🍃❤️🍃🍃
💌✨#در_محضر_شهید
✨🍃اگرما #هواےنفس را کنار نگذاریم
کارهایےڪہ انجام میدهیم
هیچ #فایدهای نخواهدداشت، چرا؟
🍃✨چون ڪارمان درجهت #رضای خدا نیست
و ماخودمان را #گم میکنیم.
📚به روایت همت ص۱۸۲ #شهید_محمدابراهیم_همت
❤️ @hemmat_hadi
💠 #زندگی_به_سبڪ_شهدا
💌✨ زندگی با ایشان ، #زندگی راحتی نبود ! سخت بود ، ولی به سختی اش می ارزید ! علی خیلی وقت نمی ڪرد ڪه در خانه ڪنار من و بچه هایش باشد ، ولی همان وقت ڪمی هم که پیش ما بود ، وجودش به ما آرامش می داد ! مهربانی اش ، ایمان اش و قدرشناسی اش !
💌✨ یڪ روز #جمعه صبح دیدم پایین شلوارش را تا ڪرده زده بالا ، آستین هایش را هم ! پرسیدم : حاج آقا چرا این طوری ڪرده ای ؟ رفت طرف آشپزخانه .
💌✨گفت : به خاطر خــدا و برای ڪمڪ به شما ! رفت توی آشپزخانه و وضو گرفت و بعد هم شروع ڪرد به جمع و جور ڪردن !
💌رفتم ڪه نگذارم ، در را رویم بست و گفت : خانم ! بروید بیرون ! مزاحم نشوید ! پشت در التماس می ڪردم :
حاج آقا ! شما رو به خدا بیا بیرون !
💌✨من نارحت می شوم ! خجالت می ڪشم ! شما را به خدا بیا بیرون ! می گفت : چیزی نیست . الان تمام می شود ، می آیم بیرون !
💌✨آشپزخانه را مرتب ڪرد ، ظرف ها را چید سرجایشان ، روی اجاق گاز را مرتب ڪرد ، بعد شلنگ انداخت و کف آشپزخانه را شست ! آشپزخانه مثل دسته ی گل شده بود .
🌷 شهید صیاد شیرازی
💟 @hadi_hemmat
🍃🌸یه خاطره بامزه از شهید #حاج_همت به روایت "حاج احمد متوسلیان":
🍃🌺حاج همت روی دست ما زده بود! من خیال می کردم خودم آدمِ #جسوری هستم! اما حاج همت رویِ دست ما زده بود او یک سری از تصاویر کوچکِ برچسب دار از #حضرت_امام را تویِ جیبش، گذاشته بود
🔰و هر چند لحظه ای یک بار، کاغذ پشت یکی از آنها را جدا می کرد و در حالی که #برچسب را، در کفِ دستش مخفی کرده بود، به طرفِ مأموران پلیسِ سعودی می رفت و با آنها صحبت می کرد و #عکسِ_امام را در روی کلاه کاسکت سفید رنگِ مأموران پلیس سعودی می چسباند
🔰پلیس ها هم که از علتِ #خنده شدیدِ مردم بی خبر بودند، دائم به آنها چشم غرّه می رفتند در آن روز حدود ۵۶نفر از مأمورانِ قلدر #سعودی، ندانسته به توفیق تبلیغ تصویرِ حضرت امام مفتخر شدند
🍃🌹#شهید_محمدابراهیم_همت
❤️ @hemmat_hadi
✨دستها وقتے
به آسمان مے رسند
ڪه #دلت طعم
خاڪے شدن را چشیده باشد ...✨
✨سلام خدا بر
دستهایے ڪه
خاڪ #جبهہ_ها را خانۀ خدا ڪردند.✨
🔆سلام،صبحتون_شهدایی🌺
❤️ @hemmat_hadi
🍃🌸🍃🌺🍃
🍃🌸● شخصی در خیابان زیبا زندگی میکرد که معتاد بود. بخاطر اعتیاد، خانواده اش را خیلی اذیت می کرد. ابراهیم برای اینکه او ترک کند خیلی تلاش کرد، اما به هر حال موفق نشد.
●🍃🌺 بعد با او صحبت کرد و گفت: چرا خانواده ات را اذیت می کنی؟ او گفت: دست خودم نیست. من هفته ای فلان قدر پول برای مواد احتیاج دارم. اگر داشته باشم کاری به اونها ندارم.
🍃🌺● ابراهیم یک سال پول مواد این شخص را داد، به شرطی که این مرد خانواده اش را اذیت نکند!! یک سال خانواده و بستگان او در آرامش بودند.
●🍃🌺 بعد هم ابراهیم شهید شد. آنجا بود که این شخص معتاد، این ماجرا را برای ما تعریف کرد. او هم مدتی بعد از ابراهیم از دنیا رفت.
📚کتاب سلام بر ابراهیم2
❤️ @hemmat_hadi
🍃❤️🍃💚
📖#ڪرامات سردار شهید امام رضایی
🌷 #سردار_شهید_سید_ڪوچڪ_موسوی 🌷
🔸🔻 در روزهای اول ازدواج، همسرم ماجرای عجیبی را ڪه برای یڪی از دوستان نزدیڪش اتفاق افتاده بود برایم این چنین نقل ڪرد: یڪی از دوستانم را ڪه قبلا با هم همڪلاس بودیم و مدتی از او بی خبر بودم در روز جمعه ای در محل برگزاری نماز جمعه شیراز ملاقات ڪردم.
🔻🔹چون تا حدودی در جریان مشڪلاتش در خصوص ازدواجش بودم، از او در این خصوص سئوال ڪردم ڪه با چشم گریان ماجرا را این چنین برایم بیان ڪرد.
🔸🔻وقتي از سوی خانواده تحت فشار قرار گرفتم تا علی رغم میل باطنی از بین چند خواستگاری ڪه داشتم یڪی را انتخاب ڪنم. از آنها اجازه گرفتم ڪه ابتدا به زیارت امام رضا(ع) مشرف بشوم و بعداً تصمیم بگیرم.
🔹🔻روز اول ڪه به پابوس آقا مشرف شدم خیلی بی تابی ڪردم و از آقا امام رضا (ع) تقاضای یاری ڪردم .
🔸🔻همان شب بود ڪه خواب ديدم در گلزار شهداء شهر شیراز بالای سر مزار شهیدی بنام #سیّد-ڪوچڪ-موسوی ایستاده ام . ندایی به من می گفت آن جوانی ڪه مقابل قبر شهيد نشسته همان فرد مورد نظر برای ازدواج با شماست.
🔹🔻از سفر ڪه برگشتم چند روز بعد به گلزار شهداء رفتم. برایم خیلی عجیب بود همه چیز مثل خوابی بود ڪه دیده بودم و جوانی هم آنجا نشسته بود.
🔸🔻برای اینڪه مطمئن شوم از او سؤال ڪردم ساعت چند است، وقتی خواست جواب بدهد، چهره اش را دیدم ،خودش بود.
🔻🔹در فڪر بودم که این ماجرا چطور ادامه پیدا خواهد ڪرد، ڪه ناگهان خانمی دستش را روی شانه ام گذاشت بعد از سلام و احوال پرسی از مجرد بودنم سئوال ڪرد و هنگامی ڪه مطمئن شد مجرد هستم آدرس گرفت تا برای پسرش (همان جوان) به خواستگاری بیایید و من هم آدرس دادم و چند روز بعد آمدند و بدون هیچ مشکلی ازدواج ڪردیم.
🔸🔻نڪته جالب اینکه گفت: اگر یادت باشد من خیلی علاقه داشتم اسم همسرم رضا باشد و همين طور هم شد.
✍ نقل از: سید محمد بنی هاشمی
📎منبع: سایت شهدای فارس
❤️ @hemmat_hadi
🌺 #نمازش رو همیشه شمرده شمرده و #بادقت می خوندبهمون می گفت: اشکال کار ما اینه که برای #همه وقت می ذاریم، جز برای #خدا
🔸🌺نمازمون رو سریع می خونیم و فکر می کنیم #زرنگی کردیم اما یادمون می ره اونی که به وقت ها برکت می ده، فقط خود #خداست
🍃❤️🍃#شهید_علیرضا_کریمی
❤️ @hemmat_hadi
🌟✨ساده نگذر از کنار پوتینهای #بیپا
که پاهایشان را برای #تو جا گذاشتند ... !
💢تا پای #دشمن
⇜به کوچه و خیابان
⇜به شهر، روستا
⇜و خانههای ماباز نگردد
🌹#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
❤️ @hemmat_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽انتشار برای اولین بار
📖قرآئت قرآن #شهید_محسن_حججی
و همزمان بغل گرفتن بچه اش🍃❤️🍃
علی هم چه خوابی رفته🍃🌺🍃
❤️ @hemmat_hadi
💕#عاشقانه_شهدا
🍃💞🍃هیچ گاه برای خودش چیزی نمی گرفت. تمام #لباس ها و حتی کفش? را من برای ایشون میگرفتم.
🍃💞🍃برای اینکه منو خوشحال کنن یک تکه #سوغاتی برای خودشون میگرفتن. چون میدونست از این کار خیلی خوشحال میشدم حتی بیشتر از چیزهایی که برای من میگرفت.
🍃💞🍃تو #زندگی نشد من چیزی بخوام و ایشون بگه نه البته هیچگاه چیزی که در #توان ایشون نبود را طلب نمیکردم.
🍃🌹#شهید_مرتضی_عطایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
❤️ @hemmat_hadi
✨↫دوباره دلتنگی💔
✨↫دوباره #حسرت
✨↫دوباره آه
🌾میترسم آخرحاجت خودرا نگیرم
✨ ناکام و از ره مانده در بستر #بمیرم
✨ آه ای #شهادت!! هردم به یادت!!
🔹تا کِی بسازیم و بسوزیم آخر اینسان
🔸چون شمع جامانده به #گلزارشهیدان
🌾نگاه کنید به حال ما
🍃شما رو #قسم به خاک جبههها
🍃انشاءالله ماهم بریم🕊 مثل #شما
🍃🌹#شهدای_اربعه_حلب🌹
🥀#ایام_شهادت
🌙#شبتون_شهدایی
❤️ @hemmat_hadi
🌱 #صبح می آید مرا جان می دهد
🌸شعرهایم، بوی باران می دهد
𑨵بحـ می آید تازه تر از بوی گل🔆
🌸رو نمایی می کنم از روی گل🌷
🌱صبح ها، سرشار #حس_بودن است
🌸جاده های عشق♥️ را پیمودن است
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
❤️ @hemmat_hadi
◀ نباید مدیونش بشیم!
🍂همیشه یک تسبیح گِلی دستش بود. بهش گفتم: آقا محسن، هی با این #تسبیح چی میگی لب می جنبونی⁉️
🍂به خودم میگفتم اگه به من بود، این سی و سه تا #دانه را ظرف دو دقیقه قِرش می دادم و می رفت؛ #صدتایی نیست که این همه مشغولش شده است.
🍂 -دارم برای زمین ذکر می گم! تا دید نزدیک است چشمانم از حدقه بزند بیرون گفت: روی این زمین #میخوابیم، راه می ریم نباید مدیونش بشیم!
#شهید_محسن_حججی
❤️ @hemmat_hadi
🔰خواب شهیدحاج همت که تعبیرشد
🔹حاج ابراهیم همت، محسن را خواست و به او گفت: محسن، تو به #شهادت میرسی، محسن كه كمی جا خورده بود گفت: چطور مگه حاجی⁉️ حاج همت ادامه داد: من #خواب ديدم كه تو به شهادت ميرسی، شهادتت هم طوری است كه اول اسيرت میكنن و بعد از اينكه #آزار و شكنجهات دادن و تو خواستههای اونها رو برآورده نكردی، تو رو تيرباران میكنند و به شهادت میرسی
🔸سه روز بعد خواب #حاج_همت تعبير شد، در عمليات والفجر ۳ در مرداد ۶۲ و در آزاد سازی #مهران، ماشين تويوتايی كه سرنشينان آن نورانی، برقی، پكوك و چند نفر ديگر از پاسداران لشگر ۲۷ بودند در منطقه #قلاجه به كمين منافقين خورد، پس از آن منافقين ناجوانمردانه سرنشينان تويوتا را به رگبار بستند همه سرنشينان جزء #يك_نفر جلوی چشم يكديگر در حاليكه زخمهای عميق گلوله برداشته بودند با تير خلاص، به #شهادت رسيدند
#شهید_محسن_نورانی
#شهید_محمدابراهیم_همت
❤️ @hemmat_hadi
🌿🌻🌿🌻
حال غریبے دارم واز داغ لبریزم
محتاج تغییر هوایے در خودم هستم...
ای شهید
اے ڪہ مرا خوانده اے
راه نشانم بده....
💟 #سلام_هادی_دلها
❇ #جاویدالاثر_ابراھیم_ھادے
❤️ @hemmat_hadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
خداوند؛
هر دو #بهترین را
به شهید سلیمانی🌷 داد
#شهید_سلیمانی به هر دو "حُسنیَین" رسید
⇜هم پیروز میدان منطقه بود
⇜هم #شهید شد ....
#بیانات_دیروز_امام_خامنهای
#دیدار_با_مردم_آذربایجانشرقی
❤️ @hemmat_hadi
🌴 #صبح
هجوم چشم های #شماست
وقتی ناگهــان
در #من شعری می شوید
به وسعت طلـــوع یک زندگی
#صبح را دوست دارم
وقتی، سرآغازش
شما #شهیدان🌷 باشید.
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
❤️ @hemmat_hadi
✨🍃می گفت: #چادر یادگار حضرت زهرا(س) است
✨🍃و ایمان یک زن وقتی کامل
می شود← که حجاب و حیا
را به خوبی خصوصا" در مقابل نامحرم در رفتار و عملش رعایت کند . .🍃🌸🍃
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
#مواظبباشیمخونشهداپایمالنشود
❤️ @hemmat_hadi
🌸🍃🌺🍃
🍃🌺🍃
🌺🍃
✅ ابراهیم در همه حال به دیگران کمک می کرد...
یک روز ابراهیم را دیدم در کوچه راه می رفت ، مرتب به آسمان نگاه می کرد و سرش را پایین می انداخت...
رفتم جلو و پرسیدم : چیزی شده ؟
⚡️ اول جواب نداد ، اما با اصرار من گفت :
هر روز تا این موقع حداقل یکی از بندگان خدا به ما مراجعه می کرد و هر طور شده مشکلش را حل می کردیم...
💥 اما امروز از صبح کسی به من مراجعه نکرده..
🔰 می ترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت را از من گرفته باشد...
🌹🌹شهید ابراهیم هادی
❤️ @hemmat_hadi
#فرازی_از_وصیتنامه📜
♦️خدایا از تو ممنونم بیاندازه که دردل مامحبتـ #سید_علی_خامنه_ای را انداختی.
👈تا بیاموزیم درس #ایستادگی را
درس اینکه یزیدهای دوران را #بشناسیم و جلوی آنها سرخم نکنیم
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#ولایت_مداری
❤️ @hemmat_hadi
#رأی دادن بچههای گردان شهادت ...
📆جمعه ۲۵ مرداد ۱۳٦٤
اردوگاه کوزران #کرمانشاه
انتخابات چهارمین دوره ریاستجمهوری
مسئول صندوق" شهید سیدمهدی تهرانینژاد"🌷
📸عکاس: حمید داوود آبادی
#انتخابات_در_جبهه
#رزمندگان_گردان_شهادت
#لشکر۲۷_حضرت_رسولﷺ
❤️ @hemmat_hadi
🍃🌸🌸🍃🌺🌺🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبر انقلاب، صبح امروز پس از رای دادن:
🔹روز انتخابات جشن ملی است. این جشن را تبریک میگویم.
🔸روز انتخابات روز احقاق حق مدنی ملت است.
🔹انتخابات متضمن منافع ملی کشور است
🔹همه با همت حرکت کنند و بیایند و به اشخاص مورد نظر خودشان رای بدهند و این کار را هر چه زودتر انجام بدهند.
❤️ @hemmat_hadi
🍃🍃🍃🌺🍃🍃🍃🍃🌸
🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🍃🌺
🌐ابراهيم ميگفت: اگر قرار است انقلاب پايدار بماند و نسل هاي بعدي هم انقلابي باشند بايد در مــدارس فعاليت کنيم، چرا كه آينده مملکت به كســاني ســپرده ميشود که شرايط دوران طاغوت را حس نكرده اند!
💠وقتي ميديد اشــخاصي که اصلا انقلابي نيستند، به عنوان معلم به مدرسه ميروند خيلي ناراحت ميشد. ميگفــت: بهترين و زبده ترين نيروهاي انقلابي بايد در مدارس و خصوصا دبيرستانها باشند!
🌐براي همين، کاري کم دردسر را رها کرد و به سراغ کاري پر دردسر رفت، با حقوقي کمتر!
امــا به تنها چيــزي که فکر نميکرد ماديات بود. ميگفــت: روزي را خدا ميرساند. برکت پول مهم است. کاري هم که براي خدا باشد برکت دارد.
🌹 #شهید ابراهیم هادی
❤️ @hemmat_hadi
🍃🌸🍃🌺🍃🌺
#زیباترین_شهادت
ابراهیم مےگفت:
اگه جایے بمانی ڪہ
دست احدے بهت نرسہ
کسے تو رو نشناسہ
خودت باشے و آقا
مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره،
این خوشگلترین شهـادتہ...
#شهید_ابراهیم_هادی
❤️ @hemmat_hadi
─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─