eitaa logo
هیأت شهدا
397 دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
8.6هزار ویدیو
84 فایل
🍃اَللّهمَّ اجْعَلْنا... مِمَّنْ دَاءْبُهُمُ‌‌الاِْرْتِياحُ اِلَيْك... #خدایا !... مرا از کسانی قرار دِه... که شیوه‌شان آرام گرفتن به درگاهِ توست ... سلام بر شهدا ...♡🍁♡... ارتباط با خادم کانال 👇 @tasnim2060
مشاهده در ایتا
دانلود
#سوریه 🍃🌹 من خیلی وارد سیاست نمی‌شدم اما می‌گفتم که این جنگ، جنگ ما نیست. مگر ما هشت سال جنگیدیم، کسی به ما کمک کرد. کسی به داد ما رسید. پویا می‌گفت مانند زن‌های کوفی حرف نزن! این جمله همسرم خیلی به من برخورد و بدجور گران تمام شد. انگار که تلنگری برایم شد. می‌گفت عزیزم خوب به حرف‌هایم فکر کن. زمانی که ما مصیبت‌های امام حسین (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها) را می‌شنیدیم با خودمان می‌گفتیم‌ ای کاش ما در آن زمان بودیم و امام حسین را تنها نمی‌گذاشتیم. الان هم همین طور است یزید زمان دارد ظلم می‌کند و حسین زمان دارد ظلم می‌بیند. من نمی‌خواهم جزو گروه توابین شوم. بنابراین من هم چون با پویا هم عقیده بودم آرام شدم و رضایتم را به او اعلام کردم.🍃🌹
🖇فرازی از سخنان همسر بزرگوارشهید درباره ی وسایل شهید که با همت تبدیل به گنجینه✨ ایی شده است: 🔹او در ابتدا ما را به سمتی می‌برد که عکس دوران دفاع مقدس بر روی دیوار آن جای گرفته‌ است. •خرازی، •همت، •کاظمی، •تورجی‌زاده و...!🌷 با دست به آنها اشاره می‌کند و می‌گوید: این از شهدای مورد علاقه آقا مسلم بودند. 🔸قبل از اینکه راهی شود، خودش عکس آنها را اینجا زد و گفت: اگر رفتم سوریه و برگشتم، اینجا را نورپردازی💫 می‌کنم، ولی اگر برنگشتم و شدم، عکس من را هم پایین این عکس‌ها بزنید. 🔹به او پیشنهاد کردم آیه مبارک «بسم الله الرحمن الرحیم» را هم کنار این بچسبانیم، ولی نظر او این بود که به جای آن بنویسم "بسم رب الشهدا" در پایین این عکس‌ها اما عکس حاج قاسم جور دیگری با تو حرف می‌زند 🔸وقتی آن طرف‌تر آن هم، عکس آقامسلم در قاب چشمانت جای می‌گیرد که انگار قسمتش بوده روزی تصویر او نیز در کنار تصاویر دوستان شهیدش روی دیوار بنشیند و نام روی پیشانی‌اش بخورد.   🌷 @hyate_shohada
🔰 اردوغان به دنبال چیست؟ درصدد است برای همیشه خطر طلبی کردهای ترکیه را دفع کند. چگونه؟ با اشغال یک نوار مرزی به طول 500 کیلومتر و عرض 30 کیلومتر در شمال . با پاکسازی کامل و اسکان ها بجای کردها با سیاست جابجایی جمعیتی. اردوغان بر این باور است که با اسکان 2 میلیون سوری در ترکیه در این منطقه حاصلخیز و با تغییرات دموگرافیک آن (مثل عفرین)، برای همیشه ارتباط کردهای با سوریه و و قطع خواهد شد و رویای کشور واحد و پیوسته به تاریخ خواهد پیوست. و پس از آن، ایران و عراق و سوریه می مانند با کردهایشان. 🔰سناریوهای احتمالی: کردهای سوریه دو سناریو بیشتر ندارند: 1️⃣جنگ همه جانبه و تنها با ترکیه. سران باز هم میتوانند با تحریک رگ غیرت و تعصب ، افراد خود را به کام مرگ بفرستند و همچون و از دم تیغ بیرحم اردوغان بگذرند. در برابر ارتش مجهز ترکیه که هیچ ابایی از جنایت های جنگی و حتی اتحاد با تکفیریها ندارد، مثل تجربه های عفرین و کوبانی قتل عام خواهند شد. و اینک دیگر نه برای و خودگردانی بلکه برای میجنگند. دیگر حمایت متحد خیانتکار خود را هم ندارند و به تعبیر خودشان از پشت خنجر خورده اند. ناسپاسی شان باعث شده نیز که در کوبانی و خالصانه به کمک آنها آمد و سپس آنها به مزدوران و سرباز پیاده های نیروی زمینی آمریکا مبدل شدند، آنها را جماعتی ناسپاس بداند. 2️⃣سناریوی دوم که میتواند حداقل از نسل کشی دسته جمعی کردها جلوگیری کند، توافق سریع با دولت سوریه و بازگرداندن حاکمیت حکومت مرکزی است. با این اقدام، آنها حمایت روسیه و ایران را به دنبال خواهند داشت و با پیروزی بر ترکیه، در حکومت سوریه نیز نقش و جایگاه خواهند داشت. چنانکه «مظلوم عبدی» فرمانده کل شبه‌نظامیان «نیروهای دموکراتیک سوریه» گفته: «یکی از گزینه‌های روی میز، شراکت با بشار اسد جهت مقابله با ترکیه است» 🔰اما آیا سران کردها به چنین عقلانیتی رسیده اند که دیگر بیش از این به اسم «خلق کرد» و.. با مردم خود بازی نکنند و بجای عیاشی در کشورهای اروپایی قوم خود را به مسلخ نفرستند؟ آیا پس از خیانت آمریکا به این عقلانیت رسیده اند که یادگاری نوشتن بر دیوار آمریکا تا چه حد احمقانه بوده و بجای دلبستن به بیگانگان، به جنگ و خونریزی در سرزمین و با همسایگان خود پایان دهند و در روندی مسالمت آمیز با دیگر اقوام زندگی کنند؟ زمان مشخص خواهد کرد. ✍️ متن کامل یادداشت در : http://fna.ir/dcl3ie @hyate_shohada
💠من یک روز شهید می‌شوم 🌷 در شش تیرماه 1375 در شهرستان دیده به جهان گشود. هشت سالگی عضو مسجد حضرت مهدی(عج) شد. حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن حسین گذاشت. 🌷در 20 سالگی جذب سپاه شد. دوره‌های را پشت سر گذاشته بود. محل خدمت حسین بعد از گذراندن دوره‌های ابتدایی بود. 🌷در جمع رفقای هیئتی حسین لقب داشت. همیشه می‌گفت: «من یک روز شهید می‌شوم.» 🌷هیچ‌وقت اهل ریا نبود، اما یکجا کرد آنجایی که گفت:«بذار تا ریا بشه تا بقیه یاد بگیرند، من می‌دانم شهید می‌شوم.» همیشه می‌گفت: «من یک روز می‌شوم.» 🌷حتی یکبار هم در همان سنین نوجوانی به علت بازیگوشی معلم او را از کلاس بیرون کرد. حسین هم می‌گوید: «حالا که مرا از کلاس بیرون می‌کنید حرفی نیست، اما حواستان باشد که دارید را از کلاس بیرون می‌کنید.» 🌷چند وقتی پیگیر اعزام به شد؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند شود. سرانجام روز 31 شهریور ماه 97 در حمله تروریست‌ها به مراسم رژه نیروهای مسلح اهواز، حسین ولایتی فر در سن 22 سالگی به رسید. @hyate_shohada
هدایت شده از هیأت شهدا
💠من یک روز شهید می‌شوم 🌷 در شش تیرماه 1375 در شهرستان دیده به جهان گشود. هشت سالگی عضو مسجد حضرت مهدی(عج) شد. حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن حسین گذاشت. 🌷در 20 سالگی جذب سپاه شد. دوره‌های را پشت سر گذاشته بود. محل خدمت حسین بعد از گذراندن دوره‌های ابتدایی بود. 🌷در جمع رفقای هیئتی حسین لقب داشت. همیشه می‌گفت: «من یک روز شهید می‌شوم.» 🌷هیچ‌وقت اهل ریا نبود، اما یکجا کرد آنجایی که گفت:«بذار تا ریا بشه تا بقیه یاد بگیرند، من می‌دانم شهید می‌شوم.» همیشه می‌گفت: «من یک روز می‌شوم.» 🌷حتی یکبار هم در همان سنین نوجوانی به علت بازیگوشی معلم او را از کلاس بیرون کرد. حسین هم می‌گوید: «حالا که مرا از کلاس بیرون می‌کنید حرفی نیست، اما حواستان باشد که دارید را از کلاس بیرون می‌کنید.» 🌷چند وقتی پیگیر اعزام به شد؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند شود. سرانجام روز 31 شهریور ماه 97 در حمله تروریست‌ها به مراسم رژه نیروهای مسلح اهواز، حسین ولایتی فر در سن 22 سالگی به رسید. @hyate_shohada
✋ 💥ثبت‌نام سفر به آغاز شد 🔹سفر به سوریه پس از سال‌ها توقف از سر گرفته شد و علاقه‌مندان می‌توانند با نام‌نویسی از طریق دفاتر حج و زیارت در آذرماه به این سفر معنوی مشرف شوند. 🔹این سفر زیارتی در حال حاضر در دو نوبت برای اعزام‌های ۴ و ۵ روزه به صورت محدود و هوایی پیش‌بینی شده است. 🔹هزینه این سفر در گروه پنج روز و ۴ شب برای زائران بزرگسال ۳ میلیون و ۷۹۵ هزار تومان و همچنین در اعزام‌های گروه چهار روز و ۳ شب برای زائران بزرگسال ۳ میلیون و ۳۸۸ هزار و ۵۰۰ تومان، اعلام شده است
🌺از زبان #همسرشهید 🔸وقتیکه ایشون میخواستن از بنده اجازه بگیرن واسه رفتن به #سوریه،احساس میکردم که واقعا نمیتونم رو به روی #حضرت_زینب (س) بایستم 🔹اما از طرفی هم نمیتونستم تو اون شرایط بسیار سخت،تو #اوج_وابستگی و نیاز،به ایشون راحت اجازه بدم که برن. 🔸بنده فقط سکوت کردم،تنها کاری که کردم سکوت کردم و چیزی #نگفتم. دیدم که ایشون هی چشماشون رو کوچیک میکردن و سر تکون میدادن تا اجازه بدم که #برن. 🔹من باز چیزی نگفتم و فقط سکوت کردم دیدم که دیگه صداشون نمیاد و ساکت شده بودن،وقتی برگشتم و نگاشون کردم دیدم نشسته بودن روی پله آشپزخانه و سرشون رو انداخته بودن پایین و #اشک از چشماشون سرازیر میشد. 🔸وقتیکه من #گریه ایشون رو دیدم،دیگه واقعا نتونستم مقاومت کنم چون خیلی به ایشون #علاقه داشتم و همیشه میخواستم که به خواسته هاشون برسن و هر آرزویی که دارن بهش برسن و درنهایت بهشون گفتم که باشه مشکلی نیست،برین 🔹فقط به #خنده بهشون گفتم که وقتی رفتین اونجا یه وقت #شهیدنشین... ایشونم خندیدن و گفتن:نه من میخوام #چهل سال خدمت کنم مثل فرمانده مون جعفرخان تو سن چهل سال به بعد #شهید شم. #شهید_تاسوعای_94 #شهید_مدافع_حرم #شهید_سجاد_طاهرنیا
💞 عاشقانه شهدا 🍃بابام تو یه باغچه ای داره رفته بویم اونجا داشتیم تو کوچه‌باغا قدم میزدیم که یکم جلوتر از من رفت و گفت "حاج خانوم عکس شهادتمو بنداز."😍 🍃من هم شوخی‌شوخی چند تا عکس گرفتم گفت " که شدم اینارو بذار ...!" همیشه بهم میگفت "بعد شهادتم صبور باش و مقاوم" خدا هم واقعاً منو واسه شهادتش آماده کرده بود👌 🍃اخلاقش جوری بود که میدونستم بالاخره شهید میشه و به دلم افتاده بود چون رفتنی بود و من مخالفت میکردم با رفتنش آخرشم خود اومد سراغ دلاورم😔 🍃همسرم به فدای امام حسین علیه‌السلام ناراحت نیستم چون همسرم تو بهشت منتظرمه حالا هم کنارمه و مراقبمه🌹 🍃این آخریا درباره شهادتش خوابای عجیبی میدیدم آخرین خوابم این بود که خودمو تو جایی مثه دیدم، سبز و زیبا، با چادر مشکی‌ ایستاده بودم،روبروی یه تابوت مزین به رفتم جلوتر همسرم بود. نشستم کنارش و باهاش حرف میزدم که یهو از خواب پریدم 🍃گفتم: "خیره ان‌شاءالله...! حتماً طول عمرش بیشتر میشه"❤️ ولی روزی که آوردنش، درست همون صحنه‌ای بود که تو خواب دیده بودم❗️ به روایت همسر شهید 🌹
قبل ازدواج...💍 هر خواستگاری کہ میومد،🚶💐 به دلم نمے‌نشست...😕 اعتقاد و همسر آیندم خیلی واسم مهم بود...👌 دلم میخواست ایمانش واقعی باشہ😇 نه بہ ظاهر و حرف..😏 میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله...🙃😌 شنیده بودم چله خیلی حاجت میده... این چله رو توصیه کرده بودن...✍ با صد لعـن و صد سلام...✋ کار سختی بود😁 اما ‌به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود... ارزششو داشت، واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم. ۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان... ۴،۳روز بعد اتمام چله… خواب شهیدی رو دیدم... چهره‌ ش یادم نیست ولی یادمہ... لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...💚 دیدم مَردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان📿 ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار... یه تسبیح سبز📿 رنگ داد دستم و گفت: "حاجت روا شدے..." به فاصله چند روز بعد اون خواب... امین اومد خواستگاریم...🙂 از اولین سفر که برگشت گفت: "زهرا جان…❤ واست یه هدیه مخصوص آوردم..." یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت: زهرا، این یه تسبیح مخصوصه💕 به همه جا تبرک شده و... با حس خاصی واست آوردمش...❤️😌 این تسبیحو به هیچ‌کس نده! تسبیحو بوسیدم و گفتم: خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره... بعد شهادتش…💔 خوابم برام مرور شد... تسبیحم سبز بود که یہ شهید بهم داده بود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷مدافعان حرمی که در شب جمعه به شهادت رسید 👈 مدافعان حرم حسن عبدالله‌زاده و محسن عباسی در مسیر دیرالزور به تدمر در کمین نیروهای به فیض شهادت نائل شدند. ▪️به همین مناسبت مراسم وداع با مدافع حرم حسن عبدالله‌زاده (شنبه ۱۵ خرداد ماه) در مقبرةالشهدای شهرک فجر واقع در سه‌راه تختی بلوار هجرت بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء برگزار می‌شود. 🌺روحشان شاد و راهشان پر رهرو 🌷 را یاد کنیم با ذکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿°• روایتگری حاج مهدی رسولی در حرم حضرت رقیه سلام الله علیها برای خانواده های معزز شهدای مدافع حرم