eitaa logo
هنر مجاهد
2.8هزار دنبال‌کننده
179 عکس
54 ویدیو
6 فایل
شیخ حسین مجاهد • مدرک سطح چهار حوزه علمیه • کارشناس ارشد فیلمنامه نویسی • مولف ۱۴ کتاب تفسیری و داستانی • برگزیده ۱۶ جشنواره ادبی و هنری • کارشناس رسمی صداوسیما • معلم شاید دیر و اندک ولی به قدر توان پاسخ میدم @Salamrafigh1
مشاهده در ایتا
دانلود
بورخس خوره‌ی بود، نویسنده‌ی خوبی هم هست، یعنی یکی از بهترین‌هاست. می‌گفت: «تصور من از بهشت جایی است مثل یک .» سال ۱۹۵۵ به ریاست کتابخانه‌ی ملی آرژانتین با نزدیک یک میلیون جلد کتاب، منصوب می‌شود و از همان موقع وضعیت سلامتی بینایی‌اش شدیدتر می‌شود و دیگر به سختی می‌تواند بخواند و کلمات را ببیند، شعر «عطایا» محصول آن دوره است: «کسی نباید که ترحم یا ملامت روا دارد بر این مشیت حضرت حق که با چنین طعن باشکوهی کتاب و کوری را توامان به من عطا فرمود‌.» کتابهای بی‌شمار و ناتوانی از خواندن آنها چه تراژدی خنده‌داری! @hibook🌱
لوران بینه، یک جایی از «ه‌ه‌ح‌ه» تعریف می‌کند آنقدر پیرامون زندگی رایهارنت هایدریش _معروف به «قصاب پراگ»_ مطلب خوانده بود که در کابوسهایش هم او را می‌دید، او برای این موضوع اصطلاح جالبی به کار برده «قدرت شریر و بی‌پایان ادبیات». اگر عاشق ادبیات باشید این موضوع را با تمام وجود درک خواهید کرد، ادبیات‌خوانی چیزیست ورای همه‌ی مطالعات، تجربه‌‌ی زیستن در دنیاهای دیگر، و به همان اندازه‌ای که زیباست می‌تواند دهشتناک و طاقت‌فرسا باشد، با خواندن ادبیات، این امکان برایت فراهم می‌شود و می‌توانی خیر و شر را از نزدیک‌ترین زاویه‌ی ممکن لمس کنی، یاد جمله‌ی نیچه می‌افتم، می‌گفت: «آن که با هیولا می ستیزد، باید بپاید که خود در این میانه هیولا نشود. اگر دیرزمانی در مغاکی چشم بدوزی، آن مغاک نیز در تو چشم خواهد دوخت.» @hibook📓
🎙 ادبیات علیه استبداد، یک شاهکار است، روایت خلق یک شاهکار ادبیست، داستان جنگ ادبیات هست علیه استبداد، نبرد کلمات هست با دیکتاتوری. پاسترناک، دیکتاتوری استالین را از نزدیک لمس می کند و در فضای اختناق استبداد، آرام آرام داستان دکتر ژیواگو را می نویسد. با مرگ استالین، به امید چاپ داستانش، کتاب را در اختیار دولت جدید می گذارد، اما شرایط طوریست که امکان چاپ در دوران جدید هم وجود ندارد. پاسترناک از روی استیصال، کتاب را در اختیار یک ناشر ایتالیایی قرار می دهد، و ماجرای نبرد از همین جا آغاز می شود: کتاب در سرتاسر دنیا پرفروش می شود و جایزه ی نوبل ادبیات را برای نویسنده اش به ارمغان می آورد، تبدیل می شود به محل مناقشه ی بلوک غرب و شرق، یک جنگ سیاسی به راه می اندازد و یک تنه کاری می کند که پایه های دیکتاتوری شوروی به لرزه بیفتد. پایان این ماجرای نفسگیر مشخص است: پاسترناک در تنهایی می میرد، اما کلمات راه خودشان را پیدا می کنند، دیکتاتوری محکوم به شکست است، به تنهایی و یک تنه، استبداد را به زیر می کشد. و این تنها راه مبارزه است: گسترش آگاهی. @hibook🖊
هنر مجاهد
لوران بینه، یک جایی از #کتاب «ه‌ه‌ح‌ه» تعریف می‌کند آنقدر پیرامون زندگی رایهارنت هایدریش _معروف ب
ماجراهای مختلفی هستند که در موردشان نوشته شده و هم ساخته شده است، عملیات آنتروپوید یکی از همان موضوعات مشترک دنیای کتابها و فیلمهاست، اما معتقدم سینما هنوز ظرفیت به تصویر کشیدن را ندارد، و این برتری همیشه با ادبیات خواهد بود، کتاب «ه‌ه‌ح‌ه» چند سر و گردن بالاتر از فیلمی‌ست که در این رابطه ساخته شده است، برای همین توصیه می‌کنم اول کتاب را بخوانید و بعد فیلم را ببینید، در فیلم کیلین و جیمی درنان به ترتیب در نقش گالچیک و کوبیش ظاهر می‌شوند. @hibook📖
هنر مجاهد
📚#معرفی_کتاب 📖#چرا_ادبیات «چرا ادبیات؟» شامل سه مقاله از یوسا و یک مصاحبه‌ی مفصل پیرامون دنیای کتا
ری بردبری نویسنده‌ی معروفِ فارنهایت ۴۵۱ یک مصاحبه‌ای دارد و جمله‌ای در آن مصاحبه که عین جملاتش یادم نیست، نقل به مضمون اینکه: 《ادبیات همیشه پیشتاز بوده، در همه‌ی زمینه‌ها، نویسنده‌ها حتی زودتر از دانشمندان در ماه فرود آمده‌اند و به اعماق دریاها رفته‌اند.》 ادبیات با همه‌ی اینها همیشه مظلوم بوده و بی‌دفاع، دیواری کوتاه‌تر از ادبیات پیدا نمی‌شده... @hibook📚
یه فعل پیدا کردم که گویا تو خود ادبیات هم خیلی جدیده: Gatsbying تو وقتی ‌گتسبی می‌کنی یا می‌گتسبی :) که توی شبکه‌ی اجتماعیت یه عکس/نوتی رو برای کرور کرور آدم منتشر ‌کنی اما مخاطب واقعیت یه نفر باشه و هی منتظر باشی اون یه نفر پستت رو ببینه. در واقع اون محتوا رو فقط برای اینکه اون یه نفر ببینه منتشر کردی. گتسبی شخصیت اصلی رمان گتسبی بزرگه. همون کسی که هر هفته مهمونی‌های پر خرج و شلوغ می‌داد به امید اینکه معشوقش دیزی یه بار تو یکی از اون مهمونیا سر و کله‌اش پیدا بشه. @hibook🖋
هنر مجاهد
یه فعل پیدا کردم که گویا تو خود ادبیات #انگلیسی هم خیلی جدیده: Gatsbying تو وقتی ‌گتسبی می‌کنی یا م
توی نمایشنامه‌ی رومئو و ژولیت، لارنسِ راهب به ژولیت معجون خواب‌آوری می‌ده که بخوره و بخوابه و تظاهر به مرگ کنه. واژه‌ای که تو متن انگلیسی برای این معجون اوردند potion هست. تو لغت‌نامه جلوی potion به جز «معجون» و «آب‌دارو» و «آب‌زهر»، «شربت عشق» هم نوشته. @hibook🖋
کتاب عیش مدام یوسا، با ترجمه‌ی عبدالله کوثری که انتشارات نیلوفر منتشر کرده، با این جمله‌ی باشکوه آغاز می‌شود: «باید در ادبیات غرق شد آنچنانکه در عیشی مدام» @hibook
در بدترین روزها و شرایط، ادبیات رو دارم. چیزی که درست همون‌طوری که نیل گیمن راجع به حمام گرم بعد از یک ساعت گیر کردن در سیل و سرما می‌نویسه «زندگی و گرما رو به استخون‌هات برمی‌گردونه.» یا همون‌طور که کامو می‌گه مثل «آفتاب هست که استخوان‌های ما را گرم می‌کند.» قدردانم. هربار کتابی رو ورق می‌زنم، هربار شعری رو زیر لب زمزمه می‌کنم، هربار که چیزی من رو یاد یک قطعه، یک داستان، یک جمله از یک نویسنده می‌ندازه، قدردانم. متشکرم، ادبیات! ممنونم، انسان‌ها! @hibook