امروز جمعه بیست ونهم آذر☺️
روزبیست ونهم چلہ ے حدیــــث ڪـــساء
🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀
🌺به نیت فرج آقا امام زمان(عج)
و سلامتے امام زمان(عج)🌺
و هدیه به روح سردار خیبر
🌹شهید حاج محمد ابراهیم همت🌹
و به نیابت از همه ے
🌺شــــهداے مدافـــع حـــرم🌺
🌺و شـهداے دفـــاع مقـــدس🌺
و به نیت
حاجات عزیزان زیر مے باشد👌
🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻
روز بیست ونهم ازهرگروه به نیابت حاجات افراد زیر
است👌
گروه اول:گروه سردار خیبر
حاج محمد ابراهیم همت
۱.خانم پنجی
🌹🥀🌺🌸🌼🌹🥀🌺🌼🌺🥀🌸
گروه دوم:گروه سردار شهید
حاج حسین خرازے
۱.خانم دلتنگ کربلا
🌹🥀🌺🌸🌹🥀🌺🌸🌹🥀🌺🌸
گروه سوم:گروه شهید
ابراهیم هادی
۱.خانم زارع پور
🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹
🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید حدیث کسای امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن
هرکسی خوند به پی وی زیر
همراه باکد و نام گروه ارسال کنند
@deltange_hemmat68
مانند زیر کد ۲۹گروه شهید همت✅
نشون دهنده این هست حدیث کسا در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز
بیست ونهم تلاوت شد👌👌
همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌
حاجت رواشید🙏
یازهرا(س)✋
ان شاالله همه ی افراد گروه حاجت رواشند👌
التماس دعا👌
یازهرا(س)
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
امروز شنبه سی ام آذر☺️
روزسی ام چلہ ے حدیــــث ڪـــساء👌
🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀
🌺به نیت فرج آقا امام زمان(عج)
و سلامتے امام زمان(عج)🌺
و هدیه به روح سردار خیبر
🌹شهید حاج محمد ابراهیم همت🌹
و به نیابت از همه ے
🌺شــــهداے مدافـــع حـــرم🌺
🌺و شـهداے دفـــاع مقـــدس🌺
و به نیت
حاجات عزیزان زیر مے باشد👌
🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻
روز سی ام ازهرگروه به نیابت حاجات افراد زیر
است👌
گروه اول:گروه سردار خیبر
حاج محمد ابراهیم همت
۱.خانم خادم الزهرا
🌹🥀🌺🌸🌼🌹🥀🌺🌼🌺🥀🌸
گروه دوم:گروه سردار شهید
حاج حسین خرازے
۱.خانم سما
🌹🥀🌺🌸🌹🥀🌺🌸🌹🥀🌺🌸
گروه سوم:گروه شهید
ابراهیم هادی
۱.خانم بهرامے
🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹
🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید حدیث کسای امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن
هرکسی خوند به پی وی زیر
همراه باکد و نام گروه ارسال کنند
@deltange_hemmat68
مانند زیر کد ۳۰گروه شهید همت✅
نشون دهنده این هست حدیث کسا در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز
سی ام تلاوت شد👌👌
همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌
حاجت رواشید🙏
یازهرا(س)✋
ان شاالله همه ی افراد گروه حاجت رواشند👌
التماس دعا👌
یازهرا(س)
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
1_138853281.mp3
22.67M
یلدا به سبک شهدا 🍉🍉🍉
✅ روایتگری شاد استاد #جلالیان
طنز جبهه 😄😁😂
بیگودی های خانم کاتب
از آسمون برا برادرای جبهه بیگودی میباره 😂😂😂
خوراکی هاتون بیارین ☺️😋
پسته سر بسته تا دم بهشت شفاعت میکنم
پسته خندان تا خود حوض کوثر شفاعت میکنم 😜😜😜
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌹قسمت شصت ونه #کرامات_و_معجزات_شهدا 🚶ایستادم به نماز وسطای نماز که صدای زنگ گوشیم بلند شد. عادتم ب
🌹قسمت هفتاد
#کرامات_و_معجزات_شهدا
❣️دلم میخواست خدا و ائمه و سایر شهدا را بشناسم، از مزار شهدا که برمیگشتیم...
زینب:حنانه چرا تو خودتی؟
-میخوام خدا و ائمه را بشناسم کمکم میکنی؟
+آره باید با دوستم دیانا آشنات کنم
-چه اسم خوشگل باکلاسی 😄
+خودشم باکلاسه
-یعنی چی؟
+دیانا از اون بچه مایه داراست مثل تو
-خب
+اما همشون مذهبین یه دختر نازم داره اسمش حنانه است
-إه هم اسم منه دخترش
+آره بذار الان بهش زنگ میزنم
📲یه ۱۰دقیقه ای مکالمه شون طول کشید، بعد قطع شدنش گفت دیانا گفت بریم خونشون
+وقت داری الان بریم؟
-آره عزیزم بریم
خونه دیانا اینا تجریش بود، وارد خونه شون که شدیم یه تابلو فرش از عکس رهبر بود یه تابلوی خالی هم بالاتر از تابلو عکس رهبر بود.
-زینب چرا اون تابلو خالیه؟
دیانا: آخه هنوز امام زمانمون ظهور نکردن چهره شونو ببینیم تا عکس داشته باشه
-اوهوم
دیانا: خب حنانه جان
😍حنانه اش بدو بدو اومد : ماژون بامن بودی؟
دیانا: نه عشق مامان
-من میخام از خدا و ائمه و ....بدونم
دیانا: اول باهم آشنا بشیم؟
-بله من حنانه ام ۲۲ساله
دیانا:منم ۲۲سالمه همسرمم پاسداره خودمم طلبه ام. خب حالا بحث شناخت...
ادامه دارد...
#حنانه
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
💐کرامات امام زمان💐
🔵وقتی امام زمان (عجل الله فرجه) اتوبوس حامل مسافر را تعمیر می کنند...
◀️ صدای اذان از رادیو بلند شد، جوانی که صندلی کنار من نشسته بود بلند شد و رفت به راننده گفت : نگه دار نمازمان را بخوانیم، راننده با بی تفاوتی جواب داد : الان که نمی شود، هروقت رسیدیم میخوانی، جوان با لحن جدی گفت :بهت میگویم نگه دار...، سر و صدا بلند شد، دستِ آخر نگه داشت، جوان نمازش را در جاده خواند و آمد کنارم نشست...
◀️پرسیدم از او چه دلیلی دارد آنقدر مهم است برایت نماز اول وقت؟ جوان جواب داد : «آخر من به امام زمان ارواحنافداه تعهد داده ام نمازم را اول وقت بخوانم»، تعجب کردم! پرسیدم چطور!؟
◀️ جوان گفت :من در یکی از شهرهای اروپا درس میخواندم،فاصله شهر محل سکونتم تا دانشگاه زیاد بود،بالاخره نوبت آخرین امتحان ترم آخر رسید، برای امتحان با اتوبوس راهی دانشگاه شدم، در میانه راه اتوبوسِ پر از مسافر ناگهان خراب شد، از آنجایی که خیلی امتحان مهمی بود نگرانی زیادی داشتم از اینکه به امتحان نرسم و زحماتم برباد برود، شنیده بودم وقتی به لحظه های بحرانی میرسید که کاری از شما ساخته نیست به امام زمان عج متوسل بشوید...
◀️ در دلم گفتم یا امام زمان اگر کمکم کنید قول می دهم به شما نمازم را تا آخر عمرم اول وقت بخوانم، در این هنگام جوان بسیار زیبایی را دیدم که از دور نزدیک اتوبوس شد،با زبان و لهجه خودشان به راننده گفت چه شده، راننده جواب داد :خود به خود خاموش شد، جوان زیبارو مدت کمی مشغول به تعمیر موتور شد،بعد کاپوت را بست و به راننده گفت استارت بزن، اتوبوس روشن شد، همه مسافران خوشحال شدند...
◀️ ناگهـــــــــــان دیدم جوان آمد داخل اتوبوس، مرا به اسم صدا زد و گفت : « تعهدی که به ما دادی یادت نرود ! ، نمازِ اول وقت» ،بعد از آن رفت و من متوجه شدم او امام زمان بود... گریه ام بند نمی آمد...
◀️جوان دانشجو یک عهدِ دلی با مولایش بست و پایبند ماند به آن ، اما مولا جان ببخش اگر عهدها بسته ایم با شما و شکسته ایم همه را، قبول داریم خوب نبودیم، اما هرجا هم که برویم برمی گردیم به سمت شما،مانند کبوتران جلدِ گنبد امام رضا، ببخش بی معرفتی هایمان را آقاجان، هر چه باشیم و به هر جا برویم دوست داریمت تورا «عشق جان...»
🍃🌸من رشته ی محبتِ تو پاره می کنم
شاید گِره خورد، به تو نزدیک تر شَوَم🌸🍃
📚کتاب نماز و امام زمان (ع) صفحه ۸۵
#کرامات_امام_زمان
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌹قسمت هفتاد #کرامات_و_معجزات_شهدا ❣️دلم میخواست خدا و ائمه و سایر شهدا را بشناسم، از مزار شهدا که
🌹قسمت هفتاد ویک
#کرامات_و_معجزات_شهدا
دیانا: ببین حنانه جان خدا در حدیث قدسی (حدیثی که مستقیم در معراج به پیامبر نازل شد) میفرماید :
❤️فِي الحَديثِ القُدسِيِّ : يَابنَ آدَمَ ، خَلَقتُ الأَشياءَ لِأَجلِك وخَلَقتُكَ لِأَجلي .
در حديث قدسى آمده است: «اى آدميزاد! همه چيز را براى تو آفريدم و تو را براى خودم آفريدم»
🍃و حدیث نبوی داریم که برای خداشناسی اول باید #خودشناسی کرد.
😊ولی ببین خدا را میشه در خلقت های که خلق کرده فهمید، اما بزرگترین معجزه رسالت حضرت محمد (ص) قرآن کریم هست.
#قرآن_کریم دوبار بر قلب نازنین رسول الله نازل شده، یک بار به طور جامع یه بار به طور مقطعی در ۲۳سال رسالت پیامبر . رسالت پیامبر با ۵ آیه اول ابتدای سوره علق آغاز میشه
🔰چرا قرآن کریم بزرگترین معجزه پیامبر اکرم (ص) است؟
چون در عصر رسالت رسول الله سخنوری خیلی رایج بود برای همین بزرگترین معجزه رسول الله هست و بعداز گذشت ۱۴۰۰سال کسی نتونسته یک آیه مثل آیاتش بیارد.
ادامه دارد...
#حنانه
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
امروز یکشنبه سی ویکم آذر☺️
روزسی ویکم چلہ ے حدیــــث ڪـــساء👌
🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀
🌺به نیت فرج آقا امام زمان(عج)
و سلامتے امام زمان(عج)🌺
و هدیه به روح سردار خیبر
🌹شهید حاج محمد ابراهیم همت🌹
و به نیابت از همه ے
🌺شــــهداے مدافـــع حـــرم🌺
🌺و شـهداے دفـــاع مقـــدس🌺
و به نیت
حاجات عزیزان زیر مے باشد👌
🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻
روز سی ویکم ازهرگروه به نیابت حاجات افراد زیر
است👌
گروه اول:گروه سردار خیبر
حاج محمد ابراهیم همت
۱.خانم لباف
🌹🥀🌺🌸🌼🌹🥀🌺🌼🌺🥀🌸
گروه دوم:گروه سردار شهید
حاج حسین خرازے
۱.خانم درویشے
🌹🥀🌺🌸🌹🥀🌺🌸🌹🥀🌺🌸
گروه سوم:گروه شهید
ابراهیم هادی
۱.خانم یگانه
🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹
🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید حدیث کسای امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن
هرکسی خوند به پی وی زیر
همراه باکد و نام گروه ارسال کنند
@deltange_hemmat68
مانند زیر کد ۳۱گروه شهید همت✅
نشون دهنده این هست حدیث کسا در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز
سی و یکم تلاوت شد👌👌
همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌
حاجت رواشید🙏
یازهرا(س)✋
ان شاالله همه ی افراد گروه حاجت رواشند👌
التماس دعا👌
یازهرا(س)
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌹قسمت هفتاد ویک #کرامات_و_معجزات_شهدا دیانا: ببین حنانه جان خدا در حدیث قدسی (حدیثی که مستقیم در م
🌹قسمت هفتاد ودو
#کرامات_و_معجزات_شهدا
دیانا ادامه داد:
حنانه جان پیغمبر معجزات دیگری هم داشته مثل شق القمر، اعلام پیروزی قبل از جنگ بدر و خندق
°°اما قرآن کریم در یک نگاه°°
قرآن دارای ۳۰جز ۱۲۰ حزب ۶۲۳۶ آیه است که در طول ۲۳ بر پیامبر نازل شد.
🍃بزرگترین سوره #قرآن بقره است که دونیم جزقرآن را در برگرفته و کوچکترین سوره قرآن کوثر است که ۳ آیه است که در مورد حضرت زهراست
🌷سوره های یوسف، یونس، نوح، هود، ابراهیم، محمد، یس، طه به نام انبیا مزین هستن.
🌸سوره توبه تنها سوره ای هست که بسم الله الرحمن الرحیم ندارد و سوره نمل تنها سوره ای هست که دو بسم الله الرحمن الرحیم دارد.
💐سوره ای مریم تنها سوره ای است که به نام یک بانو است، سوره روم تنها سوره ای که به نام یک کشور است
🔰سوره قریش هم نام قبیله حضرت رسول، سوره جمعه هم نام یکی از ایام هفته، سوره حج هم نام یکی از فروع دین است، سوره سجده نام یکی از ارکان نماز است.
👤دیانا پشت هم میگفت من فکم باز مونده بود
ادامه داد اما قرآن در تفسیر...
😊سوره عادیات در معنی منصوب به حضرت علی است، سوره قدر در شان حضرت مهدی (ع) است، سوره فجر در شان امام حسین (ع) است
❤️سوره دهر در شان اهل بیت است، سوره حجرات به سوره اخلاق و ادب معروف است، در سوره نساء قوانین مربوط به ازدواج مطرح شده است.
👌در سوره علق خداوند به رسول الله دستور قرائت قرآن داده است.
داستان شب تاریخی هجرت رسول الله (ص) از مکه به مدینه در سوره انفال مطرح شده است و داستان جنگ بدر درسوره انفال مطرح است.
🔶جالب است بدانیم در سوره نسا علاوه بر قوانین ازدواج موضوع اطاعت از رهبری مطرح است...
#ادامه_دارد...
#حنانه
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌹قسمت هفتاد ودو #کرامات_و_معجزات_شهدا دیانا ادامه داد: حنانه جان پیغمبر معجزات دیگری هم داشته مثل
🌹قسمت هفتاد و سه
#کرامات_و_معجزات_شهدا
-دیاناجون
+جونم عزیزم
-چرا اسم اهل بیت تو قرآن نیست
+خب بذار جوابت از زبان آیت الله علامه جعفری بدم
🔰چشم دوختم به دهن دیانا
الف: خود ائمه قرآن ناطق هستن
حضرت علی (ع) در جریان جنگ صفین زمانی که معاویه و طرفدارنش قرآن بر نیزه زدن فرمود من قرآن ناطقم.
ب: شاید صرحتا در قرآن نام خاندان وحی و ائمه اطهر نیامده باشد،
اما حدود ۳۰۰ آیه قرآن در شان و فضایل مولی الموحدین امیرالمومنین است
ج: تفسیر : التفسیر کشف الفاظ عن المشکل، تفسیر برداشتن چهره الفاظ آیات قرآن است.
🍃د: تاویل : حضرت رسول خود زمان نزول آیات بارها قید میکردن این آیه و سوره در شان چه شخصی، چه حادثه ای و یا چه چیزی هست؟ قانع شدی؟
-اوهوم
+خب این در مورد قرآن اما درمورد اهل بیت برو در خونه خودشون پنج روز دیگه محرمه با زینب برو مراسم.
برو هئیتک حنانه عشق به خدا انقدری شیرین هست. که گاهی معشوق زمینی ات راهم فراموش میکنی...❤️
-مگه میشه؟
+داستان عشق زلیخا به حضرت یوسف شنیدی؟
-نه
زلیخا تو اوج جوانی خواست یوسف با مال مکنت بدست بیاره اما نشد. سالیان دراز طول کشید. وقتی سلامتی، زیبایی و مال و مقام ازدست داد یوسف پیدا کرد، خداوند تمامی اینارا بهش برگردوند
عاشق خدای یوسف شد یوسف را فراموش کرد.
🔰از خونه دیانا اومدیم بیرون
+میخوای بیای بریم تکیه؟
-تکیه😳چیه؟
+همون حسینیه
-اوهوم بریم
🏴ورودی حسینیه دوتا پرچم بزرگ با نوشته یالثارات حسین آویزون بود
وارد که شدیم یه سری دختر جوان داشتن کار میکردن، یه خانم سن بالای هم بهشون میگفت چیکار کنن.
🍒یه دختر بچه ۳-۴ساله هم ظرف ها یک بار مصرف از یکی از دخترا میگرفت میبرد آشپزخونه میداد به مامانش.
😭زیرلب گفتم
این #حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟
زینب : سلاممممم دخترا خسته نباشید
یکی از بچه ها: کم حرف بزن بیا کمک😉😒
اومدن با من دست بدن یکیشون صورتش خاکی بود؛ درحالی که دستمو میذاشتم تو دستش گفتم ایوای من صورتتون خاکه.
اون اشک از چشماش ریخت : لیاقت ندارم که گرد غبار حرمش ببینم بذار گرد بار حسینیه اش رو صورتم باشه.
👌اون روز تا عصر موندم به بچه ها کمک کردم...
#ادامه_دارد...
#حنانه
#ماه_محرم
#حب_الحسین_یجمعنا
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#نکته_های_مهدوی ۲ آيا به گونه اي هستيم كه وقتي امام زمان عليه السلام ما را می بينند شاد شوند؟! ابو
#نکته_های_مهدوی ۳
از منّ خود گذشت منّا شد!
به امام صادق علیه السلام عرض کرد: یاد سلمان فارسی را زیاد از شما می شنوم!
علت چیست؟ حضرت فرمودند: می دانی چرا زیاد او را یاد می کنم؟ گفت: نه!
حضرت فرمود: به خاطر سه ویژگی که داشت:
1.إِیثَارُهُ هَوَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه
السلام عَلَى هَوَى نَفْسِهِ «ترجیح دادنِ خواسته امامش امیر المؤمنین علیه السلام بر خواسته خودش
. 2. حُبُّهُ الْفُقَرَاءَ وَ اخْتِیَارُهُ إِیَّاهُمْ عَلَى أَهْلِ الثَّرْوَةِ وَ الْعُدَدِ
دوست داشتن فقرا و ترجیح دادنِ نشست و برخاست با آنان بر ثروتمندان.
3 .حُبُّهُ لِلْعِلْمِ وَ الْعُلَمَاءِ
دوست داشتن دانش و دانشمندان.
✅ به راستی چه زیباست که انسان به گونه ای زندگی کند که بشود مِنَّا أَهْلَ الْبَيْت
و
سال ها بعد از مردنش، امام و حجت خدا پیوسته او را یاد کند.
📚1. بحارألانوار ج : 22 ص : 723
2.اختصاص مرحوم شیخ مفید رحمه الله، ص 741
🌐 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#شهیدهمت به روایت همسرش5 #قسمت_نود_و_چهارم تو هم مگر…گفت اوهوم. گفتم اسم کی را گفت؟تو را خدا راستش
#شهیدهمت به روایت همسرش5
#قسمت_نود_و_پنجم
نمی گذاشتند ببینمش.غریبی هم می کردم توی شهرضا و خانواده اش،تا این که راضی شدند ببردندم پیشش.با چه مصیبتی هم.که برویم سپاه،برویم فلان سردخانه،برویم توی سالنی پراز درهای کشویی بسته،برویم جلو یکی از آنها بایستیم،😒یکیش را باز کنند،کشو را هم آرام آرام آرام بکشند عقب و تو #ابراهیم را ببینی،که #ابراهیم همیشگی نیست،که ان چشم های همیشه قشنگش نیست،😔که خنده اش نیست،که اصلاً سری در کار نیست.😭همیشه شوخی می کردم می گفتم اگر بدون ما بروی می آیم گوش هایت را می برم می گذارم کف دستت.☝️خیلی ازش بدم آمد.بش گفتم تو مریضی ماها را نمی توانستی ببینی، #ابراهیم.چطور دلت آمد بیاییم اینجا چشم هات را نبینیم،😔خنده هات را نبینیم،سروصورت همیشه خاکیت را نبینیم،حرفهات را نشنویم؟😢جوراب هاش را که دیدم جیغ زدم.خودم براش خریده بودم.آنقدر گریه کردم که دیگر خودم را نمی فهمیدم😭.اصلاً یک حال عجیبی داشتم.همه هم بودند دیدند. دیدند دارم دنبال پاهام می گردم.حتی گفتم پاهام کو؟چرا دیگر نمی توانم راه بروم؟باورتان نمی شود؟احساس می کردم دیگر پا ندارم.به چه درد می خورد اگر هم داشتم،اگر هم می داشتم...😔💔
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت
#ادامه_دارد...
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
*ماجراي #انار خوردن #حاجهمت
يك روز #حاجهمت به همراه آقاي شيباني از منطقه پيش ما آمدند تا به محمد عباديان سر بزنند و به قول معروف از پشتيباني لشگر بازديدي داشته باشند😊. حالا نميدانم كه #حاجهمت در كجا انار خورده بود🙊. وقتي #حاجهمت وارد سنگر فرماندهي تداركات شد و با حاج آقا عباديان حال و احوال و روبوسي كرد. حاج محمد شروع كرد سر به سر گذاشتن با #حاج همت😂. به #حاجهمت گفت: #حاجي كجا بودي؟ حاجهمت گفت: خط مقدم بوديم. حاج محمد گفت: خط بودي😐؟ بعد به بچهها اشاره كرد كه ميخواهم سر به سر #حاجهمت بگذارم.
#حاجهمت گفت: بله، خط بوديم😒. لباسهايمان خاكي است، معلومه كه خط بوديم. حاج عباديان گفت: بهت نميآيد خط بوده باشي😐. #حاجهمت كه كم كم داشت از كوره در ميرفت؛ گفت: بابا جان، اين لباسهاي خاكي نشان نميدهد كه ما كجا بوديم😞. حاج آقا عباديان گفت: #حاجي به لبهايت نميخورد كه در خط مقدم بوده باشي. لبهايت سرخ است😑. #حاجهمت گفت: محمد جان انار خورديم.☺️😂
راوے:همرزمانشهید
#محمدابراهیمهمت
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحـــبت هـاے شیــطان
با تـــمام انســانــہـــا😱😱
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
موقع شهادت پسرم جنازه چند تا از دوستانش را هم با هم آورده بودند.موقع تشیع یکی از همین ها بود،فکر کنم #شهید علوی بود که زیر پای #حاجی دفن شده🍁.این شهید را شبانه دفن کردند.همان کسی که قبر را می کنده می گفت:شب بود.داشتم قبر را می کندم که یک دفعه کلنگ⛏ خورد به دیواره قبر #حاجی و انگار توی قبر کلی مهتابی💡 روشن کرده بودند.چکمه ها و لباس #حاجی تنش بود و بدنش سالم و فقط یک پارچه سفید رویش بود✨. چون لباس #حاجی را بیرون نیاوردیم.فقط مادرم گفت #حوله احرامش را بکشید رویش. آن بنده خدا می گفت: یک بوی غلیظ عطر بیرون زد💫.آمدم بیرون،حول شده بودم.به سرعت کمی گچ درست کردم .سوراخ قبر را گرفتم.تا سال قبل هم این بنده خدا زنده بود و خودش ماجرا را تعریف می کرد.😢🌹
راوی:خواهر بزرگوار شهید
#محمدابراهیمهمت
#کرامات_حاجی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
امروز دوشنبه دوم بهمن☺️
روزسی ودوم چلہ ے حدیــــث ڪـــساء👌
🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀
🌺به نیت فرج آقا امام زمان(عج)
و سلامتے امام زمان(عج)🌺
و هدیه به روح سردار خیبر
🌹شهید حاج محمد ابراهیم همت🌹
و به نیابت از همه ے
🌺شــــهداے مدافـــع حـــرم🌺
🌺و شـهداے دفـــاع مقـــدس🌺
و به نیت
حاجات عزیزان زیر مے باشد👌
🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻
روز سی ودوم ازهرگروه به نیابت حاجات افراد زیر
است👌
گروه اول:گروه سردار خیبر
حاج محمد ابراهیم همت
۱.خانم سادات
🌹🥀🌺🌸🌼🌹🥀🌺🌼🌺🥀🌸
گروه دوم:گروه سردار شهید
حاج حسین خرازے
۱.خانم مامان امیرعلے
🌹🥀🌺🌸🌹🥀🌺🌸🌹🥀🌺🌸
گروه سوم:گروه شهید
ابراهیم هادی
۱.خانم بیات
🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹
🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید حدیث کسای امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن
هرکسی خوند به پی وی زیر
همراه باکد و نام گروه ارسال کنند
@deltange_hemmat68
مانند زیر کد ۳۲گروه شهید همت✅
نشون دهنده این هست حدیث کسا در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز
سی و دوم تلاوت شد👌👌
همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌
حاجت رواشید🙏
یازهرا(س)✋
ان شاالله همه ی افراد گروه حاجت رواشند👌
التماس دعا👌
یازهرا(س)
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#شهیدهمت به روایت همسرش5 #قسمت_نود_و_پنجم نمی گذاشتند ببینمش.غریبی هم می کردم توی شهرضا و خانواده ا
#شهیدهمت به روایت همسرش5
#قسمت_نودوششم
به من گفتند مادرش نگران دست #ابراهیم بوده.همان که توی والفجر چهار ناخنش پریده بود.میگفتند میگفته میخواهم ببینم جاش خوب شده یا نه.🙁من هم آن ناخن یادم بود.نگاهش نکردم. یعنی جرأت نکردم.یعنی نمیخواستم ببینمش تا مطمئن شوم خود #ابراهیم ست.میخواستم خودم را گول بزنم که جنازه سر ندارد😔 و می تواند #ابراهیم نباشد و میتوانم باز منتظر باشم،اما نمیشد.خودش بود.آن روزها زده بود به سرم.هرکسی مرا میدید میفهمید حال عادی ندارم.خودم هم فکر نمیکردم زنده بمانم.یقین داشتم تا چهلمش زنده نمیمانم.🙁قسمش میدادم،التماسش میکردم،به سر خودم میزدم که مرا هم با خودش ببرد.و وقتی میدیدم هنوز زنده ام میگفتم من هم برات آبرو نمیگذارم که بی من رفتی،بیمعرفت.😢دو سه بار غش کردم،آن هم من،که هرگز فکرش را نمیکردم تو سیستم بدنم غش کردن معنا داشته باشد.بارها شد که به من گفتند این چه فرمانده لشکریست که هیچ وقت زخمی نمیشود؟☹️برای خودم هم سؤال شده بود.یکبار رک و راست بش گفتم من نمیدانم جواب این ها را چی باید بدهم، #ابراهیم.گفت چرا؟گفتم چون خودم هم برام سؤال ست،یک سؤال بزرگ،که تو چرا هیچ وقت زخمی نمیشوی؟😕یا میخندید،یا میرفت سربه سر بچه ها میگذاشت.یا حرف تو حرف می آورد،یا خودش را سرگم کاری میکرد تا من یادم برود یا اصلاً بگذرم.تا آن شب که مصطفی به دنیا آمد و رازش را بم گفت.گفت پیش خدا،کنار خانه اش،ازش چند چیز خواستم.اول تو را بعد دوتا پسر از تو تا خونم باقی بماند.بعد هم اینکه زخمی و اسیر نشوم اگر قرارست بروم.آخرش هم اینکه نباشم توی مملکتی که امامش توش نفس نکشد همین هم شد💔
@hemmat_channel
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#نکته_های_مهدوی ۳ از منّ خود گذشت منّا شد! به امام صادق علیه السلام عرض کرد: یاد سلمان فارسی را
#نکته_های_مهدوی ۴
چه افتخار و سعادت وصف ناشدنی!
دوست امام علی علیه السلام بود و حضرت او را دوست می داشت روزی در حالی که جایی می رفت حضرت او را صدا زدند و فرمودند: »يَا جُوَيْرِيَةُ! إلْحَقْ بِي فَإِنِّي إِذَا رَأَيْتُكَ هَويتُك« ای جویریه! بیا پیش من.۱
وقتی تو را مي بینم شیفته تو می شوم.
هموست که می گوید: هنگامی که ما با أمیرالمؤمنین علیه السّلام متوجّه صفّین شدیم و به طُفُوفِ کربلا رسیدیم، أمیرالمؤمنین علیه السّلام در ناحیه ای از لشگرگاه ایستاد و سپس نظری به سمت راست و چپ نمود و اشكهایش فرو ریخت، و پس از آن گفت:
هَذَا وَاهللِ مَنَاخُ رِکَابِهِمْ وَ مَوْضِعُ مَنِیَّتِهِمْ» به خدا سوگند، اینجاست محلّ به زمین آمدن.
2 شتران ایشان و موضع مرگ ایشان.آری این بزرگ مرد یعنی جُویریة بن مُسهِر عبدی به جرم عشق به مولایش علی علیه السلام.
۳دست و پایش توسط زیاد بن ابیه قطع شد و به دار آویخته شد.
راستي ما تا کجا حاضريم پای ولايت بمانیم.
۱. بحاراألنوار ج : 11 ص : 213
۲.ارشاد مرحوم شیخ مفید، ج1 ،ص 332.
۳ .همان، ص 323
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
امروز سه شنبه سوم بهمن☺️
روزسی وسوم چلہ ے حدیــــث ڪـــساء👌
🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀
🌺به نیت فرج آقا امام زمان(عج)
و سلامتے امام زمان(عج)🌺
و هدیه به روح سردار خیبر
🌹شهید حاج محمد ابراهیم همت🌹
و به نیابت از همه ے
🌺شــــهداے مدافـــع حـــرم🌺
🌺و شـهداے دفـــاع مقـــدس🌺
و به نیت
حاجات عزیزان زیر مے باشد👌
🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌻
روز سی وسوم ازهرگروه به نیابت حاجات افراد زیر
است👌
گروه اول:گروه سردار خیبر
حاج محمد ابراهیم همت
۱.خانم سمیرا رشیدی
🌹🥀🌺🌸🌼🌹🥀🌺🌼🌺🥀🌸
گروه دوم:گروه سردار شهید
حاج حسین خرازے
۱.خانم مریم
🌹🥀🌺🌸🌹🥀🌺🌸🌹🥀🌺🌸
گروه سوم:گروه شهید
ابراهیم هادی
۱.خانم حداد
🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹🌺🥀🌹
🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید حدیث کسای امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن
هرکسی خوند به پی وی زیر
همراه باکد و نام گروه ارسال کنند
@deltange_hemmat68
مانند زیر کد ۳۳گروه شهید همت✅
نشون دهنده این هست حدیث کسا در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز
سی و سوم تلاوت شد👌👌
همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌
حاجت رواشید🙏
یازهرا(س)✋
ان شاالله همه ی افراد گروه حاجت رواشند👌
التماس دعا👌
یازهرا(س)
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#شهیدهمت به روایت همسرش5 #قسمت_نودوششم به من گفتند مادرش نگران دست #ابراهیم بوده.همان که توی والفجر
#شهیدهمت به روایت همسرش5
#قسمت_نود_و_هفتم
بارها کنار گوش بچه های شیرخواره اش زمزمه می کرد که از این بابا فقط یک اسم برای شما می ماند💔. تمام زحمت های شما برای مادرتان ست.😢به من می گفت «من نگران بچه ها نیستم.چون آنها را می سپارم به دست تو.نگران پدر و مادرم هم نیستم.چون بعد از عمری با افتخار رفتن من زندگی می کنند.می گفتم چه حرفها می زنی تو؟رفتنی اگر باشد هردومان باهم.می گفت تعارف نمی کنم به خدا☝️.مطمئنم تو می نشینی بچه هام را بزرگ می کنی.مطمئنم نمی گذاری هیچ خلأیی توی زندگیشان پیدا بشود.مطمئنم از همه نظر حتی عاطفی، تأمینشان می کنی.ژیلا.👌می گفت خدایا! من زن جوانم را به دست کی بسپارم؟می گفت آن هم در جامعه یی که توی هزارنفرشان یک مرد پیدا نمی شود و اگر هم هست انگشت شمارست.او امروز مرا می دید😢.به خوابم هم که آمد،با برادرش،جلو نیامد بام حرف بزند.به برادرش گفتم چرا #ابراهیم نمی آید جلو؟گفت از شما خجالت می کشد.روی جلو آمدن ندارد.😔خودش می دانست، هنوز هم می داند،که طعم زندگی با او را اصلا از جنس این دنیا نمیدانستم.بهشتی بود✨.شاید به خاطر همین بود که همیشه میگفت من از خدا خواستهام که تو جفت دنیا و آخرت من باشی.میگفتم اگر بهتر از من بسازتر از من گیر اوردی چی؟میگفت قول میدهم مطمئن باش که فقط منتظر تو میمانم.😇
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت
#ادامه_دارد...
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌹قسمت هفتاد و سه #کرامات_و_معجزات_شهدا -دیاناجون +جونم عزیزم -چرا اسم اهل بیت تو قرآن نیست +خب ب
🌹قسمت هفتاد وچهار
🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤•••
#کرامات_و_معجزات_شهدا
😔اون چهار روز با آشفتگی من گذشت، بالاخره شب اول محرم رسید
📞زینب بهم زنگ زد که با داداش و زنداداش میان دنبالم.
حسین آقا (داداش زینب) تو عید غدیرخم با یه دختر کاملا مذهبی #ازدواج کرد بعدش رفتن مشهد واس شروع زندگی، جالبش اینجا بود اسم خانم حسین آقا هم زینب بود.
از پله ها رفتم پایین، هر دو زینب به احترامم پیاده شدن
با شیطونی گفتم : وقتی حسین آقا میگه زینب کی جواب میده 😉
زینب: معلومه من
چون به زن داداش یا میگه خانمم یا زینب جان خخخخ
🔰تا رسیدن به هئیت زینب برام از ده شب اول محرم گفت که هرشب به نام یک عزیزیه و در مورد اون عزیز روضه و مداحی میکنند
شب اول : حضرت مسلم بن عقیل
شب دوم : حر بن ریاحی
شب سوم : رقیه خاتون (س)
شب چهارم : فرزندان حضرت زینب (س)
شب پنجم : حضرت عبدالله بن الحسن (ع)
شب ششم : حضرت علی اصغر (ع)
شب هفتم : حضرت قاسم بن الحسن (ع)
شب هشتم : حضرت علی اکبر (ع)
شب نهم: حضرت ابوالفضل (ع) ماه منیر بنی هاشم
شب دهم : شب عاشورا
😞من تو این ده شب یه ذره از امام حسین و یارانش فهمیدم بعد از محرم همچنان تحقیق کردم سال ۹۴در راهیان نور خدا و پیامبر و اهل بیتش شناختم.
راهیان نور ۹۴ برام فرق داشت، بعد از برگشت از راهیان نور ۹۴ ثبت نام کردم برای خادمی.
#حنانه
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌹قسمت هفتاد وچهار 🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤••• #کرامات_و_معجزات_شهدا 😔اون چهار روز با آشفتگی من گذشت، بالاخره شب ا
🌹قسمت هفتاد وپنج
#کرامات_و_معجزات_شهدا
🔰تو سال ۹۴ کلا زندگیم عوض شد، زینب راهی کربلا شد و من با اشک راهیش کردم خودمو هزاربار لعنت کردم که چرا سفر دوم کربلا را نرفتم.
👌تو این مدت منم پیگیر خادم الشهدا بودم تو سایت کوله بار عضو شدم شهریور ماه بود که باهام تماس گرفتن که کلاس خادمی داریم من همه ی آرزوم بود که خادم #طلائیه و #شلمچه باشم.
⚠️اما وقتی تو کلاس خادمی گفتن شرهانی قیافم دیدنی شد...
😔ای بابا شرهانی کجاست من اصلا این منطقه را نمیشناختم عجبا!
خدایا شانس پخش میکردی من کجا بودم
🚶رفتم خونه
مامان : حنانه چته دختر؟ کشتی هات غرق شده؟
-خادمیم افتاده شرهانی
+بسلامتی خب چته
-من دوست داشتم طلائیه یا شلمچه باشم
+خدا خیر و صلاح آدما را بهتر میدونه، برو لااقل یه ذره درمورد منطقه شرهانی تحقیق کن ببین کجاس و چی داره تا یه شناخت ازش داشته باشی
-باشه
ادامه دارد...
#حنانه
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
•• 🌿🌸 بسم الله الرحمن الرحیم #بسم_رب_عشق #تفحصم_کنید..... قسمت ۱۵۹ 🥀🥀🥀 کنار
•• 🌿🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
#بسم_رب_عشق
#تفحصم_کنید....
قسمت۱۶۰
🥀🥀🥀🥀
رسیدم خونه علی..
زنگ درو به صدا در اوردم و منتظر شدم که بعد از چند لحظه صدای خاله به گوشم رسید ..
_کیه ؟
لبخندی زدم و گفتم
خاله جونم مزاحم نمی خواین ؟!
در همین زمان درب اهنی توسط خاله باز شد و بعد از دیدن من لبخندی زد و گفت :
_ مزاحم چیه عزیز تو پسر خودمی اینجا خونه خودته بیا داخل پسرم بیا ..
_ چشم شما بفرمایید منم اومدم ..
خاله رفت و منم بعد از برداشتن میوه هایی که خریده بودم قفل ماشین فعال کردم و رفتم داخل و با پام درب و بستم ..
_ اهای صاحبخونه کجایی چه استقبالی گرمی شرمنده کردین .. !!
رسیدم جلوی اشپزخانه و میوه ها رو روی اپن گذاشتم و برگشتم ..
علی دیدم که جلوی شومینه نشسته بود و پاهاش دراز کرده بود ..
_ سلام داداش شرمندتم به خدا وضع منو که میبینی به خدا ببخش وگرنه میشناسی که منو ..؟!
_ سلام اقا علی ..
بله که می شناسم .. برای همین هم شوخی میکنم باهات ..
حالا چه خبر پهلوون . هنوز رو پا نشدی ؟!
علی با ناراحتی سرش انداخت پایین و گفت :
_ میبینی که..
نمیدونم با این مدت شرمندگی چکار کنم همه زحمت های ما افتاد گردن تو ..
از روی مامانم و ابجی هم شرمندم ..
مامان که با وضعیت قلبش
زهرا هم با درساش
بار شدم رو شونه هاشون
تو هم که دیگه جای خود داری..
_ علی واقعا این حرفها از تو بعیده ..
یعنی انقدر نامردم که رفیقمو تنها بزارم ..
اصلا. میدونی من برای خاله جونم که کم از مامانم نداره کار انجام دادم نه برای شما
پس خواهشا عذاب وحدان منو نداشته باش شما ..
علی خندید و دستهاش رو بلند کرد و گفت :
اقا ما تسلیم نبند به رگبار ما رو ..
بیا بشین اینجا ببینم چه خبر ؟!
با یاداوری خبری که می خواستم بهش بدم با ذوق رفتم کنارش نشستم ..
_ اخ علی
انقدر الان خوشحالم که نگو ..
_ بگو کبکت خروس میخونه برادر من .. ؟
_ این که هنوز یک سومشه بهترین اتفاق زندگیم داره رخ میده ..
محمد خبر داد بهم کارهای رفتنم جور شده خلاصه داداش رفتنی شدم ..
ادامه دارد
💫💫💫💫💫💫💫💫
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
•• 🌿🌸