#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
کم کم سپیده سر زد و پایان ظلمت بود
شرط عبودیَّت شروعِ کار خِلقت بود
از ابتدا هم مبحث اصلی..،ولایت بود
هنگامه ی تابیدن نور امامت بود
دست خدا این نور را بی مُنتَهایش کرد
او را امیرالمومنین،"حیدر" صدایش کرد
دنیا به دنبال شرابی بود..،ساغر داد
از شربتِ جوی بهشتِ عرش بهتر داد
چشمی که او را دید عقل خویش را پر داد
یا حیدر و یا مرتضی و یاعلی سر داد
در عالم ذَر هرکسی قالوا بَلیٰ می گفت
باید صد و ده مرتبه یا مرتضی می گفت
شب بود..،رنگِ چهره اش صبحی سپید آورد
آئینه ، نور عرش را در خطِّ دید آورد
ما را به جبرِ چشمهای خود کشید..،آورد
دستی به گِل بُرد و تَشَیُّع را پدید آورد
پس خِلقَت باقیِ مخلوقات کار اوست
سُکّانِ انسانساختن در اختیار اوست
نور تَعقُل،عقلِ کُل را پای کار آورد
طوبای جنَّت میوه ی رحمت به بار آورد
بِنتِ اسد شیری به میدانِ شکار آورد
فریاد زد جبریل: صاحبذوالفقار آورد
با خِلقتش بر رِجسِ شیطان آب پاکی زد
کعبه برایش سینه ی خود را چه چاکی زد
اسطوره یِ رَبّانیِ بی باک ها حیدر
آقایِ فرزندانِ صُلبِپاک ها حیدر
خاکی ترین بابایِ اهلِ خاک ها حیدر
سِرِّ نهانِ خلقتِ افلاک ها حیدر
غیرِ خدا ، تنها نبی از راز آگاه است
سیبِ شب معراج در دست یدالله است
بال ملائک منبر روز اَلَستش شد
نون و قلم را خواند..،لوح نور مستش شد
لب را که وا کرد آسمان ها پایبستش شد
بت خانه ها مخروبه ی ضربات دستش شد
با یک نظر از خاک تا عرشِ مُعَلّی رفت
دوش نبی را هرکه بالا رفت،بالا رفت
هنگامه ی پیکار چشمش برقها می زد
در معرکه ها بی محابا تیغ را می زد
دُلدُلسوارانه به میدان بلا می زد
وقتی فلانی با فلانی داشت جا می زد
جز او کسی آماده ی خفتن به بستر نیست
غیر علی وقت خطر یار پیمبر نیست
در یا علی مُهر وقار یا صمد خورده
بر لوحِ غیرت ذکرِ یا حیدر مدد خورده
سیلیِ بعد از صبرِ او را عَبدُوَد خورده
دروازه ی خیبر به نام او سند خورده
وقتی به روی شانه ی هایش درب بالا ماند
لب ها ی قلعه از تعجب تا ابد وا ماند
شهرِ تَفَکُّر احمد و حیدر درِ آن است
این تیغِ با تدبیرِ دین در جنگ ، بُرّان است
با ذوالفقارش در دل میدان رجزخوان است
شاگرد رزم بی محابایش حسن جان است
فرزندِ خود را در شجاعت بی نظیرش کرد
شیرجمل را شیرِ آل الله شیرش کرد
حُبِّ علی آغاز قانون اساسی شد
هرجا ولایت بود از او اقتباسی شد
مشق ولی زیباترین درس کلاسی شد
یک "مرتضی" راه است تا "حیدرشناسی" شد
شاءن مقامِ او نمی گنجد در این دفتر
"حیدر که جایِ خود،وَ ما اَدراکَ ما قنبر"
نوحِ نبی در مکتبش طفل دبستان است
پای جهالت از کلام او گریزان است
بی نقطه خطبه خوانی اش آغاز جریان است
"نهج البلاغه" انشعاب نورِ "قرآن" است
نَصِّ "خدا" را لفظِ "حیدر" می کِشد بالا
نامِ "برادر" را "برادر" می کشد بالا
عشقِ علی قلبِ تمام خَلق را اَفشُرد
ابلیس را حتی ز سلک نحس خود آزرد
هرکس به جایی راه بُرد از کویِ مولا بُرد
سلمان مسلمان شد اگر،نان علی را خورد
قطعا تو مِنّا اهلِ بیتِ این ولی باشی
وقتی نمکپرورده ی دستِ علی باشی
دارد نمک ذکر شب او وُ شِکَر روزَش
شوق عبادات سحرگاهی در روزش
پوشیده رختی از لباس نور بر روزش
این ردِّ الشمسَش بوده سرگرمی هر روزش
وقتی دو دستِ ربناخوانش به کار افتاد
خورشید عالمتاب از دور مدار افتاد
حیدر نشان بی نشان ها را بلد بوده
طیِّ طریق لامکان ها را بلد بوده
پیچ و خم رنگین کمان ها را بلد بوده
حتی زبان بی زبان ها را بلد بوده
او کُنهِ لفظِ هر صدا را درک می کرده
تنها علی ناقوس ها را درک می کرده
در آسمانش ماه و اختر می شود پیدا
بالای بام پلکِ او پر می شود پیدا
از خاک نعلینش ابوذر می شود پیدا
بین حریمش ظرف ساغر می شود پیدا
مستان به انگور ضریحش اقتدا کردند
بین حرم مستی خود را برملا کردند
دیوانهها اغلب ز دست زندگی سیرند
عشاق تا لب تر کند معشوق،می میرند
آنان که با سجاده و محراب درگیرند
ایوان طلای مرتضی را قبله می گیرند
باید به عشق یار از اغیار رو گرداند
سمت علی باید نماز عاشقی را خواند
یا مرتضی ! تو پادشاه مُلک ایمانی
در اوج عزت همنشینِ با گدایانی
تو بانی لبخند شب های یتیمانی
دارم به تو رو میزنم،رو برنگردانی
حال مرا این روزها قدری رعایت کن
خیلی نجفلازم شدم آقا عنایت کن
وضع مرا هنگام شب درهم کنی بد نیست
بندِ عبادات مرا محکم کنی بد نیست
قد مرا وقت گدایی خم کنی بد نیست
بین رکوعت گوشهچشمی هم کنی بد نیست
من منصبی جز منصب نوکر نمی خواهم
من بارها گفتم که انگشتر نمی خواهم
عیسی توسل کرد بر ذکرت،مسیحا شد
موسی به طورِ تو پناه آورد،موسی شد
هرکس که گُم شد در شبِ قدرِ تو،پیدا شد
باید که "کوثر" بود تا هم کُفوِ "دریا" شد
کشفِ ولیُّالله از ما برنمی آید
این کار جز از دست زهـرا برنمی آید
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
اگرچه جای پایش در زمین است
صدایش جاری از عرش برین است
هرآنچه خواستید از او بپرسید
به افلاک آشناتر از زمین است
اگر ثروت بخواهید آخرین اوست
اگر ایمان بجویید اولین است
@hosenih
اگرچه مسندش در عرش اعلی ست
ولی با مستمندان همنشین است
به جای نان غم ایتام خورده
غذای هر شب و روزش همین است
اگر تسبیح در دستش بگیرد
مناجاتش طریق العارفین است
اگر شمشیر در دستش بگیرد
ثنایش کار جبریل امین است
چنان از قلعه آن دروازه را کند
که مانندی ندارد، بی قرین است
خبر پیچید بین خیبری ها
یداللهی که می گفتند این است
چقدر اعجاز دارد دست هایش
مگر دست خدا در آستین است؟
اگر بالا روم، پایین بیایم
علی تنها صراط راستین است
@hosenih
دوباره بی خود از خود کرد ما را
که وصفش خود به خود شورآفرین است
علی هم مصطفی را جان شیرین
علی هم مصطفی را جانشین است
به مدحش باکی از تضمین ندارم
فقط حیدر امیرالمومنین است
شاعر: #سیدجعفر_حیدری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
هُول و هَراس روز حساب از سرش گذشت
هر زاهدی که فِکرِ ثواب از سرش گذشت
هر کس چشید عشق تو را آبرو گرفت
هرکس چشید عشق تو آب از سرش گذشت
@hosenih
میثم فقط به جرم علی دوست بودنش
تا پای دار رفت و طناب از سرش گذشت
جان ها فدای" موضِعُ الاِصبَعین" در ضریح
بیچاره آنکه تیغ عتاب از سرش گذشت
هر کس مدد گرفت ز دریای لطف تو
با یک اراده موج عذاب از سرش گذشت
@hosenih
انگور بر ضریح تو را هر کسی که دید
فکر و خیال باده ی ناب از سرش گذشت
مولا کریم بود و چنان باده ریخت که
سرریز کرد جام و شراب از سرش گذشت
شاعر: #علی_اصغر_یزدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشعار آیینی حسینیه
#امیرالمومنین_ع_مدح هُول و هَراس روز حساب از سرش گذشت هر زاهدی که فِکرِ ثواب از سرش گذشت هر کس چ
موضع الاِصبَعَین یا جایگاه دو انگشت؛ داخل ضریح مطهر امام (علیهالسّلام)، روی ضلع جنوبی صندوقچه چوبی روی قبر و روبهروی صورت حضرت، نشانهای به صورت یک دریچه کوچک، میان یک صفحه فلزی به شکل محراب وجود دارد که به نام موضع الاصبعین (جایگاه دو انگشت) شناخته میشود. در ارتباط با این جایگاه، داستان عجیبی مبنی بر وقوع کرامتی از امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام) نقل شده است.
«شیخ جعفر نقدی» و دیگران، این داستان را به تفصیل از کتاب «تذکرة المؤمنین» چنین نقل کردهاند:
«مرّة بن قیس»، مرد فاجر و فاسقی بود که اموال فراوانی داشت. روزی نزد قوم خود، سخن از پدران و اجداد و بزرگان خویش به میان آورد. به او گفتند که بسیاری از آنان به دست علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) کشته شدند. او از مدفن علی (علیهالسّلام) پرسید و پاسخ دادند که در نجف است. او با لشکری دو هزار نفره، به نجف حمله کرد و اهالی آنجا، از شهر دفاع کردند و میانشان جنگ درگرفت. پس از شش روز، بخشی از حصار نجف، تخریب شد و متجاوزان، وارد شهر شدند. «مرّه»، وارد حرم مطهر شد و خطاب به امام (علیهالسّلام) گفت: «تو پدران و اجداد من را به قتل رساندی!». خواست نبش قبر کند که از ضریح مطهر، دو انگشت شبیه شمشیر ذوالفقار، خارج شد و او را به دو نیم کرد و دو نیمه بدن او، به دو سنگ سیاهرنگ تبدیل شد. این سنگها را بیرون دروازه نجفانداختند و هرکس که به زیارت بارگاه امیرمؤمنان (علیهالسّلام) میآمد، با پایش به این سنگها لگد میزد و چهارپایان روی آن بول میکردند. تا اینکه روزی انسان جاهلی، آنها را به مسجد کوفه برد تا از طریق آن، کسب روزی کند و هرکس بخواهد آن را ببیند، از او مبلغی بگیرد و به مرور زمان، سنگ از بین رفت. همچنین از شیخ قاسم کاظمی، صاحب کتاب «شرح الاستبصار» نقل شده است که کسی را که این دو سنگ را از نجف بیرون برد، نفرین میکرد و میگفت: «خدا نیامرزد کسی را که این دو سنگ را از این بارگاه مقدس بیرون برد و این معجزه آشکار را مخفی کرد».
📚تمیمی، محمدعلی، مشهد الامام (علیهالسّلام) او مدینة النجف، ج۱، ص۱۸۸
#امیرالمومنین_ع_مدح
مولای زمین و آسمان هاست علی
محبوبِ تمامِ کهکشان هاست علی
از عالم ذر تا به قیامت باقی ست
اُسطوره دوران و زمان هاست علی
@hosenih
سردار رشید خیبر و بدر و حنین
معروف ميانِ پهلوان هاست علی
بس نام رسایش به زبان شیرین است
چون قند سر همه زبان هاست علی
در راهِ خدا جوانی اش را طی کرد
زین روست که الگوی جوان هاست علی
از "اشهد ان علی.."اش معلوم است
زیباییِ نغمه اذان هاست علی
@hosenih
در روز غدیر گفت احمد وصفش..
..حقا که امام مهربان هاست علی
شیوایی شعرِ ملتمس از مولاست
زیرا گلِ شعرِ شعرخوان هاست علی
شاعر: #مجتبی_دسترنج_ملتمس
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
کیست الله؟ بیا از ولیالله بپرس
مقصد قافله را از بلد راه بپرس
پاسخی میدهدت بی حد و اندازه، فقط
به رکوعی برس و پرسش کوتاه بپرس
@hosenih
جز علی نیست سزاوار خلافت، این را
از فَهذا علیٌ سیّد و مَوْلاه بپرس
راز مقبولیت بندگی حق را از
اشْهَدُ انَّ عَلِیّاً وَلِیُاللّٰه بپرس
یازده آینه تفسیر کرامات علیست
آخرین آینه پنهان شده، از آه بپرس
@hosenih
چارده قرن گذشت و غم مولا جاریست
در دلش بغض عمیقیست که از چاه بپرس
یوسف فاطمه زندانی بی مهری ماست
ابر را پس بزن ای منتظر! از ماه بپرس
شاعر: #علی_سلیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#امیرالمومنین_ع_مدح
چگونه مدح تو گوید کسی که مثل من است
الا که مادح تو ذات حیّ ذوالمنن است
میان این همه القاب و کنیه های نکوت
همان که برده دل از فاطمه، "ابوالحسن" است
"ابوتراب" و "ابوالاُمَّة" و "ابوالاَیتام"
امیر عالم امکان به محضر تو سلام
به کوی عشق تو نام اسیر ما را بس
فقط همین که تو باشی امیر ما را بس
برای اینکه زند فاطمه به ما لبخند؛
سرور و شادی "عید غدیر" ما را بس
به شادی دل زهراست قلب عالم شاد
بگو امیری مولا "علی" مبارک باد
غدیر آمده، دلهای ما غدیر خم است
دوباره شیعه ز عشق علی شده سرمست
به عرش دست علی را رساند احمد و گفت:
که نیست فوق یداللهِ مرتضایم دست
وصی احمد مختار، والی است و ولی
"هزار جان گرامی فدای نام علی" *
@hosenih
رسول گفت که ای مسلمین! امام، علیست
کمال دین خدا، نعمت تمام، علیست
رسول گفت شما حاجی و علی کعبه ست
ولیّ امر به معنیِ خاص و عام، علیست
علی برادر من، جان من، شهنشاه است
کسی که نیست دلش با غدیر گمراه است
علیست حقّ و مع الحق، علیست سرِّ اِله
علی به راز زمین و زمان بوَد آگاه
شهادتین حرام است بی ولای علی
بگو که "اشهد انّ علی ولی الله"
دهید مژده که کامل شده است دین خدا
خجسته باد مسلمانی غدیریِ ما
علیست فاتح میدان، علیست فتح مبین
علیست همدم معراجیِ رسول امین
علیست ذکر عبادت، علیست باب علوم
علیست چهره ی قرآن، علی امام مبین
به هر کجا نگرَم وجه خالق ازلی ست
ببین که آیت عظمای کردگار، علی ست
علیست مرکز و هستی مدارِ حب علیست
بهشت بردنت ای دوست، کارِ حب علیست
ز لعن دشمن او دست بر نمی دارم؛
چرا که بغض سقیفه کنارِ حب علیست
چقدر حشر محبان مرتضی زیباست
"حلال زاده رهش از حرامزاده جداست" *
صدای هر طپش قلب عاشقم حیدر
علَی الدّوام به قربان نفس پیغمبر
فدای آنکه ببخشد به دشمنش شمشیر
و آنکه بین رکوعش ببخشد انگشتر
فدای آنکه نشد هیچ کس از او نومید
همیشه بر سر هر سائلی کرم بارید
شبیه "عبد" ز "نعم الاَمیر" باید گفت
کمال و فضل علی، بی نظیر باید گفت
به پای غربت حیدر همیشه باید سوخت
برای حضرت او "الغدیر" باید گفت
کسی که گوید از او باخداترین باشد
عزیز کرده ی مولای مؤمنین باشد
@hosenih
علیست مثل خدای خودش بدون شبیه
علیست آنکه فتادم به پای او چو ذبیح
به زیر قبّه ی حیدر، شراب طُهر شدم
به لطف دیدن انگورهای روی ضریح
کنار ساقی کوثر همیشه خوشحالم
از اینکه اوست امیرم به خویش میبالم
مدال دوستی مرتضی شده شرفم
هرآن طرف که علی هست من همان طرفم
دلم به یُمنِ ولای علیست گوهر ناب
شبیه دُرّم و از قلب معدن نجفم
قسم به عصمت کبری، به مادر سادات
جدا نمی شوم از مهر مرتضی، هیهات
من آن دعای قنوتم که مستجاب شدم
برای نوکری حیدر انتخاب شدم
هزار شکر، گِل من ز خاک پای علیست
هزار شکر، که فرزند بوتراب شدم
و من به وعده بابای خویش، خوشبینم
به آن امید دهم جان که مرتضی بینم
* تضمین از استاد سازگار...
شاعر: #علی_بیرقدار
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#امیرالمومنین_ع_مدح
بارانم و چو قطره زمین میخورم گهی
دریایم و به موجِ وزین میخورم گهی
طوفانم و به گِردِ تو چین میخورم گهی
آوایم و به صوتِ حزین میخورم گهی
عمر من و حیات من و ذکر یاعلی
در هر بلا نجات من و ذکر یاعلی
این اسم اعظم است که ما را دهد نجات
این حبل محکم است ما را دهد نجات
روح مکرم است که ما را دهد نجات
حقِ مسلّم است که ما را دهد نجات
قال النبی، حدیثِ موثّق: بگو علی
حق با علی، علی است مع الحق، بگو علی
بالاتر از نبی مکرم، که جز خداست؟
در حیطه ی ولایتِ اعظم که مقتداست؟
این نور بر فرازِ سرِ مصطفی چراست؟
بر روی دستِ احمدِ مختار، مرتضاست
من مانده اَم، علی ولیِ حیِ سرمد است!؟
یا روح و جان و نفس و امان محمد است!؟
@hosenih
این قصه چیست، پای علی، دوشِ مصطفی؟
در غار، مرتضاست کفن پوشِ مصطفی
معراج هم علی است هم آغوش مصطفی
یعنی علی است، جان و دل و هوشِ مصطفی
یک لحظه بی علی، نتواند نفَس کشد
او بی علی نشد قدمی پیش و پس کشد
در اصل روح و جان نبوت، ولایت است
در نزد حق نبی و علی یک حقیقت است
یک روح در دو جسم، که این اوج وحدت است
کی گفته که غدیر حدیثِ محبت است
حبِ علی، ز نخلِ ولایت شکوفه ایست
حالا ببین حدیثِ ولایت چه تحفه ایست
هر جا گره فتاد بکارِ پیمبری...
هر جا که جلوه کرد به کس وجهِ داوری...
هر جا بَدَل ز حادثه ای شد مقدری...
هر جا که ابتری به فنا شد ز کوثری...
یا دستی از ولای علی شد نجات بخش
یا صوتی از ندای علی شد نجات بخش
کشتیِ نوح را که ز طوفان نجات داد؟
جانِ خلیل را که ز نیران نجات داد؟
موسا و قوم را که ز عدوان نجات داد؟
اصلاً رسول را که ز نجران نجات داد؟
آیا کسی به غیرِ علی، یار انبیاست؟
آیا کسی به غیرِ علی بابِ اوصیاست؟
تکمیلِ دین بدونِ علی غیر ممکن است
دینِ مبین بدونِ علی غیر ممکن است
عرش و زمین بدونِ علی غیر ممکن است
خلد برین بدونِ علی غیر ممکن است
یعنی علی تمامیِ سرمایه ی خداست
حیدر، خدا گواه که هستیِ کبریاست
قرآنِ ناطق است، علیاً سینجلی
کشف الحقایق است، علیاً سینجلی
برهان صادق است، علیاً سینجلی
ضدِ منافق است، علیاً سینجلی
یا قاهر العدوّ و یا والیَ الولی
یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی
دامادِ مصطفی نه فقط، یار احمد است
شیر خدا، وصیِ فداکار احمد است
در جنگ و صلح یکّه علمدار احمد است
در نصبِ او خداست، نگهدار احمد است
ابلاغ کن رسول خدا! انتصاب را
بالای دستِ خویش ببر آفتاب را
@hosenih
پیغمبرِ خدا چو اطاعت ز حق نمود
با امر وحی، خطبه ی مدحِ علی سرود
بابِ علی شناسیِ اسلام را گشود
در برکه ی غدیر که آمد به خُم فرود
فرمود: این سخن، سخنِ خالقِ جلیست
هر کس که من ولیِ وِی اَم، این علی ولیست
گفتا میانِ خطبه به چشمانِ اشکبار
یارب تو بر مطیعِ علی، رحمتت ببار
با دوستانِ او تو خودت باش دوستدار
هر کس که دشمن است به او دشمنش بدار
بیعت گرفت از همه امت میان جمع
سبقت گرفت هر که به بیعت میان جمع
دیری نشد که عهدِ علی را شکست قوم
پیمانِ خود، ز بیعتِ مولا شکست قوم
حرمت ز بیتِ حضرت طاها شکست قوم
زد ضربه ای و پهلوی زهرا شکست قوم
وای از مصیبتی که به دلها نشست وای
بر سینه ی حسین از اینجا نشست وای
#محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
لب تشنه به برکه ی غدیر آمده ایم
با شوق، به محضر امیر آمده ایم
ما چشم به راه دست بیعت هستیم
هر چند هزار سال، دیر آمده ایم
شاعر: #میلاد_حسنی
@dobeity_robaey
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#علی_اكبر_لطيفيان
▶️
دستان تو حالا شده بالاترین دست
جبریل بوسه می زند بر اینچنین دست
خلق ازل ، کارِ ابد بر عهده یِ توست
ای اولین دستِ خدا ، ای آخرین دست
@hosenih
آن دست ها را آنقدر بالا گرفتند
تا داد یزدان با امیرالمؤمنین دست
یادِ تو و دست تو افتادم وقتی
در علقمه افتاد بر روی زمین دست
هر سه حکایات نگاهت را نوشتند
پس آفرین آب، آفرین مشک، آفرین دست
این دست ها که پیش روی ما باز است
از پشت ، بسته میشود روزی همین دست
@hosenih
پشت و پناه محکمی بودند این ها
زهرا توقع داشت در کوچه از این دست
دست مغیره ، دست زهرا ، دادِ بی داد
افتاد دست بدترین ها بهترین دست
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
خورشید طلوع کرده از لبخندش
نور است و هزار رشته در پیوندش
دیدند در آسمان دستان رسول
دست علی است و یازده فرزندش
*
در آینه مهر و مه ، شکوفایی کرد
دستان علی ، بلند بالایی کرد
آن روز خداوند ، خودش از مردم
با سوره ی " مائده " پذیرایی کرد
*
بتخانه ی شرک را شکستی ای دست
بر خندق جهل ، راه بستی ای دست
هر جا که نشان "فوق ایدیهم" بود
معنای "ید الله " تو هستی ای دست
*
چون صبح الست ، عهد دیرینه گرفت
قرآن مجسم ، به روی سینه گرفت
فرمود : علی از من و ، من از علی ام
آیینه به روی دست آیینه گرفت
*
سرچشمه ی روشن حیات است غدیر
عطر ملکوت صلوات است غدیر
گرچه به بلندای شکوهش نرسیم
کوتاه ترین ، راه نجات است غدیر
*
امروز ، تمام کافران مأیوسند
در شعله ی کینه های خود محبوسند
گفتند : گلوی برکه را میگیریم
دیدند ... که غرق در دو اقیانوسند
*
چون ماه ، به نور مهر ، وارث باشیم
چون کوه ، در امواج حوادث باشیم
شکرانه ی این تجلی نعمت را
در " نِعمَتِ رَبِّکَ فَحَدِّث " باشیم
شاعر: #میثم_مومنی_نژاد
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
برکهء خُم شده از طور جلی سیناتر
شده در آخر حج، نور خدا پیداتر
فَوقَ اَیدِیهِم علی بود و یَدُالله علی
نیست دست کسی از دست علی بالاتر
شاعر: #رضا_دین_پرور
@dobeity_robaey
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#محمدجواد_شیرازی
▶️
عرش برین شاهدِ شأن رفیع علی است
ارض و سما گوشه ی ملک وسیع علی است
یاد گرفتم من از محضر ابن الجواد
عبد و مطیع خداست، هر که مطیع علی است
چشم بصیر علی، چشم بصیر خداست
گوش سمیع خدا، گوش سمیع علی است
هیچ زمانی زره بر کمر خود نبست
راوی این ماجرا، تیغ سریع علی است
رهبر هر مکتبی عزت آن مکتب است
سینه سپر کن بگو، عزت شیعه علی است
منکر او تا ابد مُلحد و سردرگم است
شاهد این حرف ها، عید غدیر خم است
@hosenih
حضرت ختمی مآب، دست علی را گرفت
ولوله ای در میانِ همگان پا گرفت
بعد به امر خدا، پیش نگاه همه
دست علی را خودش یک تنه بالا گرفت
با همه ی قوتش، خطبه ای از عشق خواند
از نفس و خطبه اش مکتب حق پا گرفت
گفت علی بعد من، رهبر این امت است
در دل هر شیعه ای حب علی جا گرفت
امر مهمی است که، ختم رسل یک به یک
از همه ی جمعیت، بیعت و امضا گرفت
باید از این ماجرا گفت به هر بی خبر
باید از این راه گفت بیشتر و بیشتر
@hosenih
ریخت به هم نهضتش جهل فراگیر را
کرد عیان صولتش کفر اساطیر را
غیر علی هیچ کس حضرت فاروق نیست
خطبه به خطبه شکست پایه ی تزویر را
تیر ندانست او مست خدا بود و بس
برد ز هوش و حواس، معرفتش تیر را
وای از آن لحظه که در وسط کارزار
سر بدهد مرتضی نعره ی تکبیر را
غرق به خون در اُحد، پای نبی ایستاد
در کف خود می فشرد، قبضه ی شمشیر را
فوق ایادیِ خلق هست یَدُالله اوست
نیست حریفش کسی، چون أسَدُ الله اوست
@hosenih
باده به کف حیدر است، حق علی و هو علی
عِرض و شرف حیدر است، حق علی و هو علی
فاتح خیبر علی است، جلوه ی داور علی است
شاه نجف حیدر است، حق علی و هو علی
چون دم پیکار شد، خیبر و بدر و اُحد
اول صف حیدر است، حق علی و هو علی
این سر میدان علی است، آخر میدان علی است
چهار طرف حیدر است، حق علی و هو علی
سوره ی توحید حق، خالق خورشید حق
دُر صدف حیدر است، حق علی و هو علی
کیست پس از مصطفی لایق این منزلت
جایگزین نبی، شد علی از هر جهت
@hosenih
راه نجات خدا، سلسله ی موی اوست
حلقه ی وصل دعا، حلقه ی گیسوی اوست
پور ابیطالب است، سجده بر او واجب است
قبله ی اهل یقین، در دو جهان روی اوست
مرده به پا می شود، شمس عقب می رود
کل جهان واله از یک خم ابروی اوست
مدح علی را بس است، این که میان زنان
حضرت خیرالنساء، همدم و بانوی اوست
جوشن حیدر فقط، نفس بتول است و بس
ذکر لب فاطمه، قدرت بازوی اوست
او که خودش پایه ی اصلی اسلام بود
همدم هر سائل و مونس ایتام بود
@hosenih
یثرب احمد چه شد این همه خاموش شد؟!
بیت ولی خدا از چه سیه پوش شد؟
جهل سقیفه گرفت جای اولوالامر را
بیعت روز غدیر، زود فراموش شد
یک نفر این جا فقط پای علی سوخته
همدم این عاشقی، نقشِ به بازوش شد
آه از این فاجعه، زیر در خانه اش
در وسط شعله ها فاطمه بیهوش شد
سوخت و پیروز شد، در دل تاریخ ها
تا به ابد عزت فاطمه منقوش شد
صبر کنید اهل دل، می رسد آقایمان
منتقم فاطمه، حضرت صاحب زمان
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#سيدپوریا_هاشمی
▶️
غم ها که به سر آمد آغاز ظفرها شد
الوعده وفا! روز دندان به جگرها شد
چشمان پیمبر هم معطوف گذرها شد
حجاج رسیدند و پایان سفرها شد
وا کرده بغل برکه برروی مسافرها
گویا که خدا داده سوغات به زائرها
@hosenih
انقدر جهاز آمد کوهی شد و بالا رفت
چشمان همه سویش من باب تماشا رفت
احمد به فراز آن هم شانه مولا رفت
موسی سوی طور آمد بر عرش مسیحا رفت
موقوفه ی حیدر بود هر خط بیاناتش
یک جمله به توصیفش یک جمله به اثباتش
میگفت که ای مردم فرمانده لشگر کیست
هرچند پیمبر نیست هارون پیمبر کیست
سرمایه اسلام و از اهل جهان سر کیست
شمشیر رسول الله کرار دلاور کیست
انگشتر ایمان را همواره نگین بوده
بر شانه من رفته معراج نشین بوده
یا رب بعلی بوده یک عمر دعای من
هروقت زمین خوردم بوده ست عصای من
جانم به علی بند است جان داده برای من
بی واهمه در بستر خوابیده بجای من
وقتی به رکوع آمد طعنه به سلیمان زد
خیبر جلویش پا شد وقتی که به میدان زد
مغرور نبود اصلا هرچند شجاعت داشت
از زندگی اش دل کند با مرگ رفاقت داشت
با نان جوین خوش بود از بس که قناعت داشت
حرفی نزد از مردم هرچند شکایت داشت
باید به دل مومن عشقی ازلی باشد
برهرکه امامم من مامومِ علی باشد
من میروم ای امت زیر نظرش باشید
تنها نشود یک وقت مثل سپرش باشد
روزی نرسد داغی روی جگرش باشید
با آتش و با هیزم در پشت درش باشید
روزی نرسد باشد در بین شما تنها
در پیش نگاه او سیلی بخورد زهرا
@hosenih
کاری نکنید از درد شبها بشود بیدار
از درد کبودی ها از زخم نوک مسمار
زینب ببرد ارث از این سوختن و آزار
یثرب برسد تا شام کوچه برسد بازار
یک سر بروی نیزه یک خواهر جان بر لب
وای از اثر شلاق وای از کمر زینب
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#عادل_حسین_قربان
▶️
اگرچه رتبهی او در غدیر معنا شد
ولی حقیقتِ این مرد دیر معنا شد
@hosenih
قسم به معنیِ آیاتِ "هَلْ أَتى" با او
همیشه حقِ یتیم و اسیر معنا شد
همین که دستِ علی در غدیر بالا رفت
برای بارِ نخستین "امیر" معنا شد
کسی مطابقِ هارون برای موسی بود
برای حضرتِ طه وزیر معنا شد
کسی که وقتِ رکوعِ نماز میبخشد
فقط به دستِ علی دستگیر معنا شد
همان علی که ابرمردِ فتحِ خیبر بود
همان که وقت نبردش "دلیر" معنا شد
@hosenih
کتابِ فضلِ علی قرنها نوشته شده
ولی حقیقتِ این مرد دیر معنا شد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
شاعر: #على_اصغر_انصاريان
▶️
تجلّي همه اسماء ذات هستى تو
براى خَلق ، ظهور صفات هستى تو
تو آفريده شدى جزء ممكنات شوى
ولى ز سلسلهء واجبات هستى تو
گره گشاى همه انبيا تو بودى و
گره گشاى همه مشكلات هستى تو
به توبه گفت كه "يا عالىُ بِحَقّ عَلي"
براى حضرت آدم برات هستى تو
تو يار نوح شدى تا رها شد از طوفان
و بر خليل در آتش نجات هستى تو
براى حضرت موسى تويى يَدِ بَيضا
براى حضرت عيسى حيات هستى تو
به جز تو هيچ كسى نيست نَفْس پيغمبر
كه رونماى وى از هر جهات هستى تو
چگونه مثل منى شاعرت شود!، كه خودت
به نظم آورِ صدها لُغات هستى تو
(به ذره گر نظر لطف بوتراب كند
به آسمان رود و كار آفتاب كند)
@hosenih
مسير قافله سوى غدير مى گردد
غدير واقعه اى بى نظير مى گردد
رسيد روح الأمين گفت يا رسول الله
بگو پيام خدا را كه دير مى گردد
بگو كه پشت تو بر ذات كبريا گرم است
به بند سلسله شيطان اسير مى گردد
به حاضرين تو بگو تا به غائبين گويند
عليست آنكه پس از تو امير مى گردد
بگو نه از طرف من كه حكم حكمِ خداست
على ولي و وصي و وزير مى گردد
هميشه دوست او سربلند مى گردد
هميشه دشمن او سر به زير مى گردد
قسم به ذات خدا عاقبت بخير شود
هر آنكه بر در او مُستجير مى گردد
چه اعتنا به كم و بيش اين جهان دارد
كه بهره مند ز خير كثير مى گردد
كسى كه عيد غدير و عليست معيارش
دعاى حضرت زهرا بُوَد نگهدارش
@hosenih
به دست حضرت خورشيد مى درخشد ماه
بر اين جلالت و شوكت همه كنند نگاه
از اين به بعد بلند است روى مأذنه ها
صداىِ "أشهدُ أنّ عَلي وَليُّ الله"
على براى خدا و رسول يك شير است
مجالِ عَرضه ندارد به پيش او روباه
فقط براى رضاى خدا زَنَد شمشير
عليست كوه و سپاه مقابلش چون كاه
عليست مرد عبادت ، عليست مرد جهاد
عليست مرد قضاوت ، على عدالت خواه
هر آنكسى كه دمى بى على نَفَس بكشد
تمام زندگى اش را نموده است تباه
براى آنكه بُوَد دست او به دستِ على
مسير قُربِ خداوند مى شود كوتاه
(على امام من است و منم غلام على)
كسى كه غير على خواست مى شود گمراه
مُريد شاه نجف پيرو سقيفه كه نيست
هر آنكه غصب خلافت كند خليفه كه نيست
@hosenih
نشسته ام بنويسم نَمى از اين يَم را
بزرگى تو شمارد بزرگ اين كم را
به وصف توست "يَدُ الله فَوقَ أيْديهِم"
كه در احاطه گرفتى تمام عالم را
شعاع نور تو را در وجود او ديدند
اگر ملائكه كردند سجده ؛ آدم را
اسير روى تو ديدم هزار يوسف را
گداى كوى تو ديدم هزار حاتم را
اگر بزرگ شدم در قبيله اى شيعى
تو داده اى به من اين نعمت فراهم را
اگر اجازه دهى باز آخر اين شعر
كمى مرور كنم خاطرات ماتم را
پس از غدير ، پس از رحلت رسول خدا
مدينه مى زند آتش بهشت خاتم را
ميان آن همه نامحرم اى غيورِ صبور
خدا كند كه نبينى حضور مَحرم را
حوائج از تو بخواهند مردم ، اما من
نخواهم از تو به جز روزىِ مُحرّم را
سلام بر لب عطشان سيدالشهدا
به زخم هاى فراوان سيدالشهدا
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#امیرالمومنین_ع_مدح
باید که به مؤمنین پیامم برسد
بر جمله ی مسلمین پیامم برسد
آن روز به حاضرین پیمبر فرمود :
باید که به غائبین پیامم برسد
*
تو دین مرا اگر چه یاری کردی
در مکتب عشق جان نثاری کردی
ابلاغ ولایت علی گر نکنی
انگار نه انگار که کاری کردی
*
گر فضل تو را همه بدانند علی
حیران تو تا ابد بمانند علی
می ترسم اگر فضائلت را گویم
یک عده تو را خدا بخوانند علی
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#روز_شمار_غدیر
فقط ۱ روز مانده تا #عیدالله_الاکبر
رُوِیَ عَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ : کَمَالُ اَلدِّینِ وَلاَیَتُنَا وَ اَلْبَرَاءَهُ مِنْ عَدُوِّنَا .
از امام رضا علیه السلام روایت شده است که فرمود:
کمال دین در ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما اهل بیت است.
📚السرائر , جلد ۳ , صفحه ۶۴۰
🌹🌹🌹 شعر چهارم 🌹🌹🌹
عاجز از وصف درون گرچه شده گفتارم
ولی از سِرّ درون، داده خبر رخسارم
بی برائت ندهد حبّ علی منفعتی
داده کج فهمی این مدعیان آزارم
بارها گفته ام و بار دگر می گویم
که من از غاصب بستان فدک بیزارم
گرچه شاد است دل شیعه ولی در فکرِ
روضه ی حوریه ی بین در و دیوارم
کار زهرا شده لعن دو نفر بعد نماز
لعنشان بعد نمازم شده هر شب کارم
با ولایت شده ام مست خدایا شکرت
بغض ثانی به دلم هست خدایا شکرت
شاعر:
#علی_سپهری
#مهدی_علی_قاسمی
#تبلیغ_غدیر_بر_همه_واجب_است
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امیرالمومنین_ع_مدح
هرجای زمین حال و هوایی دارد
هر مرغِ دلی میل به جایی دارد
هرکس شده زائر علی(ع)می داند
" ایوان نجف عجب صفایی دارد "
شاعر: #علی_ساعدی
@dobeity_robaey
#امیرالمومنین_ع_مدح
شد نجف میخانه و ساقی کوثر بانی اش
در نجف حتی خدا هم آمده مهمانی اش
مست از بوی علی گشتند جمله کائنات
سجده گر بر طاق ابرو، بوسه بر پیشانی اش
@hosenih
ازدحام انبیا در بارگاه حیدر است
تا بگیرند از محمد نوبت دربانی اش
آمده نوح نبی بهر ارادت محضرِ
او که برهاندش ز موج و ورطه ی طوفانی اش
همرهش آورده ابراهیم اسماعیل را
تا کند بار دگر بهر علی قربانی اش
موسی عمران قدم بنهاده در طور نجف
تا شود مدهوش نور چهره ی ربانی اش
از دم قدسی او هر دم مسیحا جان گرفت
آمده تا جان دهد بهر بلاگردانی اش
بو ی پیراهن بهانه بود از بهر شفا
گشته روشن چشم یعقوب از رُخ نورانی اش
بر سر بازار حسنش آمده با پور خویش
تا که در حیرت بماند یوسف کنعانی اش
خضر میخواهد بنوشد از کفش آب حیات
صد سلیمان مات از آن هیبت سلطانی اش
دم به دم می گفت یونس یا علی در کام حوت
داد سامانش علی از بی سرو سامانی اش
صالح و الیاس و ادریس و شعیب و لوط و هود
بهره ها بردند از آن رافت رحمانی اش
یک طرف جبریل در کف می زند دف از شعف
یک طرف داود گرم مدح و نغمه خوانی اش
بارها تفسیر شد قران به شان مرتضی
عشق یعنی مرتضی و صولت قرآنی اش
@hosenih
هست آن قران که نازل گشت بر صدر رسول
حضرت حیدر که باشد نفس و یار جانی اش
ای جواد اینها نَمی از بحر اوصاف علیست
آن علی را که امیرالمومنین میخوانی اش
شاعر: #جواد_کریم_زاده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
یاعلی گفت با تمام وجود تا همهعمر با علی باشد
با علی باشد و طنین دلش دمبهدم ذکر یاعلی باشد
آمد و چشم خانه روشن شد از حضورش، تلألؤ نورش
آمد و جلوه کرد تا با عشق، محو نور خدا، علی باشد
@hosenih
خانه یعنی بهشتی از احساس، زن این خانه تا که فاطمه است
خانه یعنی جهانی از امید، مرد این خانه تا علی باشد
شرح این زندگی فقط عشق است داستانی که خطبهخط عشق است
حرفی از درد نیست وقتی که یار دردآشنا علی باشد
شب جشن است آمدم مادر! شاعر لحظههایتان باشم
شعر زیباست تا زمانی که نور این بیتها علی باشد
@hosenih
به دعای تو سخت محتاجم! مهربانِ علی دعایم کن!
تا دلم آنچان که میخواهی شیعۀ مرتضی علی باشد
ورد لبهای من به لطف شما از ازل ذکر یاعلی بوده
لطف کن باز تا که ذکر لبم تا ابد نیز یاعلی باشد
شاعر: #سیدمحمدجواد_شرافت
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
هزار ابوذر و سلمان دچار خود دارد
جهان عاطفه را بی قرار خود دارد
@hosenih
به حکم این که علی گفت «من یمت یرنی»
چقدر سینه سپر در دیار خود دارد
بشر نمی شود او را بخوانم اینگونه
شباهتی که به پروردگار خود دارد
به ذوالفقار ندارد نیاز در میدان
کسی که فاطمه را در کنار خود دارد
فقط نه میثم تمار سر به دارش بود
علیست آنکه جهانی به دار خود دارد
**
فقط به چاه،به گریه، شبانه می گوید
غمی که در دل این روزگار خود دارد
@hosenih
تمام درد علی زخم صورت زهراست
بماند این که چه در قلب زار خود دارد..
شاعر: #علی_علی_بیگی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #بردیا_محمدی
▶️
تشنهکامی که لبِ او رَبَّنا برداشته
آب را از چشمهسار مرتضی برداشته
از وضوی او حیات جاودانه می چکد
خضر از مَسحِ علی آب بقا برداشته
@hosenih
زحمت خَلقِ تشیُّع را خودش گردن گرفت
بار ما را حیدر از دوش خدا برداشته
کعبه را بی پرده ی مشکی تصور کرده اند
تا علی از شانه های خود عبا برداشته
از زمانی که علی حِین قنوتش اخم کرد
طاق محراب مساجد انحنا برداشته
کار دست قابض الارواح داده وقت جنگ
ذوالفقارش را به قصد حمله تا برداشته
وصلهپینه فوت و فنِّ کیمیای حیدر است
بارها فضّه ز نعلینش طلا برداشته
روز محشر دست حسرت بر سر خود می زند
هرکه دست از حُبِّ آل مرتضی برداشته
آمده که شیعه ی حیدر،شفیعش فاطمه است
این مُسَبب شد که من را هم هوا برداشته
می توان بر شکِّ قلبش با یقین خرده گرفت
زائری که در نجف قبلهنما برداشته؟!
در حریمش شاعران سرگرم مضمون یابی اند
جای جای صحن او را محتوا برداشته
گنبد و گلدسته را انسان تجسم می کنم...
گوئیا ایوانطلا دست دُعا برداشته
@hosenih
اذن دیدار پسر را هم پدر امضا کند
در "نجف" زائر براتِ "کربلا" برداشته
▪️
▪️
آن کفن های بهشتی سهم فرزندش نشد
پس برای خود حسینش بوریا برداشته
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#امیرالمومنین_ع_مدح
کیست این معنی اشراق ازل
کیست این لطف خدا عزوجل
کیست این صوم و صلوة و صلوات
کیست این حی علی خیر العمل
کیست او همهمهی دِیر و کنشت
کیست او زمزمهی تاج محل
کیست او تیغِ اُحُد تیر حُنین
فاتحِ خیبر و صفین و جمل
هرچه در عین علی فکر کنی
میرسی باز به جای اول
عقل یا عشق چه پاسخ دارند
به سؤالی که بود لاینحَل
که بشر می شود اینگونه مگر*
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
@hosenih
عشق باید به جگرها برسد
تا که از یار خبرها برسد
دل که عاشق بشود شوقِ جنون
اثرش زود به سرها برسد
سنگ هم باشی اگر آب شوی
از دمِ عشق اثرها برسد
خطبهی روز غدیر ارث خداست
از پدرها به پسرها برسد
چقدر نام علی می چسبد
از نجف بارِ شکرها برسد
وقت مدحش شده و جامهدَران
شعر از بین هنرها برسد
که بشر می شود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
@hosenih
بر جهاز شتران بالا رفت
نه که از کُون و مکان بالا رفت
دست در دست علی پیشِ همه
حضرت جانِ جهان بالا رفت
چشم حجاج یکی را میدید
در دو تن یک دل و جان بالا رفت
از ملک تا به فلک نادِ علی
از کران تا به کران بالا رفت
وَهَنیألک و بَخٕ بَخٕ
از لبِ پیر و جوان بالا رفت
در حدیث است که هنگام غدیر
بانگ جبریل چنان بالا رفت
که بشر می شود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
@hosenih
شب معراج به بالا که رسید
نوبت سورهی اِسرا که رسید
رفت بر پشت بُراقی تا اوج
از ثرا تا به ثریا که رسید
یک شمایل همه جا دید فقط
یک نفر بود به هرجا که رسید
خویش را دید در آئینهی خویش
این معما به کجاها که رسید
یک صدا بود فقط در گوشش
چشم وقتی به تماشا که رسید
همه جا حرف علی بود علی
گفت در پیش خدا ، تا که رسید
که بشر می شود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
@hosenih
لشکر کفر پشیمان میشد
هرچه صف بود پریشان میشد
بانگ حق بود که ماشاءالله
لحظههایی که به میدان میشد
جمع میکرد همه سرها را
ذوالفقاری که به جولان میشد
وقت میداد اگر ضربِ علی
عَمرووَد نیز مسلمان میشد
عمر و عاص است به اوحق بدهید
به خودش دست به دامان میشد
آنقدر جذبهی مولا میدید
ملکالموت رجز خوان میشد
که بشر می شود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
@hosenih
عقل مبهوت از آن جاه و جلال
چشم کور است و زبان الکن و لال
درکِ او بیشتر از حد خلیل
فهم او دورتر از صید خیال
کیست او مغبض هر صُلبِ حرام
کیست او معنی هر نان حلال
میشود عینِ علی آید؟ خیر
مثل او نیز؟ نه با فرض محال
ما شرابیم از انگور ضریح
ما گدائیم گدایِ سرِ سال
از ازل روح قُدُس درگیر است
تا ابد هست چنین غرق سوال
که بشر می شود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
@hosenih
به شکوهِ جبروتش سوگند
به کلامش به سکوتش سوگند
به رکوعش که گدا فیض گرفت
به نماز و به قنوتش سوگند
پدر خاک به خاک نجفش
به بلندی هبوطش سوگند
به همان تکهی نان خشکش
به همین برکت قوتش سوگند
به عرق های جبینش در کار
به نسیم ملکوتش سوگند
به همان مُصحف نوری که نوشت
به کتابش به خطوطش سوگند
که بشر می شود اینگو نه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
@hosenih
آنکه در شرح مقامش قرآن
آنکه از فرط ظهور است نهان
خلوتی داشت خدا با او که
بود از چشمِ دو عالم پنهان
جای آدم اگر او را میدید
سجده میکرد به پایش شیطان
تیغ او بود برای اسلام
شانهاش بود برای طفلان
از مناجات ، علی را بی جان
دید سلمان دلِ یک نخلستان
رفت حیران و به زهرا فرمود
پاسخش داد چنین بیبی جان :
که بشر میشود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر
@hosenih
چه خیالیست که دشمن داریم
ما که این نام مُطَنطن داریم
خط سرخ من و تو نامِ علیاست
پای او یک رگِ گردن داریم
حرز زهراست برای این خاک
شُکر از فاطمه جوش داریم
خاک ما از نجف ، آباد شده
باز هم حسرت رفتن داریم
اربعین آرزوی ماست ببین
شعلهایم و همه خرمن داریم
باید او مدح خودش را گوید
به علی دست به دامن داریم
که بشر میشود اینگونه مگر
ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر...
*مصرح اول تضمین ازسلیمان امینی تبریزی
مصرع دوم از ملا مهرعلی خویی
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#امیرالمومنین_ع_مدح
اهل غدیرم و سر بازار حیدرم
تا روز حشر بنده ی دربار حیدرم
گرچه نمی برم عملی در خورش ولی
من فخر می کنم که گنهکار حیدرم
هستم همیشه جزء گدایان مرتضی
در سفره ام نبوده مگر نان مرتضی
در زیر منت کس دیگر نرفته ام
چشمم همیشه بوده به احسان مرتضی
باده نخورده مست شوم با فضائلش
عشقش شود رهاییِ از نار، حاصلش
باید که جان دهم سر سجده به رسمِ شُکر
وقتی شنیده ام که گِلم هست از گِلش
@hosenih
ذکر علی است مزه ی شیرین بر لبم
فکر علی است طاعت هر روز و هر شبم
عشق امیر را زپدر ارث برده ام
عبد سرای آل علی هست منصبم
حیدر همان کسی است که حق را اقامه بود
لحظه به لحظه زندگی اش رنج نامه بود
در سفره اش ندید کسی غیر نان جو
فکر فقیرهای حجاز و یمامه بود
طی شد به قرص نان و نمک روزگار او
همسفره با فقیر شدن بود کار او
جز یک لباس کهنه دگر جامه ای نداشت
جانم فدای پیرهن وصله دار او
هم مظهر است رب غفور و رحیم را
هم آینه است یا علی و یا عظیم را
جز او ندیده ایم امیری که اینچنین
بر روی شانه اش بگذارد یتیم را
هرکس که عبد او شده اصلا فقیر نیست
در به در است هرکه به راه غدیر نیست
بیچاره آن که خواجه ی افلح امام اوست
ما را به غیر خواجه ی قنبر، امیر نیست
@hosenih
پشت و پناه لشکر اسلام در نبرد
غیر از علی نبود به دنبال کس نگرد
نفس رسول و فاتح خیبر امام ماست
نه آن کسی که چون بز کوهی فرار کرد
از خاطرم دوباره کرامات او گذشت
باید نوشت از علی و ماجرای طشت
فهمیده ایم بسط یدش بی نهایت است
وقتی که با اراده ی او شمس بازگشت
غرق گناه هم که شدی رو به شاه کن
دل را به نام و یاد علی رو به راه کن
حالا که او قسیم بهشت و جهنم است
"شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن"
شاعر: حجت الاسلام #مهدی_علی_قاسمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e