#باز_نشر
بسم الله الرحمن الرحیم
پوششهای پسرفت (ذهنهای باطل گرا و ذهن های شبههپذیر)
شعار «تغییر» و «حرکت خلاف جهت» همیشه طرفداران خود را داشته است. مخالفان شعارها و حرکتهای تغییری را می توان دو قسم دانست، برخی اساساً وضع موجود را میپسندند و به تغییر آن نیازی نمیبینند، برخی با نوع آن تغییر پیشنهادی، مشکل دارند و آن را موجب پیشرفت نمیدانند.
ولی هر دو گروه در جریانهای اجتماعی متهم به پسرفت و طرفدار رکود میشوند و «جریان تغییر» هرچند باطل هم باشد، از این اتهامزنی نهایت بهره را میبرند و جماعتی را تحت تأثیر خود قرار میدهند.
گروهی که تغییر را بر پیشانی خود نوشته و بر طبل آن میکوبد خواهان جلوت، مناظره و دیگر بسترهایی است که در آن به راحتی مشکلات موجود را که طرف مقابل نیز منکر آن نیست را طرفدار یا مسبب آن بداند و از این آب گلآلود ماهی خود را بستاند، در این میان گروهی که ناقد تغییرهای منفی هستند، باید بسیار قوی عمل کنند تا از برچسبها رهایی یابند و به مقصود نائل شوند.
برخی ذهنها، به بهانه پیشرفت به هر رطب و یابسی تن در میدهند، همدرسی داشتم که علاقمند به نقل وقایعی غریب بود که در قوطی هیچ عطاری پیدا نمیشود و سندی هم ندارد و فایدهای هم بر آن مترتب نبود. باری نصیحتش کردم که عمر گرانمایه را خرج این امور نکند، در پاسخم گفت: باید سراغ مطالبی رفت که تا کنون انگشت اشارهای سمت آن نرفته است تا به پیشرفت رسید، بدو گفتم: برخی جاها که انگشت اشاره و عمر دانشمندان به سمت آن نرفته به علّت بیارزشی و اباطیل بود آنها است نه کشفی نو از جهان دانش.
برخی دیگر از ذهنها به بهانه تغییر یا پیشرفت، شبههپذیر میشوند. آنان که گاه حتی از سر استعداد وافر در تنگنای وضع موجود نمیگنجد ولی همت یا توان ایجاد وضع جدید را هم ندارند، شبهات را با آغوش باز میپذیرند و مدافع آن میشوند بعد با هزار دلیل هم دست از فضای جدید خود ساخته برنمیدارند.
اینکه عرض میکنم که کم همتی یا ناتوانی باعث میشود که نتوانند وضع جدیدی را رقم بزنند، در مقابل پاسخ شبهات هم هست، یعنی او از اینکه شبههای را خوب تقریر میکند، خرسند است ولی همت کشف پاسخ آن و پژوهش در اطراف آن را ندارد و گاه همت پرسش از ویژه دانان را هم از دست میدهد و پیوسته پرسشها و شبهات به دست آمده را برای افرادی فرو مرتبه از خود تقدیر میکند و از اینکه آنان پاسخ در خور فراهم ندارند، بر شبهه خود اصرار میورزد. همدرسی چنین داشتم که هر صباح شبههای را به آغوش میکشید و همت تحقیق را به زیر پا میگذاشت، این روحیه رفته رفته او را از دایره ایمان خارج کرد.
نباید به بهانه تغییر و با پوشش تغییر، تن به امور بیفایده داد همچنین نباید برای دگرگونی وضع موجود هر شبههای را پذیرفت. شاید بتوان ذهن شبههپذیر را تفریط ذهن متعصب دانست. توضیح اینکه ذهن عوام، کمتر مزه شک و تردید را به خود راه می دهد و بر یافتههای آباء و اجدادی خود مصرند به گفته عین القضات همدانی در نامهها:
روزی هزاران جنازه بر گورستان میبرند که یکی مزه شک را نچشیده است.
این گروه در واقع به تردید که دالان یقین است وارد نشده تا به آن منزلگه آرام بگیرند. اگر این گروه را ذهن متعصب و افراط در اصرار بر باور بدانیم، در مقابل ذهنی که تند و تند به دالان تردید وارد میشود ولی آنجا را آرامگاه خود میداند و شبههباوری میکند را میتوان ذهن مفرّط دانست و ذهنی که به پرسشها و تردیدها به دید فرصت مینگرد و چراغ تعقل و تحقیق را بر فراز آن روشن میدارد را ذهن متعادل نامید.
یکی از ویژگیهای ذهنهای شبههپذیر، لفاظی است، آنان بر آنکه شبهه را اوّلا به جان خود و ثانیاً به جان دیگران بخورانند آن را با هزار آب و رنگ تعریف میکنند گویا از متن واقع آمدهاند این زبان بازی و لفاظی هم خود آنان را به باور شک و شبهه میرساند.همچنین پیروانی را به آنان ملحق میکند.
من الناس من یعجبک قوله فی الحیوة الدنیا و ما له فی الآخرة من خلاق؛ نتیجه آنکه هرچند پیشرفت و تغییر از رسالتها است ولی به بهانه و به اسم آن نباید دچار پسرفتها شد.
باید تلاش کرد تا از تغییرهایی که موجب پسرفت هستند جلوگیری کرد.
بُرد شعار پیشرفت و تغییر بالا است و بدین واسطه برچسب زدن برطرف مقابل بسیار آسان میشود، یعنی پسرفت با پوشیدن لباس پیشرفت خود را حق جلوه میدهد و به ناقدان خود برچسب پسرفت میزند
در این میان جریان نافذ باید بسیار قوی عمل کند و ابزار تبلیغی راحتی الامکان از طرف مقابل خلع کند.
ذهنهای باطلگرا و ذهنهای شبههپذیر هر دو از مصادیق پَسرفت هستند.
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
20/6/98
مشهد مقدس
https://eitaa.com/hkamal
در خصوص حجاب
برخی پیاده نظام دشمن هستند؛
برخی از سر زدگی و لجبازی باحاکمیت، بدحجابی می کنند؛
شاید چند گروه دیگر هم باشند!
اما کنون که دشمن با بی حجابی، به جنگ فرهنگی آمده، در هر گروه که هستند، صف خود را از دشمنان جدا کنند، لانه کردن میان ایادی دشمن، ضمن آنکه خودکشی است، آنان را به هدف نخواهد رساند.زدگی حتی اگر خاستگاه صحیحی داشته باشد، اگر مدیریت نشود، انسان را به ناکجا می کشاند، با قوت عقل، زدگی روحی، مدیریت شود تا ناخواسته همان خاستگاه های صحیحی که در اعتراض بدان ها، زدگی پیش آمده، با دست خود دور زده نشود و کار صد مرتبه بدتر نشود.
البته حاکمیت هزار پله وظیفه دارد....
https://eitaa.com/hkamal
May 11
از قرآن کریم، فرا گرفتیم که اگر دشمن از به کاربستن واژه ای مانند (راعنا) سوء استفاده میکند، آنرا تغییر دهیم. جمله (خدا جای حق نشسته) نیز چنان است، قرآن زیباتر فرموده: (أنه الحق) يعنی خدا حق است، ذات او متن حق و حقیقت است. ياد استاد علامه به خیر که کتابی نگاشت با عنوان (أنه الحق)
https://eitaa.com/hkamal
در گردی دنیا، همین بس که هر کاری از ماصادر شود؛ بازخورد خود را دارد.
اگر دنبال واردات خوب به جان خود هستیم، باید صادرات را مراقبت کنیم.
به فرموده شیوای مولوی
این جهان کوهست و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
و به تعبیر متقن قرآن حکیم، مثقال ذره ای خوبی یا بدی را خواهید دید، خود آن را خواهید دید
https://eitaa.com/hkamal
هنگامیکه عبادت خداوند،عادت شود، بنده را از خدا دور می کند؛اگر از جهنم برهاند؛ به قرب خدا واصل نمیکند و به سعادت نمیرساند. کارکردگرایی عبادت را قرآن بیان فرمود: همانا نماز از فحشا و منکر باز می دارد.عارفان در پی همین کارکردهای سلوک هستند مولوی:ای که درمسجدروی بهر سجود،سر بجنبد، دل نجنبد زان چه سود
علامه حسن زاده آملی می فرماید:
عادت عادی تو بعد ز حق آورد
قرب به حق آمده خلاف عادات را
https://eitaa.com/hkamal
حذف دانش لغت، از برنامه آموزشی ادبیات عربی در حوزه علمیه، باعث ناکارآمدی دانش های دیگر ادبی شده است، حدس بنده آن است که ایجاد این کاستی از توطئه خائنان و دشمنان بوده است. فراگرفتن یک زبان، بدون داشتن گنجینه لغوی در ذهن، امکان پذیر نیست؛ صرف و نحو و بلاغت چون جسم هستند و لغت، روح آن.
نگاشتن کتاب میراث خلیل در مرجع شناسی، روش شناسی و بایسته های مفهوم شناسی اول قدم این بنده در احیا دانش لغت بوده است.
کتاب میراث خلیل
https://arabadib.ir/shop/product/view/1/71
حسینی کمال آبادی
https://eitaa.com/hkamal
May 11