❇️شایسته ترین الگو❇️ ✅ یکی از اطرافیان امام صادق علیه السلام می گوید : روزی حضرت به من فرمودن : شوخی کردن شما با هم چگونه هست؟ عرض کردم : کم است . حضرت فرمودن : چرا با هم شوخی نمیکنین ؟ شوخی کردن از حُسن خلق است ، و تو با آن برادر مومنت را خوشحال میکنی ؛ پیامبر شوخی میکرد تا دیگران را شاد کند . 📚کافی ، ج۲، ص۶۶۳ ✅ امام صادق علیه السلام: پیامبر موقع صحبت کردن تبسم بر لب داشتن . 📚مکارم الاخلاق ، ص ۲۱ ✅ امام صادق علیه السلام : هیچ مومنی نیست مگر این که مزاح می کند ، پیامبر مزاح می کرد ولی به جز راست و حق نمیگفت . 📚مستدرک الوسائل ، ج ۸ ص ۴۰۸ eitaa.com/hmmnasehe

❗️احساس مسولیت های کشکَکی! تو این خورشید گرفتگی یه چیز خیلی جالب بود ، همه احساس وظیفه میکردن که خبر بدن نماز آیات یادت نره ، حتی مورد داشتیم طرف نماز یومیش رو نمیخونده پیام داده : فردا خورشید گرفتگی داریم ، و هنگام خورشید گرفتگی نماز آیات واجب است ! در حالی که این خورشید گرفتگی جزیی بود و اگه کسی با خبر نمیشد اصلا نماز بهش واجب نبود ! چرا این جور مواقع احساس وظیفه میکنیم ؟! نمونش کم نیست ، لباست نجسه یه وقت باهاش نماز نخونی ! یه ذره از صورتت خشک مونده ، وضوت باطله ! فلان اخلاق همسرت بده باهاش اینجوری رفتار کن تا ادب شه ، چون خیرت رو میخوام گفتما ! غیبتش رو نمیخوام کنم که ، دلم براش میسوزه ! و هزاران نمونه دیگه . اگه یاد بگیریم همه جا نمیخواد حرف بزنیم و احساس مسولیت کنیم زندگی ها خیلی بهتر میشه ، روایته اگه جاهل ساکت باشه هیچ دعوا و اختلافی نمیشه ! یه ذره احساس مسولیت نکنیم لطفا ! eitaa.com/hmmnasehe

نسبت به پیامهای دیروز سوالهایی به دستم رسید که نیازه توضیحاتی داده بشه .

♦️در مورد اخلاق پیامبر صلی الله علیه و آله که اهل شوخی کردن بودن ، و روایتی که میفرمود با هم شوخی کنین باید بگم : شوخی هم مثل هر چیز دیگه حدّ و حدودی داره ، به بهانه شاد بودن که نمیشه حرام انجام داد ، مثلا یکی رو تو جمع دست بندازیم و بگیم داریم شوخی میکنیم ! دل یه نفر رو بشکونیم تا دیگران بخندن ، دروغ بگیم و طرف رو سرکار بزاریم‌ و بعد یه ساعت بگیم شوخی کردیم ! مسخره کنیم و باعث تحقیرش بشیم ، و ... این جورکارها قطعا درست نیست . ◀️ و نکته مهم این که همون شوخی های حلال هم اندازه داره ، نباید اون قدر شوخی کرد که به لودگی برسه ! اون قدر که دیگه ما رو جدی نگیرن و باعث بی عزتی بشه ؛ پیامبر به امیرالمومنین فرمودند : (زیاد) شوخی نکن که وقارت از بین نرود . ⬅️ یا مثلا گفتیم پیامبر موقع صحبت همیشه لبخند به لب داشتن ، خب معلومه باید عاقلانه رفتار کنیم ، مثلا دوستمون عزیزش رو از دست داده و ما هم رفتیم تسلیت بگیم ، با لبخند که نمیشه تسلیت گفت !

◀️ اما نسبت به مسولیت های کشککی ! ✅ ما یه چیزی داریم به اسم ارشاد جاهل که شرعا واجبه ، مثلا یه نفر اشتباه نماز میخونه ، یعنی حکم شرعی رو نمیدونه ، یا بلد نیست وضو بگیره ، مثلا فکر میکنه موقع وضو لازم نیست همه جای دست شسته بشه ، خب این جور جاها واجبه بهش یاد بدیم ؛ اما یه موقع هست مساله رو بلده ولی این دفعه سهوا یه مقدار از دستش خشک باقی مونده ، این جا هیچ نیازی نیست بهش بگیم و نمازش هم درسته . همچنین در مورد نجاست و ....

✅ در مورد نماز آیات هم باید بگم : دو جور ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی داریم : جزیی ، کلی اگه کسی متوجه خورشید گرفتگی جزیی نشه و بعدا بفهمه اصلا نماز آیات بهش واجب نیست ، حالا چرا ما هی پیام بدیم که فردا خورشید گرفتگیه؟ ⬅️ دفاتر مراجع هم هیچ وقت بیانیه ندادن فردا خورشید گرفتگیه ، فقط تو رساله مینویسن اگه کسوف و خسوف شد نماز آیات واجبه . ⬅️ بله اگه یه نفر زنگ بزنه دفتر بپرسه که فردا نماز آیات واجبه یا نه ، خب طبیعیه که جواب بدن . یا جزییاتی که نیاز هست رو توضیح بدن ، مثل همین دفعه که چون قسمتی از خورشید گرفتگی قبل طلوع آفتاب بود نیاز به توضیح داشت . eitaa.com/hmmnasehe

سلام وقت بخیر 🌷 دو نمونه از شوخی های پیامبر صلی الله علیه و آله رو عرض کنم :

◀️ زنی پیشِ پیامبر صلی الله علیه و آله از همسرش یاد کرد ، پیامبر گفتن : همسرت کیه ؟ همون که تو چشمش سفیدی داره؟! زن گفت : نه ، چشم شوهر من سالمه و سفیدی نداره . ◀️ بعدا که زن قضیه رو برا شوهرش تعریف کرد ، شوهر گفت : نمی بینی سفیدی چشمم بیشتر از سیاهیش هست . ( و منظور پیامبر همین سفیدیه که تو چشم همه آدمها هست!) 📚بحار الانوار ، ج ۱۶، ص ۲۹۵ eitaa.com/hmmnasehe

◀️ پیامبر صلی الله علیه و آله به پیرزنی گفت : پیرزن ها به بهشت نمیرن ! پیرزن گریش گرفت ، بلال رسید و گفت : چرا گریه میکنی؟ پیرزن گفت : پیامبر به من گفته بهشت جای پیرزن ها نیست ، بلال به پیامبر گفت : چرا؟ حضرت گفتن : سیاه ها هم به بهشت نمیرن ! ( بلال سیاه پوست بوده) هر دو تا ناراحت شدن که عباس عموی پیامبر میرسه و جریان رو میفهمه ، به پیامبر میگه : آخه چرا پیرزن ها و سیاه ها بهشت نرن؟!! پیامبر میفرماید : پیرمردها هم بهشت نمیرن ! ( عباس پیرمرد بوده) بعد پیامبر میگن : پیرمردها و پیرزن ها جوون میشن ، سیاها نورانی میشن و بعد وارد بهشت میشن ! 📚بحار الانوار، ج ۱۶ ، ص ۲۹۵ eitaa.com/hmmnasehe

از مهربونی خدا حرف میزدیم ، یه روایت میخوام بگم که قبلش باید یه ذره در مورد " فرعون " حرف بزنیم :

اسم فرعون رو همه شنیدیم ؛ سلطان متکبری که به مردم میگفت : به جز خودم خدایی برای شما نیست و من پروردگار شما هستم ! سالیان سال با همین حالت حکومت کرد و انواع ظلم ها رو مرتکب شد ؛ که فقط یه دونش کشتن هزاران نوزاد پسر بود ، فقط به خاطر این که بهش گفته بودن پسری به دنیا میاد که حکومت تو رو به خطر میندازه ! ❗️حجم جرم و جنایت و گناه رو میبینین؟!! حالا همین فرعون لحظات آخر عمرش ، وقتی وسط رود نیل قرار داره و میبینه الآنه که غرق بشه میگه غلط کردم ، ایمان آوردم ! خب معلومه ایمان و توبه اون موقع که فایده نداره ! ✅ حالا بریم سراغ روایت:

امام صادق علیه السلام: جبرئیل از زمان هلاکت فرعون همیشه ناراحت و غمگین بود و هر دفعه هم با همین حالت نزد پیامبر حاضر میشد ، تا این آیه را برای پیامبر آورد در حالی که خنده رو و شاد بود : آلْآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ .( یونس/۹۱) اکنون ( ایمان آوردی؟) در حالی که قبلاً نافرمانی میکردی و از مفسدین بودی؟ ✅ پیامبر از جبرئیل میپرسن همیشه با چهره ای ناراحت وحی رو میاوردی ، چرا این بار خنده رو هستی؟ جبرئیل عرض میکنه : زمانی که فرعون داشت غرق میشد گفت : ایمان آوردم ، منم یه مشت خاک برداشتم و در دهانش ریختم و گفتم : الآن ؟ این همه گناه و معصیت کردی! لحظه مُردن میگی ایمان آوردم؟!!! بعد ازین کارم و حرفی که زدم ترسیدم نکنه رحمت خدا شامل فرعون بشه و خدا منو به خاطر حرفم عذاب کنه ! و تا الآن ناراحت بودم و حالا که این آیه نازل شد و خدا حرفم رو تایید کرد خیالم راحت شد . 📚تفسیر قمی ، ج۱، ص۳۱۶

❗️دقت میکنین ؟ خیلی عجیبه ها ! جبرئیل فرشته مقرب الهی خدا رو این طور شناخته که اگه یه جنایتکاری مثل فرعون بگه ایمان آوردم ، اونم ایمانی که از سرِ اجبار و لحظه آخر عمر هست ممکنه خدا قبول کنه و مغفرتش شامل حالِ فرعون بشه ! ♦️ این خدا چه قدر مهربونه آخه؟! چه قدر دوست داشتنیه؟! چرا ما یه ذره قدرش رو نمیدونیم و طرفش نمیریم؟!!! فقط کافیه ازش بخوایم و باهاش حرف بزنیم ، حتما لطفش شامل حال ما میشه ، از فرعون که بدتر نیستیم !

✅ زینب در لغت به معنای "درختِ نیکو منظر" آمده ، و ممکن است مخفف "زینِ اب" یعنی زینت پدر باشد. ✅ ایشان از راویان خطبه ی فدک هستند، نقل این خطبه طولانی با آن همه فصاحت و بلاغت آن هم زمانی که ۵ یا ۶ ساله بوده اند دلیلی واضح بر کمالِ رشد ، و فهم و علمِ حضرت است که میتوان گفت: بهره ای الهی و جنبه ی فوق العادگی داشته است ؛ چنانچه امام سجاد علیه السلام فرمودند: اَنتِ عالِمَه غَیرُ مُعَلَّمَه وَفَهِمَه غَیرُ مُفَهَّمَه. عمه جان شما عالمی هستی که معلم ندیده ، فهمیده ای هستی که از کسی فهم نیاموخته! ✅ در عبادت حضرت همین بس که شب زنده داری ایشان هیچ گاه ترک نشد حتی شب یازدهم محرم با آن همه مصیبت و بلا ! ◀ از امام سجاد علیه السلام روایت است که: عمه ام زینب با تمام مصائبی که بر او وارد شده بود از کربلا تا شام هیچ گاه نوافل خود را ترک نکرد. ◀ و همچنین امام حسین علیه السلام هنگامی که برای وداع با خواهر آمدند فرمودند: یا اُختاه لا تُنسینی فی صَلاه اللَّیلِ. خواهر جان مرا در نماز شب فراموش نکن. ✅ بهترین جلوه گاه برای شناخت حضرت ماجرای کربلا و داستان اسارت ایشان است ، وقایعی که عقل از درک آن متحیّر می ماند و زبان قاصر ! از مقامِ بانویی که بعد از این همه مصیبت در مقابل دشمن خون خوار بگوید: ما رَاَیتُ اِلّا جَمیلاً چگونه باید سخن گفت؟!! ✅ و در آخر: قیام سید الشهداء بدون حضور خواهر ناقص می ماند ؛ کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود! و چه حقّ بزرگی بر گردنِ تک تکِ ما شیعیان و محبّان - بلکه بشریت - دارد که کربلا را به ما رساند ! eitaa.com/hmmnasehe

با سلام دوستان در مورد شوخی پیامبر صلی الله علیه و آله تذکر دادن که چه طور پیامبر با زن نا محرم شوخی کردن؟ باید عرض بشه : شوخی پیامبر مفسده ای نداشته و مشکلی رو ایجاد نمی کرده . "اما ما درباره ارتباط با نامحرم باید به نظر مرجع تقلید خودمون مراجعه کنیم ."

در مورد مهربونی خدا حرف میزدیم ، میدونین چرا این بحث رو پیش کشیدم ؟ حقیقتش دیدم افراد ، زیاد مراجعه میکنن که ما وضعمون خیلی بده و گناهکاریم ، خدا نمیبخشه ، و .... خلاصه یه حالت نا امیدی که اصلا با این همه بدی که من دارم خدا نگاهمَم نمیکنه ؛ پس چرا نماز بخونم؟ چرا توبه کنم ؟ و ازین حرفا 👌گفتم یه ذره توضیح بدم که بدونیم اصلا نا امیدی دم خونه خدا معنا نداره .

میخوام چند تا حکایت هم بنویسم که بهتر مهربونی و امید داشتن به خدا رو درک کنیم :

⬅️ زنی آوازه خوان و رقاصه به نام "شعوانه" در بصره زندگی می کرد ، در شهر ، مجلس گناهی بر پا نمیشد مگه این که شعوانه در آن حضور داشت . از همین راه هم ثروت زیادی برا خودش دست و پا کرده بود ، تعداد زیادی کنیز هم خریده بود که ازونا هم برا همین مجالس استفاده میکرد . ✅ یه روز با کنیزاش از جلو خونه ای رد میشد که صدای آه و ناله و زاری ازش بلند بود ؛ شعوانه گفت : عجب غوغاییه ! یه نفر بره داخل ببینه چه خبره . یکی از کنیزها رفت ولی برنگشت . کنیز دوم رو فرستاد ، از اونم خبری نشد . شعوانه کنیز سوم رو که میفرستاد بهش تاکید کرد ، میری و زود خبر میاری ! ◀️ کنیز سوم برگشت و گفت : بانوی من ! این غوغای مُردگان نیست ( کسی نمرده که براش عزاداری کنن) ، این غوغای زندگان است ! این ماتم بدکاران و گناهکاران است . شعوانه خودش وارد خونه میشه ، میبینه کسی نشسته و برای مردم این آیه رو تفسیر میکنه : إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً . وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُورا. وقتی جهنم گناهکاران را می بیند نعره وحشتناکی میزند ! و وقتی آنها را در جای تنگی از جهنم می اندازند ناله واویلای جهنمی ها بلند می شود . (فرقان/ ۱۲و۱۳) شعوانه تفسیر این آیات رو که میشنوه میگه : ای شیخ من یکی از روسیاهان هستم ، توبه کنم خداوند من رو میبخشه؟ جواب میشنوه : اگه توبه کنی خدا میبخشه حتی اگه گناهانت مثل گناهان "شعوانه" باشه !!! ✅ شعوانه میگه : من خودِ شعوانه هستم ، توبه میکنم و ازین به بعد گناهی نمیکنم . ⬅️ شعوانه توبه میکنه ، بندگان و کنیزان خودش رو آزاد میکنه و مشغول عبادت و بندگی میشه ، در اثر ریاضت بدنش آب میشه و به نهایت ضعف میرسه ، یه روز به بدنش نگاه میکنه و وقتی ضعف و نحیفی خودش رو میبینه میگه : آه ، آه در دنیا این جوری گداخته شدم ، آخرت حالم چه طور خواهد بود؟! ندایی میشنوه که : دل خوش دار و ملازم درگاه ما باش تا در قیامت ببینی چه جایگاه خوبی خواهی داشت ! 📚معراج السعاده ، ص ۱۸۶ eitaa.com/hmmnasehe

در احوالات این زن نوشتن کارش به جایی میرسه که زاهدان و عابدان میومدن و در جلسه نصیحتش شرکت می کردن ! شعوانه هم در حال موعظه بسیار گریه میکرده ، تا جایی که بهش میگن این قدر گریه نکن ، میترسیم کور بشی ! جواب میده : کور شدن در دنیا بهتر از کوری در قیامته !

شهادت هنر مردان خداست ؛ هنرمند تر از #حاج_قاسم سراغ داشتی؟! اصلا نمیشد تصور کرد #حاج_قاسمِ عزیز در بستر کوچ کند ، مگر میشود این همه سال جهاد خالصانه به شهادت ختم نشود؟ ! هر عاقبتی به جز شهادت لطفی برای سردار دلها نداشت ، در ماتم از دست دادنش از اعماق جان میسوزیم ، ولی افتخار میکنیم به داشتنش ، بلکه به بودنش که أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ eitaa.com/hmmnasehe

پیر مرادمان فرمود : بکشید ما را زنده تر خواهیم شد ! و نایبش فرمود : دوران بزن در رو تمام شده ! #انتقام_سخت در راه است . eitaa.com/hmmnasehe