eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
353 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی از شهدا برات شهادتشون رو از دوست شهیدشون گرفتن #شهید_رسول_خلیلی هم رفیق شهیدِ، #شهید_نوید_صفری بودن اینهایی که میخونید بخشی از ارادت شهید صفری به شهید خلیلی است. #بخوانید👇👇 ❤️ @hemmat_hadi
🔸مادر شهید گفت: شهید به #خواب آن آمده است و گفته است: برای زمینه سازی #ظهور امام زمان (عج)، تنها شعاردادن کافی نیست❌ باید #حرکت کرد و در #عمل نشان داد.  #شهید_خلیلی در حدود 8 مرتبه به خواب افرادی که کمتر اعتقاد دارند، رفته است و آنها را تغییر داده به طوری که امروزه این افراد #حامیان_محارب هستند. معتقدم #راه_شهدا روشن ترین مسیری است که خداوند برای نزدیکی💞 و انس بیشتر ما را با ایمان آهار و #امام_زمان (عج) قرار داده است.  در زمان دفاع مقدس ما به دنبال جوانان بودیم تا در جبهه حضور پیدا کنیم اما امروز بیش از 50 تن از #جوانان به من فشار می آورند تا راهی برای آنها ایجاد شود و در حضور جبهه جنگ #سوریه حضور پیدا کنند و این نشان دهنده چراغ هدایت🚨 بودن #شهداست #شهید_رسول_خلیلی 💟 @hemmat_hadi
#خاطرات_خود_نوشته_شهید: 💠مراقبت از حریم عشق 🔰به #شب_قدر و شب #شهادت حضرت علی(علیه السلام) رسیدیم. با بچه ها تصمیم گرفتیم خودمان اعمال و ادعیه وارد شده آن شب را انجام دهیم .ما فقط #مفاتیح_حامد را داشتیم. 🔰از سر شب هر کدام از ما #نوبتی یا داخل موضع خودمان کار مراقبت را انجام می دادیم یا یک گوشه دنج می نشستیم پای #مناجات و به جا آوردن اعمال و حالا معنی #غربت را می فهمیدیم 🔰ما در شهری بودیم که حـــرم #دخترحضرت_علی(علیه السلام) و دختر امام حسین(علیه السلام) در آن شهر بود اما نمی توانستیم #امشب در کنار این حرم ها باشیم و این نبودن به شکستن بغض ما کمک می کرد. 🔰یک دفعه دلم برای #هیئت_ریحانه و روضه خواندن محمد حسین تنگ شد. تنها چیزی که به دلم #آرامش میداد این حرف یکی از دوستان بود که میگفت: #حضرت_علی(علیه السلام) برای مراقبت از حریم💫 دخترش ما را انتخاب کرده است. 📚برشی از کتاب #رفیق_مثل_رسول #شهید_رسول_خلیلی🌷 💟: @hemmat_hadi🌷
💠خاطرات خودنوشته شهید 🔸صبح موقع بیرون آمدن از خانه🏡 #مامان مثل هر روز تا پشت در ورودی آمد. کلی هم سفارش کرد که #مراقب خودت باش. من این بدرقه کردن های مامان را خیلی دوست دارم❤️ 🔹مسیر راه مدرسه🏘 درست از جلوی پایگاه #بسیجی رد می شد که مامان عضو فعال آن بود👌 یاد روزهایی افتادم که کوچک تر بودم، اگر کاری پیش می آمد، می رفتم جلوی در، صدایم را کمی #مردانه تر می کردم و می گفتم: #یاالله. می شه خانم افراز رو صدا کنید. 🔸گاهی خانم ساسانی یا خانم نظری جلوی در🚪 می آمدند، به خاطر شناختی که اخلاق من داشتند، #شوخی می کردند، می گفتند: این صدای مردونه چیه⁉️ تو که هنوز #کوچیکی، یاالله برای چی می گی؟ 🔹از همان بچگی خیلی روی ارتباط با #نامحرم حساس بودم💥حالا هم بزرگتر شدم، حساسیتم #بیشتر شده. همیشه از خدا می خواهم, کمک کند که این اخلاقم را #حفظ کنم🙏 📚 #رفیق_مثل_رسول #شهید_رسول_خلیلی 💟 @hemmat_hadi
🌷 "راهيان نور سوريه" در يادداشتى به دوستان بسیجی خود مى‌نويسد: چه مى‌شود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد ... فکرش را بکن! راه مى‌روى و راوی مى‌گويد: اینجا قتلگاه است، یا اینجا را که مى‌بينى همان جایی است که، را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد. یا مثلاً اینجا همان جایی است که، نماز جماعت مى‌خواند. بالای همین صخره نیروها را رصد مى‌كرد و کمین خورد. را که مى‌شناسيد؟ همین جا با لهجه آذری برای بچه ها مداحی مى‌كرد. یا ؛ اینجا عباس‌وار پر کشید. خدا بیامرزد را ... همینجا سرش بالای نیزه رفت. ، در این دشت با یارانش پر کشید ... عجب حال و هوایی مى‌شود کاروان راهیان نور مدافعین حرم ... عجب حال و هوایی ... ... 🌷
🌸↫مقری داریم بنام در فکه، اولین سالی که را منطقه بردم، سال اول راهنمایی بود، به رسول قبرهایی را نشان دادم و گفتم که بچه‌ها می‌آمدند در این قبرها راز و نیاز می‌کردند و نماز شب می‌خواندند و برای هر شهیدی هم که می‌شد ما یک قبر سمبلیک درست می‌کردیم 🌸↫خلاصه هوا تاریک شد و وقت اذان رسید، ما نماز مغرب و عشا را در در آن منطقه خواندیم و پس از نماز دیدم رسول نیست آنقدر دنبال رسول گشتم و بالاخره متوجه شدم که در داخل یکی از این رفته و را کشیده روی سرش و به رفته و در حال گریه کردن است ✍ راوی : پدر شهید مدافع حرم 🌷 📚کتاب را حتما مطالعه بفرمایید. 💟 @hemmat_hadi
💠خاطرات خودنوشته شهید 🔸صبح موقع بیرون آمدن از خانه🏡 #مامان مثل هر روز تا پشت در ورودی آمد. کلی هم سفارش کرد که #مراقب خودت باش. من این بدرقه کردن های مامان را خیلی دوست دارم❤️ 🔹مسیر راه مدرسه🏘 درست از جلوی پایگاه #بسیجی رد می شد که مامان عضو فعال آن بود👌 یاد روزهایی افتادم که کوچک تر بودم، اگر کاری پیش می آمد، می رفتم جلوی در، صدایم را کمی #مردانه تر می کردم و می گفتم: #یاالله. می شه خانم افراز رو صدا کنید. 🔸گاهی خانم ساسانی یا خانم نظری جلوی در🚪 می آمدند، به خاطر شناختی که اخلاق من داشتند، #شوخی می کردند، می گفتند: این صدای مردونه چیه⁉️ تو که هنوز #کوچیکی، یاالله برای چی می گی؟ 🔹از همان بچگی خیلی روی ارتباط با #نامحرم حساس بودم💥حالا هم بزرگتر شدم، حساسیتم #بیشتر شده. همیشه از خدا می خواهم, کمک کند که این اخلاقم را #حفظ کنم🙏 📚 #رفیق_مثل_رسول #شهید_رسول_خلیلی @hemmat_hadi
💠پشتیبان ولایت 🔰سال دوم راهنمایی بود و ما در #کرج زندگی می کردیم . قرارشد که مقام معظم #رهبری برای دیدار با مردم کرج تشریف بیاورند. مردم همه جا را چراغانی کرده بودند. من به خانه? آمدم و دیدم که #رسول در خانه است. در حالی که نباید در آن ساعت از روز خانه می بود 🔰علتش را از رسول پرسیدم. گفت: امروز معلمشان سر کلاس گفته بود: ما نمی دانیم این #حکومت را چگونه باور کنیم از یک طرف می گویند #اسراف گناه است و از طرفی هم شهر را چراغانی کرده اند?!!! 🔰بروید ببینید در شهر چه خبر است ؟!!! حرفش که به اینجا می رسد رسول بلند می شود و می گوید: چراغانی که چیزی نیست، #جانمان را هم فدای آقا می کنیم. 🔰معلم هم عصبانی می شود و می گوید: #خلیلی باز تو حرف زدی؟! در این کلاس یا جای منه یا جای تو?! رسول هم از سر جایش بلند می شود ومی گوید: #شما استادی و من به احترام شما می روم #شهید_رسول_خلیلی(محمدحسن) ❤️ @hemmat_hadi
🔹شهید خلیلی از همان دوران کودکی‌اش، به مسجد و مذهبی علاقه نشان می‌داد. ما هم می‌کردیم. 🔸یادم هست حتی شب‌هایی که زیر باد و باران شدید، و برادرش روح‌الله را سوار موتور می‌کردیم و به می‌بردیم 🔹به علاقه فراوانی داشت. قرآن می‌خواند، در هیئت‌ها مداحی می‌کرد. 🔸 را برای خودش الگو کرده بود. هروقت در تلویزیون از دفاع مقدس می‌گفتند یا شهدا🌷 را می‌خواندند، با دقت گوش می‌کرد. خلاصه خیلی در این زمینه‌ها "خدا را شکر" فعال بود.  ❤️ @hemmat_hadi
: 💠مراقبت از حریم عشق 🔰به و شب حضرت علی(علیه السلام) رسیدیم. با بچه ها تصمیم گرفتیم خودمان اعمال و ادعیه وارد شده آن شب را انجام دهیم .ما فقط را داشتیم. 🔰از سر شب هر کدام از ما یا داخل موضع خودمان کار مراقبت را انجام می دادیم یا یک گوشه دنج می نشستیم پای و به جا آوردن اعمال و حالا معنی را می فهمیدیم 🔰ما در شهری بودیم که حـــرم (علیه السلام) و دختر امام حسین(علیه السلام) در آن شهر بود اما نمی توانستیم در کنار این حرم ها باشیم و این نبودن به شکستن بغض ما کمک می کرد. 🔰یک دفعه دلم برای و روضه خواندن محمد حسین تنگ شد. تنها چیزی که به دلم میداد این حرف یکی از دوستان بود که میگفت: (علیه السلام) برای مراقبت از حریم💫 دخترش ما را انتخاب کرده است. 📚برشی از کتاب 🌷 💟: @hemmat_hadi🌷
🔰باران نرم نرمک به تن شهر میزند و جان درختان را جلا میدهد. گوش کن! چه عاشقانه در گوش مردم این شهر میکند. میشنوی پیغام آسمانیان را برایمان آورده. هر قطره اش دنیایی از حرف های ناگفته با خود دارد 🔰اولین قطره ای که روی دستم میچکد پیکی ست که خبر از آورده از اولین های هفت سال پیش. آن موقع که هیاهوی گوش زمانه را کر کرده بود، کفتار ها به گرد زوزه می‌کشیدند زمان غرش شیران حیدری بود 🔰اولین هایی که رفتند و صدای شان آهسته در این حوالی پیچید خبر پروازشان هم آهسته به گوش بعضی ها رسید. کوچ ابوخلیل نیز آهسته رخ داد، در پاییز آن زمان که صدای پای به گوش می‌رسید 🔰قطره های دیگر خبر از شقایق های دیگر می‌آورند ولی من هنوز گوش سپردم به نوای همان قطره اول. بوی پیچیده در این حوالی، بوی . 🔰قطره میخواهد آخرین گفته هایش را هم بر دلم حک کند که میگوید: تا نباشی شهید نمی‌شوی‌. دنباله اش هم مرا بیتی مینوشاند: منزل وصل پس از رد شدن از است. وصل اگر می‌طلبی روی خودت پا بگذار 🔰همه ‌معادلاتم را همین یک بیت بهم می‌ریزد کسی آهسته در گوش دلم نجوا میکند: رسول زمین...آقا رسول صدایمان را داری؟ اینجا زمین‌گیر شدیم کاری بکن، میشنوی چه میگوییم؟ از نبودت گذشته و امسال هفتمین پاییزی ست که در یادها شدی ✍نویسنده: به مناسبت سالروز شهادت کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
خدایا! می دانم که کم کاری از من است خدایا! می دانم که من بی توجهم خدایا! می دانم که من بی همتم خدایا! می دانم که من قلب امام زمان (عج) را رنجانده ام، اما خود می گویی که به سمت من باز آیید.. آمده ام خدا! کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم. 🖤 🖤 @hemmat_hadi ☘࿐✧🌷✧࿐☘