eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
739 ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو ‍ حافظ وصال می‌طلبد از ره دعا یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن
هو مرا یک جان است نمی دانم که در قالب توست یا قالب من ...
هو خواب نمی‌برد سر بر تو بنهم تا خواب برد.
هو ما باور کرده ایم خداوند مارا از آسمان مینگرد اما در واقع او مارا از درون مینگرد...
هو نمازِ نافله‌ گزاردن  کارِ پیرزنان است روزه ی تطوُّع  صرفه نان است حج‌ گزاردن  گشتِ جهان است دلی به‌دست آر  که کار آن است عبدالله انصاری
هو آتشی انداختم و رفت آنکه سوخت سوخت آنکه ماند ماند
هو . نَوْمُ الْعَالِمِ عِبَادَةٌ... چون تو شب بپاکی و بطهارت خفتی همه شب در عبادت باشی چون تو ظاهر پاک داری پاره پاره باطن و دل تو پاک شود از سوداهای فاسد و روح تو در خواب بهواها و صحراهای خوش رود... ⁃ معارف بهاء ولد
هو شیخمان ابوالعباس بن عریف صنهاجی در دعایش می‌گفت: «پروردگارا! باب نبوت و رسالت را بر روی ما بسته‌ای، ولی باب ولایت را نبسته‌ای، پروردگارا! هر گاه که بالاترین رتبه را برای برترین ولیّ خودت معیّن فرمودی، مرا آن ولیّ قرار ده!» 📚 فتوحات مکیه، باب ۷۳ @IbnAarabi
هو برای یکی از مشایخ ما در مراکش حادثه‌ای اتفاق افتاد. و آن اینکه دربارهٔ او به پادشاه اموری را گزارش دادند که کشتن او را ایجاب می‌کرد. پادشاه دستور داد که او را دست‌بسته به نزدش آورند و مردم را در حضورش جمع کنند تا دربارهٔ او از ایشان پرس و جو کند. و مردم در کشتن او و گواهی دادن به زندقه و بی‌دینی او یک‌دل و یک‌زبان موافق بودند. هنگامی که شیخ را می‌آوردند در راه با مردی که نان می‌فروخت مواجه شد. به او گفت: مرا نصف نان به قرض ده، او قرضش داد و وی هم آن را بر شخص محتاجی که گذر می‌کرد به صدقه داد. سپس او را آوردند و در آن جمع عظیم نشاندند و حاکم آمد که ببیند اگر بر آنچه درباره‌اش گفته شده است، مردمان گواهی دادند، او را به بدترین وضعی بکشد و خودِ حاکم نیز از دشمن‌ترینِ دشمنان او بود. وقتی همه جمع شدند حاکم گفت: ای مراکشیان، این فلان کس است، دربارهٔ او چه می‌گویید؟ همگی یک زبان گفتند: او عادل و مورد قبول است. حاکم تعجب کرد. شیخ به او گفت: تعجب مکن! این مسئله بعید و تعجب‌آور نیست. کدام غضب بزرگتر است: غضب تو و یا غضب خدا و غضب  دوزخ؟ گفت: غضب خدا و غضب دوزخ. گفت: کدام سپری وزن و اندازه‌اش بیشتر و بزرگتر است: نصف قرص نان و یا نصف قرص خرما؟ گفت: نصف نان. شیخ گفت من غضب تو و غضب این جمع را به نصف قرص نان دفع کردم، چون شنیده‌ام رسول خدا -صلی الله علیه و آله سلم- فرموده‌اند: «واتّقوا النّار و لو بشق تمرة»، «آتش دوزخ را بپوشانید اگرچه به نصف خرما باشد»، و فرموده‌‌اند: «انّ الصدقة لتطفئی غضب الرّب و تدفع میتة السّوء»، «صدقه خشم پروردگار را فرو می‌نشاند و از مردنِ بد جلوگیری می‌کند». این کار را خداوند کرد، شرّ شما و بد مُردن را با نصف نان از من دفع کرد - با حقارت شما و بزرگی صدقهٔ من - زیرا صدقه من از نصف خرما بزرگتر بود، و غضب شما از غضب دوزخ و غضب پروردگار کمتر بود. حاضران از نیروی ایمان او در شگفت شدند. 📚 فتوحات مکیّه باب ۷۰: فی اسرار الزّکاة @IbnAarabi
هو نفس سخت‌ترین دشمنان است و جهاد با او جهاد اکبر است. این نفسِ دشمنِ کافرِ امّاره بالسوء بر انسان قوت و غلبه‌ای عظیم دارد و بوسیلهٔ دو شمشیر برّان و عظیم خود گردنهای مردان بزرگی را قطع کرده است و آن دو شمشیر، شهوت شکم و شهوت فرج هستند که این دو جمیع خلایق را به بندگی و اسارت کشانده‌اند. 📚 مواقع النجوم @IbnAarabi @IbnAarabi
هو شیخ محیی‌ الدین ابن عربی - قدس الله اسراره- در فتوحات مکّی فرموده است: خداوند متعال بواسطهٔ حُسن ادب مرید با خدا و با شیخش، برای او علومی را بر زبان شیخش جاری می‌گرداند که قبلاً شیخ او به آنها علم نداشته است. این مسئله برای من اتفاق افتاد و علومی را برای طالب علمی افاده کردم که قبل از درخواست او به آنها اشراف نداشتم. @IbnAarabi
هدایت شده از لینک
تدریس نمط نهم اشارات زمان روز پنج شنبه ساعت ۱۰ صبح وافلاین https://eitaa.com/joinchat/1513095527Cd0ec6bc16b