eitaa logo
حکمت و حکومت
178 دنبال‌کننده
356 عکس
138 ویدیو
9 فایل
محور پیامهای این کانال حکمت، حکومت و خصوصا حکمتهایی که در حکومت به کار آید(تفسیر الهیاتی سیاست) ادمین: @sjfadak (سجاد فدک طلبه درس خارج شهر مقدس قم و دانشجوی دکتری فقه سیاسی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸تجربه تجرد عقلی! آن شب هنگامى كه براى نماز شب برخاستم حالى برايم پيش آمد كه حقير طبعا از بيان اين گونه حالات اكراه دارم، امّا به خاطر منافع فوق العاده اى كه اميد است شامل حال برادران ايمانى شود آن را نقل مى كنم. بارى، آن شب در ركعت وتر بودم كه ديدم اطرافم دارد روشن مى شود و گويا مى خواهم بميرم! مرتب اطرافم روشن تر مى شد. ترس عجيبى مرا گرفته بود. ناگهان متوجه شدم كه دارم از بدنم بيرون مى روم، امّا اين بار با دفعه ى قبل بسيار متفاوت بود. بار اول كه در كربلا مشابه اين حال پيش آمد قالب مثالى من از بدنم فاصله مى گرفت، امّا حالا «صورت» در كار نبود. خود را بدون صورت و ماده مى يافتم. از آنجا كه با چنين حالى مأنوس نبودم وحشت زده خود را در رختخواب انداخته، لحاف را بر سر خود كشيدم و خوابيدم تا اين وضع تغيير كند و حالم از بين برود! ليكن ديدم حالم تغيير نمى كند و در حالى كه خود را حقيقت محض مى ديدم و تمام وجودم را درك محض و علم محض مى يافتم هم چنان به طرف بالا در حركت بودم. با اينكه بدنم روى زمين افتاده بود و گوشى براى شنيدن نداشتم، همين كه از جو عبور كردم صداهاى عجيب و غريب و بسيار مهيبى مى شنيدم. برخى، اين صداها را صداى اجانين و شياطين مى دانند كه در فضا ساكن اند. با رد شدن از اين مرحله، صداهاى فوق العاده دلربايى مى شنيدم كه گويا از گردش افلاك به وجود مى آمد و همچون آهنگ دلنوازى نواخته مى شد. سرانجام در حالى كه هم چنان براى خود هيچ صورتى نمى ديدم و خود را درك و علم محض مى يافتم از همه ى مراحل بين راه گذشته، وارد نشئه و عالمى شدم كه غير از اين عالم بود. عالمى كه مملو از نور زرد و همچون دريايى بود كه آب در آن موج مى زد و همه اش حيات بود و تمام ذرات آن «حىّ، حىّ، حىّ!» مى گفت. از استماع اين ذكر آنچنان لذتى مى بردم كه با هيچ لغت و هيچ لسانى نمى توان آن را توصيف كرد. نور زرد را نور روح و جان دانسته اند. هم چنين نور قرمز را نور قلب، نور سفيد را نور علم و نور سياه را نور جلوه ى ذات برشمرده اند. در باره ى «حىّ» نيز عرفا و بزرگان نوشته اند كه آن اسم اعظم است. به هر حال، متأسفانه بدون اختيار حقير را باز گرداندند. و با اينكه هنگام رفتن، صورت و ابعادى نداشتم، در هنگام بازگشت خود را با قالب مثالى مى ديدم. از آنجا كه پايين تر آمدم انگشترى جواهرنشان و بسيار بزرگ و دلربا بى اختيار در انگشت ماقبل آخر قالب مثاليم در آمد. از آنجا هم كه پايين تر آمدم هم چنان صورت مثالى خود را در فضا مى ديدم. تا اينكه وارد اتاق شدم و خوشى و لذتى سراسر وجودم را فراگرفته بود. نمى دانم چگونه و چه وقت به بدنم ملحق شدم. فقط يادم هست همين كه نگاهم به بدنم افتاد كه در رختخواب بود ناگهان چشم هايم را باز كردم! و متوجه شدم كه گلويم خشك شده و نمى توانم نفس بكشم. در كربلا اين جريان را براى آية الله ميلانى نقل كردم. ايشان فرمود: من تا كنون تجرد از صورت را براى بشر غير ممكن مى دانستم، امّا چون شما را صادق مى دانم و شما خودتان مى گوييد كه اين معنا را ديده ايد قبول مى كنم كه تجرد از صورت امكان دارد. حاج آقا یعقوبی قائنی(ره) - کتاب سفینة الصادقین @hekmatvahokumat
حکمت و حکومت
🔸مظلومیت فلسطین مظلومیتی از سنخ قنداقه علی اصغر! آیت الله حائری شیرازی (ره) می فرمودند در روز عاشورا، علی اصغر حجت اکبر و علی اکبر حجت اصغر امام حسین (ع) بود. مظلومیت علی اصغر آن قدر بزرگ و عیان است که هر بهانه ای را نسبت به اینکه من نفهمیدم حق با چه کسی بود، امر بر من مشتبه شد، سلب می کند. این طفل خیلی کوچک است اما مقیاس حجتش خیلی بزرگ است. برخی از وقایعی که ما از کنار آنها عبور میکنیم حجت خداوند است که حق را از باطل جدا کند و خداوند براساس آنها انسان را مؤاخذه خواهد کرد. میزان صراحت این وقایع به یک اندازه نیست برخی بسیار آشکار و برخی پنهان تر هستند. اینگونه می اندیشم که امروز فلسطین و مظلومیت فلسطین حجت بزرگ الهی است. نمود آشکار قساوت صهیونیزم و مظلومیت فلسطین حجت بالغه ای است که خداوند برای همه انسانها به نمایش گذارده است. مظاهر تمدنی غرب، نمودهای فریبنده ی فراوانی دارد و انسانهای زیادی را فریفته ی خود کرده است. ممکن است انسان امروز ادعا کند که من نتوانستم تشخیص بدهم حق کجاست و باطل کجاست؟ فلسطین به این سوال پاسخ میدهد! فلسطین مظلوم، همچون قنداقه علی اصغر(ع) است حجت آشکاری است که خداوند با آن در روز جزا احتجاج میکند. غرب مزوّر عجیب در این مساله نفاق خودش را کنار می گذارد و هویت شیطانی و ظالمانه خود را به عیان به تصویر میکشد. مظلومیت فلسطین، ماجرای یک روز و دو روز و یک سال و دو سال نیست. مساله ای نیست که شک و شبهه ای باقی بگذارد. داستان مظلومیت یک امت است که کلکسیونی از ظلمها و جنایتها در خود دارد. فلسطین مساله ای است که هیچ آزاده ای نمی تواند چشم بر آن ببندد. محور ظلم ستیزی برای همه آزادی خواهان است. فلسطین موضوع کلیدی و مهمی برای قیامت هر انسانی است که در این عصر زیست میکند. آنقدر این مساله خطیر است که دو شهید بزرگ ادعا کرده اند که اولین سوالی که از ما در قیامت پرسیده میشود همین مساله است! شهید مطهری در سخنرانی معروف خود در عاشورای 1348 در حسینیه ارشاد و سردار شهید قاسم سلیمانی خطاب به ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی در ایران، به این نکته تصریح کرده اند! نمیتوان باور داشت که کسی با عاشورا ارتباطی برقرار کرده باشد اما با دفاع از فلسطین بیگانه باشد! تابلوی زنده کربلا با انسان سخن میگوید که گریه بر اطفال فلسطینی از جنس گریه بر علی اصغر امام حسین (ع) است. با این تفاوت که این صحنه هنوز به اتمام نرسیده و ندای هل من ناصرش، همچنان لبیک گو می طلبد. @hekmatvahokumat
حکمت و حکومت
🔸پیام مظلومیت دخترکان افغان انفجار مدرسه سیدالشهدا ع حقیقتا دلها را به درد آورد این انفجار مظلومیتهای متعددی داشت. جنسیت، سن، حالت، زمان و مکان انفجار، همه و همه نمایانگر مظلومیت است. قتل عام دختران کوچک در ماه مبارک رمضان، در مدرسه در حال تحصیل و با زبان روزه، اوج مظلومیت را می رساند. غمی که از جنس غم های سیدالشهداست در مدرسه ای با نام سیدالشهدا(ع). چگونه میشود که چنین قساوتی پدید بیاید؟ این قساوت را حاصل جمع و پیوند جریان کفر جهانی و تکفیر منطقه ای میدانم. الگوی انقلاب اسلامی در قرن اخیر نشان داد که میتواند تهدید جدی ای برای کفر و استثمار جهانی باشد حرکتی که متشکل از دو عنصر تکلیف مداری دینی و مردمی بودن است. این نهضت نشان داد تا چه میزان میتواند دست ظلم را کوتاه کند و پیش رونده باشد. حرکت انقلاب اسلامی نشان داد این سنخ از حرکت با تقابل فیزیکی و فشار سخت تسلیم نمی شود کشته شدن و مجروح شدن به جوشش بیشتر آن می انجامید نه توقف آن. کفر جهانی اما بی تفاوت نایستاد. او سالهاست که دست به بدلسازی زده است تا این نهضت را با جریانی از سنخ خود تضعیف کرده و شکست دهد. جریان تکفیری به دنبال تأمین همین دو خاستگاه است از جهتی انحرافی: جریانی تکلیف مدار و مردمی تقابل فیزیکی با این جریان لازم است چون دفاع حکم بدیهی عقل عملی است اما باید دانست که این جریانات با کشته شدن و تقابل سخت هیچ گاه خاموش نخواهند شد بلکه تا زمانی که سوخت اعتقادی آن در جریان باشد با کشته شدن زایش می یابند. از همین جهت شکست داعش در سوریه و عراق را نیز نباید پایان یافته تلقی کرد. مبارزه اساسی با این جریان مهلک بیش از آن که از ناحیه تقابل میدان و دیپلماسی سیاسی باشد از ناحیه اقدام نرم و فرهنگی است. عالمان و متفکران بایستی سرداری این جهاد را برعهده بگیرند. سردار سلیمانی با اینکه سردار میدان و دیپلماسی بود به این امر مهم نیز توجه داشت اما باید دانست این عرصه بدون مشارکت جدی عالمان به ثمر نخواهد رسید. شجره خبیثه تکفیر را باید از ریشه و از ناحیه بنیادهای اندیشه ایش خشکاند. شاخ و برگهای این شجره چندان تفاوتی باهم ندارند. طالبان، القاعده، داعش، بوکو حرام و... در اصل این تفکر تفاوتی با یکدیگر ندارند. ممکن است اندکی در تاکتیکها تفاوت داشته باشند. به نظر نمیرسد تفاوت گذاشتن میان این جریانات مشکلی را حل کند. راه حل را باید در تضعیف بنیادهای تکفیر جستجو کرد. ما به سردارهای وحدت آفرین نیازمندیم. @hekmatvahokumat
🔸عید مظهر وحدت یا مظهر فرقت؟! آیت الله حائری شیرازی(ره): «امام صادق (علیه السلام) دربارۀ روز عید فطر و تشخیص آن می‌فرمایند: «دست امام مسلمین است»؛ اگر امام مسلمین گفت: «عید است»، همه باید افطار کنند و نماز عید بخوانند. اگر امام مسلمین گفت: «این آخر رمضان است»، بر همه واجب است روزه بگیرند. چرا این را برای امام مسلمین گذاشته؟ برای اینکه اینجور نشود که زن مقلد این آقاست و آقا می‌گوید برای من ثابت نشده که امروز آخر رمضان است؛ شوهر مقلد دیگری است؛ او گفته برای من ثابت شده امروز عید بگیریم. اگر بعضی روزه باشند و بعضی روزه نباشند، در خانه چه اتفاقی می افتد؟ روزی که باید جشن بشود، روز عیش باشد، روز سرور باشد، روز خوشحالی باشد، روز حزن می‌شود. اعیاد رسمی مسلمین یعنی عید فطر و عید قربان را برای این خاطر روزه‌اش را حرام کردند که وحدت ایجاد بشود؛ یعنی همه «با هم» دست بکشند از روزه. خود این وحدت یک ابهتی دارد، اسلام را در نظر دشمنان با مهابت می‌کند.» پ.ن: یکی از بحثهای فقهی در موضوع اثبات عید، مسأله حکم حاکم است که در کنار سایر طرق مورد بحث قرار میگیرد. بنده در این صدد نیستم که در میانه بحثهای دقیق فقهی فقهای عظام اظهار نظری کنم. فقط به این مقدار مسأله ام را طرح میکنم که اگر در رویکردهای فقها مقاصد و اغراض شریعت به صورت ضابطه مند مورد توجه قرار میگرفت آیا شاهد چنین تشتتی می شدیم؟ ▫️آیا دین شناسی ما این مقدار دلالت ندارد که مظاهر اتحاد، قدرت و سرور در دین، اگر به مظاهر ضعف، تشتت و ناراحتی تبدیل شود نمیتواند مورد تأیید دین باشد؟ ▫️ آیا در حجیت یک فتوا، کارآمدی و پیامدهای آن هیچ نقشی ندارد و حجیت صرفا یک امر اخروی است؟ ▫️آیا نگاه اکید دین به جمعه و جماعت و اتحاد و وحدت کلمه مسلمین با این اتفاقات همخوانی دارد؟ @hekmatvahokumat
🔸تقوا و تواصی انتخاباتی با نزدیک شدن انتخابات جا دارد که علاوه بر اهتمامی که به مسائل سیاسی پیدا می کنیم به تقوای سیاسی هم اهتمام بیشتری داشته باشیم. همانطور که فقه لازمه تجارت است(الفقه ثم المتجر) تا انسان مسیر تقوای خود را در تجارت بشناسد در سیاست هم لازم است بزنگاه های معصیت و لغزش شناخته شده و مورد تذکر قرار گیرد تا انسان در دام شیطان و معصیت خداوند قرار نگیرد. این امور علاوه بر تعلم و تذکر برای خود، نیاز به تواصی دارد و مؤمنان در این رقابتها بایستی از خود، دوستان و جامعه خود محافظت کنند. یکی از مسائل مهم در رقابتهای انتخاباتی خارج شدن گرایشها از حد تعادل است. در شرایط انتخابات بسیار اتفاق می افتد که گرایش به یک کاندیدا نسبت به کاندیدای رقیب، تبدیل می شود به تعصب به کاندیدای خود و هوادارانش و دشمنی و کینه نسبت به رقیب و طرفداران او. در این صورت رقابت به دشمنی تبدیل می شود بلکه گاهی از قواعد دشمنی از نظر اسلام هم خارج می شود زیرا دشمنی کردن هم در دین ضابطه مند است. در دشمنی هم نباید از عدالت خارج شد و به سبب عداوت هر چیزی را که در دشمن نیست به او نسبت داد. «لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه به عدالت رفتار نكنيد به عدالت رفتار كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است. در این فضا طرفدار به گونه ای رفتار می کند که گویا کاندیدای خود را واجد همه فضائل می بیند و کاندیدای رقیب را واجد همه رذائل! خروج از تعادل در شیوه تلقی و باور نسبت به اخبار هم اثر زیادی می‌گذارد. در بلبشوی اخبار انتخاباتی هر خبری ولو ضعیف که موافق انتخابش باشد به راحتی می‌پذیرد و بلکه یقین می‌کند و هر خبر و داده ای موافق رقیب ولو قوی باشد تکذیب کرده و گوشش را بر آن می‌بندد. ممکن است ما دچار از این حد از آسیب نشده باشیم ولی باید مراقبت کرد زیرا که درجات پایین تر آن بسیار عام البلوی است. [البته قواعد و ملاکهای پذیرش یا عدم پذیرش خبر اعم از منبع خبر، شیوه نقش آفرینی حسن ظن و سوء ظن و... بحثهای دیگری دارد که در این یادداشت مجال طرح آنها نیست.] آیت الله حائری شیرازی (ره) این دام شیطان را با تمثیلی زیبا توضیح میدهند. در پیام بعد تمثیل ایشان خواهد آمد.👇 @hekmatvahokumat
🔸شگردهای صیادی شیطان صیاد وقتی که میخواهد ماهی بگیرد، اگر بخواهد بطور دسته جمعی ماهی بگیرد تور به دریا می اندازد و اگر بخواهد یکی یکی ماهی بگیرد، قلاب به کار می برد. شیطان هم برای صیادی تور و قلاب مخصوص به خود دارد. 🔹قلاب شیطان قلاب شیطان آرزوها، ریاست طلبی و کلا علاقه به هر چیزی است که دنیایی باشد...شیطان در صدد است که انسان را در دام معصیتها بیاورد تا اینکه او را از ذکر الله خارج کند کسانی که شیاطین بر آنها مسلط شده اند اینها را شیطان از آب گرفته و صید کرده است و قلب آنها مرده است. همچنان که قلب ماهی در آب زنده است قلب انسان هم در عشق به خدا زنده است همانطوری که اگر ماهی را از آب بیرون بکشند می میرد قلب انسان را هم اگر از علاقه به خدا بیرون بکشند می میرد. 🔹تور شیطان شیطان آنگاه که میخواهد انسانها را به صورت دست جمعی شکار کند تور می اندازد. تور او، یک سلسله شبکه هایی است که ماهی به آن میتواند داخل شود اما از آن نمی تواند خارج شود ماهیها در آن حبس می شوند تور تا وقتی که در حال عادی است سوراخها گشاد است ولی وقتی کشیده میشود سوراخها تنگ میشود. فعالیت دسته جمعی شیطان ایجاد باندهاست یعنی عده ای را به یک عمل و یا یک شخص متعصب کند و با این عمل یک توری درست میکند که با آن تور انسانها را شکار و صید می نماید. این باندها و دسته هایی را که امام (ره) می گوید باند بازی نکنید به خاطر این است که انسان وقتی که اهل باند بازی شد هدف او حفظ قدرت خودش و باندش می شود و دیگر یاد خدا در کار نیست. تا انسان به یاد خداست مانند ماهی در آب دریا آزاد است اما وقتی به تور افتاد دیگر نمی تواند فرار کند. شیطان برای صید دسته جمعی انسانها آنها را گروه گروه می کند. باند وقتی که برای خدا نباشد به صورت یک شبکه شیطانی می شود که انسان در آن قرار گرفته است. حال چطور شیطان انسانها را به صورت باند در می آورد؟ شیطان این کار را با خوش بین کردن یک عده و بدبین کردن عده دیگر انجام می دهد. اینها اگر حتی کار بدی از دوستانشان ببینند آن را توجیه می کنند و اگر کار خوبی از دشمنانشان مشاهده کنند آن را هم نمی پذیرند، یعنی وقتی که به صورت باند شدند خدا مطرح نیست، بلکه خود بینی مطرح است. کتاب تمثیلات آیت الله حائری شیرازی(ره) - چاپ 1372 انتشارات شفق - ص 30-33 (با تلخیص) پ.ن: تمثیل و توضیح ایشان در مورد تور شیطان، در فضای انتخابات بسیار حائز اهمیت است. @hekmatvahokumat
🔸غمگینی روح مقدس پیغمبر در عوالم بالا از مسأله فلسطین امروز مسأله‌ى فلسطين يك زخم دردناك و عميق در پيكر جامعه‌ى اسلامى است. قرآن درباره‌ى نبىّ مكرّم اسلام مى‌فرمايد: «عزيزٌ عليه ما عنتّم»؛ رنج شما براى او سخت و دشوار است؛ «حريصٌ عليكم بالمؤمنين رؤوفٌ رحيم». امروز رنج دنياى اسلام - كه برجسته‌ترين بخش آن، مسأله‌ى فلسطين است - قلب مقدّس پيغمبر را مى‌آزارد؛ «عزيز عليه ما عنتّم». با وضعى كه امروز ملت فلسطين دارد، روح مقدّس پيغمبر در عوالم بالاى آفرينش الهى مملو از غم مى‌شود. راه علاج چيست؟ تلاش و مجاهدت است. امروز مسأله‌ى فلسطين، مسأله‌ى دنياى اسلام است. چه ما مسلمانان كشورهاى اسلامى بدانيم و چه ندانيم، سرنوشت فلسطين، سرنوشت همه‌ى ماست. اگر فلسطين در اين صحنه‌ى رويارويىِ شجاعانه‌، موفّق شود، موفّقيت همه‌ى دنياى اسلام است؛ اما هرچه رنج آن ملت ادامه پيدا كند، مايه‌ى ذلّت روزافزون دنياى اسلام است. درست است كه همه‌ى ما وظيفه‌ى شرعى داريم به مردم فلسطين كمك كنيم؛ اما حرف من امروز فراتر از وظيفه‌ى شرعى است. مى‌گويم امروز هر حادثه‌اى كه در فلسطين رخ دهد و اين قضيه به هر جا منتهى شود، به طور مستقيم به سرنوشت كشورهاى اسلامى - چه آنهايى كه نزديكند و چه آنهايى كه دورند - مربوط است و بر آنها هم اثر مى‌گذارد. امروز ملتهاى مسلمان براى فلسطين هر كار بكنند، براى خود و به نفع خود كرده‌اند. بیانات مقام معظم رهبری - 1381/3/9 @hekmatvahokumat
🔸گفت و گوی انتخاباتی - بخش اول با یکی از دوستان گفت و گویی داشتیم در مورد انتخابات. - دوست ما گفت: من در انتخابات شرکت نمیکنم. پرسیدم چرا؟ -گفت به این خاطر که در کشور ما نظارت و کنترل کننده ای بر اقدامات ظالمانه ریاست دولت وجود ندارد. هر بلایی میخواهند بر سر ملت می آورند. مجلس هم دست بسته است نمونه اش ماجرای بنزین. اجازه استیضاح و برکناری رییس جمهور را به مجلس نمی دهند. با این شرایط من با رای دادنم معاون و شریک در ظلمهای بزرگ خواهم شد. -گفتم: اگر شما چنین برداشتی داری که دولت قدرت مطلقه دارد و نظارت موثری بر آن نیست به طریق اولی باید تلاش کنی که صالح و عادل بر آن حاکم شود که بر مردم ظلم نکند و اگر بتوانی عادل را حاکم کنی ولی انجام ندهی و ظالم بر مردم حاکم شود شما هم در آن ظلم شریکی! اگر هم فکر میکنی که در میان کاندیداها، کاندیدای عادل و باکفایت وجود ندارد باید تلاش کنی آنکس که آسیب کمتری به مردم وارد میکند برسر کار بیاید. ادامه بحث در پیام بعد @hekmatvahokumat
🔸گفت و گوی انتخاباتی- بخش دوم اما در مورد مساله بنزین و استیضاح و خلع رییس جمهور: اقدام دولت و رییس جمهور یک مساله سیاسی را تبدیل به یک مساله امنیتی کرد. در علوم سیاسی میخوانیم که مسائل سیاسی با مسائل امنیتی تفاوتهایی دارند: 🔹مسائل سیاسی مسائلی هستند که: - بایستی در فرآیند چانه زنی عادی و عمومی قرار گیرند. - در آن کمبود منابع وجود دارد. - در صورت پنهان بودن چانه زنی ها، معلوم نیست منابع بر اساس منافع ملی تخصیص یابد، و منافع حزبی و شخصی تعیین کننده شود. (سیاست را اینگونه تعریف میکنند: تخصیص اقتدارآمیز منابع و ارزشها) 🔹اما مسائل امنیتی مسائلی هستند که: - نیازمند اقدام فوری و اضطراری هستند. - امر امنیتی از دایره چانه زنی های سیاسی و در عرصه عموم خارج میشود و در جمع های خاص و محدود بحث می شود. - در تصمیم گیری های امنیتی ممکن است یک سری از حقوق نادیده گرفته شود. وقتی که بی تدبیری دولت، مساله بنزین را امنیتی کرد اختیارات مجلس به عنوان یک نهاد سیاسی محدود شد. موقعی شما میتوانی در مورد تصمیم محدود شدن مجلس در مساله استیضاح قضاوت درستی کنی که بدانی مجموعه تهدیدها به چه میزان بوده است و آیا استیضاح رأس دولت به حل مساله کم میکند یا اینکه میتواند باعث تشدید آن شود. 🔹 یک یادآوری: به صورت کلی خلع رییس جمهور مساله ساده ای نیست. بنی صدر بعد از اینکه با خیانت یا ضعفش مدیریت کشور و مدیریت جنگ را به سمت بحران برد مساحت زیادی از کشور اشغال شد، و این همه خسارت بر کشور تحمیل کرد با این وجود استیضاح و خلع او از قدرت، تبعات سنگینی داشت. دقیقا در این مقطع بود که مجاهدین خلق اعلام جنگ مسلحانه کردند و نزدیک به 17 هزار نفر به شهادت رساندند! مفهوم این تعداد عملیات ترور یعنی کشور تا مرز جنگ داخلی پیش رفته است. درست است که امروز کشور به ثبات سیاسی امنیتی بالاتری نسبت به دهه شصت رسیده است اما نباید فراموش کرد که بخش مهمی از این ثبات معلول همین است که مسئولیتها و مناصب مطابق روال خود و به صورت مسالمت آمیز در انتخاباتها جابجا میشود نه از طرق اضطراری و غیرعادی. @hekmatvahokumat
🔸پیش بینی رهبر انقلاب برای وقایعی بسیار بزرگ و نزدیک مقام معظم رهبری در مورد محاکمه و مجازات جرج بوش، بنیامین نتانیاهو و ترامپ پیش بینی های قابل توجهی داشته اند: 🔹محاکمه جرج بوش من اعتقاد راسخ دارم که روزی خواهد آمد که همین رئیس جمهور کنونی امریکا و مسئولین امریکائی در یک دادگاه عادلانه‌ی بین‌المللی به خاطر فجایعی که در عراق به وجود آورده‌اند، گریبانشان گرفته شود و محاکمه شوند. نماز جمعه تهران - 1386/6/23 🔹انتقام از ترامپ انتقام از آمران و قاتلان شهید سلیمانی در هر زمان که ممکن باشد قطعی است. دیدار با خانواده شهید سلیمانی - 1399/9/26 🔹محاکمه نتانیاهو همه‌ی عوامل مؤثر رژیم و شخص جنایتکار نتانیاهو باید تحت پیگردِ دادگاههای بین‌المللی و مستقل قرار گیرند و مجازات شوند؛ و این به حول قوه‌ی الهی تحقق خواهد یافت. پیام اخیر به ملت فلسطین - 1400/2/31 ▪️ با توجه به این که رییس جمهور آمریکا و نخست وزیر اسرائیل با نفوذترین شخصیت های سیاسی جهان امروز هستند، ظرف چند سال آینده چه تحولات بزرگی در جهان رخ خواهد داد که دادگاه مستقل جهانی بتواند این ها را محاکمه کرده و به سزای عمل خویش برساند؟ ▪️ دادگاه عادل و مستقل جهانی چگونه تشکیل خواهد شد؟ ▪️ به امید خدا اگر این وعده ها تحقق یابد با توجه به سن بالای این جنایتکاران، این اتفاقات چقدر می تواند به ما نزدیک باشد؟ @hekmatvahokumat
🔸تهدیدی بزرگ برای بی مسئولیتی نسبت به حاکمیت جامعه روایت معروفی در باب امر به معروف به نقل از امام رضا(ع) وجود دارد (و مشابه آن از پیامبر (ص) نیز روایت شده است): سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع يَقُولُ لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ أَوْ لَيُسْتَعْمَلَنَّ عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ فَيَدْعُو خِيَارُكُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ. [كافی(اسلامیه)،ج 5، ص 56] از امام رضا (ع) شنيدم می‌‏فرمود: بایستی كه به معروف امر و از منكر نهی كنید تا [اگر اینكار نكردید]افراد بد كردار بر شما مسلط خواهند شد و خوب هایتان دعا می كنند اما مستجاب نمى‏شوند. در صدر روایت به صورت مطلق سفارش به امر به معروف شده است لذا شامل هر معروف و منکری میشود اما از عقوبت شدیدی که ذکر شده با اهمیت ترین امر به معروف و نهی از منکر برداشت می شود. یعنی آن سلسله اقداماتی که حاکمیت جامعه را به دست صالحان میدهد. رهبر انقلاب در توضیح این روایت میفرمایند: «یعنی دعایی که خداوند در قرآن می فرماید: «و اسألوا الله من فضله» یا «ادعونی استجب لکم» امام رضا (ع) می فرماید اگر شما کاری کردید که اشرار مسلط شدند آن وقت همین دعا، دیگر مستجاب نخواهد شد. ببینید چقدر موضوع حاکمیت اسلام و حاکمیت حق مهم است و اگر هست باید آن را با چه توان بالا و با چه حساسیت ویژه ای حفظ کرد و اهم از همه مزاحمات خودش دانست»(1375/11/25) از این نکته برداشت می شود که اگر در مسائل سرنوشت سازی مانند انتخابات تلاش نکردیم که اخیار و صالحان را مسلط کنیم، دعا و شکایتمان از شرایط پیش آمده، نزد خدای ارحم الراحمین، مسموع و مستجاب نیست. و آیا تهدیدی از این بالاتر می توان متصور شد که غیاث مستغیثین، دعا و استغاثه بندگانش را اجابت نکند؟ چرا مستجاب نمی شود؟ شهید مطهری در مورد علتش می گوید: زیرا این دعا برخلاف سنت تشریع و تکوین است. همين‏طور است آدمى كه عمل نمى‌‏كند و تنها به دعا مى‌‏پردازد(مجموعه آثار، ج23، ص 789) @hekmatvahokumat
🔸نسبت انتخابات با عناوین زندگی من! هر یک از ما عناوین متعددی را دارا هستیم. عناوینی مانند پدر، فرزند، برادر، دانشجو، همسایه، شهروند، ایرانی، مسلمان، شیعه، آسیایی، انسان و.. اگر توجه کنیم خیلی بیش از اینها بر تک تک ما منطبق میشود. هر کدام از این عناوین حقوق و تکالیف خاصی را در رابطه با عده ای برای ما ایجاد میکند. پدر بودن تکالیفی را، برادر بودن تکالیفی را، دانشجو بودن تکالیفی را، شهروند بودن تکالیفی را و... انتخاب مدیر شایسته برای جامعه عملی است که به همه عناوین زندگی ما ارتباط دارد! به همه آنها! تکلیف مشترکی است در رابطه با همه آنها. کمی به این مطلب دقت کنیم! @hekmatvahokumat
🔸مقایسه مردم داری در گفتمان روشنفکران و گفتمان عالمان طبقه روشنفکری در ایران عموما بر این منوال بوده است که دیدگاهی را که احساس می کند عرف عام جامعه یا عرف خاص هوادار ایشان نمی پسندد طرح نکند بلکه، گاها در این جهت حرکت میکند که برخی از خطاهایی رواج یافته در جامعه را تئوریزه کند. برخلاف این رویه ی روشنفکران، در طبقه فقیهان و عالمان دینی رویه متفاوت است فقیه در درجه اول دغدغه و مساله اش رسیدن به حجت است. دغدغه ای بسیار مهم و مبارک که در واقع امتداد رسالت انبیاء است. اما این دغدغه با مساله مردم داری چه نسبتی دارد؟ طبیعتا فقیه نمیتواند و نباید به مانند روشنفکر عمل کند. اما دوری گزیدن از آن منهج و مشرب ناصحیح به این معنا نیست که فقیه هیچ نگاهی نباید به عرف و ظرفیت جامعه داشته باشد. طبیعی است که این حجت استنباط شده، بایستی مورد عمل جامعه قرار بگیرد لذا شیوه تبیین این حجتها اهمیت بسزایی می یابد. احساس می شود که در روش برخی از عالمان دین، ملاحظه مخاطب و ظرفیت مخاطب مغفول قرار میگیرد و جملات بسیار تیز و تند در نسبت با دیدگاههای عمومی طرح می شود. این تفاوت در شیوه سخن گفتن در طبقه فقها و روشنفکران، در سیاست اهمیت دو چندان پیدا میکند آنجا که زمینه ای میشود که جریانات سیاسی با برجسته سازی جملات نامانوس با فهم و ظرفیت جامعه، لولو سازی کند و به راحتی قدرت را به واسطه آراء مردم تصاحب کند. درست است که حجت الهی در نقطه مقابل با هواهای نفسانی است و از این جهت باعث فاصله گذاری بخشی از جامعه میشود اما حجتهای الهی اولا متناسب با وسع و ظرفیت انسان است ثانیا مستظهر به گرایشات فطری، حکمتهای عقلانی و برخی از تجربیات بشری است که لازم میدارد حجج الهی متناسب با ظرفیتها، همگام با حکمتها و در جهت شکوفایی فطرتها بیان شود و صرفا از طریق تند و تیز "بایدها و نبایدها" و ملازمات عمل نکردن آنها از فسوق و شرک و کفر و عقوبتها بیان نشود. این ملاحظات است که فهم روایت امام رضا(ع) را میسر میکند: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ فَكَيْفَ يُحْيِی أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا با اینکه همه کلامهای اهل بیت ذاتا و ثبوتا حسن است اما ممکن است که برای مخاطب این حسن و زیبایی درک نشود ونیاز دارد که عالمان و مبلغان دین این زیبایی ها را تبیین کنند و به این وسیله امر اهل بیت را احیاء کنند. و این مهم نتیجه می دهد که عالمان نباید صرفا روش تبیین فقهی را در پیش گیرند و سایر علوم اسلامی را هم در مواجهه با اجتماع به خدمت بگیرند همانطور که روش قرآن و اهل بیت ترکیبی از آنهاست. @hekmatvahokumat
🔸قهرمان مبارزه با شرک با فقدان یوسف(ع) اهل مصر به شرک بازگشتند، در نبود موسی(ع)، قوم او گوساله پرست شدند، در نبود عیسی(ع)، قوم او گرفتار تثلیث شدند. امت ختمی با فقدان رسول خدا(ص)، بت پرست نشدند اما مسیر شرک در امت رسول خدا(ص) گونه دیگری دارد آنجا که ولایت به کنار زده می شود و طواغیت سلطه می یابند و نمی گذارند شرک تبیین شود: ان بنی امیه اطلقوا للناس تعلیم الایمان و لم یطلقوا تعلیم الشرک(كافی، ج ۲، ص ۴۱۵) در میان امت ختمی، فقط پیروان اهل بیت بودند که دانستند توحید و شرک چه مرزهایی دارد. اهل بیت(ع) به ایشان آموختند که حقیقت توحید آنجا تحقق می یابد‌ که همه پیروی کردنها و گرویدنها بایستی در جهت توحید باشد. دانستند مایز عبادت حقیقی از سایر عبادتها در کجاست؟ آنجا که ولی خدا راه را نشان میدهد آنجاست که عبادت و عبودیت خدا جریان می یابد و آن سنخ عبادت است که خداوند اراده کرده است: إِنَّمَا أُرِیدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ لَا مِنْ حَیْثُ تُرِیدُ(بحار الأنوار، ج۱۱، ص۱۴۱) و الا میتواند عبادت انسان مسیر عبادت ابلیسی پیدا کند. اما غیبت محافظان توحید، در میان پیروان اهل بیت هم خسارت بار بود. آنجا که تفسیر دقیق و عمیق اهل بیت از توحید، رفته رفته قصورا و تقصیرا به حاشیه رفت و مایز مسیر اهل بیت و از غیر آن کم رنگ شد. امام خمینی(ره) حقیقتا احیاگر توحید بود آنجا که توحید را نه در گوشه های زندگی بلکه در سراسر ساحات زندگی فردی و اجتماعی تفسیر کرد و برای آن قیام کرد و خود مصداقی شد از: قل انما اعظم بواحدة ان تقوموا لله مثنی و فرادا(سبأ: 46) راه او دوری از شرک است. یکتا پرستی در همه جا و همه وقت و همه ساحات زندگی. او رفت و ما مانده ایم راه او، مبادا ما هم در نبود او به شرک باز گردیم. @hekmatvahokumat
🔸عدم مشارکت در رأس گناهان کبیره! و وصيت من به ملت شريف آن است كه در تمام انتخابات، چه انتخاب رئيس جمهور و چه نمايندگان مجلس شوراى اسلامى و چه انتخاب خبرگان براى تعيين شوراى رهبرى يا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصى كه انتخاب مى‏كنند روى ضوابطى باشد كه اعتبار مى‏شود... از اين قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علماى بزرگ تا طبقه بازارى و كشاورز و كارگر و كارمند، همه و همه مسئول سرنوشت كشور و اسلام مى‏باشند؛ چه در نسل حاضر و چه در نسلهاى آتيه؛ و چه بسا كه در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه، گناهى باشد كه در رأس گناهان كبيره است. پس علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد، و الّا كار از دست همه خارج خواهد شد. و اين حقيقتى است كه بعد از مشروطه لمس نموده‏ايد و نموده‏ايم. صحيفه امام، ج‏21، ص: 422 پ.ن: او در میان ما نیست اما کلمه کلمه او نشان دار است. نشان از درد دین داشتن. نشان از دلسوزی و شفقت برای اسلام. دلسوزی برای تک تک ما و فرزندان ما. برای دنیای ما برای آخرت و ابدیت ما. اللهم احشرنا معه @hekmatvahokumat
🔸ماجرای یک کاندیدای متفاوت! یه مدیر قوی و مردم داری بود که کارش خیلی درست بود. قدرت اجرایی داشت. خلاق بود. دلسوز مردم بود...انتخابات شد...کاندیدا شد ولی مردم انتخابش نکردن... حرفاش رو باور نکردن... به جاش حرفای یه عده دیگه رو باور کردن که میدونست نا اهلن..دلسوز نیستن...کار هم بلد نیستن...رفت کنار...۸ سال گذشت تو این هشت سال خیلی اتفاقای بدی افتاد... وضع مردم خیلی خراب شد... قیمتا بالا رفت. خیلیا نتونستن ازدواج کنن. کار پیدا کنن. تو این وضعیت که وضع مردم هر روز بد میشد وضع یه عده هر روز بهتر و بهتر میشد و این تبعیض خودش از اون نداری براشون بدتر بود... همه اینها رو میدید و از همه بهتر میفهمید که چه خبره و چرا داره این بلاها سرمردم میاد.. خودش مدیر بود و از خیلی پشت پرده ها خبر داشت... گذشت و گذشت تا یه بار دیگه نوبت انتخاب مردم رسید...باز هم اومد.. شاید مردم این بار انتخابش کنن... دل تو دلش نبود...این بار چی قراره بشه؟ مردم این بار چطور میخوان انتخاب کنن؟...حرفاش رو باور میکنن؟... نکنه باز برای ۸ ساله دیگه کسایی بیان سرکار که همون راهو ادامه بدن... زندگی مردم چی میشه؟...دین و اعتقادات مردم چی میشه؟...حسابی نگران شده بود...نه برای خودش من کاری ندارم که این آقا مدیر قصه ما در این انتخابات هست یا نه! حرفم چیز دیگه ایه! میخوام از این قصه پلی بزنم به یه قصه پرغصه دیگه! میخوام بگم من نامزدی رو میشناسم که ۱۲۰۰ ساله همه مشکلات رو داره می بینه، رنج ها رو می بینه، فسادها را می بیند، آمارهاش یه ذره خطا نداره، ظرفیتهای معطل مونده را بهتر از همه رصد کرده، قدرت مدیریتش فوق تصور ماست...تموم این هزار و اندی سال دولت سایه تشکیل داده!...از نزدیکِ نزدیک همه مشکلات رو دنبال کرده... نسبت به همه اصلحه... از هر مدیری در تاریخ مزایاش رو داره اما معایبش رو نداره... این کاندیدایی که میشناسم بیش از هزار ساله که منتظره مردم واقعا انتخابش کنن...از دل و جون بش رأی بدن...هزاران انتخابِ مردم رو در این هزار و اندی سال دیده که به نتیجه نرسیده... با این قلب بیدارش چقدر غصه خورده... ولی بازم صبر کرده تا در انتخابای بعدی مردم به او رو بیارن...عجیبه که از مردم دل نبریده هنوز... خیلی عجیبه.. باخودش چی میگه؟ میگه مردم! من چنان جامعه ای میتونم براتون بسازم که حتی نمی تونید تصورش کنید!!... وعده هاش همه راسته...هیچی رو برا خودش نمیخواد...نمیدونم چند تا انتخابات دیگه باید بگذره تا ما او را انتخاب کنیم...نمیدونم... تو این هیاهوی انتخابات و رأی گیری به فکر اون کاندیدای منتظر هم باشیم... @hekmatvahokumat
اهمیت هر یک رأی هر رأی ما یک سلاح است. ابزار قدرت ماست. اگر از آن غفلت شود... وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً وَاحِدَةً كافران آرزو مى كنند كه شما از جنگ‏افزارها و ساز و برگ خود غافل شويد تا ناگهان بر شما يورش برند (سوره نساء: 102) @hekmatvahokumat
در شهر نشانه ای از تبلیغ تو نیست ای عشق، ستاد انتخاباتت کو؟ یا مهدی
👈 خاطره‌ای عجیب از آیت الله حق شناس و آیت الله شیخ حسین لنکرانی ✔️استاد ابوالحسنی منذر🔻 🔹هنگامى كه دوران انتخابات فرا مى ‏رسيد، مرحوم آیت الله لنكرانى براى تعيين نامزد يا نامزدهاى اصلح، با حساسيت و دقت زياد، تحقيقات گسترده‏ اى انجام مى‏ داد. بعد صندوق سيّار به منزل ايشان مى‏ آمد و رأى خود را به صندوق مى‏ انداخت. 🔹در يكى از اين انتخابات، شاهد صحنه ‏اى بودم كه برايم جالب و عبرت‏ انگيز بود: يادم هست اولين دورة انتخابات ‏خبرگان تعيين رهبرى بود. يك روز از صبح تا عصر، خدمت مرحوم لنكرانى نشستيم و درباره نامزدهاى مختلف تحقيق و بررسى كرديم تا، در نهايت، ده دوازده نفر كه اصلح از ديگران به نظر مى‏ رسيدند تعيين شدند. اما ايشان باز هم به اين اكتفا نكردند و تلفنى با آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حق شناس (عالم وارسته و دل ‏آگاه) تماس گرفتند و پس از سلام و احوالپرسى گفتند: شما چه كسانى را به عنوان نامزد اصلح خبرگان برگزيده ‏ايد؟ سؤال آقاى لنكرانى راجع به موضوعى سياسى ـ اجتماعى از شخصيتى چون آقاى حق‏ شناس ــ كه بيشتر به عنوان يك شخصيت معنوى و استاد اخلاق و سلوك شناخته مى‏ شد ــ برايم تا حدى عجيب مى‏ نمود و پاسخى كه وى به پرسش لنكرانى داد، شگفتى بيشترى ايجاد كرد! ضمناً آنجا فهميدم كه آقاى لنكرانى، باوجود توغّل در سياست، روابط بسيار صميمانه‏ اى با افرادى چون جناب حق شناس دارند. 🔹بارى، وقتى كه آقاى لنكرانى فهرست نامهاى كسانى را كه آقاى حق شناس بنا داشت، به عنوان كانديداهاى اصلح، به آنها رأى دهد جويا شد و آقاى حق شناس نيز اسامى افراد مورد نظر خود را پشت تلفن براى لنكرانى قرائت كرد، مرحوم لنكرانى با تعجب زياد گفت: «آقا، اينكه همان فهرستى است كه ما هم، با تحقيق و تفحص خودمان از صبح به حال، به آن رسيده ‏ايم»! و معلوم شد هر دو، در بررسيهاى خود دربارة نامزدهاى اصلح خبرگان، به يك نتيجه رسيده‏ اند! 🔹همانجا اين شعر ملاى رومى در ذهنم تداعى شد كه: مؤمنان معدود ليك ايمان يكى است جسمشان معدود ليكن جان يكى است جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جانهاى شيران خداست ----------------------------- ✏️ منبع:آیت الله شیخ حسین لنکرانی؛ تعامل با رجال دین؛ دانش و سیاست. نویسندگان: علی ابوالحسنی. منبع: فصلنامه تاریخ معاصر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فکر میکنم این سخن مهم آیت الله بهجت را میشود برای خیلی از انتخاباتها و راهپیمایی ها قائل شد خصوصا این انتخابات فقط یک دست خاص عنایت الهی است که میتواند نیمی از مردم را برای مشارکت با این همه موانع حاضر کند. آنجایی که ناامیدی به حد «انا لمدرکون» میرسد، ولیّ الهی با صحبت هایش، معنای «کلا ان معی ربی سیهدین» را به جامعه القاء می کند و در برابر طوفانها و تلاطمها به جامعه طمأنینه و آرامش می بخشد. و در نهایت انگار یک‌ دستی رودخانه مهیب موانع را باز میکند. مسیری باز میشود که مردم را از تهدیدات نجات میدهد و دشمن را در آن غرق می کند. ببینیم این معجزه و شگفتی را و حمد و تسبیح خدا را بگوییم و حواسمان باشد که سامری ها با گوساله های زیور داده شده غربیشان ما را فریب ندهند و این داشته ها را دوباره از ما نگیرند. سامریها نمیگذارند روح توحید و باور به خدا و وعده های او در جامعه تثبیت شود و در تلاشند خدایان دیگری برایمان بتراشند. @hekmatvahokumat
🔸نتایج بزرگ پیروزی ملت ایران اگر شما ملت عزیز ما، شما جوانهاى خوش‌روحیه و پرتوان و عازم، در این راهى که دارید میروید، ایستادگى کنید، شک نکنید که در زمان خود، در زمان متناسب، تمام آمال و آرزوها و داعیه‌ها و شعارهاى ملت ایران نه فقط نسبت به خود این کشور، بلکه نسبت به دنیاى اسلام و امت اسلامى و جامعه‌ى بشرى تحقق پیدا خواهد کرد. هر کارى دوره‌اى دارد، زمانى دارد؛ در زمان متناسب خود، این آرزوها تحقق پیدا خواهد کرد. ملت ایران به آن نقطه‌اى که مورد نظر اوست، به دنبال آن حرکت کرده است، اهتمام ورزیده است، خواهد رسید؛ راهش مقاومت کردن است. آن وقت چه اتفاقى مى‌افتد؟ مسیر تاریخ دنیا تغییر پیدا خواهد کرد؛ مسیر تاریخ عوض خواهد شد. امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطه‌گرى و سلطه‌پذیرى است؛ یک عده در دنیا سلطه‌گرند، یک عده در دنیا سلطه‌پذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطه‌ى موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینه‌ى ظهور ولىّ‌امر و ولىّ‌عصر (ارواحنا له الفداه) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحله‌ى جدیدى خواهد شد. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم قم ۱۹ دی ۹۱ پ.ن: نمیتوانم جلوی امیدی که در راستای این انتخابات در دلم ایجاد شده، سدی بگذارم! درست است که اقای احمدی نژاد با برخی از اقدامات نسنجیده اش سخن از آماده سازی برای ظهور را پرهزینه کرد و سخن در این وادی رمی به بهاریسم میشود😉 اما اصل این مطلب، بند به او نیست. رهبری انقلاب چنین خطی را، چنین امیدی را برای ما زنده کرده است. اوست که شعور و عقلانیت را با شور رسیدن به افقهای بلند، درآمیخته و جهش تاریخ را به ما نوید میدهد. غبارهای راه افق دیدمان را کوتاه نکند‌. ما مدعی ظهور و تعیین زمان در دولت این و آن نیستیم. اما امیدواریم که این دولت قدمهای بزرگی بتواند بردارد. به امید خدا @hekmatvahokumat
🔸انقلاب اسلامی پرده ای از ظهور استادعابدینی: 💎 آیت الله احمدی میانجی می‌گفت: 🌸«انقلاب اسلامیِ ما یک پرده ای از ظهور است»🇮🇷 نسبت پرده ی نمایش با واقعیت چقدر است؟! اینکه بعضی ایراد می‌گیرند چرا همه احکام اسلام اجرا نمی‌شود؟ ایشان می‌گفت یک پرده‌ای از احکام اسلام است، یک پرده‌ای از اسلام است که امام (رحمة الله علیه) آغاز کرده است به سوی ظهور؛ این پرده ایست تا فقط عکسی از واقعیت را نشان بدهد. لذا فتنه ها و ریزش های انقلاب هم یک پرده و رقیقه ای از فتنه های عظیم ایام ظهور است. دیدیم که در این فتنه‌هایی هم که مرتبط با این پرده است، خیلی‌ها ریختند، و ممکن است در قلب ما هم تزلزل شده باشد، اگر این فتنه هر چقدر سنگین‌تر ‌شود تزلزل‌ها هم سنگین‌تر می‌شود. ان شاء الله، خداوند تبارک و تعالی همه ما را حفظ بکند، نجات به این سادگی‌ها نیست. یک عمل سنگین و یک بصیرت نافذ و یک تبعیت صحیح و یقینی را می‌طلبد که امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «فَلَا يَثْبُتُ عَلَيْهِ إِلَّا مَنْ قَوِيَ يَقِينُهُ، وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ، وَ لَمْ يَجِدْ فِي نَفْسِهِ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْنَا ، وَ سَلَّمَ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ» «کسی نجات می یابد که از آن چیزی که ما حکم می‌کنیم حرج در دل خودش نبیند و تسلیم ما باشد» و این تابعیت محض هم خیلی سنگین است. و در روایت دیگری برای نجات میفرماید: «محبتتان را با مومنین و اهل حبّ ما محکم‌تر بکنید، و بغضتان را نسبت به کسانی که با ما دشمنی دارند شدّت ببخشید، که این ارتباط حبی می‌تواند نجات‌دهنده شما باشد» 🔶 جلسه نهم مهدویت استاد عابدینی(کانال تخصصی مهدویت) @hekmatvahokumat