یادها و خاطره ها
برای مردی به اندازه یک عمر #تنهایی
🍂🍁🥀🦋🥀🍁🍂
عکس پیش رو را چندی پیش یکی از دوستان خوب و قدر شناس هنر دوستم برایم ارسال داشته است .
با خود در این اندیشه بودم کی ، کجا چه وقت برای صاحب این تصویر چند سطری هر چند که دیر شده است بنویسیم.
هم سن سالهای من این مرد را به خوبی میشناسند .
حاج علی خدامه « خدانه »
حاجی در زبان و گویش محاوره ای مردم به #خدامه معروف بود . راننده کومر ، مینی بوس ، و بعد ها که تاکسی ویژه خط مسافربری آبادی به کاشان را داشت .
او از اخلاق و خصوصیات فردی خاصی بر خوردار بود ، با آنکه دل خوشی دنیا را نداشت ولی اهل مزاح و شوخی طبعی بود .
کسب و کار و مراوادتش چون بامردم روز گار بود از ایشان مردی را ساخته بود که انیس، همراه و حتی محرم خانواده ها محسوب میشد .
ولی خدا نیاورد روزی را که کج خٌلقی او را هم دیده باشید . لجباز، یک دنده و روی حرف خودش یک کلام بود که مرغ من یک پا دارد .
باید حق را به او میدادی تا داستان ختم بخیر شود و از حق نگذریم باید کوتاه می آمدیم حق را مصلحتی هم که شده به او میدادیم چرا که :
حاجی با دختری از محله زادگاهش ازدواج میکند بمونی «بمانی» .
چه مهربان زنی بود و سالهای سال از زندگی مشترک ایشان گذشت و بچه دار نشدند .
پدر که دلش اولاد میخواست برای بار دوم با دختری چند قدم آنطرف تر از محله دهنو ازدواج کرد و فرزانه را به همسری اختیار کرد و با داشتن بمانی در کنار هم زندگی را پیش بردند ولی انگار تقدیر برای ایشان چنین رقم خورده بود چراغ خانه شان خاموش باشد.
زنده نام حاج علی و هر دو همراه زندگیش در حسرت بچه دار شدن محروم ماندند تا آنکه ابتدا خانم اول حاجی به رحمت خدا رفت .
پس از آن مرد خانواده با دلی محزون و سپری کردن دوران سخت بیماری دار فانی دنیا را وداع کرد و نهایت همسر دوم حاجی نیز آسمانی شد .
ایشان هرگز روی فرزندی را در زندگی مشترک خود ندیدند ولی تا جاییکه راقم سطور به یاد دارد و خیلی ها که این مطلب را خواهند خواند تایید میکنند هر سه نفرشان مهر دوستی فرزند را به عزیزان دیگر خانواده ها چه با محبت ارزانی میداشته و گویا با #فرزند خود هم کلام میشدند .
آنها با چشمانی که اشک در آن موج میزد حسرت وار بچه های همسایه ها را به آغوش میکشیدند و مهرشان را جاری میساختند.
خدایشان رحمت کند و امید که در جوار رحمت حق آرام و قرین مغفرت الهی باشند
نا گفته نماند؛
برادر زاده های حاج علی از مانده دارایی آن خدا بیامرز نسبت به خیرات و بنیاد گذاشتن مکانی بعنوان خیریه و یادگاری
با همکاری هیئت محترم حضرت اباالفضل «ع» آران دریغ نداشته تا یاد و نام این مرد خوب خدا و همسران دل سوخته اش به نیکی نامی باقی بماند.
برای همه عزیزان خفته در خاک که وارثی ندارند و محروم از بزرگترین دارایی و مال دنیا بدون فرزند هستند یاد کنیم با حمد و سوره و ذکر شریف #صلوات .
✍ سعید_بوجار_آرانی
جمعه بوقت تنهایی ۲۹ دی ماه ۱۴۰۲
پشت هیچستانم
https://eitaa.com/hichestan49