادراك نكنند، ليكن آگاهان از جهان بيني توحيدي و واقفان بر تدبير و ادارهي حكيمانه خداي يكتا و يگانه مستحضرند كه هويّت انسان را كه همان حيّ متألّه است چيزي جز خلافت الهي تقويم نمي كند و در قوام او دخالت ندارد.
🔸موجودي كه خلافت خداي سبحان مقوّم هستي اوست در اَضلاع سه گانهي «مَصْدَر»، «مورد» و «مقصد» بودن حتماً بايد حكم خدا و رضاي الهي در او ملحوظ گردد؛ يعني خليفه خدا هرگز مصدر هيچ جزم علمي و عزم عملي نخواهد بود، مگر آن كه مسبوق به ارادهي تشريعي خدا و حكم صادر از ناحيهي او باشد و در مورد هيچ انساني تصميم نمي گيرد، مگر آن كه او را از منظر خليفه خدا بنگرد و هيچ كاري را درباره فرد يا جامعه انجام نمي دهد، مگر آن كه مقصد آن جلب منافع و مصالح انسان و دفع مضارّ و مفاسد از او باشد.
🔹با چنين تقريري هم اصل خدا محوري كه تنها پايه كمال و مايه جمال انساني است محفوظ مي ماند و هم اصل انسان محوري تأمين مي گردد؛ زيرا انسان شناسي از منظر خلافت الهي، محصولي جز خدا محوري در همهي ابعاد سه گانه مزبور نخواهد داد؛ چون كرامت انسان نتيجه خلافت اوست و ويژگي خليفه در اين است كه همهي شؤون علمي و عملي او مسبوق به حكم خدا و رضاي الهي باشد؛ چنان كه قرآن كريم دربارهي فرشتگان كه بندگان مكرّم الهي هستند مي فرمايد: (لايسبقونه بالقول و هم بامره يعملون).
🔸پس انسان محوري در مدينه فاضله بدون خدا مداري فرض صحيح ندارد؛ چون انسان بدون جنبهي خلافت وي از خدا كرامتي ندارد و بدون داشتن كرامت، دليلي بر لزومِ محور قرار گرفتن او نيست، بلكه و با درنظر گرفتن خلافت الهي از كرامت برخوردار است و صلاحيت محور بودن دارد. از اين رو تكريم خليفه و تجليل از او و جلب رضاي او و كار در جهت تأمين منافع و مصالح او همگي مسبوق به اذن و رضاي مستخلف عنه او، يعني خداي سبحان است؛ خلافت همانند آيينه شفاف است و جز مستخلَف عنه را نشان نمي دهد و اگر در برخي نصوص ديني آمده است كه اكرام مؤمن تكريم خدا و اهانت مؤمن توهين خداست، براي آن است كه مؤمن پرهيزكار از غمزهي غريزه بازآمدْ و با رمز تزكيه سازمان يافته و از سادهي هوس پركشيده و به وِسادهي عقل تكيه زده واز خوب رويانِ بدخوي طبيعت جدا شده و از چراغ كم فروغي كه با نَمي زنده و با دَمي مرده مي شود استضائه نكرد و چنين مؤمني شايستهي چنان تجليلي است.
دين برون آيد از گنه بنهي
سر پديد آيد اركله بنهي
همه خود زخويشتن كم كن
و انگه آن دم حديث آدم كن[سنایی]
🔹چنان كه شخص تبه كار چنين منزلتي ندارد:
تا گزنده بُوي گُزيده نه اي
تا درنده بُوي رسيده نه اي
بند برخود نهي گزيده شوي
پاي بر سر نهي رسيده شوي[سنایی]
اندرين ره كه راه مردان است
هر كه خود را فكند مرد آن است
آن كه او «نيستْ» گشت هَستش دان
و آن كه «خود» ديد بت پرستش دان
بي خبر زان جهان و مَسْت يكي است
خويشتن بين و بت پرست يكي است[سنایی]
تسنيم، جلد 3 ، صفحه 142.
#سیاست_متعالیه
#انسان
#خلافت
#آیت الله #جوادی_آملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121