eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
333 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🛑 واعظین و مادحین گرامی🛑 به مدد الهی و با تلاش گروه محققینِ پایگاه حسینیه مقتل، کتاب pdf (۱۴۰۱) با محوریت منتشر شد. ♦️موضوعات کتاب👇 🔰غُربت امیرالمؤمنین (ع) 🔰 هجوم به خانه وحی 🔰 کوچه بنی‌هاشم 🔰اذان غم‌انگیز بلال 🔰بستر شهادت مادر 🔰روز شهادت مادر 🔰شام غریبان بی‌مادری 🔰تهدید به نبش قبر ✔️ شایان ذکر است در همه روضه‌ها از اسناد صحیح + عبارات عربی کلیدی مقتل+ اِعراب صحیح + ترجمه صحیح+ گریز روضه + داستان مرتبط (سیره علما یا شهدا) + اشعار مطابق با روضه استفاده شده تا به‌راحتی واعظین و مادحین گرامی عبارات کلیدی و اشعار مربوط به آن‌ها را نمایند. 👈 آیدی جهت تهیه کتاب 👇👇👇👇👇👇 @addmin_roze با ما را تجربه کنید © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همینکه پهلوی او گاه گاه میگیرد نفس به سینه این پابه ماه میگیرد! مریض خانه اگر لب به آب و نان نزند... پس از سه ماه تنش وزن کاه میگیرد! مریض خانه اگر سیلی از کسی بخورد.. بروی صورتش ابری سیاه میگیرد هنوز هم که هنوز است با همین حالش علی به چادر زهرا پناه میگیرد! کسی نگفت که این تازیانه در کوچه به بازویش به کدامین گناه میگیرد؟! چه آمده به سر چشمهای زهرا که.. ز چشمهای علی هم نگاه میگیرد همینکه نام علی را به پیش او ببری به لب ترنم "روحی فداه" میگیرد اگر خمیده علی از نماز آیات است.. نود شب است دراین خانه ماه میگیرد.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
راندن درماندگان اصلا نمی آید به تو جز عطا، ای آسمان اصلا نمی آید به تو دلشکسته آمدم سویت، پناه آورده ام دل شکستن بی گمان اصلا نمی آید به تو من سرم خورده به سنگ و ناتوان برگشته ام قهر با این ناتوان اصلا نمی آید به تو حق من این است رسوایم کنی با این وجود حضرت صاحب زمان اصلا نمی آید به تو... ما عزاداران زهراییم، پس با این حساب بستن در رویمان اصلا نمی آید به تو دید، حیدر همسرش را مو پریشان، ناله زد: ای بهار من، خزان اصلا نمی آید به تو تو ستون لشکر مرد غریب یثربی فاطمه، قدِ کمان اصلا نمی آید به تو ** "دید زینب چوب را روی لبان یار گفت: ای برادر خیزران اصلا نمی آید به تو" شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سلام صاحب الزمان، سلام بر حریم تان به صد امید هر سحر سلام می دهیم تان بهار می شود دل خزان برگ ریزمان صبا اگر بیاورد به شهر مان شمیم تان خودت به فکر ما همیشه از قدیم بوده ای دلم خوش است بر همین کرامت قدیم تان مرا که بین ظلمت زمانه غرق گشته ام به جبر هم شده ببر به راه مستقیم تان همیشه همنشین این دل شکسته ام شدی اگرچه کوچکم برای منصب ندیم تان اگر تو را قسم دهم مرا قبول می کنی؟! به اضطراب زینب و به مادر کریم تان... به جای روضه یک سؤال می کنم فقط همین سؤال می کنم از آن مصیبت عظیم تان میان این همه صحابه ی نبی چرا کسی جلو نیامد و نشد مدافع حریم تان؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 تازه‌ترین اثر هنری به مناسبت ایام گره می‌زد به دست مرتضی و خوب می‌دانست که چشم بخت عالم تا قیامت بسته خواهد شد اگر بستند دستان علی را بین آن کوچه دو دست دخترش هم در اسارت بسته خواهد شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔴 حرز امام جواد علیه‌السلام چگونه بر معاملات ما اثر می‌گذارد؟ 🔷️از مواردی که همراه داشتن حرز امام جواد علیه‌السلام تاثیرگذار خواهد بود، به هنگام انجام یک معامله می‌باشد. اما به راستی نحوه اثرگذاری حرز به چه کیفیتی است⁉️ 🔶️ یکی از مواردی که از اثرات جدی این حرز به شمار می‌رود و امام درباره آن از خداوند مسئلت فرموده است، حفظ صاحب حرز از خدعه و مکر است. بنابراین همراه داشتن حرز امام جواد علیه‌السلام موجب می‌شود تا اصطلاحاً سر صاحب حرز کلاه نرود و مورد خدعه و نیرنگ قرار نگیرد. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 💠آیدی جهت سفارش @admiin_herz 💠فروشگاه حرز حسینیه https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
📣 به دلیل سوالات برخی از زائرین گرامی حسینیه، منابع کتاب به ترتیب حروف الفبا، تقدیم می شود: ۱) الاحتجاج طبرسی، ۲) الإختصاص شیخ مفید، ۳) إرشاد القلوب دیلمی، ۴) الارشاد شیخ مفید، ۵) الامالی شیخ صدوق، ۶) الامالی شیخ طوسی، ۷) الامامة و السیاسة ابن قتیبة، ۸) انساب النواصب استرآبادی، ۹) بحارالأنوار مجلسی، ۱۰) بستان الواعظین ابن جوزی، ۱۱) تاریخ طبری، ۱۲) تذكرة الخواصّ سبط ابن جوزی، ۱۳) ثمرات الأعواد خطیب الهاشمی، ۱۴) حیاة الامام الحسین (ع) قُرشی، ۱۵) دعائم الإسلام قاضی نعمان، ۱۶) روضة الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ۱۷) سفینة البحار محدث قمی، ۱۸) صحیح بخاری، ۱۹) فرائد السمطين جوینی، ۲۰) الكافی کلینی، ۲۱) الکامل ابن اثیر، ۲۲) کتاب سُلَیم بن قیس هلالی، ۲۳) اللهوف سید بن طاووس، ۲۴) مُثیر الاحزان ابن‌نما حلی، ۲۵) مسند ابن حنبل، ۲۶) المصباح کفعمی، ۲۷) معجم البلدان حموی، ۲۸) المعجم الصغير طبرانی، ۲۹) المعجم الكبير طبرانی، ۳۰) مقتل الحسين خوارزمى، ۳۱) من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق، ۳۲) مناقب ابن شهرآشوب، ۳۳) الموسوعة الكبرى انصاری، ۳۴) الهدایة الکبری خصیبی 👌شایان ذکر است که در پاورقی‌های کتاب، آدرس دقیق منابع به تفکیک جلد و صفحه، ارائه شده است؛ همچنین در ذکر عبارات این منابع، از اِعراب و ترجمه صحیح استفاده شده است. آیدی جهت کسب اطلاعات بیشتر: 👇👇👇👇👇👇 @addmin_roze
اشعار آیینی حسینیه
📣 به دلیل سوالات برخی از زائرین گرامی حسینیه، منابع کتاب #روضه_های_آسمانی_چهار به ترتیب حروف الفبا،
🔴 ذکر این نکته لازم است که قبل از خرید pdf کامل کتاب، نمونه ای از روضه روشمند این مجموعه به صورت رایگان تقدیم می شود که بعد از آن، در صورت تمایل می‌توانید کتاب را تهیه بفرمایید. آیدی جهت کسب اطلاعات بیشتر: @addmin_roze
آتش در بی مهابا عمر زهرا را گرفت دود این آتش تمام اهل دنیا را گرفت ضربه ی سیلی جوان مرتضی را پیر کرد ضربه ای که روشنی چشم حورا را گرفت در سکوت شهر، دود و آتش و بی حرمتی جان زهرا را نه تنها جان مولا را گرفت پاره کرد افسار خود را مردکی که بی صفت در خیانت پیشگی جای یهودا را گرفت صفحه ای خون رنگ در تاریخ دنیا باز شد یک لگد از مادری فرزند فردا را گرفت بین کوچه دامن مولا به دست فاطمه بود تا وقتی که قنفذ راه آنها را گرفت خانه تا مسجد غلاف پُر به پهلویش زدند آن غلاف پُر که جان مادر ما را گرفت جاهلیت در لباس اولی و دومی انتقام خندق و بدر و احد ها را گرفت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعضی از خاطرات را باید بعد سی سال هم مرور نکرد بعد سی سال باز می بینی! باید از کوچه ای عبور نکرد دست در دستِ مادرم آن روز راه را کودکانه می رفتم به امیدی که دیرتر برسیم نم نمک سمتِ خانه می رفتم لحظه ای تیره شد هوا آن روز خاطر ابرها مکدر شد ناگهان سنگ بی ملاحظه ای سدِ راه عبور مادر شد رعد و برقی گمان کنم می خواست آسمان را سرم خراب کند به زمین خوردنِ عزیزم را در نگاهم همیشه قاب کند در و همسایه ها سراسیمه کوچه دلشوره و هیاهو داشت آشنا بود صحنه بی تردید مادرم دست رویِ پهلو داشت از صدای شکستنِ بغضش چشم‌ دیوارها سیاهی رفت مادرم راه خانه را آن روز تار می دید! اشتباهی رفت! با پَرِ چادری که خاکی بود گونه های مرا نوازش کرد از من و اشک های پُر دردم با صدایِ گرفته خواهش کرد آنچه امروز اتفاق افتاد بین ما مادر و پسر باشد پدرت غیرتی ست دلبندم بهتر این است بی خبر باشد! مادرم پرکشید و سی سال است گریه ی بی صدا نداشته ام من غرورِ شکسته ی خود را سرِ آن کوچه جا گذاشته ام شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گريه از چشم تو نمي افتد آسمانت چقدر غم دارد!؟ كودكت در بهشت خوابيده است خانه ات يك ستاره كم دارد فدكت را گرفت، اما تو باغي از گل به پيروهن داري پر و بالت شکسته اما باز قصد پرواز و پر زدن داری زرد و سرخ و بنفش و یا که سياه مثل رنگين كمان شده رويت رو مگير از علي كه مي پيچد درد هربار دور بازويت مي كني كارِ خانه را اما لاله رو مي شود گلِ ياست نان، كسي بعد تو نمي خواهد شده يكرنگ دست و دستاست دست داري مدام بر پهلو از مصافي كه نابرابر بود كينه اش را مرور كرد و بعد ياس با دست داس پرپر بود سرفه هايت نشان از اين دارد با نفس هاي خود گلاويزي گاه سردي و گاه مي سوزي گاه از خيل ناله لبريزي ماه من! ناله هاي جان كاهت كرده تاريك روز روشن را اشك من را اگر كه مي بيني پس بگير اين دعاي رفتن را من كنارت به صوت مي خوانم آيه هايي كه دوست داري را آيه ي صبر، آيه ي ماندن آيه هاي اميدواري را شب رسید و در این سکوت محض بچه ها خفته اند دل خسته كلميني عزيز پيغمبر! با علي درد دل كن آهسته درددل كن بگو ز غمهايت مجتبي از چه زار و غمگين شد؟ بعد آن ماجرا چرا بانو چشم تو تار و گوش سنگين شد؟ مجتبي خواب كوچه مي بيند گوش كن تا كه بشنوي، شايد ناله هاي حزين تر از آهش خواب ديده مغيره مي آيد شانه افتاده امشب از دستت دست تو هم فتاده از شانه فاطمه! كس نميزند هرگز موي آتش گرفته را شانه خواستي تا بگيري از چشمم جوشش چشمه هاي باراني دست خود را به سختي آوردي فاش گرديد راز پنهاني گرچه زينب شده پرستارت راز، پنهان ولي نمي داند خوب اگر مي شوي، تصور كن ماجرا را علي نمي داند از غمت آه مي كشم هر شب دل سنگ آب گشته از آهم بعد تو همدمي نمي بينم من دچار غريبي چاهم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e