#غرور
#همت در آزادسازی روستاها و ارتفاعات كردستان از لوث وجود ضدانقلاب، نقش به سزایی داشت👌 و همیشه از این كه مردم مظلوم این مناطق را از ظلم و بیداد گروهكها نجات داده بود، احساس رضایت میكرد🙂.
یك بار، خاطرهای برایم تعریف كرد كه هم برای خودش و هم برای ما ناراحتكننده بود. میگفت: «موقعی كه به نودشه رسیدیم، وارد خانه یكی از برادران بومی شدیم. در آنجا بچهای را دیدم كه سرش بیش از اندازه بزرگ بود و حالتی غیر طبیعی داشت🍃. از صاحبخانه پرسیدم كه چرا این بچه اینطور شده است. گفت زمانی كه گروهكهای ضدانقلاب اینجا را محاصره كرده بودند، اجازه نمیدادند كه كسی از این محل خارج یا به آن داخل شود😒. به همین دلیل، نتوانستم به موقع واكسن بچه را بزنم، در نتیجه او بیمار شد و به این روز افتاد. افراد ضدانقلاب به من پیشنهاد دادند كه اگر میخواهی بچهات سالم بماند، میتوانی او را به عراق ببری ولی من قبول نكردم و حاضر نشدم كه از ایران خارج شوم.»☝️
#همت وقتی این خاطره را تعریف میكرد، از او به عنوان یك مسلمان واقعی یاد میكرد☺️ و میگفت كه «او به رغم اینكه میدید سلامت بچهاش به خطر افتاده، حاضر نشد زیر بار زور برود و غرور خود را بشكند👌. او تا آخر مقاومت كرد تا به آنها بفهماند كه یك مسلمان واقعی، هرگز از اصولش تخطی نمیكند. این كار او نیرو و قدرت زیادی میخواهد، چون من دیدم كه فرزندش از دست رفته است.»😢😞
راوی : برادر شهید
#محمد_ابراهیم_همت❤️
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٢ #بوى_پتو_يا_بوى_شيميايى! 🌷در عمليات خيبر يه روز شيميايى زدند. يكى از بچهها گ
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٣
#قربانی_برای_عروس_خانم
🌷مرسوم است به میمنت ازدواج، جلوی پای عروس و داماد قربانی می کنند. این رسوم را کومله نیز اجرا می کرد، با این تفاوت که قربانی ها در آنجا جوانان اسیر ایرانی بودند.
🌷یک بار چند نفر از ما را برای دیدن عروسی دختر یکی از سر کردگان کومله بردند. پس از مراسم، آن عفریته گفت: "باید برام قربانی کنین تا به خونه شوهر برم". دستور داده شد قربانی ها را بیاورند. شش نفر از مقاوم ترین بچه های بسیج اصفهان که شاید حداکثر سن آنها ١٤ سال نمی شد را آوردند و تک تک از پشت، سر بریدند.
🌷شهدای نوجوان مانند مرغ سر بریده پر پر می زدند و آنها شادی و هلهله می کردند. اما این پایان ماجرا نبود. آن دختر دوباره تقاضای قربانی کرد و این بار شش نفر سپاهی، چهار نفر ارتشی و دو نفر روحانی را آوردند و این دوازده نفر را نیز سر بریدند.
🌷من و عده ى دیگری از برادران را که برای تماشا برده بودند، به حالت بی هوشی و اِغما افتاده بودیم و در این وضعیت، مجدداً ما را روانه ی زندان کردند.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٣ #قربانی_برای_عروس_خانم 🌷مرسوم است به میمنت ازدواج، جلوی پای عروس و داماد قربا
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٤
#نمى_خواهم_عکسش_را_ببینم!
🌷چند روز پیش بچه دار شده بود. دم سنگر که دیدمش، لبه ی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون. گفتم: "هان، آقا مهدی خبری رسیده؟" چشم هایش برق زد.
🌷گفت: "خبر که .... راستش عکسش رو فرستادن". خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم. با عجله گفتم: "خب بده، ببینم". گفت: "خودم هنوز ندیدمش". خورد توی ذوقم.
🌷قیافه ام را که دید، گفت: "راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه ی عملیات، اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش". نگاهش کردم. چه می توانستم بگویم؟ گفتم: "خیلی خب، پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم می بینم".
📚 خاطره ى شهید محمدرضا عسگری از كتاب
پرواز در قلاویزان، ص ١٣٢
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
ღ꧁ღ╭⊱ꕥٍ
ًٍ
ًٍدًٍلًٍگًٍیًٍرً ٍنًٍبًٍاًٍشًٍ!ًٍ
ًٍدًٍلًٍتً ٍکًٍهً ٍگًٍیًٍرً ٍبًٍاًٍشًٍدً ٍ،ً ٍرًٍهًٍاً ٍنًٍمًٍیًٍشًٍوًٍیًٍ
ًٍیًٍاًٍدًٍتً ٍبًٍاًٍشًٍدً ٍ
ًٍخًٍدًٍاً ٍبًٍنًٍدًٍهً ٍهًٍاًٍیًٍشً ٍرًٍاً ٍ
ًٍبًٍاً ٍآًٍنًٍچًٍهً ٍبًٍدًٍاًٍنً ٍدًٍلًًٍٍبًٍسًٍتًٍهًًٍٍاًٍنًٍدًٍ
ًٍآًٍزًٍمًٍاًٍیًٍشً ٍمًٍیًٍکًٍنًٍدً ٍ
ًٍ
ًٍ|ً ٍنًٍقًٍلً ٍبًٍهً ٍمًٍضًٍمًٍوًٍنًٍ
ًٍاًٍزً ٍشًٍهًٍیًٍدً ٍ#ًٍمًٍحًٍمًٍدًًٍٍاًٍبًٍرًٍاًٍهًٍیًٍمًًٍٍهًٍمًٍتً ٍ|ً ꕥ⊱╮ღ꧂ღ
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام دوستان 😊
🌹روزتون شهدایی🌹
💐چله کلیمیه💐
🌸روز دوم چله زیارت آل یاسین🌸
التماس دعا👌
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات ۴۶ ✍ تقوا یعنی این... زیر سایۀ درخت مشغولِ بازی بودیم .یکی از بچه ها چشمش خور
.
👆 خاکریز خاطرات ۴۷
🌸روشِجالبِ شهیدصیادشیرازی برای تربیتِ فرزندش
#تربیت_فرزند #مشاوره #خانواده #شهیدصیادشیرازی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆 خاکریز خاطرات ۴۷ 🌸روشِجالبِ شهیدصیادشیرازی برای تربیتِ فرزندش #تربیت_فرزند #مشاوره #خانواده #ش
.
👆 خاکریز خاطرات ۴۷
🌸روشِجالبِ شهیدصیادشیرازی برای تربیتِ فرزندش
#تربیت_فرزند #مشاوره #خانواده #شهیدصیادشیرازی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆 خاکریز خاطرات ۴۷ 🌸روشِجالبِ شهیدصیادشیرازی برای تربیتِ فرزندش #تربیت_فرزند #مشاوره #خانواده #ش
.
📝متن خاکریز خاطرات ۴۷
✍️ روشِ جالبِ شهید صیادشیرازی برای تربیتِ فرزندش
#متن_خاطره
نسبت به تربیتِ بچه ها خیلی حساس بود.سعی می کرد به وسیلۀ مطالعه و مشورت با کارشناسان ، بهترین روشِ تربیتی رو انتخاب کنه . یه روز دیدم بعد از واکس زدنِ کفشای خودش ، شروع کرد به واکس زدنِ کفشهای پسر بزرگمون. وقتی علتِ این کارش رو پرسیدم ، گفت: پسرمون جوونه ، اگه مستقیم بهش بگم کفشت رو واکس بزن ، ممکنه جواب نده ؛ خودم کفشش رو واکس میزنم تا به طورِ عملی واکس زدن رو بهش یاد بدم...
🌷خاطره ای از زندگی امیرسپهبد شهید علی صیاد شیرازی
📚منبع: پایگاه اینترنتی مشرقنیوز ، به روایت همسر شهید
#تربیت_فرزند #مشاوره #خانواده #شهیدصیادشیرازی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٤ #نمى_خواهم_عکسش_را_ببینم! 🌷چند روز پیش بچه دار شده بود. دم سنگر که دیدمش، لبه
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٥
#كاغذ_كمپوت
🌷نوبت به همرزم بسیجی ما رسید، خبرنگار میکروفن را گرفت جلو دهانش و گفت: «خودتان را معرفی کنید و اگر خاطره ای، پیامی، حرفی دارید بفرمایید.» او بدون مقدمه و بى معرفى صدایش را بلند کرد و گفت: «شما را به خدا بگویید این کاغذ دور کمپوتها را از قوطی جدا نکنند، اخر ما نباید بدانیم چه می خوریم؟ ....
🌷.... آلبالو می خواهیم رب گوجه فرنگی در می آید. رب گوجه فرنگی می خواهیم کمپوت گلابی است. آخر ما چه خاکی به سرمان بریزیم. به این امت شهید پرور بگویید شما که می فرستید، درست بفرستید. اینقدر ما را حرص و جوش ندهید.» خبرنگار همينطور هاج و واج فقط نگاه مى كرد.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٥ #كاغذ_كمپوت 🌷نوبت به همرزم بسیجی ما رسید، خبرنگار میکروفن را گرفت جلو دهانش و
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٦
#صدام، #جارو_برقیه
🌷صبح روز عملیات والفجر۱۰ در منطقه حلبچه، همه حسابی خسته بودند، روحیه مناسبی در چهره بچهها دیده نمیشد از طرفی حدود ۱۰۰ اسير عراقی را پشت خط برای انتقال به پشت جبهه به صف کرده بوديم.
🌷برای اینکه انبساط خاطری در بچهها پیدا شود و روحیههای گرفته آنها از آن حالت خارج شود، جلوی اسیران عراقی ایستادم و شروع به شعار دادن کردم، بیچارهها هنوز، لب باز نکرده از ترس شروع به شعار دادن میکردند.
🌷مشتم را بالا بردم و فریاد زدم:«صدام جارو برقیه» و اونا هم جواب می دادند. فرمانده گروهان برادر قربانی کنارم ایستاده بود و می خندید. منم شیطنتم گُل کرد و برای نشاط رزمنده ها فریاد زدم:«الموت لقربانی» اسیران عراقی شعارم را جواب میدادند.
🌷بچههای خط همه از خنده روده بُر شده بودند و قربانی هم دستش را تکان میداد که یعنی شعار ندهید! او میگفت: قربانی من هستم «انا قربانی» و اسیران عراقی هم که متوجه شوخی من شده بودند رو به برادر قربانی کردند و دستان خود را تکان میدادند و میگفتند:«لا موت لا موت» یعنی ما اشتباه کردیم.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌷به یاد شهدای والفجر چهار
آبان ۶۲ - عملیات والفجر ۴
🔸#حاج_همت کمتر از پنج ماه تا زمان شهادتش در عملیات تاریخی و سخت والفجر ۴ جمعی از بهترین یارانش را از دست داد.
در این عملیات با حماسه آفرینی رزمندگان سپاه اسلام ارتفاعات #کانی_مانگا آزاد شد
🔹 نبرد در ارتفاعات و قله ها به قدری سخت و دشوار بود که توصیفش خیلی مشکل است دیگر خودتان فکرش را بکنید نیروهای ما از پایین ارتفاع بر دشمنی که بر ارتفاعات مسلط بود و دید زیادی از بالا بر منطقه داشت حمله کردند و شکستش دادند.
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
امروز بیشتر از هر روز و هر ساعتے
علے بہ مالـک اشترش محـتاج است✌️
مالـک بیا کہ این سـفر مصر علی را از پا در مـیآورد💔
حاجی بیا کہ شـبهای حیدر ، در نخلستان ها و میان چاه ها سپـری مے شود ،
بیا کہ روزگار پیر کرد علے را و هنوز خیـمـہی آخر صفین باقے مانده😔
بیا کہ خیبر ها در پیش روست
، خرمـشهر ها...ای کاش خورشـید تو را آغاز کند برا فردایمان . .🌱
امروز چهارده تیر است ، روزی کہ این عکس را با #حاج_ابراهیم گرفتے و چند ساعت بعد رفتے ، رفتے و سی و پنج سال مارا چشم انتظار کسے گذاشتے کہ اگر بود این کشور رنگ و بوے اختلاس♨️ و دزدے و خیانت و حق الناس و... نمے گرفت . حاج احمد بعد رفتن تو خیلے ها طاقت نیاوردند و رفتن ، امام (ره) رفت ، #حاج_همت رفت🕊 ، هم سنگرانت یک بہ یک رفتند ، حاج غلامحسین رفت و حاج خانم مادرت پس از سے و پنج سال چشم بہ راه اومدنت مونده ولے هنوز از بوے پیراهنت هم خبرے نشده .😥
امروز مصاحبہ حاج امیر برادر کوچکت قلب مارو سوزوند وقتے کہ گفت :
مادرم بابت اینکہ دولت کارے براے این قضایا نمے کند ، خیلے مکدر هستند ـ مادرم خیلے چشم بہ راه احمد است . حتے همین اواخر وقتے بین خواهران و برادران راجع به حاج احمد صحبت شد ، مادر با نگاه پریشان و ناراحتے بہ حرف هاے ما گوش میکرد و بہ صورت هایمان نگاه میکرد تا ببیند نظرات ما چیست 🍃. عکس حاج احمد روی رادیاتور کنار تخت مادر است . خواستم آنرا بہ دیوار بزنم ، گفت : "نہ ، آنجا باشد، نمی توانم آنرا ببینم "
برگرد کہ مادری چشم انتظار و رهبـری دنبال مالک اشتر زمان خویش است😔💔
.
#حاج_احمد_متوسلیان
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f