یه فعل پیدا کردم که گویا تو خود ادبیات #انگلیسی هم خیلی جدیده: Gatsbying
تو وقتی گتسبی میکنی یا میگتسبی :) که توی شبکهی اجتماعیت یه عکس/نوتی رو برای کرور کرور آدم منتشر کنی اما مخاطب واقعیت یه نفر باشه و هی منتظر باشی اون یه نفر پستت رو ببینه. در واقع اون محتوا رو فقط برای اینکه اون یه نفر ببینه منتشر کردی.
گتسبی شخصیت اصلی رمان گتسبی بزرگه. همون کسی که هر هفته مهمونیهای پر خرج و شلوغ میداد به امید اینکه معشوقش دیزی یه بار تو یکی از اون مهمونیا سر و کلهاش پیدا بشه.
#کلمهبازی
#رمانگتسبی
#ادبیات
@hibook🖋
هنر مجاهد
یه فعل پیدا کردم که گویا تو خود ادبیات #انگلیسی هم خیلی جدیده: Gatsbying تو وقتی گتسبی میکنی یا م
#شربتِعشق
توی نمایشنامهی رومئو و ژولیت، لارنسِ راهب به ژولیت معجون خوابآوری میده که بخوره و بخوابه و تظاهر به مرگ کنه.
واژهای که تو متن انگلیسی برای این معجون اوردند potion هست.
تو لغتنامه جلوی potion به جز «معجون» و «آبدارو» و «آبزهر»، «شربت عشق» هم نوشته.
#کلمهبازی
#ادبیات
#نمایشنامهرومئووژولیت
@hibook🖋
هنر مجاهد
#شربتِعشق توی نمایشنامهی رومئو و ژولیت، لارنسِ راهب به ژولیت معجون خوابآوری میده که بخوره و بخو
Unbirthday
(آلیس [تو انیمیشنِ آلیس در سرزمین عجایب] رسیده به مهمونی دیوونهها؛ کلاهدوز و خرگوش فروردینی.
میگه ببخشید جشن تولدتون رو خراب کردم.
جواب میدند جشن تولد کجا بود؟ ما unbirthday party گرفتیم.
آلیس میپرسه این دیگه چیه؟
بعد از اینکه کلی مسخرهش میکنند که نمیدونه unbirthday party چیه، کلاهدوز براش توضیح میده که براساس علم آمار یه روز از ۳۶۵ روز سال روز تولد توئه. اما ۳۶۴ روز دیگه باقی میمونند که اونا unbirthday تو هستند. ۳۶۴ روزی که ارزش جشن گرفتن دارند.)
یک نئولوژیزم است که برای اولین بار در رمان لوئیس کارول در سال 1871 از طریق شیشه ظاهر شد. این مفهوم باعث پیدایش "آهنگ Unbirthday" در انیمیشن بلند سال 1951 آلیس در سرزمین عجایب شد.
#آلیس
#رمانلوئیسکارول
#انیمیشن
#کلمهبازی
@hibook
Window friend
(خب یه جاهایی ترجمه به بنبست میرسه. این از همون جاهاست. ویندو فرند رو چی ترجمه کنیم؟ دوست پنجرهای؟ چه ترجمهی نازیبایی.
کیتی ویندو فرندِ آن شرلیه. وقتایی که آنه توی شیشهی پنجره یا آینه تصویر خودشو میبینه، کیتی ظاهر میشه. آنه هم شروع میکنه به حرف زدن باهاش.
اگه تا حالا تو زندگیتون ویندو فرند نداشتید، دست بجنبونید. ویندو فرندا از عزیزترین، صبورترین و قشنگترین دوستای دنیاند. همون که آنه بهش میگه bosom friend. چی ترجمهش کنم؟ یارِ غار مثلاً.)
#کلمهبازی
@hibook🖋
هنر مجاهد
Window friend (خب یه جاهایی ترجمه به بنبست میرسه. این از همون جاهاست. ویندو فرند رو چی ترجمه کنیم
نوستالژی رو که ما اغلب به غم گذشته معنا میکنیم، یه کلمهی یونانیه مرکب از دو تا کلمهی nostos و algos.
نوستوس یعنی بازگشت به خانه و algos یعنی درد.
از اولین کسانی که توی ادبیات nostos رو تجربه میکنه ادیسهست که بعد از ده سال جنگ و دوری از وطن، بالاخره به ایتاکا برمیگرده.
خود ادیسه امروزه به معنی سرگردانی و سفر طولانی و ماجراجویانهست، سفری که توش سرنوشت مسافر تغییر میکنه.
پس ترجمهی لفظ به لفظ نوستالژی دلتنگی برای خونهست یا همون homesickness.
البته از اونجایی که نوستالژی به بخش شیرین گذشته دلالت میکنه، میتونیم بگیم گذشته هم خونهی امنیه که از دستش دادیم، دوریش برامون دردناکه و حالا دلتنگش هستیم و نسبت بهش حس نوستالژی داریم.
#یونانی
#کلمهبازی
@hibook🖋
هنر مجاهد
نوستالژی رو که ما اغلب به غم گذشته معنا میکنیم، یه کلمهی یونانیه مرکب از دو تا کلمهی nostos و al
- یجا ی متن دیدم خیلی قشنگ بود نوشته بود :
بعضی ها معتقدن وقتی دوگوش انسان رو کنار هم قرار بدیم شکل #قلب ایجاد میشه ، و کلمه #قلب به انگلیسی میشه ( Heart )که در وسطش کلمه گوش( Ear ) وجود داره و میگن برای تصاحب قلب کسی ابتدا باید یاد بگیرید بهش گوش بدید !🤍'🍃🍃
#کلمهبازی
@hibook☘