🔻#دقایقی_با_کتاب
#بخش_اول
💠 هدف انبیاء برقراری عدالت در اجتماع بشری است:
«لَقَدْ ارْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَ انْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَ الْمیزانَ لِیقومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ» [1] (مسئله ظلم و عدالت، اصل و محور زندگی بشریت است. پیغمبر اکرم فرمود: «الْمُلْک یبْقی مَعَ الْکفْرِ وَ لا یبْقی مَعَ الظُّلْمِ». هیچ اجتماعی نمیتواند بر شالوده ظلم و ستم باقی بماند.) یا آنجا که مسئلهای نظیر وحدت اسلامی در خطر است، که اسلام در موضوع وحدت چه اندازه عنایت و حساسیت دارد و به وحدت مسلمین اهمیت میدهد، میفرماید: «وَ اعْتَصِموا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوا» [2].
دست دشمن را میبینی، دسیسه دشمن را میبینی که دائماً میان مسلمین تفرقه اندازی میکند؛
آیا در اینجا میگویی امر به معروف نکن، حرف نزن، نهی از منکر نکن، که اگر این را بگویم جانم در خطر است، آبرویم در خطر است، اجتماع نمیپسندد، از این مزخرفها؟!.
بنابراین، امر به معروف و نهی از منکر در مسائل بزرگ مرز نمیشناسد. هیچ چیزی، هیچ امر محترمی نمیتواند با امر به معروف و نهی از منکر برابری کند، نمیتواند جلویش را بگیرد.
این اصل دایر مدار این است که موضوع امر به معروف و نهی از منکر چیست. اینجاست که میبینیم حسین بن علی، ارزش امر به معروف و نهی از منکر را چقدر بالا برد!
همانطور که اصل امر به معروف و نهی از منکر ارزش نهضت حسینی را- به بیانی که قبلاً عرض کردم- بالا برد، نهضت حسینی نیز ارزش امر به معروف و نهی از منکر را بالا برد چون حسین بن علی فهماند که انسان در راه امر به معروف و نهی از منکر به جایی میرسد که مال و آبروی خودش را باید فدا کند، ملامت مردم را باید متوجه خودش کند همانطور که حسین کرد.
📚استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص251
#محرم
#نهضت_حسینی
#هیئت_الشهدای_قرچک
@heyatoshohada
🔻#دقایقی_با_کتاب
#بخش_دوم
💠 امام حسين (ع) در یکی از خطابههای بین راه، بعد از اینکه اوضاع را تشریح میکند میفرماید:
«انّی لَاارَی الْمَوْتَ الّا سَعادَةً وَ الْحَیوةَ مَعَ الظّالِمینَ الّا بَرَماً» [1] ایهاالنّاس! در چنین شرایطی، در چنین اوضاع و احوالی، من مردن را جز سعادت نمیبینم (بعضی نسخهها «شهادَةً» نوشتهاند و بعضی «سَعادَةً»)، من مردن را شهادت در راه حق میبینم؛ یعنی اگر کسی در راه امر به معروف و نهی از منکر کشته شود، شهید شده است (معنای «من مردن را سعادت میبینم» نیز همین است). من زندگی کردن با ستمگران را مایه ملامت میبینم، روح من روحی نیست که با ستمگر سازش کند.
از همه بالاتر و صریحتر آن وقتی است که دیگر اوضاع صددرصد مأیوس کننده است، آن وقتی است که به مرز عراق وارد شده و با لشکر حرّبن یزید ریاحی مواجه گردیده است. هزار نفر مأمورند که او را تحت الحفظ به کوفه ببرند. در اینجا حسین بن علی علیه السلام خطابه معروفی را که مورخین معتبری امثال طبری نقل کردهاند، ایراد و در آن به سخن پیغمبر تمسّک میکند، به اصل امر به معروف و نهی از منکر تمسّک میکند:
ایهَا النّاسُ! مَنْ رَأی سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلًّا لِحَرامِ اللهِ، ناکثاً لِعَهْدِ الله، مُسْتَأْثِراً لِفَی ءِ اللهِ، مُعْتَدِیاً لِحُدودِ اللهِ، فَلَمْ یغَیرْ عَلَیهِ بِقَوْلٍ وَ لا فِعْلٍ کانَ حَقّاً عَلَی اللهِ انْ یدْخِلَهُ مُدْخَلَهُ. الا وَ انَّ هؤُلاءِ الْقَوْمَ قَدْ احَلّوا حَرامَ اللهِ وَ حَرَّموا حَلالَهُ وَ اسْتَأْثَروا فَیءَ اللهِ [2].
یک صغرا و کبرای بسیار کامل میچیند. طبق قانون معروف، اول یک کبرای کلی را ذکر میکند: ایهاالنّاس! پیغمبر فرمود: هرگاه کسی حکومت ظالم و جائری را ببیند که قانون خدا را عوض میکند، حلال را حرام و حرام را حلال میکند، بیتالمال مسلمین را به میل شخصی مصرف میکند، حدود الهی را بر هم میزند، خون مردم مسلمان را محترم نمیشمارد، و در چنین شرایطی ساکت بنشیند، سزاوار است خدا (حقّاً خدا چنین میکند، یعنی در علوم الهی ثابت است) چنین ساکتی را به جای چنان جائر و جابری ببرد. بعد صغرای مطلب را ذکر میکند: «انَّ هؤُلاءِ الْقَوْمَ...» اینها که امروز حکومت میکنند (آل امیه) همینطور هستند. آیا نمیبینید حرامها را حلال کردند و حلالها را حرام؟ آیا حدود الهی را بهم نزدند، قانون الهی را عوض نکردند؟ آیا بیت المال مسلمین را دراختیار شخصی خودشان قرار ندادند و مانند مال شخصی و برای شخص خودشان مصرف نمیکنند؟ بنابراین هرکس که در این شرایط ساکت بماند، مانند آنهاست. بعد تطبیق به شخص خود کرد: «وَ انَا احَقُّ مِنْ غَیرٍ» من از تمام افراد دیگر برای اینکه دستور جدّم را عملی کنم، شایستهترم.
وقتی انسان حسین را با این صفات و خصایل میشناسد، میبیند حق است و سزاوار است که نام او تا ابد زنده بماند، چون حسین مال خود نبود، خودش را فدای انسان کرد، فدای اجتماع انسانی کرد، فدای مقدسات بشر کرد، فدای توحید کرد، فدای عدالت کرد، فدای انسانیت کرد. از این جهت، افراد بشر همه او را دوست میدارند.
📚استاد مطهری، حماسه حسینی، ج ۱، ص ۲۵۵
#نهضت_حسینی
#هیئت_الشهدای_قرچک
@heyatoshohada
🔻#دقایقی_با_کتاب
#بخش_سوم
💠ارزش نهضت حسینی
▫️اینجاست که انسان میفهمد که نهضت حسینی چقدر برای جهان اسلام مفید بود و چگونه این پردهها را درید. در آن زمان، وسایل ارتباطی که نبود. مثلاً مردم مدینه نمیدانستند که در شام چه میگذرد. رفت و آمد خیلی کم بود. افرادی هم که احیاناً از مدینه به شام میرفتند، از دستگاه یزید اطلاعی نداشتند. بعد از قضیه امام حسین، مردم مدینه تعجب کردند که عجب! پسر پیغمبر را کشتند؟ هیئتی را برای تحقیق به شام فرستادند که چرا امام حسین کشته شد. پس از بازگشت این هیئت، مردم پرسیدند: قضیه چه بود؟ گفتند: همین قدر در یک جمله به شما بگوییم که ما در مدتی که در آنجا بودیم، دائم میگفتیم خدایا! نکند از آسمان سنگ ببارد و ما به این شکل هلاک بشویم، و نیز به شما بگوییم که ما از نزد کسی میآییم که کارش شرابخواری و سگ بازی و یوزبازی و میمون بازی است، کارش نواختن تار و سنتور و لهو و لعب است، کارش زناست حتی با محارم. دیگر حال، تکلیف خودتان را میدانید.
این بود که مدینه قیام کرد، قیامی خونین. و چه افرادی که بعد از حادثه کربلا به خروش آمدند (ای بسا شاعر که بعد از مرگ زاد). امام حسین تا زنده بود، چنین سخنانی را میگفت: «وَ عَلی الْاسْلامِ السَّلامُ اذْ قَدْ بُلِیتِ الْامَّةُ بِراعٍ مِثْلِ یزیدَ» [1] دیگر فاتحه اسلام را بخوانید اگر نگهبانش این شخص باشد. ولی آن وقت کسی نمیفهمید.
اما وقتی شهید شد، شهادت او دنیای اسلام را تکان داد. تازه افراد حرکت کردند و رفتند از نزدیک دیدند و فهمیدند که آنچه را آنها در آیینه نمیدیدند حسین در خشت خام میدیده است. آن وقت سخن حسین علیه السلام را تصدیق کردند و گفتند او آن روز راست میگفت.
📚 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص162
#نهضت_حسینی
#عاشورا
#هیئت_الشهدای_قرچک
@heyatoshohada
🔻#دقایقی_با_کتاب
#بخش_هفتم
💠امام حسين(ع) شان امر به معروف را بالا برد
▫️در مورد حسین بن علی بحق میشود گفت که به اصل امر به معروف و نهی از منکر ارزش و اعتبار داد؛ آبرو داد به این اصلی که آبروی مسلمین است. اینکه میگویم این اصل آبروی مسلمین است و به مسلمین ارزش میدهد، از خودم نمیگویم، عین تعبیر آیه قرآن است: «کنْتُمْ خَیرَ امَّةٍ اخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ» [1].
ببینید قرآن چه تعبیرهایی دارد! به خدا انسان حیرت میکند از این تعبیرهای قرآن:
«کنْتُمْ خَیرَ امَّةٍ اخْرِجَتْ لِلنّاسِ» شما چنین بودهاید ( «بودهاید» در قرآن در این گونه موارد یعنی «هستید»)، شما باارزشترین ملتها و امتهایی هستید که برای مردم به وجود آمدهاند. ولی چه چیز به شما ارزش داده است و میدهد، که اگر آن را داشته باشید باارزشترین امتها هستید؟ «تَأْمُرونَبِالْمَعْروفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ» اگر امر به معروف و نهی از منکر در میان شما باشد، این اصل به شما امت مسلمان ارزش میدهد. شما به این دلیل باارزشترین امتها هستید که این اصل را دارید (که در صدر اول هم چنین بوده است)؛ این اصل به شما ارزش داده است. پس آیا آن روزی که این اصل در میان ما نیست، یک ملت بیارزش میشویم؟ بله همینطور است. ولی حسین به این اصل ارزش داد.
گاهی ما امر به معروف و نهی از منکر میکنیم، ولی نه تنها به این اصل ارزش نمیدهیم بلکه ارزشش را پایین میآوریم. الآن در ذهن عامه مردم، به چه میگویند امر به معروف و نهی از منکر؟ یک مسائل جزئی، نمیگویم مسائل نادرست (بعضی از آنها نادرست هم هست)، ولی اینها وقتی در کلّش واقع شود زیباست. مثلاً اگر امر به معروف و نهی از منکرِ کسی فقط این باشد که آقا! این انگشتر طلا را از دستت بیرون بیاور، این در جای خودش درست است، حرف درستی است اما نه اینکه انسان هیچ منکری را نبیند جز همین یکی، جز مسئله ریش، جز مسائل مربوط به مثلاً کت و شلوار.
📚 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص142
#نهضت_حسینی
#هیئت_الشهدای_قرچک
@heyatoshohada