eitaa logo
هیات ثارالله علیه السلام اسلامشهر
221 دنبال‌کننده
852 عکس
2هزار ویدیو
29 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏻 استاد علی صفایی حائری ❞ گاهى ما رفت و آمدها و صلۀ رحم‌هايمان براى خوشى است، نه براى برّ و خوبى و اين دو فرقشان روشن است. بارها گفته‌ام كه خربزه براى مريض خوش است، ولى خوب نيست و دارو براى او خوب است، ولى خوش نيست. چيزهايى براى ما خوش هستند كه خوب نيستند و رشدى در ما نمى‌آورند. صلۀ رحم بايد مبنايى براى زيادتى و رشد ما باشد؛ در نتيجه بايد به نحو برّ (خوبى) باشد نه خوشى: «نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ». مطلوب اين نيست كه طرف از من خوشش بيايد و تعريف كند و سورش را اين بار چرب‌تر كند، بل كسرى او بايد پر بشود؛ حتى شده مرا زير پايش بگذارد، ولى خودش حركتش را ادامه بدهد. نه اينكه مرا روى سرش بگذارد تا كمرش بشكند! 📚 | ص 84 #️⃣
🌄 رمضان دارد می‌رود... ✍🏻 عین‌صاد ❞ از كسانى نباشيم كه رمضان بر آنها مى‌گذرد، در حالى كه بدن‌هايشان ضايع شده و فكرهايشان عقيم مانده و قلب‌هايشان سرشار از بت‌ها شده و روح‌هايشان هم به تنگى رسيده است! چون اين يك اصل است كه اگر كسى از نعمتى كه در دسترس اوست بهره نگيرد، سياهى به او مى‌رسد. جرقه‌هايى كه مى‌زنند، اگر كسى استفاده نكند و شكر نكند، سياهش مى‌كنند و به او مى‌بندند. او براى رشد ما زمينه‌ها، فرصت‌ها، حادثه‌ها، برخوردها، زمان‌ها و مكان‌هايى را تأمين كرده است كه به وسيلۀ آنها حركتى بكنيم، گامى برداريم و پيشرفتى داشته باشيم. ولى اگر ما اين همه محبت را جواب ندهيم و اين همه مايه را در راه به جريان نيندازيم، همۀ آنها را از ما مى‌گيرند. 📚 | ص ۴۷ #️⃣
🌄 قطار رمضان... ✍🏻 عین‌صاد ❞ انسان مى‌بيند كه رمضان دارد مى‌رود؛ مثل قطارى كه آخرين واگنش رسيده است و ما هم در راهى مانده‌ايم كه حتى اميد معجزه‌اى در آن نيست. اگر سوار نشويم، تنهايى است!! من يادم نمى‌رود كه يك احساس عجيبى از حركت ماشين‌ها يا قطارها از كودكى در ما بود؛ چون شنيده بوديم كه اگر به قطار دير برسيم، مى‌رود، بعد هم مشكلاتى پيش مى‌آيد. ما هم ديگر فكر نمى‌كرديم، همين مقدار رفتنِ قطار رنجمان مى‌داد. يادم نمى‌رود كه ما حتى از قطار پايين نمى‌آمديم، گاهى هم كه پايين مى‌آمديم خيلى فاصله نمى‌گرفتيم. گاهى هم فكر مى‌كرديم كه اگر قطار رفت به كجاى آن بچسبيم، اين احساس در ما بود. حال كه قطار رمضان، لحظه‌ها و روزها و شب‌هايش دارد مى‌گذرد، ما اگر جا مانديم و نرسيديم، محروميم و ملعونيم - نفرين شده‌ايم - به خصوص در آنجا كه جمعى داشته‌ايم و در كنار قبر «ولّى» بوده‌ايم. 📚 | ص 127 #️⃣