eitaa logo
حُبُّ‌ الْحُسِین♡
2.7هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
29 فایل
✿بِـه‌ نــامَش‌ وَ‌ دَر پَنـاهَش✿ دِل‌را‌،اگر‌خُدایی‌باشَد‌عِشق‌است؛ عِشقِ‌دِلِ‌ما،نام‌زیبای‌حُسِین‌است..!🤍 ‹صَلَّی‌اللهُ‌عَلَیکَ‌یا‌اَباعَبدِالله✨› ❀کاوش‌کنید← @kanal_hob_hossein ❀سوالی‌بودبفرمائید← @H_Hanin
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ کربلا نقطه‌ی عطف زندگی می‌تونه باشه . اصن شما بدِ بدا باشی و بری کربلا ، حب حسین میوفته تو قلبت و دیگه نمیتونی بی‌حسین بمونی ! زندگی‌ وقتی که یک حسین همیشگی و پیوسته داره ، [ هیچوقت توی تاریکی غرق نمیشه ]
حسرت بَرَم به محتضری که آخرین نفس روی تو دید و خنده زد و گفت یاحسین ع . .
آقای امام حسین ، شما تنها کسی بودید که بدون ریختن طرح رفاقت ، شدید شفیق‌ ترین ، بهترین ، با معرفت‌ ترین و مهربون‌ ترین رفیقِ ما .
کربلا خواستنم از هوسم نیست ولی . . خاکتان طعم عسل داشت ، نمک گیرم کرد !
حُبُّ‌ الْحُسِین♡
چندروزی‌ست‌که‌تامیشنوم‌اسمش‌را . . اربعین، کربُبلا، این‌دلِ‌من‌میلرزد ؛
بر ما نظری کن که در این شهر غریبیم..! جز عشقِ‌تو عشق‌ها فراموشم باد! جُز‌تو،یآری‌نگرفیتم‌ونخواهیم‌گرفت! مددی‌ڪن‌ڪه‌بہ‌دِل شوقِ‌وصآل‌اَست؛‌
حُبُّ‌ الْحُسِین♡
❤️‍🩹 .
گفتند : عطا نمی شود . . . اما شد بخشیده خطا نمی شود . . . اما شد ؛ گفتند به این "حسین حسین" گفتن ها درد تو دوا نمی شود . . . اما شد '
چَشـم‌ِمَن‌خیس‌ِوَهَــواےِتوبِہ‌دِل‌اُفتـادِه . . اِےرَفیــق‌ِاَبَدے،حَضرَت‌ِاَرباب‌سَلام!(:❤️‍🩹"
آقاۍ صدوبیست‌وهشت ؛ من‌ ، دلم‌ٺنگ‌است !🚶🏾‍♂
1.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاشکی یکی پیدا بشه من رو بیاره حرمت دلبرِ عراقی:)))
حُبُّ‌ الْحُسِین♡
_
ای‌دل ؛ طاقت‌بیاور . ‌محرم‌‌حسین‌نزدیک‌است 💔:)
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 📣 از انتشار این متن کوتاهی نکنید •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•