eitaa logo
حُبُّ‌ الْحُسِین♡
2.7هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
29 فایل
✿بِـه‌ نــامَش‌ وَ‌ دَر پَنـاهَش✿ دِل‌را‌،اگر‌خُدایی‌باشَد‌عِشق‌است؛ عِشقِ‌دِلِ‌ما،نام‌زیبای‌حُسِین‌است..!🤍 ‹صَلَّی‌اللهُ‌عَلَیکَ‌یا‌اَباعَبدِالله✨› ❀کاوش‌کنید← @kanal_hob_hossein ❀سوالی‌بودبفرمائید← @H_Hanin
مشاهده در ایتا
دانلود
24.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الحنين ندبة في القلب ... دلتنگی زخمیست در دل ..❤️‍🩹 مصطفی صدر زاده🌸
"شهید بسیجی یاسر شجاعیان" 🕊️شهید یاسر شجاعیان شب گذشته توسط اشرار و ضد انقلاب آسمانی شد و به فیض شهادت نائل آمد.🖤
🕊⚘ ◽️هر شهید کربلایی دارد که خاکِ آن کربلا، تشنه‌ی خون اوست و زمان، انتظار می‌کشد تا پای آن شهید بدان کربلا رسد؛و آن‌گاه خونِ شهید، جاذبه‌ی خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود..! ◽️روحش را از آن، به سفری خواهد برد که برای پیمودنِ آن هیچ راهی جز، شهادت وجود ندارد..:) 🕊⚘
هرگاه توانستی نگاهت را روی کفش هایت ثابت کنی آنگاه میتوانی،شهید شوی...!🌿
💌 امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: ↩️هر که با نفس خود در راه اطاعت از خدا و دوری از 🔥 پیکار کند،♨️ ✅جهاد چنین فردی نزد خداوند سبحان، به منزله است.🕊🌿 📗غررالحکم، ج1، ص226
دختر آرایش کرده ‌در حالی که سگی بغلش بود در صف نذورات ایستاده بود خانمی تذکر داد؛دیگری برآشفت که چرا می خواهید را مصادره کنید ؛درب این دستگاه بر همه باز است ؛حتی بی حجاب و ! مادر پیری با صدای لرزان گفت : پس امام حسین بی خود شد؛ چون یزید ایرادی نداشت ؛ کمی مست بود؛ بود و
پروردگارا؛دل ما را تسلیم فرمان خود گردان و فرزندان ما را نیز امتی تسلیم و رضای خود بدار، و راه پرستش و طاعت را به ما بنما و بر ما سهل و آسان‌گیر،که تویی توبه‌پذیر و مهربان..!🤍 -۱۲۸/بقره-
می‌گفت: خدا را شکر که من هم عضوی از خانواده شهیدم. می‌گفت: به خدا قسم اسرائیل از خانه عنکبوت سست‌تر است. می‌گفت: عمودی بیایید، افقی برمی‌گردید ... می‌گفت: ارزش کفش سلیمانی از سر ترامپ بیشتر است. می‌گفت: شما که از سایه خودتان هم می‌ترسید، چطور می‌خواهید با ما بجنگید. می‌گفت: ما به استقبال مرگ می‌رویم اما شما از آن فرار می‌کنید. می‌گفت: شوی، شوی ... یواش، یواش. و هنوز صدای سید حسن نصرالله در گوش ماست 💔
یک عمر بود و دل باخته بود بر دشمن و "نفس" خویشتن تاخته بود از ، نبودش باکی او سوخته‌ای بود که خودساخته بود
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 📣 از انتشار این متن کوتاهی نکنید •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
زِندگیاتونو وقفِ امام‌زمان کنین وقفِ جبهِه‌ی وقفِ ظهور ... وقتی زندگیاتون این شِکلی بشه، مجبور میشین نکنین! وَ وقتی که گناه‌هاتون کمُ کمتر شد؛ دریچه‌ای از حقایق به روتون باز میشه...! اونوقته که میشین شبیهِ ... اول شبیه بشین بعد بشین.. !