فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امام رضای غریبِ قریب علیه السلام
🌹با شروع جنگ تحمیلی داود کلاس دوم راهنمایی بود که تصمیم به رفتن به جبهه را گرفت که همراه جمعی از دوستان به سوی جبهه های نبرد شتافتند. او همان طور که با دشمن اسلام مبارزه می کرد به تحصیل خود ادامه داده و موفق شد که مدرک سوم راهنمایی را بگیرد و سپس به هنرستان رفته و در رشته تراشکاری و قالبسازی مشغول به کار شد.🍃
#زندگینامه
#شهید_داود_محسنی
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia
🌹
همرزمی داشتم به نام داود محسنی. او معاون دستۀ ویژه (صف) بود.
شاد و شوخ بود. امثال داوود اگر در جبهه نبودند، ممکن بود دوری از خانواده برای برخی از رزمندهها سخت باشد، ولی وجود نازنینهایی چون او، شادی و شور را در بین نیروها ایجاد میکرد.
او شعر طنزی را همیشه میخواند و میگفت:
«چنانت زنم به گُرز گران که پشتک زنی تا به مازندران.»
*
داوود ساکن شهریار بود. آنجا باغ داشتند.
میگفت: «هر وقت رفتیم مرخصی، میریم باغمون با هم گیلاس میخوریم و صفا میکنیم.»
ولی قرارمان عملی نشد و فرصت رفتن به باغ داود محسنی هرگز دست نداد.
او حتی قرار عروسی با نامزد عقدکرده اش را هم عملی نکرد و در شلمچه (عملیات کربلای ۵) پرواز کرد.
*
حالا داوود مانده و وعده اش،
من مانده ام و امید به عملی شدن قرارمان، در جایی دیگر و باغی بهتر از شهریار…
من مانده ام و رفیقی که ایمان دارم خلف وعده نمی کند…
(برگرفته از کتاب اعزامی از شهر ری – صفحه ۲۶۱)
🌹📕 #خاطره
#همرزمشهید
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
✅ @shahidmedia