بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا در #ماه_مبارک_رمضان
#حضرت_زینب_س_شام
#محمدحسین_مهدی_پناه
▶️
گوشه چشمی کاش بر این دردها تسکین شود
هجرها را وصل کن تا تلخ ها شیرین شود
عَبدُکَ مُذنِب وَ اَیْنَ عَفوُکَ یا سَیِدی
وای اگر بار گناهم بیش از این سنگین شود
@hosenih
با همین الغوث گفتن دیده بارانی شد و
با همین العفو گفتن سینه عطر آگین شود
هرچه دل در سایه این ماه آرامش گرفت
هر چه دست از خرمن این ماه خوشه چین شود
اغنیا خاک رهش را سرمه ی دیده کنند
بر سر این سفره هرکس وعده ای مسکین شود
خیر دنیا،اجرِ عقبی هر دو با هم می رسد
این دعای من اگر مقرون به یک آمین شود...
آرزو دارم بمیرم از غم عشق حسین
لحظه ی جان دادن اسم او به من تلقین شود
@hosenih
**
کاروان در پشت دروازه معطّل مانده بود
تا که خوبِ خوب شهر شامیان آذین شود
آنقَدَر با چوب زد روی لب آقای ما
تا لب سالار زینب پرپر و خونین شود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
#موسی_علیمرادی
▶️
پاک در بندگی ام قافیه را باخته ام
فرصتی را که به من داد خدا، باخته ام
یک طرف دست تهی ازطرفی فرصت رفت
بازهم عمردوسر باخته را باخته ام
@hosenih
من که از دوست به غیر از خودِ او خواسته ام
متن دل را به همین حاشیه ها باخته ام
مست از میکده ها سهم خودش را برده
من ولی حال دعا را به ریا باخته ام
نفس هر طور که میخواست مرابازی داد
سرو پا را به همین بی سروپا باخته ام
در پس پرده حنایم چقدر بی رنگ است
آبرویی که تو دادی همه جا ، باخته ام
باختن در همه اوقات ولیکن بد نیست
من دلم را به غم کرببلا باخته ام
@hosenih
باختم دل به حسین و به حقیقت بردم
سجده شکر کنم بس که به جا باخته ام
از همان بار که چشمم به ضریحش افتاد
دل جدا باخته و عقل جدا باخته ام
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
این روا نیست که حال همه پرغم باشد
فرصت با تو نشستن چقدر کم باشد!
چقدر زود گذشت و چقدر خوب گذشت
دوسه شب مانده که این بزم فراهم باشد
@hosenih
حیف شد با تو نشد خوب رفاقت بکنم
به دلم آتش دوری ست ،چه مرهم باشد؟!
تو اگر فکر منی خوب و بدم را بردار
چون همه سود فروشنده به درهم باشد
به عبادات من ای کاش خودت رحم کنی
ورنه هر سجده ی من سجده بلعم باشد
کاش میشد همه سال همین ماه شود
رشته الفت ما محکم محکم باشد
همه بندگیم از نفس زهرا بود
برکت چادر او بر سر عالم باشد
دوست دارم که شبی محو علی باشم و بس
به سرم سایه ی ایوان طلا هم باشد
چون گریز عطش ما به لب ارباب است
رمضان در دل عشاق،محرم باشد
@hosenih
بین هر مستحب و بین همه واجب ما
روضه اش بر همه اعمال مقدم باشد
**
ته گودال چه ها بر سر شه آمده است
که قد و قامت زینب ز غمش خم باشد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برگرفته از #دعای_روز_بیست_و_هفتم #ماه_مبارک_رمضان
سروقت کویر ، ابر بارانی رفت
با قلب شکسته ، چشم طوفانی رفت
هر وقت توکل به تو کردم دیدم
سختی زمانه رو به آسانی رفت
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
زنگ اول کلاس جغرافی
صحبت از لاله های صحرا شد
زهره با خانمِ معلم گفت:
خاک با خون لاله زیبا شد
زنگ دوم معلم تاریخ
صحبت از صبر و استقامت داشت
فاطمه گفت مدتی پدرش
در دفاع از حریم شرکت داشت
زنگ سوم کلاس دینی بود
بحث ایمان و قلب های سلیم
با معلم، رقیه گفت ای کاش
در مسیر علی شهید شویم
زنگ آخر کلاس غربت بود
دختران، بی پناه کشته شدند
روی تخته سیاه بنویسید:
به کدامین گناه کشته شدند؟
شاعر: حجت الاسلام #سیدروح_الله_موید
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
گر مثل کویری؛ آسمان را دریاب
در فصل بهاران تو خزان را دریاب
ما که دلمان از این مصیبت خون شد...
یارب دل "صاحب الزمان" را دریاب
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
زنگ اول نوشت بابا آب، زنگ دوم نوشت بابا نان
زیر لب گفت: دوستت دارم، با تمام وجود؛ باباجان
روزگارش شبیه تخته سیاه، سرنوشتش رُمان غمگینی ست
سینه اش کوهی از صبوری بود، مثل آتشفشانِ بی فوران
غصه هایش یکی دوتا که نبود، گریه میکرد و باز با این حال
طرح لبخندهای زیبایش طعنه میزد به پسته ی خندان
دختری از قبیله ی خورشید، زخمیِ روزهای طوفانی
واژه ی سبز دفتر تاریخ، آیه ی سرخ سوره ی انسان
زنگ آخر رسید و پاره شده، نخ تسبیح آرزوهایش
دانه دانه به خاک و خون افتاد، شاه مقصود فاخر افغان
شاعر: #احمد_ایرانی_نسب
@hosenih
برگرفته از #دعای_روز_بیست_و_هشتم #ماه_مبارک_رمضان
بر این شب بی ستاره تابیدی باز
این نافله های خسته را دیدی باز
مانند همیشه کوهی از حاجاتم
درخواست نکردم و تو بخشیدی باز
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
دوباره کابل و آتش دوباره کابل و خون
دوباره تیتر خبرهای داغ تِلْویزیون
هنوز در تب "جان پدر کجاستی" است
که در عزای دوباره نشسته است اکنون
نمیرسد به کسی بین این هیاهوها
صدای زخمی کابل چرا از این تریبون؟
چقدر نالهی جانسوز و داغ پیدرپی
چقدر شانهی لرزان و پیکر گلگون
چقدر خاطرهی عاشقانهی پرپر
چقدر لیلی بیتاب از غم مجنون
چقدر حنجرهی سرخ و زخمی از فریاد
چقدر اشک غریبی که میشود جیحون
کجاست منجی این بغضهای طوفانی؟
طلایهدار «مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُون»
شاعر: #علی_سلیمیان
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
چمن گریست به احوال این جهان، گل هم
نشست سوز عزا در صدای بلبل هم
ز بس که داغ عظیم است واژه حیران شد
گریست واژه به واژه دل تغزل هم
از این مصیبت و غم بر دل جهان داغ است
گرفت جلوه ی لاله، دل گلایل هم
چقدر صبر و تحمل به ظلم و جور و جفا
که خون بود جگر عالم از تحمل هم
گناه این همه کودک چه بود ، کز غمشان
گرفت رنگ عزا مثل غزه ، کابل هم
برای آن همه گل که گلاب شد باید_
گلاب بَرد برای مزارشان گل هم
دعا کنید بیاید همانکه منتقم است
جهان جواب بگیرد از این توسل هم
شاعر: #ناصر_شهریاری
@hosenih
🌹برای گلهای خونین افغانستان🌹
#محکومیت_حادثه_تروریستی
با نام و یاد #مرد_ميدان شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
آه ، همسایه باز گریانی
زخمیِ کینه های شیطانی
آشکارا به خون کشید تو را
غرب با نقشه های پنهانی
چه غریبانه خاکمال شده
جان این کودکان افغانی
@hosenih
آرزو ها به خاک افتادند
دلِ خون ماند وچشم بارانی
آتشم زد دعای افطاری*
دستِ یک دختر دبستانی
مرگ بر فتنه ی حقوق بشر
مرگ بر سازمان ویرانی
آه همسایه باتو همدردیم
من وغمدیده های ایرانی
فتنه تاکی ستمکشی تاکی؟
تابه کی غصه و پریشانی ؟
دست خود رابگیر بر زانو
باخدا بی مدد نمی مانی
@hosenih
وقت آن است تا که برخیزی
بهر حق خواهی و رجز خوانی
جای بیگانه نیست خانه ی تو
بده از عزتت نگهبانی
وچه خالیست در جهان امروز
جای یک #قاسم_سلیمانی
شاعر: #علی_ساعدی
*یکی ازدختران به خون کشیده شده ،دعای افطار رابه صورت دست نویس باخودش داشته
@hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان #مناجات_با_خدا
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#رضا_دین_پرور
▶️
حقیرآمدم سربه زیر آمدم
خریدی مرا گرچه دیر آمدم
دوسه شب دگر فرصتم مانده است
که این چند روز اخیر آمدم
عذابم کن اما جوابم نکن
گریزان شدم ناگزیر آمدم
@hosenih
ببین که از آتش فراری شدم
اجیرم کنار مجیر آمده ام
بجز گریه کاری بلد نیستم
شده اشک من چشمگیر آمدم
به زهرا پس از آبرو ریزی ام
به دنبال خیر کثیر آمدم
پناهم بده، بی پناهم علی!
به عشق تو نعم الامیر آمدم
شب نیمهء ماه گفتم حسن
ببخش و کرم کن فقیر آمدم
حسین ای دوا و شفای همه
سراغ مرا هم بگیر آمدم
به سجاد و باقر، به صادق قسم
چو سائل علیل و عبیر آمدم
به موسی بن جعفر گرفتارم و
در این قفل و زنجیر اسیر آمدم
رضاجان بیا و به دادم برس
شنیدم تویی دستگیر آمدم
جواد ای کس و کار بیچاره ها
شدم از همه جز تو سیر آمدم
@hosenih
درآن تشنگی ها صدا زد حسین
شدم پای داغ تو پیر آمدم
نشد خاک نرم زمین پیکرم
ز هر پله گر در مسیر آمدم
سه روز و سه شب بد گذشته به ما
ولی کی به روی حصیر آمدم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e