eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
335 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در با التماس و حال بکا توبه میکنم دارم برای رفع بلا توبه میکنم من مبتلا به معصیتی چند ساله ام بیمارم و به قصد شفا توبه میکنم @hosenih چون میهمان هر آنچه بخواهد فراهم است در ماهِ روزه؛ ماهِ خدا توبه میکنم در افتتاح و عهد و ابوحمزه و مجیر با گریه در میان دعا توبه میکنم افطار میخورم ولی آهسته زیر لب با اسم شاهِ کرب و بلا توبه میکنم بر صورتم روان شده بی اختیار اشک دارم به عشقِ خون خدا توبه میکنم تا که حسین(ع) شاهد برگشتنم شود در هیئت و حسینیه ها توبه میکنم @hosenih در کربلا به حالِ خودم ضجه میزنم در مشهدِ امام رضا(ع) توبه میکنم باید بدون «سر» بشوم عاقبت بخیر تا جا نمانم از شهدا توبه میکنم! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مرام و معرفت و عشق با تو شد معنا چقدر ساده و راحت گذشتی از دنیا به پای دین نبی پای سربلندی حق نکرد چون تو زنی مال خویش را اهدا @hosenih تو برخلاف کسانی که فتنه زین کردند به پای عزت اسلام دادی اشترها برای اینکه خودت در رکاب او باشی به روزگار سپردی همه کنیزان را زنان دیگر احمد بنا به مصلحت اند فقط برای رسول خدا تویی همتا تو کیستی که برای معرفی خودش حسین گفت انا بن خدیجة الغرا برای شأن تو این بس که دامن پاکت شده است منزل و ماوای حضرت زهرا بگو به مدعیان مصطفی که قامت بست در آن نماز جماعت تو بودی و مولا در آن زمان که نبی با خدا هم آوا بود غذا نبرد کسی جز تو بین غار حرا بگو که نیست کسی ام مؤمنین جز تو تویی تو لایق این مطلب رسول خدا @hosenih اگر چه توصیه کردی به یک عبا اما کفن برای تو آمد ز عالم بالا هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست امان ز آتش گرمای ظهر عاشورا شاعر‌: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اولین بیت شد این مصرع بسم الله است قلم از آنچه در افکار من است آگاه است پُر مضمونم و بیت الغزلی در راه است صحبت از حضرت خورشید، سخن از ماه است باز کرده ست اذان حنجره ی مأذنه را تا شب و روز بخوانم پسر آمنه را @hosenih باغ در رویش خود فصل بهاری دارد عشق در اوج جوانی است، قراری دارد نور در حجله ی عشق آمده کاری دارد پسر آمنه تنهاست؟ نه، یاری دارد بَه به این وصلتِ فرخنده پی و ختم به خیر در خورِ همسری عشق، خدیجه ست نه غير همسر بی بدل حضرت طاها او بود لایق مادری اُمِ ابیها او بود نور را آینه هرآینه تنها او بود مصطفی آن همه تنها شد اما او بود با وجودش به نبی هیچ غمی غالب نیست تا خدیجه است غم از شعب ابیطالب نیست السلام ای که در این شعر سرانجام تویی مصطفی را تو دلارامی و آرام تویی دینم از اوست ولی پایه ی اسلام تویی ای غریبی که پر از نامی و گمنام تویی به مقام تو چه اندازه حسادت بردند لقب خاص تو را نیز به سرقت بردند ما کجا و سخن از مدح تو با این دل پُر شرمگینم که نداریم کلامی در خور ما که گوهر نشناسیم چرا سُفتنِ دُر خرج دین شد همه ی مال تو اُشتر اُشتر وای برما و بر این شیوه ی مهمانی ما شده سرمایه ی تو خرج مسلمانی ما @hosenih گفتم از مدح تو از روضه ات اما کمتر رفتی و ماند غمت روی دل پیغمبر دخترت فاطمه جان داد پسِ آتشِ در مجتبی آه کشید از دلش از سوز جگر آمد از عرش برای تو کفن، طیب و پاک نوه ات کرببلا بی کفن افتاد به خاک شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماهی و دلگرمی خورشید از تو بوده پشت و پناه وحی و توحید از تو بوده توفیق دین بی شک و تردید از تو بوده کمتر سخن در مدح و تمجید از تو بوده بانوی با خیر و فضیلت یا خدیجه! ای دست و بازوی نبوت یا خدیجه! تو اولین بنیانگذار عشق بودی عشقت محمد بود و یار عشق بودی پروانه ای دور مدار عشق بودی از جان و از دل پای کار عشق بودی سرمایه ات را در دکان عشق دادی عاشق شدن را تو نشان عشق دادی @hosenih زن بودی و "مردی" به مردان یاد دادی بانو! به زنها دین و ایمان یاد دادی عاشق شدن را به جوانان یاد دادی آدم‌شدن را هم به انسان یاد دادی گویند شغل انبیا آموزگاریست شأن شما هم کمتر از پیغمبران نیست درظلمت شب می شدی مهتاب بانو مادربزرگ حضرت ارباب، بانو! بعد از تو عالم می شود بی تاب بانو از داغ تو دردانه ات شد آب بانو بعد از شما دختر شدن هم دردسر داشت خواهر شدن، مادر شدن هم دردسر داشت رفتی و "عام الحزن" شد هر سال بی تو احمد شده یک بلبل بی بال بی تو زهرای تو هی می رود از حال بی تو روزی همین زهرا ... ته_ گودال... بی تو... آتش به جان ها می زند با شور و شینش عالم به هم ریزد از داغ حسینش @hosenih گودال و زهرا و حسین و شمر و خنجر یک گام عقب تر چشم های خیس خواهر شمشیر دارد می برد... الله اکبر ناگاه بالا می رود از نیزه ها، سر زینب کنار قتلگاه از دور می دید از بس تنش را زیر و رو کردند پاشید سر رفته و از این بدن چیزی نمانده بر پیکرش از پیرهن چیزی نمانده بس نیزه خورده از دهن چیزی نمانده جز بوریا جای کفن چیزی نمانده دار و ندار خیمه ها رفته به غارت این بچه ها ماندند و یک رخت اسارت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حیا در چشمهایش بود غیرت داشت همت داشت چنان آسیه و هاجر چنان مریم نجابت داشت لباس کهنه میپوشید روی خاک میخوابید تماما خرج دین میکرد هرچه مال و مکنت داشت @hosenih تجارتخانه های مکه از اموال او پر بود ولی او با خدای خود فقط میل تجارت داشت بجای مرغ بریان دانه ی خرما غذایش بود به رعیت ها شباهت داشت آن بانو که رعیت داشت وجودش را فدای راه حق میکرد بی وقفه برایش پیشرفت دین همیشه ارجحیت داشت به رغم آنهمه تبلیع که ضد پیمبر بود کنارش ماند در هرحادثه از بس بصیرت داشت گواهی میدهد شعب ابیطالب به ایثارش گواهی میدهد این شیربانو استقامت داشت @hosenih چه ایمانی چه اخلاصی که بین بستر مرگش خدیجه از رسول الله احساس خجالت داشت کفن برتن نکرد و با لباس پاره ای پر زد عجب این لحظه آخر به اربابم شباهت داشت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فقری که نخ نما شده اش آستین ماست گویای عشق بی طمع و راستین ماست ما شیعیانِ خانه به دوش محبتیم دنیا فقیر عزت و خانه نشین ماست @hosenih از طول سجده نیست اگر قیمتی شدیم از گرد تربتی است که روی جبین ماست دار و ندار ما همه اش اشک روضه هاست گریه، سزای عشق و نشان از یقین ماست مانند حب احمد و زهرا و مرتضی حب خدیجه پایه ی اصلی دین ماست تنها نه نام او به روی دختران ماست نام خدیجه نقش به روی نگین ماست چادر نماز مادرمان، بانوی حجاز هر دو جهان تجلی حِصن حصین ماست بانوی بی قرینه ی احمد خدیجه است او اولین مرید رسولِ امین ماست ما سائلان مادر زهرای اطهریم بر دست رحمتش نظر خوشه چین ماست کوثر به او رسیده و ابتر به دیگران لعنت به دیگران سخن دلنشین ماست @hosenih بر شعله می کشیم زمانی سقیفه را فعلا تقیه بندِ دل آتشین ماست مولای ما می آید و حق می شود عیان درک ظهور حاجت قلب حزین ماست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمریست دل تو خانه ی غم باشد چشمان تو سر چشمه ی زمزم باشد امشب همه بر غربت تو گریه کنند بانیّ عزا رسول خاتم باشد @hosenih دادی همه هست خویش در راه خدا پس هرچه دهد خدا به تو کم باشد تو مادری و شفاعت ما محشر بر یک نخ چادر تو محکم باشد روزی همهٔ جلالت صورت تو در چهره ی زینبت مجسم باشد این زود یتیم گشتن دخترها ارثیه ی مادر دو عالم باشد آن روز کجایی که ببینی زهرا در پشت در و اسیر ماتم باشد چون درد زنانه بود از فضه بپرس خوب است کنیزخانه محرم باشد امشب که برایتان کفن می آید بشمار گمانم که یکی کم باشد در این دهم ماه دل ما فکر عصر دهم ماه محرم باشد آن روز بدون سر تنی در گودال پاشیده ز هم ؛ چه نا منظم باشد یک مشت دهاتی و یک تکه حصیر تشییع تن شاه دو عالم باشد امشب همه یاد پیکری پا مالیم امشب همه یاد غارت گودالیم پیراهن دست دوز مادر بردند هرچیز که بردنی ست لشگر بردند خولی و سنان میان خورجین هاشان تا کوفه شبانه دو سه تا سر بردند دنبال سر بدون عمامه ی شاه سوغات برای خانه زیور بردند @hosenih با گریه گلایه کرد یک دختر و گفت ای عمه ببین چگونه معجربردند انگشتر و انگشت ، زره ، پیراهن حتی به خدا لباس اصغر بردند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سجده شکر بر خداش کنیم اذنمان داده اقتداش کنیم @hosenih مادری کرده است در حق ما تا که مادر همه صداش کنیم حق او بیشتر ز فهم گداست ما که باشیم تا اداش کنیم؟! بیشتر میشویم شرمنده بیشتر هرقدر تلاش کنیم هرچه را داشت نذر احمد کرد هرچه داریم خاک پاش کنیم دست بر دامن خدیجه شدیم مرگ بر ما اگر رهاش کنیم چند روزیست بستری شده است پس بیایید تا دعاش کنیم @hosenih ای خدا بین بستر آب شده جگر فاطمه کباب شده.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شعر را باید دوصد دیوان و دفتر داشتن تا از آن بانو مگر یک واژه در بر داشتن من به فهم ناقص خود اینقدَر دانسته‌ام می‌توان در وصف او یک عمر منبر داشتن دست رد بر سینه‌ی جاه و مقام خود زدن خواستگاری از یتیم مکه در سر داشتن طعنه‌ی اغیار را با جان خریدن، در عوض جایگاه ویژه در قلب پیمبر داشتن روزگاری که در آن فرزند دختر ننگ بود سربلند و مفتخر بودن به کوثر داشتن پاسداری کردن از دین با تمام مال خود همترازی اینچنین با تیغ حیدر داشتن مادری کردن برای مادر آیینه‌ها شأنی از آسیه و مریم فراتر داشتن "من به جای کل این عالم مسلمان توأم" با همین جمله‌ غم از دوش نبی برداشتن سال اندوه پیمبر بود سال مرگ او آن که لبخندش بری بود از برابر داشتن هیچکس مانند او شایسته‌ی این نام نیست مؤمنین را می‌سزد اینگونه مادر داشتن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدیجه در مسیرِ دین، شترها داد بی منت زنی روی شتر اما هوای فتنه در سر داشت شاعر: @dobeity_robaey
از لطف و محبت خدیجه خاتون غرقیم به رحمت خدیجه خاتون از ما صلوات با. وعجل فرجه... تقدیم به حضرت خدیجه خاتون شاعر: @dobeity_robaey