eitaa logo
هنر مجاهد
2.8هزار دنبال‌کننده
179 عکس
54 ویدیو
6 فایل
شیخ حسین مجاهد • مدرک سطح چهار حوزه علمیه • کارشناس ارشد فیلمنامه نویسی • مولف ۱۴ کتاب تفسیری و داستانی • برگزیده ۱۶ جشنواره ادبی و هنری • کارشناس رسمی صداوسیما • معلم شاید دیر و اندک ولی به قدر توان پاسخ میدم @Salamrafigh1
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5929407797593640620.m4a
14.25M
فصل سوم: تا ص ۶۵ 📚 و مائده های تازه 📝 @hibook با ما بشنوید🤍 5⃣
تردید در انتخابِ راه، همه ی عمر رنجمان داد چه میتوانم به تو بگویم؟ چون نیک بیندیشی هر انتخابی هراس آور است! @hibook
مردمان باستان می‌دانند که هر واژه‌ای زاده‌ی واژه‌ای دیگر است و نیز این‌که خیال تنها از این رو به قدرت می‌ماند که هیچ‌یک از این دو نمی‌تواند بر Nada¹، هیچ، Niente²، حکم براند. خیالِ هیچ، یا باور به حکم راندن بر هیچ، صرفا شکلی _و چه بساط مطمئن‌ترین شکل_ از دیوانه شدن است. هیچ‌کس به قدر جوزف کنراد در دل تاریکی یا ویلیام استایرون در بستر سایه‌ها از این حقیقت آگاه نیست: پادافره گناه نه مرگ، که انزواست. خودم با دیگران نوشته‌ی کارلوس فوئنتس ترجمه‌ی عبدالله کوثری نشر ماهی صفحه‌ی ۵۷ ١.واژه‌ی اسپانیایی به معنای هیچ. ۲.واژه‌ی ایتالیایی به معنای هیچ. @hibook
تقریبا چند سال بعد از انقلاب ، یه گزارشگری میاد از "محمود دولت آبادی" میپرسه : چرا با وجود این همه ماجراها و اختلاف نظرها شما هوس کوچ کردن به خارج از کشور به سرتون نزد؟! و بنظرم جواب دولت آبادی رو باید سر در همه ی کافی‌نت هایی که رو شیشه شون زدن " لاتاری " چسبوند. @hibook
هنر مجاهد
تقریبا چند سال بعد از انقلاب ، یه گزارشگری میاد از "محمود دولت آبادی" میپرسه : چرا با وجود این همه م
. چرا من باید از سرزمینم برم؟! انسان چجوری می‌تونه عمر و زندگیش رو جا بذاره و بره؟! طبعاً منم به این فکر کردم که بین همه ی رفتگان و روندگان من جزو کدوم دسته قرار میگیرم؟ یه دسته جونشونو برداشتن و رفتن که طبعاً موجه است و من جزو اون دسته نبودم. چون سخت بود که دلیلی پیدا کنم و "باور" کنم که جونم در خطره. یه دسته پولهای یغمایی خودشونو برداشتن و رفتن و من قطعاً جزو اونا نبودم که بتونم میهن‌م رو تو یه چمدون کوچیک و یک دسته چک مسافرتی جا بدم. یه دسته تخصّص و دانش خودشون رو برداشتن و رفتن؛ و من تخصّص و دانشی هم نداشته‌م و ندارم. و یه دسته ای انبوهی از «بی‌تابی و «کم‌طاقتیِ» خودشون رو برداشتن و رفتن ؛ که من هم جزوشون نبودم. عده ای هم «روح» خودشون رو برداشتن و رفتن - که کاش نرفته بودن. - و من ممکن بود که تو اون جمع بگنجم ؛ اما وقتی تأمل کردم دیدم تو اون جمع هم نمی‌تونم جا بگیرم. که من در جستجوی «تشنگی» هستم ، نه در پی «رفع تشنگی» و روحِ من اگر نفَس و صدایی داشته باشه شنونده هاش هم اینجا هستن. گمان می‌کنم زود معلوم میشه که این جمع ، علی رغم آزادی بیانی که پیدا کردن دچار اشتباه شدن که رفتن... جالب اینه که به محض رسیدن به اون طرف مرزها میکروفون رادیو بی‌بی‌سی جلوشون سبز شد ، چند دقیقه ای شکوه و گلایه‌شون رو پخش کرد و پرونده رو بست. من هر وقت صدای یکی از این دوستان رو شنیدم با خودم گفتم " این یکی رو هم کله کردن. ". من رنج و سختی کشیدن رو با عشقِ به امکان زندگی و شادی تحمل می‌کنم. «تحقیر» رو با «کار» جبران می‌کنم و «ناامیدی» رو با «آرزوهای بزرگ» پس می‌زنم. و راستی چرا من باید از میهنم برم؟! صرف خلاف آمد زمانه؟! «لاف عشق و گله از یار؟» نه ؛ زندگی من ثقیل تر از آن است که بتوانم زود و آسان جا به جایش کنم. واقعاً آدمی رنج هایش را بار کند و کجا ببرد؟ آخر زندگی انسان که با باد پر نشده است. «سرو» نیز تا زمانی که در خاک خود ریشه داشت «سرو» بود. اما چون از قلب خاک به دَرکشیده شد ، هرچه شاید بود و توانستی شد ، اما «سرو» نبود. @hibook
📖 چیزی هست به نام وجدان؛ که می‌توانی به‌ آسانی با یک گلوله خلاصش کنی و برای همیشه از شرّ حضورِ تُرش‌ رویانه‌اش راحت شوی. اما در این حال، دیگر هیچ گاه عطرِ شادیِ خالص را استشمام نخواهی کرد؛ و صافی کمرنگ اما عمیقِ آرامش، بر زندگیت جای نخواهد گرفت. ‌ ---------------------------------------------------- 📚 ✍️ @hibook
📖 در نگاه من، خدا حقیقت و عشق است؛ خدا اخلاق و درستکاری است؛ خدا شهامت و بی‌پروایی است. خدا سرچشمه نور و زندگی است و با این حال، برتر از همه این‌هاست. خدا وجدان است. او حتی کفر و الحاد کافران و بی‌دینان است؛ چرا که با عشق بی‌کرانش، به کافران هم مجال زیستن می‌دهد. او جوینده و کاونده دل‌هاست. از مرزهای زبان و منطق درمی‌گذرد و فراتر می‌رود. ما را بهتر از خودمان می‌شناسد و از آنچه در قلب‌هامان می‌گذرد آگاه‌تر از خود ماست. کلام ما را می‌بخشاید و برما نمی‌گیرد زیرا می‌داند آنچه غال با بر زبانمان جاری است - چه خود بدانیم و چه ندانیم در دل‌هامان نیست. -------------------------------------------- 📚 ✍️ @hibook
📖 ‌ نشانه ی یک انسان رشد نیافته این است که می خواهد شرافتمندانه برای هدفی بمیرد، ولی نشانه ی یک انسان رشد یافته این است که می خواهد برای یک هدف، متواضعانه زندگی کند. ----------------------------------------------------- 📚 ✍️ @hibook
📖 تحمل هیچ تنبیهی دشوارتر از این نیست که موجودی در برابر بدیهایی که کرده با خوبی روبه‌رو شود. --------------------------------------------- 📚 ✍️ @hibook
📖 انسـان هرگز نمـی‌توانـد از رویاهـای خود دســت بکشد. رویا خوراک روح اســت. هـمـانطور کـه غذا خوراک تن اســت. در زنـدگی بارهـا رویاهـامـان را فرو ریخته، و تمناهـامـان را ناکام مـی‌بینیم، امـا بایـد بــه دیـدن رویا بپردازیم. اگر نه، روحمـان مـی‌مـیرد. 📚 ✍️ @hibook
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📓آنچه مولد ادبیات خوب است نه ستم و سرکوب است و نه آزادی، و نه حتی جذاب ترین و مسحورکننده ترین وضع اجتماعی‌. بزرگی در ادبیات بستگی به قریحه آن هایی دارد که چنین ادبیاتی را خلق می کنند. تالستوی و چخوف در دوران خفقان می زیستند. فاکنر و گراهام گرین در دوران آزادی و مارکز در وضعی بینابین...》 @hibook