eitaa logo
پشت هیچستانم
607 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین: @Saeed_Bojar
مشاهده در ایتا
دانلود
تلنگری به اندازه یک عمر و الان 🥀 👌عزیزی از دوستان خوبم که شکار کننده لحظه هاست این چند قطعه عکس را برایم ارسال کرده اند که البته از سوژه های عکاسی او در پست هایم بهره میگیرم و اما بعد؛ با آنکه چند روزی ست این عکسها به دستم رسیده و آنها را گلچین کرده ،سیو کرده ام در بابت شرح روایت آنچه دلم را به درد آورده است نتوانستم بنویسم تا امروز و در خلوت با دلم عکسهای پیش رو از زادگاهم خانه قدیمی و همسایه داری در محله می باشد که متاسفانه امروز خالی از سکنه و رو به ویرانی کامل می رود بعداز نزول باران رحمت برف و بارندگی های اسفند ماه گذشته قسمت های مختلف از اتاق ها و خانه ای که به قدمت چند نسل بر میگردد فرو ریخته و در حال نابودی است در عکس اولی اتاق روبرویی که درب و پنجره ای آبی رنگ دارد به روایتی در شب زمستانی سرد پنجم دی ماه ۴۹ در آن به دنیا آمده ام از هر حیث این خانه و خانواده هایی که در آن سکونت داشتند دوران زندگی من به حساب آمده و می آیند چه عزیزانی که در این خانه زندگی و حیات داشته اند و الان به رحمت حق رفته اند و چه خوبان دیگری که در قید حیات هستند و برای سلامتی شان دعا میکنم دلم میخواست بتوانم شرح روایت صبح جمعه های کودکی خود و دوران نوجوانی و غروب های عاشقانه چنین وقت و زمانی که در این خانه افطار را به انتظار می نشستیم را برایتان شرح میدادم ما را چه شده است، حیف و هزاران بار حیف... با دیدن این عکسها رنگ از صورتم پرید دلم شکست و به زمانی نه چندان دور بازگشتم در پستی دیگر با ره آوردی خاطره انگیز دوباره خواهم نوشت تا چه در نظر افتد ✍ سعید بوجار آرانی پشت هیچستانم
پشت هیچستانم
میراثی که بدون توجه و حفاظت فرو ریخته است و ما را نیست 🥀 عکس بالا زادگاهم در محله قدیمی می باشد که شرحش را پیشتر آورده ام و آن را بهانه قرار دادم برای روایتی دیگر؛ چهارعکس به ترتیب از خانه تاریخی است که روزگارانی در دوره زندیه حاکم شهرستان کاشان بوده است و سه عکس آخر مربوط به خانه یکی از مفاخر آبادی مان می باشد که متاسفانه این مکان های یاد شده و‌ خیلی از ابنیه و آثار تاریخی به جا مانده تخریب و یا دست خوش نامهربانی های افرادی قرار گرفته است که امروزه حتی خشت و آجرهایی از آن نیز بجا نمانده و برای همیشه در مسیری به عنوان خیابان مدفون گردیده است بر این قصه پر غصه از جور روزگار چه می توان نوشت جز یک کلمه ما با عبور از ماهیت فرهنگی و یادگارهای ارزشمند تاریخی که هویت زیست بوم و و کویریان را به نمایش گذارده است ردشده ایم از بناهای ارزشمندی که روزگاران پرحکایت و هیاهوی دوران با خود دارند و با همه آسیب های جدی که دیده اند هنوز قسمتی و یا مقدار قابل توجهی از آن به ما چشم دوخته است و اهلش را فرا می‌خواندکه دیر است روی سخنم با اهالی دوست داران میراث فرهنگی نیست چرا که در حد بضاعت شان خون دل خورده و جز میزنند کاری کرده باشند ولی چه سود نگاه و همت متولیان امر و مسئولانی که فردا و پسین فرداها باید به نسل امروز پاسخ دهند که در قبال حفظ ارزش‌های چه کرده اند به خود آیند که لااقل بتوانیم ادعا کنیم ما صاحب میراث بجا مانده از نیاکان مان بوده و هستیم ✍سعید بوجارآرانی پشت هیچستانم
تلنگری به اندازه یک عمر و الان 🥀 👌عزیزی از دوستان خوبم که شکار کننده لحظه هاست این چند قطعه عکس را برایم ارسال کرده اند که البته از سوژه های عکاسی او در پست هایم بهره میگیرم و اما بعد؛ با آنکه چند روزی ست این عکسها به دستم رسیده و آنها را گلچین کرده ،سیو کرده ام در بابت شرح روایت آنچه دلم را به درد آورده است نتوانستم بنویسم تا امروز و در خلوت با دلم عکسهای پیش رو از زادگاهم خانه قدیمی و همسایه داری در محله می باشد که متاسفانه امروز خالی از سکنه و رو به ویرانی کامل می رود بعداز نزول باران رحمت برف و بارندگی های اسفند ماه گذشته قسمت های مختلف از اتاق ها و خانه ای که به قدمت چند نسل بر میگردد فرو ریخته و در حال نابودی است در عکس اولی اتاق روبرویی که درب و پنجره ای آبی رنگ دارد به روایتی در شب زمستانی سرد پنجم دی ماه ۴۹ در آن به دنیا آمده ام از هر حیث این خانه و خانواده هایی که در آن سکونت داشتند دوران زندگی من به حساب آمده و می آیند چه عزیزانی که در این خانه زندگی و حیات داشته اند و الان به رحمت حق رفته اند و چه خوبان دیگری که در قید حیات هستند و برای سلامتی شان دعا میکنم دلم میخواست بتوانم شرح روایت صبح جمعه های کودکی خود و دوران نوجوانی و غروب های عاشقانه چنین وقت و زمانی که در این خانه افطار را به انتظار می نشستیم را برایتان شرح میدادم ما را چه شده است، حیف و هزاران بار حیف... با دیدن این عکسها رنگ از صورتم پرید دلم شکست و به زمانی نه چندان دور بازگشتم در پستی دیگر با ره آوردی خاطره انگیز دوباره خواهم نوشت تا چه در نظر افتد ✍ سعید بوجار آرانی پشت هیچستانم
میراث هایی که بدون توجه و حفاظت فرو ریخته است و ما را نیست 🥀 عکس بالا زادگاهم در محله قدیمی می باشد که شرحش را پیشتر آورده ام و آن را بهانه قرار دادم برای روایتی دیگر؛ چهارعکس به ترتیب از خانه تاریخی است که روزگارانی در دوره زندیه حاکم شهرستان کاشان بوده است و سه عکس آخر مربوط به خانه یکی از مفاخر آبادی مان می باشد که متاسفانه این مکان های یاد شده و‌ خیلی از ابنیه و آثار تاریخی به جا مانده تخریب و یا دست خوش نامهربانی های افرادی قرار گرفته است که امروزه حتی خشت و آجرهایی از آن نیز بجا نمانده و برای همیشه در مسیری به عنوان خیابان مدفون گردیده است بر این قصه پر غصه از جور روزگار چه می توان نوشت جز یک کلمه ما با عبور از ماهیت فرهنگی و یادگارهای ارزشمند تاریخی که هویت زیست بوم و و کویریان را به نمایش گذارده است ردشده ایم از بناهای ارزشمندی که روزگاران پرحکایت و هیاهوی دوران با خود دارند و با همه آسیب های جدی که دیده اند هنوز قسمتی و یا مقدار قابل توجهی از آن به ما چشم دوخته است و اهلش را فرا می‌خواندکه دیر است روی سخنم با اهالی دوست داران میراث فرهنگی نیست چرا که در حد بضاعت شان خون دل خورده و جز میزنند کاری کرده باشند ولی چه سود نگاه و همت متولیان امر و مسئولانی که فردا و پسین فرداها باید به نسل امروز پاسخ دهند که در قبال حفظ ارزش‌های چه کرده اند به خود آیند که لااقل بتوانیم ادعا کنیم ما صاحب میراث بجا مانده از نیاکان مان بوده و هستیم ✍سعید بوجارآرانی پشت هیچستانم
میراثی که بدون توجه و حفاظت فرو ریخته است و ما را نیست 🥀 عکس بالا زادگاهم در محله قدیمی می باشد که شرحش را پیشتر آورده ام و آن را بهانه قرار دادم برای روایتی دیگر؛ چهارعکس به ترتیب از خانه تاریخی است که روزگارانی در دوره زندیه حاکم شهرستان کاشان بوده است و سه عکس آخر مربوط به خانه یکی از مفاخر آبادی مان می باشد که متاسفانه این مکان های یاد شده و‌ خیلی از ابنیه و آثار تاریخی به جا مانده تخریب و یا دست خوش نامهربانی های افرادی قرار گرفته است که امروزه حتی خشت و آجرهایی از آن نیز بجا نمانده و برای همیشه در مسیری به عنوان خیابان مدفون گردیده است بر این قصه پر غصه از جور روزگار چه می توان نوشت جز یک کلمه هنوز قسمتی و یا مقدار قابل توجهی از آن به ما چشم دوخته است و اهلش را فرا می‌خواندکه دیر است روی سخنم با اهالی دوست داران میراث فرهنگی نیست چرا که در حد بضاعت شان خون دل خورده و جز میزنند کاری کرده باشند ولی چه سود نگاه و همت متولیان امر و مسئولانی که فردا و پسین فرداها باید به نسل امروز پاسخ دهند که در قبال حفظ ارزش‌های چه کرده اند به خود آیند که لااقل بتوانیم ادعا کنیم ما صاحب میراث بجا مانده از نیاکان مان بوده و هستیم ✍سعید بوجار آرانی 📡 ┄┄┅✿❀🌺❀✿┅┄┄ 🍁 خیمه گاه؛ رسانه آران و بیدگل در ایتا👇👇👇 🆔https://eitaa.com/joinchat/2996830307Cf412b6fd7c
✔️... یادگارهای احیا شده 🍁 افسوس که بیشترین ابنیه فنی و سازه های متناسب با زیست بوم ما دست عده ای شده و ویران گردید ... «فعلا از این قصه پر غصه گذر می کنم تا در نوبتی مفصل و مجدداً شرح روایت آن را بنویسم» مسیرهایی که به انتظار دستجات عزاداری ،و هیٱت ها سیاه پوش گردیده تا لختی عزادران در مسیر حرکت خود در این گذرها نفس چاق نمایند . ۱/ گذر و بازارچه باز سازی شده ،مرکز هیئت حضرت قاسم ابن الحسن « ع » آران . ۲/ گذر باز سازی شده ما بین محله های و ، ، مرکز هیئت حسینی آران . ۳/ نور گیرهای تعبیه شده در سقف و زیبایی چرخش نور در طول شبانه روز « همان مکان ذکر شده در شماره قبل » ۴/ گذر و سر درب باز سازی شده ورودی بازارچه از ،مرکز هیئت سقایی آران . بماند به یادگار ... 📸✍مهندس سعید بوجارآرانی محرم ۱۴۴۷ ه‍ ، ق تیرماه ۱۴۰۴ ه‍ ، ش 🪴🪴🥀🪴🪴 پشت هیچستانم https://eitaa.com/hichestan49
هدایت شده از صدای آران و بیدگل
✔️... یادگارهای احیا شده 🍁 افسوس که بیشترین ابنیه فنی و سازه های متناسب با زیست بوم ما دست عده ای شده و ویران گردید ... «فعلا از این قصه پر غصه گذر می کنم تا در نوبتی مفصل و مجدداً شرح روایت آن را بنویسم» مسیرهایی که به انتظار دستجات عزاداری ،و هیٱت ها سیاه پوش گردیده تا لختی عزادران در مسیر حرکت خود در این گذرها نفس چاق نمایند . ۱/ گذر و بازارچه باز سازی شده ،مرکز هیئت حضرت قاسم ابن الحسن « ع » آران . ۲/ گذر باز سازی شده ما بین محله های و ، ، مرکز هیئت حسینی آران . ۳/ نور گیرهای تعبیه شده در سقف و زیبایی چرخش نور در طول شبانه روز « همان مکان ذکر شده در شماره قبل » ۴/ گذر و سر درب باز سازی شده ورودی بازارچه از ،مرکز هیئت سقایی آران . بماند به یادگار ... 📸✍مهندس سعید بوجارآرانی محرم ۱۴۴۷ ه‍ ، ق تیرماه ۱۴۰۴ ه‍ ، ش 🪴🪴🥀🪴🪴 پشت هیچستانم
✔️... یادگارهای احیا شده 🍁 افسوس که بیشترین ابنیه فنی و سازه های متناسب با زیست بوم ما دست عده ای شده و ویران گردید ... «فعلا از این قصه پر غصه گذر می کنم تا در نوبتی مفصل و مجدداً شرح روایت آن را بنویسم» مسیرهایی که به انتظار دستجات عزاداری ،و هیٱت ها سیاه پوش گردیده تا لختی عزادران در مسیر حرکت خود در این گذرها نفس چاق نمایند . ۱/ گذر و بازارچه باز سازی شده ،مرکز هیئت حضرت قاسم ابن الحسن « ع » آران . ۲/ گذر باز سازی شده ما بین محله های و ، ، مرکز هیئت حسینی آران . ۳/ نور گیرهای تعبیه شده در سقف و زیبایی چرخش نور در طول شبانه روز « همان مکان ذکر شده در شماره قبل » ۴/ گذر و سر درب باز سازی شده ورودی بازارچه از ،مرکز هیئت سقایی آران . بماند به یادگار ... 📸✍مهندس سعید بوجارآرانی محرم ۱۴۴۷ ه‍ ، ق تیرماه ۱۴۰۴ ه‍ ، ش لینک دعوت کانال مطالبه گران-آران وبیدگل https://eitaa.com/joinchat/3560767940C3fdc576c36